یکشنبه 15 مرداد 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انرژى هسته اى و نان و مرغ، بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
دعوت مردم به نخوردن از فراز تریبون های دینی، حکایت از آن دارد که از یک سو دسترسی مردم به منابع اقتصادی تا چه اندازه ضعیف است و از دیگر سو حاکمان ایران هنوز برای خود در میان مردم مقبولیتی قائل هستند، غافل از آنکه مردم در پیچ و خم ستم ها، بی عدالتی ها و نابرابری ها دیگر باوری به این دین به دنیا فروختگان ندارند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در روزها و هفته های اخیر قیمت مرغ در ایران آنقدر بالا رفت که برخی از ائمه جماعات دست به کار شده و در نکوهش مصرف مرغ داد سخن دادند! سخنان این دست نشانده های حکومت گاه آنقدر مضحک بود که حکایت از آن داشت که آنها مخاطبان خود را انسان هایی فاقد شعور، دانش و چشم بسته تابع سخنانی می دانند که از دهان روحانیون خارج می شود. در همین راستا یکی از ائمه جماعات، مرغ را پرنده ای دانست که از فرمان حضرت نوح سرپیچی کرد و خدا بال پروازش را از او گرفت بنابراین خوردن این پرنده عاصی را در حالت عادی مکروه دانست و در هنگامی که دین اسلام در مواجهه با خطر کفار است حرام. دیگری به مردم توصیه کرد تا به جای مرغ، اشکنه بخورند و آن دیگری از مضرات خوردن گوشت در نظر اطبا سخنانی گفت و ....

بی شک دولتمردان ایران از گرایش های مذهبی مردم ایران باخبرند که اینگونه دست به دامان روحانیونی شده اند که نخوردن را تبلیغ می کنند و از مواجهه اسلام با خطر کفار می گویند، اما چرا این روحانیون خودفروخته به قدرت، از خود نمی پرسند مگر در همین چند ماه پیش با شدت گرفتن تحریم های جهانی سیدعلی خامنه ای در انتقاد از سخن برخی، شرایط امروز ایران را با شرایط مسلمانان در بدر و خییر قابل مقایسه ندانسته بود، شرایطی که مسلمانان در موضع قدرت بسر می بردند و کفار را شکست داده بودند؟ مگر دولتمردان ایران همواره از تحریم ها به عنوان فرصتی برای پیشرفت ایران یاد نکرده و نمی کنند؟ پس چگونه است که امروز مردم ایران را به نخوردن دعوت می نمایند؟ غافل از آنکه قشر کثیری از آن مردم سال هاست به نخوردن عادت کرده اند.

مسئله این نیست که چرا امروز بازار مرغ به این روز فلاکت بار افتاده و دولت کریمه! از کنترل آن عاجز است، مسئله اصلی وجود نظامی است که نه الفبای سیاست را می داند و نه از اقتصاد چیزی در مشت دارد و دائم با لجبازی در برابر دنیا و مردم ایران، گوش ها را بر همه کس و همه چیز بسته و تنها چشم بر دهان یک نفر دوخته که با اندیشه های متحجرش کشور را به ورطه سقوط کشانده است. اگر امروز بازار مرغ دچار افزایش غیر عادی شده، مردم نوسانات ارز و سقوط ارزش پول ملی را در ماه های گذشته هنوز از یاد نبرده اند. مردم به یاد دارند در برابر آن مشکل نیز دولتمردان ایران عاجز از کنترل بازار، در نهایت پس از امنیتی کردن بازار ارز به نتیجه ای نرسیده و آن را به امان خدا رها کردند و پس از گذشت چند ماه ارز افسارگسیخته به راه خود می رود.

امروز اگر مرغ درصدر اخبار ایران قرار گرفته کیست که نداند تنها مرغ، مشکل مردم نیست؟ کیست که نداند سید علی خامنه ای با تایید انتخابات سال 88 و بر سر کار آوردن احمدی نژاد مسبب اصلی تمام نابسامانی های کشور است؟ کیست که نداند در اثر سوء تدبیر شخص علی خامنه ای امروز ایران که یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیاست دچار فلج اقتصادی شده است؟

بهم ریختگی اقتصاد ایران در حالی روی می دهد که درآمدهای حاصل از نفت در سال های اخیر به رقم های نجومی رسیده است با این همه روحانیون درباری با نادان فرض کردن مردم، احساسات دینی آنها را به بازی گرفته و حکم صادر می کنند. همین آقایان از یاد برده اند که بارها خود بر سر منبرها فریاد برآورده اند که با ورود فقر از یک در، ایمان از در دیگر خارج می شود با این حال چگونه انتظار دارند مردم، مردمی که از سوءتدبیرها به جان آمده اند همچنان به آنچه آنان می گویند ایمان و باور داشته باشند بخصوص که مردم همانها را مسببان وضع پیش آمده می دانند. آیا این همان نظامی است که می خواست آب و برق را هم برای همگان مجانی کند و امروز با خلاف وعده های مکرر، علاوه بر دنیا، دین مردم را هم از آنان گرفته است؟

مردم حق ندارند بپرسند چرا از درآمدهای نفتی به درستی استفاده نشد و به جای سرمایه گذاری های درست، پول کشور صرف لجبازی های سید علی خامنه ای با دنیا بر سر مسائل هسته ای شد؟ سران ایران در حالی وجود تحریم ها را بهانه ای برای فرار از بار مسئولیت قرار می دهند که از خود نمی پرسند چرا باید تحریم ها به وجود می آمد؟ دولتمردان ایران در حالی برای بقای هسته ای خود باج های کلان به روسیه و چین داده اند که همان پول ها می توانست در جهت شکوفایی کشور هزینه و سرمایه گذاری شود. نظامی که توان متعادل نگاه داشتن بازار مرغ را ندارد چه نیازی به انرژی هسته ای دارد؟ آیا داشتن انرژی هسته ای شکم های گرسنه را سیر کرده، عزت رفته ایرانیان را به آنان باز می گرداند؟ مردم حق دارند بپرسند چرا نظامی با این فلاکت، داشتن و ساختن چند موشک مونتاژ شده را در بوق و کرنا کرده و اساسا از داشتن و تولید این موشک ها چه فایده ای نصیب ایران و ایرانی شده است؟ مردم حق دارند بپرسند تولید موشک های گوناگون برای حفاظت از نظام است یا مردم؟ بی شک سرمایه گذاری های کلان بی فایده در حوزه هایی اینچنینی نیز برآمده از خودخواهی ها و عقده های فروخفته سران ایران در بزرگ نشان دادن خود و نیز مبارزه با دشمنان در دنیای توهم است. امروز ابزارهای تسلیحاتی در دست جمهوری اسلامی چون تیغ در کف زنگی مست است که پیش از هرکس و هرچیز خارجی باز مردم ایران را تهدید می کند. سودای داشتن همین ابزارها روزگار مردم را بدینجا کشانده است و امروز مردم تاوان عقده های دولتمردان خود را می دهند که از فرط حقارت، خیال بزرگی در سر می پزند. دولتمردان ایران قدرت بی بنیاد و پوشالی خود را به هر قیمتی ولو فلاکت مردم ایران می خواهند. بدون شک پیشرفت‌های علمی هر تمدن و فرهنگی، ریشه در نوع نگاه فیلسوفان و اندیشمندان آن تمدن و فرهنگ به جایگاه علوم دارد. ستیزه گری سران ایران با علم و موازین علمی حکایت از آن دارد که این جماعت را نسبتی با پیشرفت های علمی نیست بنابراین دمیدن در بوق و کرنای پیشرفت های علمی در حوزه فناوری های نظامی، تبلیغی برای بزرگ جلوه دادن خود است. امروز نتیجه تمام به اصطلاح پیشرفت های نظامی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی، فقر مردم است، مردمی که معمولا در محاسبات دولتمردان ایران محلی از اعراب ندارند و تنها ابزارهایی برای مقبولیت دادن به نظام در ایام انتخابات به شمار می روند. در نگاه جامعه شناسان وقتي كه تسلط بر منابع اقتصادي براي رفع نيازهاي ناقص در دسترس كاهش مي يابد، يك خانوار( فرد يا خانواده) به عنوان فقير طبقه بندي مي شود. رفاه به منابع مادي در دسترس يك خانوار بر مي گردد.

دعوت مردم به نخوردن از فراز تریبون های دینی، حکایت از آن دارد که از یک سو دسترسی مردم به منابع اقتصادی تا چه اندازه ضعیف است و از دیگر سو حاکمان ایران هنوز برای خود در میان مردم مقبولیتی قائل هستند، غافل از آنکه مردم در پیچ و خم ستم ها، بی عدالتی ها و نابرابری ها دیگر باوری به این دین به دنیا فروختگان ندارند. روحانیون درباری در حالی اتفاقات اخیر را نتیجه کارکرد دشمنان می دانند که از یاد برده اند خود دشمنان واقعی این مردم به حساب می آیند. آنان مردم را به نخوردن دعوت می کنند در حالی که بر خرج شدن پول همین مردم در افغانستان، عراق، فلسطین، لبنان، سوریه، ونزوئلا و... چشم ها را بسته اند. آنها در حالی مردم را به نخوردن می خوانند که کردهای ایرانی، اعرب ایرانی، مردم سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویراحمد و... در محرومیت های آنچنانی بسر می برند. آیا این همه وقاحت از انسان ها می تواند سر بزند؟

روحانیون بازیچه قدرت، امروز از مردم می خواهند تا از خوردن مرغ خودداری کنند اما در برابر مشکلات بعد چه در چنته دارند؟ آیا در برابر مشکلات در حوزه های گوناگون نظیر مسکن هم می توانند خواسته های وقیحانه خود را دوباره تکرار کنند؟ آیا فردا روز همین وابستگان دربار سیدعلی خامنه ای می توانند از مردم بخواهند از کوشش برای داشتن یک خانه کوچک، یک سرپناه خودداری کنند؟ آن روز کدام داستان را از دوران کدام پیامبر برای مردم جعل خواهند کرد؟ آیا مردم ایران همچنان اجازه خواهند داد روحانیونی که کنج مساجد را رها کرده و به خود اجازه می دهند تا در کوچکترین امور مردم و کشور دخالت کنند، افاضات خود را ادامه دهند؟ واقعیت آن است که مشکلات مردم تا روزی که روحانیون بر مسند قدرت هستند ادامه خواهد یافت، این از حجره ها به در آمده دوباره باید به کنج همان حجره ها و مساجد بازگردند. تنها راه نجات از این معضلات همین است و بس!

دکتر بهروز بهبودی
بنیانگذار شورای دموکراسی برای ایران
ونکوور - پنج شنبه ۲۶ جولای ۲۰۱۲
contact@bbehbudi.com
www.bbehbudi.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016