دوشنبه 22 خرداد 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

متهم اختلاس بيمه: ۱.۵ ميليارد به حساب "م. ر" رئيس سابق ديوان محاسبات ريختم

• "م ر" می گفت، چرا چکها را به سازمان بازرسی کل کشور دادی
• يکبار پسر احمدی نژاد را به دفتر من آوردند

پايگاه خبری تحليلی انتخاب (Entekhab.ir) : جعبه سياه پرونده اختلاس در جريان دفاعيات خود جزئياتی از پرداختهای ميلياردی به برخی مسئولين را فاش و از ارتباط آقای خاص با برخی مقامات و مديران پرده برداشت.

به گزارش پايگاه خبری تحليلی انتخاب، در ابتدای جلسه قاضی مدير خراسانی با تفهيم اتهام به (د.س) از وی خواست به دفاع از خود بپردازد. وی نيز پس از حضور در جايگاه اظهار داشت: قبل از اينکه به دفاع از کيفرخواست بپردازم بايد در مورد شکايت از (ج. الف) - آقای خاص - توضيحاتی را بدهم. سال ۸۶ با (ج. الف) آشنا شده و او مرا پيش آقای (م. ر) رئيس وقت ديوان محاسبات کشور برد. (ج. الف) خود را از نزديکان ( م. ر) معرفی می کرد. در آن زمان من با شرکتی يک مشکل حقوقی داشتم که برای حل آن از (ج. الف) کمک خواستم. او هم يک بار بابت حل اين مشکل ۵۰۰ ميليون تومان و بار ديگر يک ميليارد و ۵۰۰ ميليون تومان گرفت تا توسط آقای (ش) اين مشکل را حل کند اما کاری نکرد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


وی ادامه داد: برای دريافت وام از بانک ملت ۱۵۰ درصد مبلغ درخواستی وثيقه گذاشتم اما بانک از من وثيقه نقدی خواست. زمانيکه برای حل اين مشکل با (ج. الف) تماس گرفتم او با کمک آقای (م. ر) پرونده ای در مجتمع اقتصادی برای من تشکيل داد. از آن زمان آنها من را تهديد به زندان و افشاگری در روزنامه ها کرده و به اين خاطر از من پول می گرفتند. يک روز آقای ... از مسئولان مجتمع اقتصادی مرا به دفترش دعوت کرد و مدعی شد آقای (م. ر) برای حل مشکل من با او تماس گرفته است. می دانستم اين کارها نقشه ای است برای پول گرفتن از من و قرار نيست مشکلم حل شود.

قاضی: با آوردن اسامی برخی افراد اتهاماتی را به آنها وارد می کنيد در اين رابطه دلايلی داريد؟

به گزارش انتخاب به نقل از مهر، متهم: آقای (ج. الف) مدعی بود مثل پسر آقای (م. ر) است. هر روز با رئيس سابق ديوان محاسبات کشور تماس می گرفت و کارهای بيرون از اداره وی را انجام می داد. گاهی نيز او را به مجلس می فرستاد تا با استيضاح کنندگان يک وزير صحبت کند. آن يک ميليارد و ۵۰۰ ميليون تومان را نيز به حساب شخصی (م. ر) ريختم.

قاضی: اين پول بابت چه بود؟

متهم: ( ج.الف) مدعی بود که آقای (م. ر) اين پول را لازم دارد حتی يک بار همسر آقای (م. ر) به خانه ما آمد. (ج. الف) وقتی ديد نقدينگی من تمام شد خواست ملک ولنجک را به او بدهم. قرار بود آن را به آقای ... بدهم تا مشکلات اقتصادی ام را حل کند اما آقای ... گفت: اينها دارند تو را دور می زنند. اگر می خواهی اين موضوع ثابت شود به آقای (م. ر) نامه ای بنويس و برای پرداخت اقساط تسهيلات تقاضای مهلت کن. من اين نامه را نوشتم اما کاری برايم انجام نشد. زمانی که به سازمان بازرسی رفتم چکهايی که به آقايان (ج. الف) و (م.ر) داده بودم به سازمان بازرسی دادم.

جعبه سياه پرونده اختلاس ادامه داد: آقای (ش) که مدعی بود معاون و دوست آقای (م. ر) است وقتی ديد من به (ج. الف) پول می دهم علت آن را پرسيد. من هم موضوع اخاذی ها را به وی گفتم که قرار شد او با آقای (م. ر) ماجرا را در ميان بگذارد. يک روز به همراه آقای (ش) به رياست جمهوری رفته و جلسه ای با آقای (م. ر) داشتيم. در آنجا من کپی چکهايی که به (ج. الف) داده بودم را نشانش دادم و گفتم حتی همسر شما به خانه ما آمده است. زمانی که فرزندان آقای (م. ر) از دبی می آمدند (ج. الف) با ماشين من به استقبال آنها می رفت. حتی يک روز آقای (م. ر) نياز به اجاق گاز داشت که من از طريق برادرم يک اجاق گاز تهيه کرده و آن را در خانه آقای (م. ر) در پاسداران نصب کردم. در اين جلسه آقای (م. ر) منکر دريافت پولها شد.

وی ادامه داد: چند روز بعد آقای (ش) با من تماس گرفت و گفت: آقای (م. ر) می خواهد تو را ببيند من هم به دفترش رفتم. آقای (م. ر) خيلی عصبانی بود و گفت چرا چکها را به سازمان بازرسی کل کشور داديد. بعد هم با آقای (م. ت) و ( ی. د) تماس گرفته و آنها را به دفترش احظار کرد. وقتی آقای (ش) رفت ( م. ر) چند چک سفيد و کپی را به من داد و خواست روی آنها اسامی از جمله (الف.ر.م) که در دولت حضور داشت را بنويسم در اين زمان آقايان (م. ت) و (ی . د) به دفتر من آمدند و آقای (م. ر) دستور داد که سريع (ج. الف) را پيدا کنند.

قاضی: جمعا چه ميزان پول به (ج. الف) داديد؟

متهم: بيش از ۱۲ ميليارد تومان چک دادم ۲ ميليارد تومان به صورت نقدی از من گرفت همچنين يک دستگاه خودروی لنکروز را به اسم آقای (م. ت) از من گرفت. ساختمان ولنجک که به او دادم نيز حدود ۶ ميليارد تومان ارزش داشت.

قاضی: از سال ۸۶ تا ۸۷ که با (ج. الف) ارتباط داشته و به وی پول داديد آيا مشکلی برايت حل شد؟

متهم: (ج.الف) و (م. ر) هيچ کاری برای من انجام ندادند.

قاضی: (ج. الف) مدعی است که با شما معامله کرده است اين موضوع صحت دارد .

متهم: نه هيچ معامله ای انجام نشده است. وی تناقضات بسياری دارد در ابتدا مدعی شد من ۲۵ ميليارد تومان از او تخمه خريدم بعد گفت اين ۲۵ ميليارد تومان را به صورت نقد از وی قرض کردم حالا هم مسئله ملک سعيد آباد را مطرح می کند اين ملک مربوط به قبل از آشنايی من با جابر بوده است. کارمند من (ج. الف) را با اسلحه ديده بود و من از او می ترسيدم حتی او با اسلحه وارد خانه ای در اختياريه شده و موضوع سرقت مدارکش از سوی من صحت ندارد.

قاضی: خودتان وی را همراه با مقامات و مسئولين ديده ايد؟

متهم: زمانی که تلفنی با آقای (م. ر) صحبت می کرد مشخص بود حتی دو بار من با وی حرف زدم. تلفنی با آقای (ب) هم صحبت می کرد. حتی يک بار پسر آقای احمدی نژاد را به دفتر من آورد. آقای (م. ت) نيز قبل از اينکه به سمت دولتی برسد نيز به دفتر ما می آمد که سرانجام نيز با حمايتهای (م. ر) و (ج. الف) پست دولتی گرفت. اين افراد را به دفترم می آورد تا نشان دهد با مقامات در ارتباط است.

قاضی: بابت يک و نيم ميلياردی که به آقای (م. ر) داديد سند داريد؟

متهم: بله. چک آن مشخص بود. قبل از دستگيری مسئله را به حفاظت قوه قضائيه و سازمان بازرسی گفتم. در زندان نيز از آقای (م. ر) به علت مشارکت در کلاهبرداری شکايت کردم. اما تا الان به آن رسيدگی نشده است. اگر (م. ر) نبود من يک ريال هم به (ج. الف) نمی دادم. يک بار که به دفتر آقای (م. ر) رفته بودم او با مديرعامل وقت بانک ملت تماس گرفت و گفت چرا کاری که به تو گفتم انجام ندادی نمی دانم مديرعامل بانک چه گفت اما وی عصبانی شد و بعد از قطع کردن تلفن به آقای (ش) گفت آقای (د) پررو شده است بايد وی را از اين سمت بردارم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016