شنبه 16 اردیبهشت 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

همایش اعتراض‌مردم با تک-رای، نوشته‌ای برای آقای واحدی، مهیار نیلگون

مقدمه: متاسفانه به‌دلیل عدم پوشش مناسب و منطقی به طرح همایش اعتراض تک-رای مردم در دور دوم انتخابات نمایشی مجلس، شخصا به توفیق مؤثر این طرح امیدوار نیستم. اما باید تاسف خود را از واکنشهای منفعلانه‌ و احساسی اپوزیسیون همین‌جا ابراز کنم. این طرح آنقدر پتانسیل داشت که شاید دکترخزعلی نمی‌توانست بیشتر از مقدوراتش آنرا در میهن بشکافد، اما اپوزیسیون داخلی و خارج نشین چه؟ امیدوارم در پست بعدی به موضوع فایده-هزینه‌ی حرکتهای مردمیو نقش معناهای متمایز آن در حکومتهای دیکتاتوری و دمکراتیک بپردازم که بدلیل یکسان گرفتن معنای آن از سوی بخش عمده‌ای از اپوزیسیون از جمله آقای واحدی در پاسخ خود به دکتر خزعلی متاسفانه از این طرح استقبال سزاوار نشد.

با اینهمه در فرصت باقی‌‌مانده باید بین دوستان و آشنایان تحقیق کنم، و ببینم چنانچه استقبال شایانی از این طرح در دید و نگاه اول از سوی مخالفین وجود ندارد، خود تنها نظاره‌گر متن خود باشم و همچنان شناسنامه‌ام را سفید نگاه دارم. که این طرح در صورت استقبال عمومی میتواند موفق باشد نه حرکتی محدود و گروهی. و البته هدف و باور اصلی من از فایده‌ی این طرح در امکان عزم عمومی آن است نه مقاصدشخصی؛ که در باور من در حکومتهای استبدادی، حرکتهای شخصی و غیرقابل فهم از سوی اجتماع وقتی بدون توجه به درک عمومی بر مردم بار شود، خود معنای استبداد دارد. در پست بعدی بیشتر در فوائد چنین رویکردهایی خواهم نوشت. اما حرفهای من در صورت استقبال طرح حضور فعال:

این تنها یک طرح مفید است که متاسفانه در صورت عدم استقبال گسترده‌ی اپوزیسیون و مردم ابتر خواهد ماند! افسوس!



(همایش اعتراض نمادین سبز، در میدان نمایش انتخابات فرمایشی)

به‌جای فریادهای بی‌ثمر و خفه در باد...

برای تجدید خرداد سبز در میعاد...

خس و خاشاکهای ناچیز یا زیاد! ...

ساعت دوازده جمعه، حسینه‌ی‌ ‌ارشاد ...

(حضور در انتخابات نمایشی حکومت استبداد با نماد سبز)



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


آقای واحدی عزیز!

دلمان گرفت از بس مثل اپوزیسیون توی بالش گریه‌های بی‌ثمر دور از هم کردیم. هر چه هست در میدان عمل واقعی و فیزیکی است نه پستوی نمور و خاموش مجازی انفعال! به نظر می آید چشم شما حسابی ترسیده! تا ترس حضور هست تره‌ای برای کسی خرد نمی‌شود رفیق! ما که شیر چاههای نفت دستمان نیست که انفعال ما به رژیم استبداد لطمه بزند. ما یک نوار سبز داریم در مچ، و دوست داریم فردا همان سه چهار نفری که از بقایای جنبش سبز در میدان عمل باقی مانده را در حسینه‌ی ارشاد ببینیم و کمی در حضور هم گریه کنیم. گفتید تحریم دور اول داغی بر دل حکومت گذاشت! بله به نظر من هم آن تحریم به‌جا بود! نمی‌دانم این داغ به چه درد شما خورد؟ مگر جز جگر زدن کسی کاری از مردم دوا میکند؟ به من بگوئید داغ دل حکومت در طول 33 سال قبل در عمل و در رسانه‌های دولتی چه نمود مؤثری داشته؟ حکومت همیشه خود را برنده اعلام کرده! و از فحش و نفرین و حالگیری با ابرو و اشاره فایده‌ای برای مردم حاصل نشده! شما راحتید مثل خیلیها احساسی برخورد کنید خب عافیت‌طلبی میل خودتان است! اما عقل حکم میکند وقتی زورت نمی رسد ماتم نگیری و به جای رجز خوانی عملا در میدان از امکانات خودشان علیه خودشان استفاده کنی و میدان را هر چه‌بیشتر برای دشمن خونخوارت تنگ‌تر و پرهزینه و پرچالش‌تر کنی. شما چقدر ساده‌اید که به خون دل خوردن و جز جگر زدن حکومت دل خوش کرده‌اید! اصلا حکومت به میزان رای کاری ندارد! نکند شما خیال می‌کنید میزان رای مردم در صندوقهاست؟! رای بهانه‌است برادر سیاستندار خوش‌باورم! کار به جایی رسیده که مردم اگر تحریم کنند و یا شرکت کنند باید دنبال نفع خود و یا ضرر عملی استبداد باشند! تحریم‌های هماهنگ قبلی و حضور اینبار اگر خوب است برای قوت قلب گرفتن خودشان و عرضه اندام فیزیکی و واقعی جلوی حکومت مفید است! حضور فیزیکی در محمل دو منظوره‌ی تک رای به مطهری در میدان که گناه نیست جناب آقای واحدی! نکند پرونده‌ی خس و خاشاک گمنامی مثل ما را هم مثل برادرمان مهدی خزعلی و مسعود بهنود که جای پدر شماست یکشبه ببندید! ایکاش این شور و عطشتان در حرف‌زدن کمی به فعل تبدیل می‌شد. در سخن دومتان به آقای خزعلی گفتید پاسخها را ندیده‌اید خب مطمئنا اگر دو مطلب قبلی همین وبلاگ را هم بخوانید خواهید دید و خواهید دانست که هر گردی گردو نیست و تمام معنادار بودن و ارزش حضور دور دوم به تحریم با ارزش دور اول است. اینها کنار هم معنا می‌گیرند، زمان و مکان تعیین کننده است! ظاهرا با توجه به ریشه‌های سنتی ظاهرا ساز شما هم همان است که سنتی‌های خودی مثل مردم غیرخودی هزاران سال پیش می‌‌نوازند و آدم مدرن را مستحق قواعد زندگی بدوی می‌دانند و حرام و حلال و تحریم موقعیتی را برای ابد و تمام موقعیتها گناه می‌پندارند. دوست پرشور و آتشین عزیز! بدانید که تمایز حضور فیزیکی دور دوم در قیاس با گورستان دور اول بیانگر آماده بودن و نفس‌گیری اراده‌ی ملی ما چند خس و خاشاک است. می‌خواهیم دور هم با اجازه‌ی بزرگترها کمی باجربزه گریه کنیم تا یادمان نرود هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. همه که مثل شما تریبون بی‌ثمر ندارند! جای گرم ندارند! دوریبن و ماهواره‌ی مورد دلخواه حکومت ندارند! منبر صدا خفه‌کن ماهواره‌ی صد من شعار خنثی‌کنندهی مورد تائید قلبی حکومت مستبد ندارند! اینجا ما هستیم و میدان خالی... میان چند خس و خاشاک، مثل کبریت بی‌خطر خیس!...می‌خواستیم چهل پنجاه نفر با هم برویم حسینه‌ی ارشاد تجدید میثاق کنیم حالا شما نمی‌آئید سه چهار نفری جمع می‌شویم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016