تحليل رسانه های ايران از بازگشت مهدی هاشمی
به گزارش خبرنگار مهر، "خواندنیهای سايتهای اينترنتی" عنوان ستون جديدی در خبرگزاری مهر است که به تازه ترين اخبار وموضع گيری سايت ها، خبرگزاری ها، روزنامه ها و پايگاه های اطلاع رسانی می پردازد. تلاش بر اين است که مطالب انتخاب شده حاوی اخبار ويژه در عرصه های مختلف سياسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و... باشد و به صورت طبيعی صحت و سقم مطالب نيز بر عهده پايگاه های منبع است که در ابتدای هر خبر نام آن ذکر شده است.انتشار اين مطالب لزوما به معنای تاييد محتوای آنها نيست و صرفا اطلاع رسانی از اخبار ويژه رسانه ها است.
روزنامه جمهوری اسلامی از روزنامه های نزديک به آيت الله هاشمی رفسنجانی نوشت:مهدی هاشمی پس از سه سال اقامت در خارج از کشور عصر امروز به تهران بر می گردد. منابع قضائی می گويند مهدی هاشمی به دليل اتهاماتی که بعد از حوادث انتخابات ۸۸ عليه وی مطرح شد محاکمه خواهد گرديد ولی ممکن است ابتدا به خانواده خود سری بزند و سپس به احضار دستگاه قضائی به اتهامات وارد شده پاسخ دهد و محاکمه شود. مهدی هاشمی که در مدت سه سال گذشته طبق اظهار خودش در خارج از کشور مشغول تحصيل در مقطع دکترا بوده است، بارها قصد بازگشت به کشور را داشت و اکنون نيز به خواست خود باز می گردد. سخنگوی قوه قضائيه نيز در نشست خبری هفته گذشته خود با خبرنگاران در پاسخ به سؤالی مبنی بر اينکه آيا مهدی هاشمی به محض ورود به کشور دستگير و محاکمه می شود، گفت: قبلاً هم گفته ايم که اگر بيايد قطعاً به پرونده وی رسيدگی خواهيم کرد.
بی بی سی رسانه دولتی انگليس اولين جايی بود که از تاريخ دقيق بازگشت مهدی هاشمی خبر داد.مهدی هاشمی،پسر اکبرهاشمی رفسنجانی، رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام، از دوبی راهی تهران شده است. مهدی هاشمی با اتهامات گسترده ای روبروست.خبرگزاری های ايران نوشته اند که او در فرودگاه توسط نماينده دادستان تهران "تفهيم اتهام" شده و قرار است فردا به دادستانی مراجعه کند.مهدی هاشمی در هنگام ترک فرودگاه دوبی، در پاسخ به سوال محمد منظرپور، خبرنگار بی بی سی فارسی در مورد اتهاماتی که عليه او وارد شده گفت که حرف های خود را در اين زمينه در تهران خواهد زد.
اميد بستن رسانه دولت انگليس به آشوب از سوی مهدی هاشمی: هاشمی، پسر اکبر هاشمی رفسنجانی از دبی به تهران، می تواند دريای سياست در جمهوری اسلامی ايران را بار ديگر متلاطم کند... به نظر میرسد که هواداران بازداشت مهدی هاشمی کنترل قوه قضاييه، سپاه پاسداران و نهادهای امنيتی را در دست دارند، چاره ای جز بازداشت او نداشته باشند. اما حتی اگر او بازداشت شود، پيش بردن اين بازی و رسيدن به هدف احتمالی يعنی به حاشيه راندن هرچه بيشتر اکبر هاشمی رفسنجانی از عرصه سياست، برای آنان چندان آسان نخواهد بود!!!
فارس:فاطمه هاشمی با اشاره به بازداشت خواهرش (فائزه) تصريح کرد: آنها فائزه را گرفتند تا مهدی به کشور بازنگردد اما مهدی به ايران بازگشت چون هيچ مسئلهای نداشت. فاطمه هاشمی پس از خروج برادرش (مهدی) از فرودگاه امام(ره) با حضور در جمع خبرنگاران گفت: چون مهدی پاک و سالم بود، به تهران آمد.وی با بيان اينکه مهدی چون مسئلهای نداشت به کشورش بازگشت، تصريح کرد: آنها فائزه را گرفتند تا مهدی به کشور بازنگردد اما مهدی به ايران بازگشت چون هيچ مسئلهای نداشت.وی ادامه داد: صادق لاريجانی و محسنی اژهای نمیخواستند مهدی به کشور بيايد اما مهدی به ايران آمد.وی در پاسخ به سؤال ديگری مبنی دريافت حقوق ۱۴ ميليونی مهدی هاشمی، دريافت اينگونه حقوقها را به احمدینژاد منتسب کرد و اظهارداشت: پروين احمدینژاد آه در بساط نداشت اما ببينيد الان چگونه دارد زندگی میکند.
فردا نيوز:بی بی سی در خبری فوری خبر از بازگشت وی به تهران داد و خبرنگاری هم در فرودگاه دوبی آماده داشت که از مهدی هاشمی بپرسد چه حرفی دارد و او هم با لحنی خاص بگويد که حرفهايش را در ايران خواهد زد! بی شک در پس اين سخن امری خاص نهفته است که ماهيت برنامه ريزی ها برای حضور مهدی هاشمی در ايران را عيان می کند.بديهی است صحنه پردازی و تدوين اين سناريو بسيار هشيارانه و دقيق بوده است و طراحان داخلی و خارجی آن به صورت دقيق همه احتمالات و تبعات حضور او را در کشور را بررسی کرده اند . سوال نخست اين است که چرا مهدی هاشمی در آستانه انتخابات رياست جمهوری آهنگ بازگشت به ايران کرده است؟ چرا سال گذشته به ايران نيامد؟ به نظر می رسد تعيين زمان برای بازگشت و رسانه ای کردن آن حکايت از برنامه ريزی وسيعی دارد که بايد در تحليل ها و اقدامات سياسی مدنظر باشد. بی شک در آستانه انتخابات رياست جمهوری که بازار گمانه زنی های سياسی داغ است حضور او می تواند برهم زننده يک روال منطقی سياسی باشد و اذهان را به سمت و سويی ديگر هدايت کند.مهمتر از همه رپرتاژی است که بی بی سی فارسی برای مهدی هاشمی تدارک ديد . اين شبکه در خبری فوری خبر از بازگشت وی به تهران داد و خبرنگاری هم در فرودگاه دوبی آماده داشت که از مهدی هاشمی بپرسد چه حرفی دارد و او هم با لحنی خاص بگويد که حرفهايش را در ايران خواهد زد! بی شک در پس اين سخن امری خاص نهفته است که ماهيت برنامه ريزی ها برای حضور مهدی هاشمی در ايران را عيان می کند. مشخص است که اگر قرار بر عامل بودن به تکاليف انقلابی است بايد همگان وفق قانون عمل کنند. اتهاماتی متوجه مهدی هاشمی است که وی بايد نسبت آنها پاسخگو باشد. اين پاسخگويی هم مطابق با اعلام نظر مراجع صالحه قضايی در محکمه ای قانونی سامان خواهد يافت . بنابراين هر گونه تلاش برای برهم زدن روند قانونی مذموم است. خواست مردم و نص قانون اين است که مهدی هاشمی به صورت شفاف محاکمه شود و پاسخگوی اتهامات خود باشد و در صورت اثبات اتهاماتش در دادگاه به مجازات قانونی برسد . قوه قضاييه در اين خصوص نشان داده است که قاطعانه و قانونی عمل می کند . به طور مشخص بازداشت فائزه هاشمی برای اجرای حکم قضايی اش نشان داد که نظام قضايی بر مدار قانون حرکت می کند و يقينا تقويت اين روند قانونی در فضايی بدون جنجال سامان می يابد.
ايسنا:عفت مرعشی مادر مهدی هاشمی از احضار فرزند خود به دادسرا انتقاد کرد و گفت: اتهامی که وجود ندارد را میخواهند تفهيم کنند. به مردم اتهام میزنند، مردم اتهامی ندارند.!!! مادر مهدی هاشمی افزود: اسامی دزدان را در دادگاه با حروفی مانند "چ"، "ر"، "د" و غيره بيان میکنند ولی اسم پسرم، مهدی را در همه جا پر کردهاند و فرياد میزنند.
بصيرت : مهدی هاشمی از جمله متهمانی است که از وی به عنوان يکی از آتش بياران اصلی فتنه ۸۸ ياد شده است.در دادگاه متهمان حوادث سال ۸۸ بود که به طور رسمی نام مهدی هاشمی مطرح شد و «کرمی» يکی از متهمان فتنه ۸۸ تنها به گوشه ای از فعاليت های وی چنين اشاره کرد: «به دستور آقای مهدی هاشمی مجبور شديم سايت جمهوريت را ابتدا در مکان دانشگاه واقع در خيابان بنی هاشم، سپس در روزنامه فرهيختگان مربوط به دانشگاه آزاد و با پول، هزينه و پرسنل دانشگاه اداره کنيم. سايت جمهوريت ابتدا مقرر بود يک سايتی باشد که از کانديدای موردنظر حمايت کند و يک نقد نرمی را به دولت داشته باشد، اما متأسفانه با فشارهای آقای مهدی هاشمی و اطرافيان وی، سايت مذکور يک سايت ساختارشکن، تندرو و سايتی شد که نهادهای رسمی نظام مانند شورای محترم نگهبان، وزارت کشور، سپاه، بسيج و صداوسيما را تضعيف می کرد...»اما مهدی هاشمی در واکنش به چنين اتهاماتی گفته بود: «اينجانب مهدی هاشمی هرگز اعتقادی به هزينه تبليغات انتخاباتی از محل بودجه بيت المال نداشته ام و اظهارات آقای کرمی کذب محض است.» پدر نيز در دفاع از فرزند ابراز داشت: «من مطمئنم مهدی در اين انتخابات هيچ دخالتی نداشت و در هيچ يک از اغتشاشات و در هيچ نقطه ای نبوده است. او فقط تنها دخالتی که کرده بود اين بود که تجربه خودشان را در کميته صيانت از آرايی که در مجلس خبرگان خوب جواب داده بود به ديگران انتقال داد. وگرنه مهدی ما پول ندارد که به بقيه بدهد.»به هرحال فارغ از صحت و سقم اتهاماتی که بايد در دادگاه صالحه مورد بررسی قرار گيرد، مسئله اصلی؛ رسيدگی به پرونده اتهامات وی و بازشدن پای مهدی هاشمی به دادگاه است! موضوعی که دادستان کل کشور در پاسخ به سوال خبرنگاران در اين زمينه چنين پاسخ داده است: «دستگاه قضايی و دادستان در صورت ورود مهدی هاشمی به ايران وارد عمل می شوند و به پرونده اش رسيدگی می کنند.»هرچند اين اظهارات نمی رساند که آيا مهدی هاشمی به عنوان متهم در هنگام ورود به کشور بلافاصله بازداشت خواهد شد يا خير؟! در کنار اين مسئله، موضوع اصلی که مطرح است علل تصميم مهدی هاشمی برای بازگشت به کشور است! قرار گرفتن در آستانه انتخابات سال ۹۲ و احتمال به وجود آمدن تنش و درگيری در صورت بازداشت شدن و يا بازداشت نشدن وی، مسئله ای است که در شرايط حساس کنونی ورود وی به کشور را در پرده ای از ابهام فرو برده است. به راستی علت بازگشت مهدی هاشمی به کشور در اين مقطع چيست؟ چرا پيش از اين وی حاضر به بازگشت به کشور نبوده و اينک چنين تصميمی را اتخاذ کرده است؟ چه شرايطی تغيير يافته که وی را به تغيير تصميم واداشته است؟ آيا هاشمی حاضر است که بدون تنش و ايجاد اغتشاش و جو روانی تسليم قوانين شده و در صورت تشخيص دستگاه های قضايی به عنوان متهم مدتی را در بازداشت بگذراند و به دادگاه آورده شود؟ و. ..
مشرق : ورود مهدی هاشمی به تهران می تواند آزمونی برای سنجش صبر ، سعه صدر و آينده نگری هاشمی رفسنجانی باشد. هاشمی اگر بتواند بر احساسات و تعلقات خانوادگی اش فائق آيد، احضار و محاکمه مهدی هاشمی می تواند بستری برای رفع اتهام از خود و خانواده اش در فتنه ۸۸ باشد. مهدی هاشمی يک متهم است که مثل ديگر متهمان در اختيار قوه قضاييه قرار خواهد گرفت و اين قوه هم با اقتدار و نفوذناپذيری به اتهامات مطرح درباره وی رسيدگی کرده و حکم مقتضی را صادر خواهد کرد. بنابر اين با ورود يک متهم به کشورنبايد فضای عمومی جامعه را معطوف به يک موضوع فرعی کرد.امروزمهمترين نياز کشور ،گسترش چتر آرامش و انسجام برفضای عمومی جامعه و مسوولان قوای سه گانه است و به هيچ عنوان نبايد اين گوهر ذيقيمت به تاراج بدخواهان رفته و حاشيه های پر رنگ تر از متن بر مناسبات کشور حاکم شود. فضای رسانه ها و محيط های دانشجويی بايد آرام شده و همه مطالبات در قالب قضايی پيگيری شوند. پاشنه آشيل هر پرونده قضايی، رنگ و بوی سياسی دادن به آن است. مهدی هاشمی، مهدی هاشمی است. او در محکمه قضا دارای يک شخصيت حقيقی است نه حقوقی؛ او نبايد فرزند آيت الله هاشمی رفسنجانی معرفی شود. او يکی از هفتاد ميليون هموطن ايرانی است که ضمن برخورداری از حقوق انسانی ، قانونی و شرعی ،بايد پاسخگوی اتهامات مطروحه نيز باشد.از سوی ديگر الصاق نام هاشمی رفسنجانی بر روی مهدی نبايد بهانه ای برای تسويه حساب های شخصی و جناحی افراد و رسانه ها با اقوام و نزديکان وی باشد.مرجع اعلام و رسيدگی به اتهامات مهدی هاشمی، قوه قضاييه است و هيچ مقام و رسانه ای حق ندارد در جايگاه دستگاه قضايی اتهاماتی را مطرح و بر منصب صدور حکم بنشيند. نتيجه طبيعی چنين برخوردهای نسنجيده ای دامن زدن به مطالبات کاذب عمومی است.در اين فضا کار برای قوه قضاييه سخت شده و صدور قاطع ترين وعادلانه ترين احکام قضايی نيز نمی تواند پاسخگوی سوالات و ابهامات افکار عمومی باشد. به تعبيری ديگر، هرگونه ضريب دادن به پرونده مهدی هاشمی گام در کجراهه گذاشتن است.وی بايد مانند همه شهروندان ايرانی و بدون تحت تاثير قرار گرفتن تحت نام پدر به محاکمه کشيده شود و مراحل قضايی خود را طی نمايد. مهدی هاشمی هم بر اين نکته واقف است که هزينه هرگونه رفتار و يا موضع نابخردانه ای که منجر به ايجاد آشوب و يا اتهام به دستگاه قضايی و امنيتی شود باعث اضافه شدن موارد جديدی به ليست اتهامات وی خواهد شد.از يک هفته قبل، بی بی سی يا رسانه روباه پير، آتش و تهيه خود را آغاز می کند. پس از سپری شدن سه سال از اقامت مهدی هاشمی در لندن، وی ديگر ظرفيتی برای التهاب و آشوب ندارد. مهدی بايد در برهه ای حساس که می توان توماری از اين حساسيت ها را به تصوير کشيد، وارد تهران می شود. دولت انگليس تاکنون به مهدی هاشمی نه به عنوان يک فرد بلکه به عنوان يک سوژه و پروژه امنيتی و خرابکارانه نگاه کرده است و پس از اتمام تاريخ مصرفش در لندن ، با کمک و مساعدت برخی عوامل داخلی، وی را برای کليد زدن به توطئه ای پيچيده راهی پايتخت می کند. رصد تحرکات مثلث شوم آمريکا، انگليس و رژيم صهيونيستی نشان می دهد آنان با درس ها و عبرت هايی که از فتنه ۸۸ گرفته اند درصدد شعله ور کردن آتش چند فتنه فراگير تا پيش از برگزاری انتخابات يازدهم رياست جمهوری هستند که بهانه ورود مهدی هاشمی می تواند زمينه های زبانه کشيدن چنين توطئه شومی را فراهم سازد. در اين فرايند شيطانی حتی نبايد از توطئه حذف فيزيکی افراد و سوژه های مورد نظر آنان نيز غافل بود.در اين پروژه انگليسی، هاشمی رفسنجانی بايد به هر بها و بهانه ای زخمی شود. هاشمی زخم خورده را بايد با نظام درگير کرد و در اين فضای گرگ و ميش و اختلاط حق و باطل، مهدی هاشمی مهم نيست. مهم فعال کردن و زخم زدن بر هاشمی رفسنجانی است.در اين فرايند هم فتنه سود می برد و هم انحراف؛ جريان فتنه می خواهد با زخمی کردن هاشمی رفسنجانی از وی به عنوان گرانيگاه و مسيری برای انتقام گيری از اصولگرايی و نظام اسلامی سود ببرد. جريان فتنه که در دوران احتضار به سر می برد با يارگيری و جمع کردن وزنه های سنگين زير يک چتر می خواهد مسير چانه زنی با نظام را باز کند.و در سوی ديگر، حلقه انحراف با تحليل آنکه دستگاه قضايی نمی تواند از اين آزمون بزرگ به سلامت عبور کند،سعی دارد با انتشار اخبار و گزارش های عمدتا جهت دار و دروغين عليه مهدی هاشمی و خانواده وی به التهاب آفرينی در فضای افکار عمومی دامن زند. در نگاه سران اين حلقه ، پرونده مهدی هاشمی می تواند فرصتی برای تصفيه حساب اساسی با قوه قضاييه باشد، قوه ای که با اقتدار توانسته بسياری از اميال و آرزوهای آنان را به باد فنا بدهد. علاوه بر آنکه جريان انحراف يک ماهيت بحران زيست دارد و در اين فضا می تواندبا مشغول سازی دستگاه قضايی و امنيتی و رسانه ها، فضای مانور خود را گسترش داده و از فشار افشاگری ها و روشنگری ها حتی برای زمان محدودی جان سالم به در ببرد. جريان انحراف تنها با دو قطبی سازی است که می تواند به حيات انگلی خود ادامه دهد و برنده بازی دو قطبی باشد. شايد با کمی دقت بتوان از نفوذ اين حلقه در بازگشت مهدی هاشمی به کشور رمز گشايی کرد.
رجانيوز، پروژه انگليسی بازگشت مهدی هاشمی به ايران که پس از سه سال فراری بودن در کشورهايی نظير انگليس، در روزهای ابتدايی سال تحصيلی جديد کليد خورده است، امشب و با ورود مستقيم تلويزيون دولتی انگليس برای تبليغات و پوشش رسانهای اين بازگشت وارد فاز جديدی شد تا فرزند متهم رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در اولين حضور رسانهای خود پس از سه سال فرار و زندگی مخفی، ترجيح دهد به سوالات خبرنگار بیبیسی فارسی که برای پوشش بازگشت وی به فرودگاه دبی اعزام شده بود پاسخ دهد و اين در حالی بود که ادبيات قلدمآبانه حاکم بر اين مصاحبه حکايت از تلاش اين متهم فراری برای خط و نشان کشيدن برای نظام دارد. مهدی هاشمی بدون پاسپورت و تنها با يک برگه تردد وارد ايران شده است تا به اين وسيله سفرهای او به کشورهای مختلف که مهر ورود و خروج آن در پاسپورت وی ضبط شده است مخفی بماند.در همين حال بعد از ورود مهدی هاشمی به فرودگاه و طی مراحل تشريفات ورود به کشور، نماينده دادستانی ضمن تفهيم اتهامات به وی، از او تعهد گرفت تا ۲۴ ساعت بعد خود را به دادستانی معرفی کند. اين در حالی است که بنا بر مستندات حقوقی فراوانی که درباره نقش آفرينی مهدی هاشمی در فتنه موجود است برخی از مجازات اعدام برای فتنه انگيزیهای وی در ايام پس از انتخابات ۸۸ خبر دادهاند.در کنار برخی فشارهای داخلی و خانوادگی برای تخفيف در برخورد با وی، حضور پررنگ انگليس در پروژه بازگشت و حمايت از مهدی هاشمی برای ايجاد فتنه جديد سياسی در کشور نيز از امروز علنی شده است که پرونده مهدی هاشمی را به پروندهای فراتر از در چارچوب خانواده هاشمی رفسنجانی تبدل میکند.رجانيوز پيش از اين، در خبری به نقل از يکی از مرتبطين اصلی اردشير امير ارجمند (سخنگوی جريان فتنه در خارج از کشور) اعلام کرده بود، در جلسهای که چندی قبل در پاريس با حضور اميرارجمند، دو تن از مسئولان سازمان منافقين و مهدی هاشمی برگزار شده، ضمن تفکيک وظيفه و نقش حاضران در جلسه، قرار شده است هر يک در نقشی که برعهده میگيرند، با تمام توان به صحنه بيايند.
خبرگزاری فارس:مدير سايت فيلتر شده جمهوريت: برخی شرکتهای تبليغاتی از دوستان مهدی هاشمی بودند و آماده شدند از بيتالمال تبليغ کنند. در نتيجه به دستور مهدی هاشمی با فاکتورهای جعلی برای تبليغات انتخابات رياست جمهوری کار کردند. جلسه چهارم دادگاه متهمان حوادث پس از انتخابات سهشنبه ۳ شهريور ۱۳۸۸ برگزار شد. از متهمان حاضر در اين جلسه مسعود باستانی سردبير سايت جمهوريت و حمزه کرمی مدير سايت جمهوريت بودند که در اعترافات خود به اتهامات مهدی هاشمی عليه نظام اشاره کردند.وی مهدی هاشمی را به اختلاس از سازمان بهينهسازی مصرف سوخت از جمله برداشت مبلغ دو ميليارد تومان برای تبليغات انتخاباتی هاشمی رفسنجانی در انتخابات رياستجمهوری سال ۱۳۸۴ متهم کرد.کرمی همچنين پرسنل سايت جمهوريت را مسئول تهيه شبنامه برای ستاد ميرحسين موسوی اعلام کرد و به دريافت ۳۲۰ ميليون تومان از بودجه سازمان بهينهسازی اقرار کرد.مدير سايت جمهوريت اضافه کرد: به هر حال آقای مهدی هاشمی رفسنجانی اعتقاد داشت انتخابات در ايران با پول بيتالمال انجام میشود و اعتقاد به مصرف از هزينه شخصی و پول شخصی برای انتخابات نداشت ما بارها با وی صحبت کرده بوديم که استفاده از بيتالمال برای انتخابات جرم است و مجازات دارد ولی نمیپذيرفت.وی افزود: به هر حال، با اين ديدگاه که مهدی هاشمی داشت، سازوکاری را متأسفانه برای سندسازی و جعل در آن سازمان فراهم کرده بود. سازمان بهينه سازی مصرف سوخت سازمانی است که در جهت کاهش مصرف سوخت و انرژی در کشور کار می کند. در زمينه ساختمان و مسکن، صنعت و خودرو و در اين ۳ زمينه فعاليت دارد و شرکت های مختلفی بهويژه شرکت های تبليغاتی با اين سازمان طرف قراردادند.مدير سايت جمهوريت تصريح کرد: بهعنوان مثال، شرکت نشر ذره ۵۰۰ ميليون تومان پوستر مربوط به آقای هاشمی را چاپ کرد اما پولش را از سازمان بهينه سازی گرفت، به اين صورت که آقای مهدی هاشمی با توافق نشر ذره فاکتوری صوری صادر کرد، مبنی بر چاپ ۲۰۰ هزار نسخه از کتاب ۵ جلدی کودک يعنی يک ميليون جلد کتاب و اين فاکتور صوری بهعنوان سند اصلی تلقی شد و پولش را از سازمان بهينه سازی پرداخت نمودم و در اختيار نشر ذره قرار گرفت در حالی که فقط تعداد ۲۵ هزار از اين کتاب چاپ شد.کرمی گفت: آقای مهدی هاشمی معتقد به پولشويی بود، يعنی اعتقاد داشت به اينکه پولهايی که از اين شرکتها اخذ می شود، بايد به صرافی برود و در آنجا تبديل به دلار و سپس تبديل به ريال شود. يا يک سری وقتها خودش برای کارهای تبليغاتی دلار می داد و میگفت ببريد به ريال تبديل کنيد و سپس تبديل به دلار و دوباره تبديل به ريال کنيد. وقتی حکمت اين کار را از او می پرسيديم، می گفت با اين کار دستگاههای مذکور نمی توانند به سادگی به منشأ پولها دست پيدا کنند.کرمی گفت: چيزی که در حوزه من برداشت شد، ۲ ميليارد تومان برای تبليغات انتخاباتی بود و در قسمتهای ديگر هم بود که احتمالاً اتفاقاتی افتاده که اگر بررسی شود، منجر به نتيجه خواهد شد.
جوان آنلاين:مهدی هاشمی روانه اوين شد.مهدی هاشمی که صبح امروز برای تفهيم اتهام راهی دادسرای امنيت (شهيد مقدس) شده بود برای انجام مراحل بازپرسی به زندان اوين منتقل شد.برپايه اين خبر مهدی هاشمی را در زمان حضور در دادسرا دو وکيل و برادرش محسن همراهی میکردند که بر اساس قانون در مرحله بازپرسی، اين افراد مجاز به حضور در محل بازجويی نيستند. رشوه ۱۵ ميليون دلاری استاتاويل به آقازاده ايرانی: بازگشت مهدی هاشمی متهم پرونده اغتشاشات پس از انتخابات سال ۸۸ به کشور بهانهای شد تا پرونده رشوه ۱۵ ميليون دلاری شرکت نفتی استات اويل نروژ به وی را بازخوانی کنيم، پرونده ای که بلاتکليف مانده است.اوايل سال ۸۵ خبری در رسانه ها منتشر شد که از پرداخت رشوه ۱۵ ميليون دلاری اين شرکت به يکی از آقا زاده ها برای فعاليت در فازهای ۶، ۷ و ۸ پارس جنوبی پرده بر می داشت.براين اساس شرکت استات اويل نروژ از طريق يک موسسه مشاوره نفتی به نام هورتون که مقر آن در لندن قرار دارد برای دستيابی به قرارداد توسعه فازهای ۶،۷ و ۸ پارس جنوبی در سال های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ به يکی از آقازاده ها در ايران به نام (مهدی هاشمی رفسنجانی ) رشوه پرداخت کرده است. در حالی که در اسناد دادگاه آمريکا مبلغ اين رشوه ۱۵ ميليون دلار اعلام شده برخی منابع اين مبلغ را ۳۵ ميليون دلار می دانند.براساس اين گزارش استات اويل در سند بدست آمده اذعان می کند عملش قانون ضد رشوه خواری و مقررات حسابرسی قانون اعمال فساد خارجی امريکا را نقض کرده است. در اين سند که در دست روزنامه گاردين است آمده:« اين شرکت موافقت کرده است ۱۰.۵ ميليون دلار به عنوان جريمه بپردازد و همچنين موافقت کرده است يک موافقت نامه تعقيب قضايی سه ساله را به اجرا بگذارد.»بر اساس اعلام وزارت دادگستری آمريکا، دولت آمريکا پيگرد قضايی شرکت نفتی استات اويل در مورد يک پرونده رشوه خواری در ايران را که به سال ۲۰۰۲ بر می گردد متوقف کرد.رويترز به نقل از يک مقام شرکت نروژی استات اويل گزارش داده بود، توافقی با کميسيون سهام و اوراق بهادار آمريکا، وزارت دادگستری و دفتر دادستانی اين کشور حاصل شده است که بر اساس آن موضوع معامله استات اويل با موسسه هورتون حل و فصل شده است.
اعتماد:کرباسچی امروز با «جستوجو»، ضميمه سياسی «اعتماد» گفتوگويی کرده که با تيتر «احمدینژاد همه را اصلاحطلب کرد» در صفحه نخست اين روزنامه جای گرفت. در بخشهايی از اين گفتوگو میخوانيم: «برخورد با هاشمی در جريان انتخابات مجلس ششم، اشتباه سياسی دوستان مشارکت بود»، «بعضی از ياران سابق احمدینژاد اين دولت را فاسدترين دولت طول تاريخ ايران ناميدهاند»، «من به نوع عملکرد خاتمی در دوره رياستجمهوری و آنچه میتوانست بهتر از اين اتفاق بيفتد، منتقدم»، «اصولا معتقد نيستم که افرادی که يک بار در اين سمت حضور داشتند، دوباره به صحنه بيايند، چه آقای خاتمی، چه رفسنجانی و چه احمدینژاد»، «آقای خاتمی قسم خوردهاند که در انتخابات کانديدا نشوند!»، «گريه کردن من شو نبود، من هنرپيشه نيستم که شو اجرا کنم»، «اين ۷سال همه امکانات کشور را به باد داد».کرباسچی گفت: اصولا در ايران به احزاب به عنوان پايههای دموکراسی و انتخابات سالم نگاه نمیشود .تاسيس حزب کارگزاران حرکتی بود که عدهيی از مديران اجرايی، اداری و سياسی کشور وقتی احساس کردند فضايی برای فعاليت باز شده و جامعه هم ظرفيتها و نيازهای فراوانی دارد وارد عمل شدند. وی در پاسخ به اين سئوال که «شما از امکانات دولتی برای تاسيس کارگزاران استفاده کرديد؟» گفت: در همه اين سالها هم از طريق وزارت کشور و برخی ديگر ارگانها به احزاب کمک شده و میشود. اگر منظور، استفاده غيرقانونی است، جواب من منفی است. هر کاری که برای فعاليت سياسی کردهايم و هر امکانی که به کار گرفته شد، بر مبنای اختيارات و با استفاده از امکانات قانونی بوده و خلافی وجود نداشته است. بنا به شرايطی که بعد از سال ۸۸ به وجود آمده، در حال حاضر حزب کارگزاران فعال نيست. در واقع کارگزاران مانند خيلی از احزاب ديگر زمينه فعاليت خود را مطلوب نمیبيند. آن بخشی از دولت آقای هاشمی که معتقد به توسعه سياسی و فرهنگی کشور بودند آمدند در قالب کارگزاران و بسياری از بخشها بود که در اختيار اينها نبود. دولت هر چقدر هم بخواهد انتخاباتی پرشور برگزار کند تا احزاب فعال نباشند، ممکن نمیشود و به علاوه دولت نمیتواند از گروه خاصی مثلا در انتخابات مجلس به عنوان وزير يا به عنوان رييسجمهور حمايت کند چون آنها مجری انتخابات هستند ولی يک گروه سياسی در واقع تشکيل شده که بر اساس هويت شخصی خودشان به مردم توصيه کردند که در انتخابات مجلس اگر میخواهيد توسعه ادامه پيدا کند مثلا به اين افراد يا به اين ليست رای بدهيد. اين در واقع يک فعاليت حزبی و سياسی بوده. اصولا تعريف حزب عبارت است از فعاليت مشترک جمعی برای در اختيار گرفتن قدرت، البته نه برای گرفتن قدرت در اختيار يک شخص يا احراز پستهای سياسی و اداری. در زمان آقای خاتمی هم يک دورهيی که احساس شد فعاليت کارگزاران ممکن است باعث اختلافات و مشکلاتی شود فعاليت حزب را کاهش داديم. اصل مصالح کشور و رشد و بالندگی شرايط زندگی مردم بود. فعاليت حزبی وسيله است. در آن زمان به دوستان حزبی توصيه کرديم فعلا جلسات را در حد محافل و نشستها ادامه دهيد تا به شرايط مناسبتری برسيد. در مقطع بعد از سال ۸۸ هم تقريبا چنين وضعيتی پيش آمد، امکان فعاليت با تفکر و گفتمانی که حزب به آن پايبند بود کمکی به مصالح کشور نمیکرد بنابراين جمع به اين نتيجه رسيد که فعلا فعاليت با آن شکل و جديت سابق انجام نشود.از تکتک نمايندهها نمیشود از تورم پرسيد ولی از احزاب میشود يا به حزبی که اکثريت دارد میگويند شما در اين مدت حکومت دستت بوده چقدر کار کردی؟ چقدر رشد اقتصادی داشتی؟ چقدر رشد درآمد سرانه داشتی؟ چقدر تورم را کاهش دادی؟ ما نمیخواهيم و نبايد نظاممان يک نظام ديکتاتوری باشد و به نشاط سياسی نياز داريم و نشاط سياسی بدون احزاب ممکن نمیشود و احزاب هم بدون اينکه انتخابات، انتخابات حزبی باشد جدی و پايدار و مستمر نمیشوند. علت اين هم که شما میبينيد الان احزاب به آن صورت فعاليت جدی ندارند برای اينکه احساس میکنند نقش جدی عملا در اداره کشور بر عهدهشان گذاشته نشده است. کارگزاران نخستين کسانی هستند که قدمهای اصلاحطلبانه را در نظام اجرايی و اداری کشور برداشتند. اصلاحطلبی الزاما منحصر در يک حزب نيست، همه کسانی که در جهت بهبود بخشيدن شرايط موجود به روش غيرخشونتآميز و در عين حال به تدريج و نه يکباره حرکت میکنند، اصلاحطلبند؛ چه اصلاحات در عملکردها باشد و چه در روشها و حتی ساختار نظام.روشهای اصلاحطلبانه روشهای تدريجی و مسالمتجويانه است. کسی که به روشهای خشونتآميز معتقد باشد، اصلاحطلب نيست. در اهداف هم اصلاحطلبی يعنی اينکه شما يک نظام و يک حکومت و يک جريان جاری در مملکت را يک جريان درست و قابل قبولی میدانيد ولی در آن اشکالاتی میبينيد و تلاش میکنيد از طريق مسالمتجويانه و با ابزارهای تدريجی اشکالات را در اين نظام برطرف کنيد؛ اين مفهوم اصلاحطلبی است. هر چقدر اشکالات در کشور و نظام اجرايی زيادتر شود در حقيقت افراد و احزاب اصلاحطلب بيشتر میشوند. اين است که امروز بسياری منتقد شرايطی شدهاند که تا ديروز مويد يا از به وجودآورندگان آن بودهاند. اشکالات به نظام اجرايی و دولت از طرف کسانی مثل موتلفه امروز از همين باب است، حتی آنقدر صريح و تند که بعضی از همين ياران سابق اين دولت را فاسدترين دولت طول تاريخ ايران ناميدهاند. اين يعنی اينکه آنها هم دنبال اين هستند که شرايط اصلاح شود. الان امثال آقايان ناطقنوری و... همه نسبت به شرايطی که به وجود آمده برای کشور احساس خطر میکنند و همه میخواهند در کشور اصلاحاتی اتفاق بيفتد، بنابراين همه هم به تدريج میخواهند کار شود نه يکباره و خشونتآميز. همه میخواهند وضعيت کشور به سمت بهبود و اصلاح برود، اين در واقع میشود نوعی اصلاحطلبی و به تعبيری میشود گفت خيلی افراد اصلاحطلبند يعنی میخواهند اصل نظام حفظ شود و خدايیناکرده ما دچار فروپاشی سياسی و اجتماعی و اقتصادی نشويم ولی بسياری از عملکردها، روشها و حتی ساختارهايی هستند که مشکل دارند و نيازمند اصلاح هستند. اين آن نقطهيی است که الان مورد توافق است. اين بخش است که دنبال اصلاح وضع موجود هستند و اين نشان میدهد که کشور از ديدگاههای مختلف دچار مشکل و نارسايی است.اعتماد پرسيد: «اتهاماتی به شما زده شده که از امکانات شهرداری به نفع آقای خاتمی در انتخابات استفاده کرديد، اين موضوع را قبول داريد؟» کرباسچی پاسخ داد: به معنای غيرقانونی رد میکنم. ما هيچ استفاده غيرقانونی از امکانات شهرداری نکرديم و با همه تلاشی که در آن ماجرای دادگاه داشتند هيچ اتهامی در اين زمينه ثابت نشد ولی روشن بود که در آن انتخابات کارگزاران طرفدار انتخاب خاتمی بود. خاتمی شخصيت دوستداشتنی هستند. من هم دلخوری شخصی ندارم ولی ممکن است به برخی عملکردها انتقاد داشته باشم. من به نوع عملکرد ايشان در دوره رياستجمهوری و آنچه میتوانست بهتر از اين اتفاق بيفتد، منتقدم. من فکر میکنم آقای خاتمی به عنوان يک رييسجمهور با توجه به اقتداری که داشت، میتوانست کارهايی را انجام دهد و جلوی بسياری از ضايعات را در کشور بگيرد. انتقاد را به هاشمی هم داشتم ، اما کم و زياد دارد و نوع و جنس آنها متفاوت است. شايد نسبت به آقای هاشمی انتظارات ديگری داشته باشيم و انتقاد از نوع ديگری؛ آن زمان که آقای کروبی کانديدا شدند نه آقای خاتمی بودند نه موسوی و من آقای کروبی را با مجموعه سوابق و مشخصات و اينکه کانديدای واجد شرايط بودند، انتخاب کردم و آن زمان به مجموعه دوستان گفتم کسی که میخواهد در جهت اصلاحات حرکت کند بايد در داخل نظام و با کمترين فاصله و اختلاف نظر باشد. سئوال اعتماد: تحليل شما به عنوان دبيرکل حزب کارگزاران از رای دادن آقای خاتمی در انتخابات مجلس نهم چه بود؟ کرباسچی: خود ايشان اعلام کرده است. ما آقای خاتمی را آدم محترمی میدانيم و حرفها و تحليلهايش را آنطور که خودش میگويد میپذيريم. ايشان ضرورتی را تشخيص دادند که اين کار را کردند. سئوال مجدد: سوال من شخصی نيست. از شما به عنوان دبيرکل يک حزب میپرسم. آقای خاتمی جزو ليدرهای اصلاحات بوده است؟ کرباسچی: آقای خاتمی رييسجمهور مملکت بوده، موقعيتی در نظام داشته و تلاشش را هم کرده که همه فعالانه در انتخابات شرکت کنند. بعد اينطور نشد که ايشان در انتخابات مجلس از کسی حمايت کند. ولی اينکه خودش شخصا در انتخابات شرکت نکند با موقعيت و شئوونات آقای خاتمی نمیخوانده و طبيعی است که ايشان شرکت کند.مذاکرات و صحبتهايی درباره انتخابات در جريان است. من فکر میکنم راهحل مساله برای همه مردم چه آنها که خود را خواهان دگرگونی میدانند و اصلاحطلبند و چه آنهايی که به اصطلاح اصولگرا و راضی از حضور در قدرت اين است که تمام سعی خود را در تقويت و شکوفايی نظام انتخابات و حل مسائل پای صندوق رای بکنند. صندوق رای حلال مشکلات کشور است. هيچ ابزاری برای رفع مشکل از کار اقتصاد، فرهنگ و سياست در کشور کارآمدتر از پذيرفتن داوری واقعی مردم نيست. بايد اين حضور ملی را تقويت کنيم. احمدینژاد و تيمش شرايطی ايجاد کرد که همه اصلاحطلب شدهاند. الان همه دنبال اصلاح وضع موجودند. ما هيچوقت اين فساد را در کشور نداشتيم که الان هست. هيچ وقت اين تورم را نداشتيم. هيچوقت اين فشار اقتصادی يا مشکلات موجود در روابط خارجی را نداشتيم و به هرحال اينها معيارهايی است که در اداره يک کشور دخيلند. برخی جريانات سياسی مدتهاست که فعاليتهايی را برای حضور در اين دو انتخابات آغاز کردهاند، گروههای سياسی و جريان اصلاحطلبی فضا را بايد برای حضور جدی خود آماده کنند. در نبرد قدرت برای کسی فرش قرمز نمیاندازند بلکه بايد خودمان اين فرصت را به وجود آوريم و زمينه حضور و مشارکت عمومی را فراهم کنيم. به نوعی هم اصلاحات و هم طرف مقابل و جريان برگزارکننده انتخابات بايد به اين نتيجه برسند که راه نجات حضور گسترده مردم در انتخابات است، اين يک کار دوجانبه است.من اصولا معتقد نيستم که افرادی که يکبار در اين سمت (رياست جمهوری) حضور داشتند دوباره به صحنه بيايند، چه آقای خاتمی، چه رفسنجانی و چه احمدینژاد. هنوز کشور در قحطالرجالی فرو نرفته که از اين چهرهها دوباره استفاده کنيم. بايد با ورود افراد جديد هوا تازهيی به جامعه سياسی وارد شود. خود اين آقايان هم علاقهمند به حضور در انتخابات نيستند. آقای خاتمی قسم خوردهاند که در انتخابات کانديدا نشوند!به طور قطع من در انتخابات کانديدا نخواهم بود شايد به عنوان مشاور و کمککننده در جايی مفيد باشيم.
وطن امروز: مجری بیبیسی فارسی از انتشار کاريکاتورهای موهن نشريه فرانسوی به بهانه حمايت از آزادی بيان حمايت کرد.
بولتن نيوز:حسن معادی خواه، يکی از مرتبطين جريانات سال ۸۸ و ماجرای اختلاس سازمان بهينه سازی سوخت برای تحمل کيفر به بازداشتگاه منتقل شد.
آرمان:اصلاح قانون انتخابات و مساله استعفا: «اصلاح قانون انتخابات و مساله استعفا»عنوان يادداشت روز روزنامه آرمان به قلم محمد صالح نيکبخت است
روزنامه خراساناز قول وزير صنعت، معدن و تجارت تيتر زده که «افزايش يارانه از تفاوت نرخ ارز، يکی از سناريوهای دولت است».
روزنامه کيهان و وطن امروزجدايیطلبان اسکاتلندی را به تيتر يک خود بدل کردهاند؛ کيهان نوشت: «استقلال از انگليس فرياد سراسری در اسکاتلند» و وطن امروز از تيتر «تظاهرات مردم اسکاتلند برای جدايی از بريتانيا» را برای اين منظور برگزيده است.
روزنامه مغرب تيتر «خط قرمز امام (ره) در مطبوعات فقط مذهب بود» را از سوی آيتالله موسوی اردبيلی برای خود برگزيد. اين روزنامه در جای ديگر «احتمال وقوع جنگ جهانی سوم» را برای سخنان يکی از فرماندهان سپاه برگزيده است.
روزنامه ملتدر صفحه سياسی امروز خود و در گزارشی به کانديداهای احتمالی هشدار داد: «کانديداهای رياستجمهوری شش ماه قبل از انتخابات استعفا دهند»
روزنامه تهران امروزهم در ستون «نيم تای ۳» خود که به باشگاه سياسی اختصاص دارد و همواره اخبار انتخاباتی را در آن پوشش میدهد، مینويسد: «جريان انحرافی به دنبال خريد رأی است، حجت الاسلام حميد روحانی، عضو سابق مجمع روحانيون مبارز گفت: جريان انحرافی تلاش دارد با توطئه و نيرنگ قدرتی را به دست آورده، حفظ کند، در حالی که تلاش آنها نيز بیفايده خواهد بود».
شرق : واکنش «زيمنس» به سخنان بروجردی: شرکت زيمنس اين اتهام را رد کرده و گفته بخش هستهایاش از زمان انقلاب اسلامی در ايران با جمهوری اسلامی همکاری نداشته است.
تهران امروز :هفته نامه ساندی تايمز در گزارشی به نقل از منابع غربی مدعی شد، يک رهگير مخفی در سايت فردو که اطلاعات ارزشمندی را برای غرب منتقل میکرد، زمانی که کشف شد، خود به خود منفجر شد.
جوان:سيد صولت مرتضوی، معاون سياسی وزير کشور به زودی به عنوان استاندار خراسان رضوی معرفی میشود. از محمدجعفر بهداد به عنوان يکی از گزينههای جدی جايگزين مرتضوی در معاونت سياسی وزارت کشور ياد میشود که گويا انتصاب وی با مخالفت برخی مراجع مواجه شده است.