چرایی مخالفت محمد خاتمی با ایده کارجمعی اصلاح طلبان، محمد میرعماد

سید محمد خاتمی در انتقاد از ایده دکتر نجفی (سه نفراز چهره های شاخص اصلاحات به عنوان هسته مرکزی تشکیل اتاق فکر ) در دیدار با جمعی از فعالان اصفهان :

"اخیراً گفته شده است 3 نفر بنشینند و محور کار اصلاحات باشند! با همه احترامی که برای بزرگان قائلم این را دور از شأن اصلاحات و جامعه می دانم. درحالی که این همه شخصیت‌های بزرگ در جامعه وجود دارند چرا فقط سه نفر؟ هرچند بزرگ و مهم باشند (البته به جز من). از سوی دیگر، اصلاحات حزب نیست، گرچه در درون اصلاحات احزاب، گروه‌ها و تشکلات شکل می‌گیرند (کارگزاران، مجاهدین انقلاب، جبهه مشارکت، اعتماد ملی، انجمن‌های اسلامی، دانشگاه‌ها، مهندسان، معلمان، جامعه، انجمن‌ها و...) و من نیز به نوعی سعی کرده‌ام با همه در تماس باشم و از نظرات استفاده کنم. اما باید قبول داشت بالاخره هر کدام از آنها گرچه در یک چارچوب کلی با هم مشترک هستند اما بحث‌ها و رویکردهای خود را دارند. آیا این واقعا به معنی نفی احزاب و گروه‌ها نیست؟ باید کاری کرد تشکیلات موجود با رغبت بیشتری فعالیت کنند؟ با این امید که شاهد فعالیت مجدد بعضی از آن ها که نفوذ بیشتر و نقش مهم داشتند باشیم. نباید کاری کرد که خدای ناخواسته تلقی اعمال تحمیل و ولایت بر جریان ها و ... بشود ، بلکه باید تحزب و تشکل را تقویت کرد. البته بگوییم که جریانات همسو باید هماهنگی بیشتری داشته باشند که برای این کار باید شورای هماهنگی اصلاحات را تقویت کرد. البته در اینکه باید دائم با هم در ارتباط بود و مشورت و صحبت و هم فکری کرد، شکی نیست چنان که تا کنون هم همین طور بوده است. در جریان انتخابات مجلس، این وظیفه به شورای هماهنگی اصلاحات محول شد تا به یک جمع‌بندی برسد که البته به جمع‌بندی خوبی هم رسید که ما نه کاندیدا می‌دهیم و نه نامزد داریم، اما انتخابات را تحریم نمی‌کنیم. امیدوارم با توجه به وضعیت خطیری که در آن به سر می بریم شاهد وضعیتی مناسب باشیم که همه با هم و با همدلی و با رعایت حقوق مردم و جریان ها خدمتگزار مردم باشیم."

با بررسی نوع عکس العمل آقای خاتمی به نظر می آید ایشان همچنان علاقمند به رهبری و محوریت خودشان به تنهایی بر مجموعه گسترده اصلاح طلبان هستند البته بدون قبول مسئولیت های یک رهبر سیاسی ( ولزوم پاسخگو بودن یک رهبر سیاسی نسبت به گفتار وعملکردش خصوصا در مقابل علاقمندان )

چون سابقه و عملکرد گذشته ایشان نشان میدهد به تنهایی و یا با کمترین مشورت با حلقه بسته مشاورانشان ایشان همه را به تعجب وا می دارند. تقویت شورای هماهنگی اصلاحات نیز که توسط ایشان اشاره شده (اگرهم تشکیل شود زیر چتر مریدان آقای خاتمی می باشد) بیشتر به شوخی شبیه است زیرا با وجود این شورا درسالیان گذشته ، ایشان همچنان انفرادی حرکت میکنند .

در جریان انتخابات مجلس سال گذشته ، ایشان به یکباره از شروطی نام بردند که کف مطالبات اصلاح طلبان جهت حضور در انتخابات است ولی ناگهان در میان بهت و حیرت همگان ایشان در روستایی از توابع دماوند به صورت مخفیانه رای میدهند بدون اینکه هیچ یک از شروط ایشان حتی یک درصد محقق شود.

سئوال این است

ایشان که ایده دکتر نجفی را مورد انتقاد قرار میدهد و با ظرافت از رهبری جمعی اصلاح طلبان شانه خالی میکند آن هم با استدلالی مبنی براینکه در شان اصلاح طلبان نیست جمعی سه نفره محوریت آنها را به عهده گیرند.

آیا در زمانی که ایشان برای انتخابات مجلس شروطی تعیین کرد با تمام احزاب ، گروه ها ی سیاسی و افراد مستقل و تاثیر گذار اصلاحات که ایشان نام می برند مشورت کرده بود ؟ یا اینکه این شروط بیشتر از سر ذوق ایشان بود ؟ اگر حزب یا گروه و یا فعالی از اصلاح طلبان با کمیت و کیفیت این شروط مشکل داشت آیا می توانست به راحتی بدون اینکه از طرف آقای خاتمی و یا نزدیکان ذوب در ایشان بدون اینکه انگی به او زده شود نظر خودش را آزادانه ابراز کند ؟ چرا سه شرط ؟ اگر این شروط برآمده از مشورتی جدی با اکثریت صاحب نظران و احزاب بود می توانست بسیار پخته تر باشد ، این دلیلی ست بر اینکه ایشان انفرادی و مبتنی بر ذوقیات خودشان در سیاست عمل میکنند . چرا ایشان در روز رای گیری خلاف شروط خودشان رای دادند ؟ آیا در این خصوص هم بر تصمیم فردی خودشان تکیه کرداند یا با جمعی از صاحب نظران مشورت کردند ؟ چرا هیچ کدام از احزاب نزدیک به ایشان و اعضای آن هیچ گونه موضع رسمی و علنی در نقد عملکرد خاتمی در رای دادن ایشان ارائه نکردند ؟ اگر به جای خاتمی ، کروبی این تک روی ها را انجام میداد چه وانفسایی هواداران خاتمی بوجود می آوردند !!! شواهد بسیاری می توان از عملکرد ایشان مثال زد در تایید این نکته که دلیل رد پیشنهاد نجفی این نیست که ایشان شان و منزلتی برای نظر جمعی احزاب و گرو ه های و افراد اصلاح طلب قائل است برعکس به نظر می آید ایشان و حلقه تنگ مشاوران ایشان ایده دکتر نجفی و یا تشکیل اتاق فکر را مانعی برای ادامه تصمیمات انفرادی و رهبری فردی خودشان بر جریان اصلاحات میدانند والا حتی اگر بنا باشد سه نفر برای محوریت اصلاح طلبان مطرح شوند بهتر از این است که یک نفر به تنهایی برای جریان گسترده اصلاحات تعیین تکلیف کند. ایده دکتر نجفی ناظر بر این بود که سه نفر از چهره های محوری و موثر اصلاحات (محمد خاتمی _موسوی خوئینی ها _ عبدالله نوری ، بیشتربه عنوان هسته مرکزی یا موسس اتاق فکر اصلاحات) با هم جلسه یا جلساتی داشته باشند و هر کدام با توجه به نزدیکی و ارتباطی که با تعدادی از احزاب ، گروه ها و فعالان اصلاح طلب دارند کمک کنند تا اتاق فکر اصلاحات شکل بگیرد و از تمام احزاب ، گروه ها نمایندگانی برای شرکت در اتاق فکر دعوت شوندو نهایتا این جمع (اتاق فکر) که نظراتشان برآمده از جلسات کارشناسی در داخل احزاب و گروه هاست بتوانند با بحث و تبادل نظر جدی در خصوص موضوعات گوناگون نظر اکثریت اصلاح طلبان را اعلام کنند و طبیعتا این صدا بسیار پرطنین بود واکثر فعالان و حامیان در سطح کشور و شبکه های گسترده اجتماعی از آن دفاع میکردند. غیر از اینکه آقای خاتمی می توانست بگوید این هسته مرکزی به جای سه نفر 5 نفرویا هر تعداد دیگر باشند و خودش اصلاح می کرد ویا حتی افرادی کاملا جدید پیشنهاد می داد نه اینکه کل ایده را از بین ببرد بدون اینکه نظری جدید و طرحی تازه ارائه دهد . معمولا زیر میز زدن راحت ترین راه برای فرار از مسئولیت هاست.

شاید...شاید، عدم همراهی جناب خاتمی با کار جمعی در شرایط کنونی علاقمندی ایشان برای کاندیداتوری درانتخابات سال آینده ریاست جمهوری باشد ، البته ابتدا باید مراحل اولیه و مقدماتی این حضوربه کمک ذوب شدگان درایشان در مدل پویش وشبکه های اجتماعی و....مدیریت شود

و نهایتا پا نهادن ایشان به عنوان تها محبوب و عزیز ملت برروی فرش قرمز کاندیداتوری با سلام وصلوات و لبخند ایشان و عبای شکولاتی وعطرگل یاس و.....را شاهد باشیم

پناه بر خدا