شنبه 16 اردیبهشت 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آقای واحدی، صورت مسئله را اشتباه فرض فرمودید! کوشان . م

جناب واحدی که خود نماد و سمبلی واضح از "جداشدگان حقیقی از نظام اسلامی و استبداد آن " می باشد ، پس از انکه دو نوشتار اعتراضی به آقای خزعلی ،در مورد دعوت ایشان از آحاد امت انقلابی برای شرکت در انتخابات و رای دادن به جناب مطهری ، به رشته تحریر در آوردند، ناگهان از تقابل اپوزیسیون و فعالین سیاسی در برابر این فراخوان شرکت در انتخابات نظام ولایی، اظهار تعجب کرده و دیگران را مورد نقد قرار میدهد که از این طریق آب به آسیاب نظام ولایت فقیه ریخته اند.

به نظر میرسد اگر چه جناب واحدی عزیز، با حسن نیت کامل و تعریفی جامع از اپوزان نظام اسلامی بودن،پا به عرصه اپوزیسیون حکومت اسلامی گذاشته و در گفتار و نوشتار و رفتار،بارها نشان داده یک مخالف نظام اسلامی و یک ازادیخواه حقیقی چه شاخص ها و نمودهایی بایسته و شایسته است که داشته باشد ، ولی هنوز نتوانسته مرز بندی مشخصی از این دو جبهه تقابل و تعارض برای خویش ترسیم کند.

مسئله اصلی در این بین دو موضوع مهم و دو پرسش اساسی است.مورد اول، برای اینکه یک شخص که معتقد به نظام جمهوری اسلامی و در خدمت این دستگاه برای پیشبرد اهداف آن بوده است ( حال دلیل نمی شود الزاما دستش به جنایت یا دزدی آلوده باشد بلکه ذات خدمت مستقیم به یک نظام جائر و ضد ایرانی قبیح است) چه نمادها و نمودهایی را باید در کنار خود داشته باشد که بتوان وی را " وارد شده به صراط مستقیم " و خارج شده از " صراط شیطان حاکم بر ایران " فرض کرد و مورد اعتماد و وثوق ازادیخواهان و مبارزین حقیقی قرار بگیرد.

و نکته دوم این است که تکلیف ما با پدیده ای به نام " اپوزیسیون سازی نظام اسلامی " چه می شود و ایا می توان آن را انکار کرد.؟

اتفاقا حساسیت فعالین سیاسی به سخنان خزعلی و یا کارهای متناقض خاتمی، نشان هشیاری اینان است تا مبادا انقلاب اسلامی دوم را بر فرق سرشان نازل بینند و باز نیم قرنی هم مجبور به هزینه دادن برای این دومی باشند در حالیکه کمرشان زیر بار نکبت اول خم شده است.وگرنه همین مبارزین سیاسی وقتی جملاتی را با مضمون گفته های اقای خزعلی،از دهان دیگر پایوران نظام اسلامی می شنوند هرگز چنین عکس العملی نشان نمی دهند بلکه مشکل جایی است که این سخنان از دهان کسی خارج می شود که از یک دوره اعتصاب غذا در حبس نظام اسلامی خارج شده و میبینند همین شخص سخنانی گاها متناقض با باورهای و ارمانهای ملت ایران بر زبان می آورد.مردم به یاد می آورند که از رجوی تا جزنی و مهمتر از خامنه ای تا هاشمی رفسنجانی هم زندانی سیاسی ( و احتمالا در اعتصاب غذا!) بوده اند و لابد هر حرفشان را با طلا قاب می گرفتند مبادا این رهنمون ها فراموششان شود! و حاصلش را هم یکبار دیدند و هنوز می چشند!



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مسئله اینکه نوعی حساسیت به سخنان اقای خزعلی وجود دارد مربوط به گوشهای تیزی است که همه محتویات ویدیوی اخیر منتشر شده از ایشان ( و نه تنها بخش مربوط به افشاگری در باره اصلاح طلبان ) را شنیده و تحلیل می کنند.یک بخش این پیام تصویری مربوط به سوابق مشعشع اصلاح طلبان است که بر هیچ کس پوشیده نیست ولی اذعانش از زبان شخصی مثل خزعلی خالی از لطف نیست.ولی آنجای گفته ایشان قابل تامل است که راهکاری را مورد بحث قرار میدهند که خدای نکرده آسیب یا توهینی به "مقام رهبری" ( اقای خامنه ای ) بدنبال نداشته باشد و قلب و ذهن ایشان را جریحه دار نکند.بار دیگر این ویدیو را مرور کنیم.دغدغه اقای خزعلی تنها این نیست که مردم حتما در انتخابات شرکت کنند.این هم نیست که به مطهری رای بدهند یا دیگری بلکه حفاظت از انقلاب اسلامی نکبت بار 57 و نیز راهکارهایی که " خدای نکرده موجب هتک حرمت مقام رهبری " ایشان نشود از مهمترین اهداف ایشان است.چیزی که اتفاقا از اهداف اصلی بسیاری از عمال و کارگزاران و زندانبان های این نظام همین دو مورد است و میتواند یک استراتژی مشترک برای کنار هم قرار دادن خزعلی و زندانبانهای امروز ایشان، در فردا روزی باشد.

اینکه خزعلی ندای هل من ناصر برای مطهری را سر میدهد برای مردم میتواند سوال برانگیز باشد.چیزی که نگران کننده است حتی چفیه آقای خزعلی نیست بلکه این پرسش است که خود مطهری کیست؟از پدر بزرگوار ایشان و سخنان ماندگارش در باب "خریت اجداد ایرانیان " و ایران ستیزی وی که بگذریم خود جناب علی مطهری هم همان راه را می پوید آنچنان که از بزرگترین منتقدان مشایی و احمدی نژاد در باب ایرانیت همین آقای مطهری بوده است که در کنار افرادی مثل رسایی در مجلس ،مفهوم ایران و ایرانیت و ایران پرستی را زیر سوال برده و به سخره میگیرد و علم اسلامیت و امت " ایسم " را در هوا تکان می دهد.(فارغ از واکاوی نیت جناح احمدی نژاد که مهم است، ولی آنچه حائز اهمیت است منطق و نوع نگاه نقاد مخالفان ایشان در باب ایرانیت و موضوع ناسیونالیسم می باشد)

از نظر اقای خزعلی ، انقلاب کرده اند و به ازادی رسیده اند و وظیفه شان حفظ این ارمانها است که از نظر بسیاری از ازادیخواهان تمامشان ضد آرمان هستند.

من از آقای واحدی درخواست می کنم گفته های ایشان را برای خودتان هم که شده تفسیر کنید.وقتی می فرمایند بجای اینکه فراخوان تظاهرات خیابانی بدهیم و اضافه می کند از اول هم تظاهرات خیابانی اشتباه بود و باید به دنبال راههای مدنی ! و نیز بدنبال تحزب میرفتیم ،تو گویی که همانقدر که فضا برای تظاهرات سکوت بسته بوده برای تحزب باز بوده است.وقتی ایشان می گوید برای چه باید تحریم کنیم که تازه برویم آخر صف کسانی که 33 است که تحریم کرده اند.! آیا جناب واحدی باید به تحلیل این گفته ها بپردازند .درحالیکه اقای خزعلی رفتن ته صف کسانی را که 33 سال بر ضد این استبداد و بیداد اسلامی ( حاصل از انقلاب اقای خزعلی و تمام جنایت ها و غارتهایی که ایشان آزادی بدست آمده از انقلاب حساب می کنند) مبارزه کرده و هزینه های گزاف داده اند برای خود کوچک می شمرد چرا شما انتظار دارید اپوزیسیون و فعالین سیاسی ایشان را با این منطق به سر صف ببرند و برایش هورا بکشند؟


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016