شنبه 27 اسفند 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پیروزی "وقاحت احمدی نژاد" بر "جهالت مجلسیان"، مصطفی فقیهی

faqihi50x65.jpg
احمدی نژاد نه تنها [به ادعای خود] مستدل، ثابت کرد که مجلس در راس امور نیست ، بلکه با حضورش و انفعال و سکوت ، غفلت و یا حتی تساهل و لبخند رضایتمندانه عمده ی مجلسیان، اثبات کرد اساساً مجلس هشتم، مجلسی نیست که بخواهد در راس امور باشد!

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ویژه خبرنامه گویا

نقدی بر به این کلمات توجه کنید: داداش جان، بچسبیم، گیر سه پیچ ، نامردی و بی معرفتی، برایتان کمپوت می آورم، ، یک مشت مطلب، مخلصتان هستیم، همکاران من پیچ و مهره ای شده اند،كمي با هم صفا كنيم و ....

اشتباه نکنید! این عبارات نه چندان جالب، شنیده های خبرنگار ما در قهوه خانه ی سر جاده نیست، به دوستان بیکار سرکوچه هم ربطی ندارد که قول گرفته اند با تولید دو نیم میلیون شغل، دست از این کارها بردارند... نه! نه! این ها سخنان رییس جمهور ایران در مجلس شورای اسلامی است!

بله، بالاخره احمدی نژاد آمد! با هزار شوخی نچسب و توجیهات شیرین هم آمد! او بالاخره با تراشیدن هزار بهانه و لطایف الحیل دولتی ها برای نیامدن، قبول زحمت کرد و به مجلس آمد تا به سئوالات نمایندگان پاسخ دهد، اما چه آمدنی؟! چه پاسخی؟ چه تتیین و توجیهی؟ ... و چه مجلس و عجب رییس جمهوری!

دکتر با همه چیز شوخی کرد! حتی "بگم ...بگم"! لفط مشهور خویش را هم به باد تمسخر گرفت تا با این سیاست و طفره روی ها، مجلسیان در این دم دمای عید "کمی هم بخندند" ، "صفا کنند" تا شاید از خیر سئوال از رییس جمهور بگذرند!

جلسه آغاز شد، احمدی نژاد چونان سابق آمار داد! پرسیدند: "چرا بودجه مترو را نمیدهی" ، پاسخ داد که "دادیم"، سئوال شد : "سرنوشت یک میلیارد پول بی زبان گمشده چه شد؟" ، با خنده های شیرینش پاسخ داد: "من چه می دانم! برید بگردید ببینید کجاست!"

گفتند: "تولید از بین رفته"، می گوید: "تولیدات کشور رشد زیادی داشته است". سئوال شد که "نرخ رشد اقتصادی پایین و پایین تر رفته" ، شنیده شد : "رشد اقتصادی سال 90 بیشتر از سال های قبل است"

از گرانی ها و اجرای شتاب آلود طرح هدفمندی نالیدند، دکتر تکذیب کرد و پاسخ داد: "گرانی های اخیر ربطی به هدفمندی ندارد". تیر خلاص هم بر قلب مجلس کوفت و گفت: "به اعتراف دوست و دشمن، عالی عمل کردیم. بیشترین حمایت را از تولید داشتیم" ، بی آنکه اشاره ای به سخن و نام یکی از هزاران دشمن و منتقد و حتی دوستی کند که به زعم او، "اقدامات دولت را عالی" خوانده اند.

او چون همیشه، به بهانه این که اقداماتش در چارچوب و حوزه عملیاتی اش نیست، شانه از مسئولیت این ناکامی ها که ذائقه ملت را دیری است تلخ می­دارد، خالی کرد و خویشتن را رندانه تبرئه ، و چون همیشه در برابر پرسشگران ، سپر "طفره روی­های لفظ پردازانه"، پیش روی خود گرفت و بیم و هراسی نیز به دل خویش راه نداد.

خنده دار اینجاست که او از اساس، 11 روز خانه نشینی را تکذیب کرد! "من و 11 روز خانه نشینی، اینم دیگه از اون حرفاس"، دکتر البته فقط منکر این ماجرا نشد، بلکه به طفره روی های خود ادامه داد و "11 روز خانه نشینی" را نه اعتراض نمایندگان به"تمرد او از دستور رهبری" که مخالفت مجلسیان با "استراحت رییس جمهور پرکار"، تعبیر کرد! و حتی گفت: "همه به من میگن استراحت کن. حتی یک روز هم کارها تعطیل نشده است. همکاران من پیچ و مهره ای شده اند . همشان تو مراکز قلب پدرشان در می آید. این وصله ها به دولت نمی چسبد"

احمدی نژاد، در بخش دیگری از سخنانش به ماجرای استفاده تلویزیون از تیپ های خاص در 22 بهمن و انتخابات اشاره کرد و گفت: "به محضی که این دوران گذشت یقه این افراد (کسانی که حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند) می گیرند"

شبروانه و رندانه پاسخ دکتر، باز هم انداختن توپ به زمین رقبا آنهم در میدان میزبان است، همین! ماجرا اساساً ربطی به دولت ندارد! تمام!

... و فقط ، باز هم جمله ی معروفش در بحوبحه ی انتخابت ریاست جمهوری 84 در ذهنم نقش بست که "مشکل ما مشکل موی بچه های ماست" و البته متعاقباً این خبر که : "احمدی نژاد قانون برخورد با بدحجابان را ابلاغ کرد"، او همین تناقضات را بی آنکه در دولت خویش جستجو کند، طلبکارانه در مجلس عنوان کرد که گویی واقعاً مجلس در راس امور است!

احمدی نژاد برد! آنهم مقابل مجلسی که نه به خاطر "نجابت" و "رواداری" و "سماحت" که از سر "ضعف" ، "ناهمگونی" ، "ناهماهنگی" ، "انفعال و رکود و مرگ فکری" و صد البته "جهالت و بی خردی"، بازی را به رییس دولت واگذار کرد. مجلس هشتم نیز در آخرین روزهای عمرش، شکستی تلخ خورد، نه البته در مقابل "منطق" و "هوش" و "درایت" و "تدبیر" و "سیاست ورزی" که در برابر رویکردی بی ریشه و تردستی­های کلامی و البته "وقاحت" که دیری است بر پیشانی سیاست های کودکانه اش نقش بسته و تک دلیل پیروزی های ظاهری اوست!

از دید نگارنده، مهمترین نقطه و نکته ی پیروزی احمدی نژاد، همان بود که در صحن علنی مجلس و در مقابل دیدگان 300 نماینده، مجلس را به "حضیض امور" رساند و دم برآورده نشد.او نه تنها [به ادعای خود] مستدل، ثابت کرد که مجلس در راس امور نیست ، بلکه با حضورش و انفعال و سکوت ، غفلت و یا حتی تساهل و لبخند رضایتمندانه عمده ی مجلسیان، اثبات کرد اساساً مجلس هشتم، مجلسی نیست که بخواهد در راس امور باشد!

آخر سخن آنکه ، ادبیات، لحن و سخنان احمدی نژاد در مجلس ، می تواند تلخ ترین شوخی پایان سال 1390 باشد، شوخی ای که ماهیت استیلاگرانه ی او را برای هزارمین بار بر آفتاب می افکند و طمع خام تئوریسین ها و دوستان پرمدعا و عشق قدرتش را زیر خورشید حقیقت می سوزاند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016