گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
28 مرداد» «جمهوری اسلامی» وسایه جنگ برسر «ایران»، مجتبی واحدی24 مرداد» حج احمدی نژاد خونبهای ایرانیان اعدام شده در عربستان، مجتبی واحدی 15 مرداد» آقای امیر ارجمند! نگذارید خودی ها «میر حسین» را سانسور کنند، مجتبی واحدی 7 مرداد» بادنجان، آقا و کنترل جمعیت، مجتبی واحدی 5 مرداد» آقای خاتمی! از دیکتاتور پوزش خواستید با کلاهبردار چه کنیم؟ مجتبی واحدی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! تحریم هراسی یا تبرئه سران جمهوری اسلامی؟ مجتبی واحدیحتی اگر حکومتی با کفایت و کم فساد در ایران حاکم بود از ماههای آینده تأثیر تحریم ها بر زندگی روزمره مردم مشاهده می شد.اما بدون تردید هیچیک از بحران های اقتصادی، کمبود ها و عدم تعادل ها در بازار تا چند هفته قبل ارتباطی با تحریم های جدید نداشته و هر نوع تلاش برای بزرگ نمایی نقش تحریم ها در مشکلات اقتصادی کنونی، تنها موجب انحراف افکار عمومی از مسبب اصلی گرانی ها و کمبودها خواهدبودمجتبی واحدی - بی بی سی به موازات تشدید تحریم ها علیه جمهوری اسلامی، اظهار نظر پیرامون این پدیده و پیامد های آن نیز اوج گرفته است. عده ای معتقدند تحریم های هوشمند و حساب شده علیه «کسب ثروت توسط سران حاکمیت»، مؤثرترین راه برای مسئولیت پذیر کردن رهبر جمهوری اسلامی و یاران اوست. مثلاً موافقان تحریم نفت می گویند دسترسی سران جمهور ی اسلامی به ثروت ناشی از صادرات نفت از یکسو موجب یارگیری در عرصه بین المللی از طریق تشکیل « جبهه حکومت های ماجراجو» می شود و از سوی دیگر این امکان را برای جمهوری اسلامی فراهم می نماید تا ازطریق واگذاری پروژه های بزرگ در بخش انرژی ایران به قدرت های نوظهور اقتصادی، حمایت آن قدرت ها از رفتار جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی را جلب نماید . در عرصه داخلی هم کسب در آمدهای نفتی فرصتی در اختیار مدیریت نظام قرار می دهد تا با عملی ساختن راه حل های کوتاه مدت و البته پر هزینه، اذهان عمومی را از بی کفایتی ها و مفاسد روزافزون در بالاترین سطوح نظام منحرف نماید و در واقع افشای پیامدهای این مفاسد و بی کفایتی ها را به تعویق بیندازد حتی اگر این تعویق موجب تشدید بحران ها در آینده های دور و نزدیک شود. در مقابل، عده ای دیگر بر این باورند که تشدید تحریم ها نمی تواند به « پایداری نظام جمهوری اسلامی »ضربه ای مؤثر بزند در حالی که زندگی روزمره ایرانیان را مختل خواهد نمود. دغدغه این گروه از« مخالفان تحریم » ستودنی است همانطور که استدلال های گروه نخست هم قابل تأمل می باشد . اما در این موضوع نیزهمانند سایر پدیده های مرتبط با ایران نگاه بسیاری از تحلیل گران ایرانی با نوعی افراط همراه است. در جبهه موافقان تحریم کسانی به صورت مطلق از تحریم ها حمایت می کنند و به پیامدهای آن بر زندگی روزمره هموطنان نمی اندیشند . در میان مخالفان تحریم هم « افراط »تا آنجا پیش رفته که عده ای خواسته یا ناخواسته نقش وکیل مدافع سیاست مداران و مدیرانی را ایفا می کنند که تاکنون تنها بخشی از مفاسد و بی کفایتی های آنها افشا شده است. من بر این باورم که رفتار هردو «گروه افراطی» ادرس غلط در اختیار مردم ایران می گذارد وآنان را در انتخاب راه صحیح برای « حد اقل رساندن مشکلات کوتاه مدت »و «چاره اندیشی ی دراز مدت »با ابهام، واهمه و بی عملی مواجه خواهد ساخت. نکته ای که برخی مخالفان تحریم در تحلیل های اخیر خود از آن غفلت می کنند آنست که تقریباً تمام گرانی های اخیر، قبل از اراده قدرت های بزرگ جهانی برای تشدید تحریم ها بوده است. حتی سوژه «مرغ» که هم اکنون به عنوان «نماد گرانی» در رسانه ها و محافل مورد توجه قرار دارد نمی تواند به صورت مستقیم و حتی غیر مستقیم از دور جدید تحریم ها ـ تحریم نفتی ـ تأثیر گرفته باشد . لذا الزام اکثریت مردم به تجدید نظر در« سبد عمومی خرید خود» که در دو سه سال اخیر بارها تکرار شده، هیچ ارتباطی باتحریم هایی که در یک سال گذشته مورد بحث قدرت های جهانی قرار گرفته و تصمیم نهایی برای اعمال آن هم به کمتر از دوماه قبل باز می گرددندارد. البته حتی اگر حکومتی با کفایت و کم فساد در ایران حاکم بود از ماههای آینده تأثیر تحریم ها بر زندگی روزمره مردم مشاهده می شد.اما بدون تردید هیچیک از بحران های اقتصادی، کمبود ها و عدم تعادل ها در بازار تا چند هفته قبل ارتباطی با تحریم های جدید نداشته و هر نوع تلاش برای بزرگ نمایی نقش تحریم ها در مشکلات اقتصادی کنونی، تنها موجب انحراف افکار عمومی از مسبب اصلی گرانی ها و کمبودها خواهدبود. همین امر می تواند تنظیم روابط فعلی بسیاری از مردم با حاکمیت فعلی یا تصمیم گیری آنها نسبت به آینده را تحت تأثیر قرار دهد . این نکته تقویت کننده دیدگاه کسانی است که تنها هدف برخی «مخالفان صد در صدی »تحریم را کمک به بقای نظام جمهوری اسلامی به هر قیمت می دانند . باز هم تکرار می کنم انگیزه قشر وسیعی از« مخالفان تحریم »ستودنی است . حتی بر این باورم که گروه دیگری از مخالفان تحریم در کنار نگرانی های خود برای معیشت مردم، با این دغدغه نیزمواجهند که مبادا تحریم های اقتصادی موجب فاصله گیری بیشتر اقتصاد ایران از وضعیت استاندارد شود که نتیجه آن افزایش دخالت نیروهای نظامی ـ امنیتی در اقتصاد، گسترش رانت خواری و نهایتاًافزایش کوتاه مدت اقتدارِ سرکوبگران خواهد بود .اما حتی اگر « تحریم هراسی ها» با این هدف صورت بگیرد نمی توان انکار کرد که تبلیغات گسترده در خصوص تأثیر تحریم ها بر معیشت ایرانیان، خواسته یا ناخواسته به نظام حاکم کمک می کند تا خود را از مسئولیت بی کفایتی ها و مفاسدی که منجر به تحمیل انواع مشکلات اقتصادی به مردم شده است تبرئه نماید. به هرصورت اکنون به نظر می رسد بهترین راه برای رفع ابهام ها واتهام ها، شفاف سازی مواضع کسانی است که در هفته های اخیر بر حجم تبلیغات خود درخصوص تحریم ها افزوده اند . یکی از نویسندگان ایرانی مقیم خارج از کشور، اخیراً در مقاله ای « حمایت اپوزیسیون خارج نشین از تحریم ها»را غیر اخلاقی دانسته است زیرا به باور او «موافقان خارج نشین تحریم » بدون آنکه خود متحمل رنجی شوند از تحریمی حمایت می کنند که فشار آن زندگی ایرانیان مقیم داخل را مختل خواهد کرد. همین فرد در مناظره گونه ای که در آبانماه ۱۳۹۰ با حضور من و او در رادیو فردا برگزارشد چنین اظهار داشت:« صنعت نفت ایران به شدت نیازمند سرمایه گذاری خارجی و تکنولوژی مدرن است. این کارها یعنی سرمایه گذاری خارجی و فروش تکنولوژی مدرن باید منوط شود به رعایت حقوق بشر در ایران » . اکنون می توان این سؤال را مطرح کرد که اگر تحریم ها تنها از زاویه خسارت های مستقیم به مردم ارزیابی شود به نظر نویسنده مورد نظر، کدام گونه از تحریم خسارت بیشتری به مردم ایران وارد می کند : «پیشنهاد او برای تحریم سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز»که نتیجه آن کاهش تدریجی تولید، ازبین رفتن فرصت های شغلی و کاهش درازمدت مدت در آمدهای کشورـ حتی پس از تغییر ساختاری یا عملکردی در نظام ـ خواهد بود یا « تحریم مقطعی خرید نفت ایران »؟ انکار نمی کنم که تحریم خرید نفت، می تواند بر زندگی روزمره ایرانیان به صورت کوتاه مدت اثر بگذارد ؛ اگرچه این اثر را در حدی نمی دانم که برخی مخالفان تحریم از آن سخن می گویند . زیرا به باور من، بخش عمده در آمد نفتی ایران هم اکنون صرف بلند پروازی های بی حاصل و آزار دهنده در داخل و خارج از کشور می شود و سهم واقعی مردم ایران ازدرآمدهای نجومی نفت، بسیار کمتر از چیزی است که در تبلیغات رسمی کشور وجود دارد . ضمن آنکه اختصاص بخش قابل توجهی از درآمد نفتی ایران به برخی هم پیمانان بدنام جمهوری اسلامی همچون بشار اسد، نهایتاً می تواند هزینه های اقتصادی و سیاسی جبران ناپذیر به ایرانیان تحمیل نماید. با عنایت به آنچه در سطور بالا آمد پیشنهادی به فعالان ایرانی مقیم خارج از کشور دارم که رسانه های آزاد در اختیار آنهاست و از منابع اطلاعاتی متنوعی بهره مند هستند . آنها می توانند فضای دوقطبی و غیرواقعی موجود پیرامون تحریم ها را بشکنند . در حال حاضر متأسفانه یک قطب تلاش می کند تنها گزینه های موجود را « تحریم و جنگ » یا « تن دادن به تداوم حاکمیت فعلی » معرفی کند . گفتار برخی افراد که در این طیف قرار می گیرند به گونه ای است که نتیجه تردید ناپذیر آن، نسبت دادن همه مشکلات اقتصادی به تحریم ها و تبرئه سران جمهوری اسلامی از مسئولیت خود در قبال فشارهایی است که هم اکنون اغلب ایرانیان با آن مواجه هستند . قطب دوم به صورت صد درصدی از تحریم ها حمایت می کند بدون آنکه در خصوص تأثیرات مستقیم یا غیر مستقیم آن بر زندگی روزمره و اقتصاد کلان کشور، سخنی بگویند. تحلیل گرانی که هم اکنون بیش از هر چیز پیرامون تحریم سخن می گویند به جای این تمرکز می توانند تحلیل دقیقی از شرایط اقتصادی ایران ارائه نمایند و به این طریق در انتخاب راه صحیح به جمعیت کثیری از ایرانیان کمک کنند. این تحلیل باید «دستپاچگی فعلی حاکمیت در برابر تحریم ها را با شعار های تحریک آمیز و اقدامات زیان بار ی مقایسه نماید که در طول سالهای گذشته صورت گرفته است ». زیرا نمی توان تأثیر آن شعارها و رفتارها بر گسترده تر شدن تحریم را نادیده گرفت . Copyright: gooya.com 2016
|