سه شنبه 4 مهر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سندرم سال آخر دولت، مجتبی واحدی

مجتبی واحدی
سندرم سال آخر دولت نشان می دهد معایب ساختاری جمهوری اسلامی به هیچوجه قابل کتمان نیست. پس ایرانیان می توانند مطمئن باشند دور نیست روزهایی که نحله های مختلف فکری، نه برای اصلاح بلکه برای ایجاد تغییرات اساسی در این ساختار پرعیب دور هم جمع شوند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


منبع: بی بی سی

محمود احمدی نژاد در نخستین ماه از آخرین سال ریاست هشت ساله خود بر دولت جمهوری اسلامی در یک گفتگوی تلویزیونی صریح ترین انتقادات را متوجه عناصر مجهول الهویه ای کرد که به ادعای او ‪"اگر آنها دخالت نمی کردند" دولت، بازار ارز را با وجود فشارهای خارجی طوری اداره می کرد که هیچ مشکلی برای مردم ایجاد نشود".

این عناصر مجهول، کسانی هستند که احمدی نژاد را مجبور کرده اند افزایش نرخ سود بانکی را بپذیرد و واردات کالاهای ضروری را متوقف سازد. آنها همچنین آنقدر قدرت دارند که می توانند اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها را با اخلال مواجه کنند و بین ایران و سایر کشورها دعوا راه بیندازند . این قدرتمندان ناشناس، "اختیارات رئیس جمهور" را برنمی تابند و به راحتی به بازار "شوک" وارد می کنند و...

رئیس دولت دهم در سال های پیش نیز اعتراضات صریحی به بخش های دیگر حاکمیت داشت و حتی اتهامات جدی متوجه آنها می کرد اما می توان گفت تاقبل از گقتگوی اخیر تلویزیونی، هیچ‌گاه ‪"اعلام ناتوانی در برابر مزاحمان دولت" در گفتار احمدی نژادمشاهده نمی شد. او قبلاً از نفوذ رانت خواران در مجلس و قوه قضائیه سخن می گفت، به افرادی اشاره می کرد که قوانین رانت ساز را در مجلس به تصویب می رسانند و قادرند با تأثیر گذاری بر احکام قضایی، از مجازات فرار کنند.

یکی از جنجالی ترین اظهارنظرهای احمدی نژاد دراین زمینه به چهارو نیم سال قبل بر می گردد. او که روز چهارشنبه بیست وهشتم فروردین ۸۷ به قم سفر کرده بود در اجتماع گروهی از مردم آن شهر اظهار داشت: "برخی شبکه های انحصار آنقدر قدرتمند هستند و حتی در مراجع تصمیم گیری و قانونگذاری آن چیزی را که خودشان می خواهند به تصویب می رسانند".

علی‌رغم اینگونه اظهار نظرها و اتهام افکنی ها، احمدی نژاد دردوره نخست ریاست بر دولت و سه سال اول ازدولت دوم خود، هیچگاه سخنی نگفت که نشانه اعلام ناتوانی رئیس دولت در برابر "کارشکنان قدرتمند" یا موجب این تلقی باشد که ساختار حکومتی موجود، عملا دست رئیس دولت را برای انجام وظایف خود بسته است بر عکس، او به گونه ای اظهار نظر می کرد که همه مخاطبان عام را از "توانمندی رئیس دولت و بلندی جایگاه حقوقی رئیس جمهور برای مقابله با همه کارشکنی ها" مطمئن می ساخت. حتی در سخنرانی بیست و هشتم فروردین ۱۳۸۷ ، همه افشاگری های احمدی نژاد علیه "رانت خواران و رانت سازان قدرتمند" با این وعده به پایان رسید که "امسال دست های فساد وابسته به بیگانه از اقتصاد ملی قطع خواهد شد".

رویه احمدی نژاد برای "پُرنفوذ نشان دادن خود و "اثبات قدرتمندی رئیس جمهور در نظام جمهوری اسلامی" تا اواخر سال سوم از دوره دوم ریاست بر دولت نیز ادامه داشت. از جمله در گفتگوی فرید زکریا با احمدی نژاد - در نیمه سال ۱۳۹۰ - وقتی موضوع ابقای وزیر اطلاعات توسط رهبر به عنوان یکی از نشانه های ناتوانی "رئیس جمهور ایران برای اجرای برنامه های خود " مطرح شد، احمدی نژاد با اعتمادی به نفسی مثال زدنی بر قدرت خود درساختار حکومتی ایران تأکید کرد و مانند همیشه، پرسش خبرنگار در این خصوص را با پرسش دیگری جواب داد که "مگر آقای اوباما هر کاری مایل باشد می تواند درامریکا انجام دهد؟"

این نوع پاسخگویی نشان می داد احمدی نژاد مایل نیست به وجود هرگونه مانع ساختاری که انجام وظایف رئیس جمهور را غیر ممکن می سازد اعتراف کند.

پاسخ احمدی نژاد به فرید زکریا در سال ۱۳۹۰ یادآورسخن سید محمد خاتمی درجریان یکی از سفرهای خارجی به عنوان رئیس جمهور بود. او هنگامی که با پرسش خبرنگاری در خصوص اختلافات رئیس جمهور با برخی نهاد های قدرت در ایران مواجه شد با لحنی طعن آلود پاسخ داد: "مطمئن باشید هر چه باشد کار ما در ایران به دادگاه نخواهد کشید ". پاسخ خاتمی، اشاره ای طعن آلود به انتخابات سال ۲۰۰۰ امریکا بود که در آن به دلیل اختلاف دو کاندیدا ـ ال گور و جرج بوش ـ بر سر آرای ایالت "فلوریدا" که تکلیف نهایی انتخابات ریاست جمهوری امریکا را مشخص می کرد نهایتاً کار به دادگاه کشید و بر اساس حکم قضایی، جرج بوش به عنوان برنده انتخابات معرفی شد.

سخن غیر منطقی خاتمی ـ که باور خوداو به آن نیز با تردید اساسی مواجه بود ـ این نکته را به ذهن مخاطبان القا می کرد که "ایرادات موجود درساختار حکومتی امریکا به مراتب بیشتر از عیوب ساختاری جمهوری اسلامی است. پس اگر امریکایی ها با ساختار فعلی می توانند کشور خود را اداره نمایند به طریق اولی نظام جمهوری اسلامی می تواند سر پا بماند و کارهای مردم را به سامان برساند ". در واقع خاتمی هم در آن زمان درست مثل احمدی نژاد درهفت سال از دوره ریاست جمهوری، تلاش می کرد ساختار حکومتی جمهوری اسلامی را فاقد ایرادات غیر قابل اصلاح نشان دهد.

آقای خاتمی در آستانه سال پایانی از دوره دوم ریاست جمهوری نیز، در یک روز بارانی در جمع خبر نگاران حاضر شد و ضمن اعلام اینکه "نا گفته هایش بسیار بیشتر از گفته هاست" برای نخستین بار به این حقیقت اشاره کرد که"رئیس جمهوری که تفسیر جدید می شود تدارکچی دستگاههای دیگر است " . او سپس تکلیف رئیس جمهور بعد از خود را نیز به این گونه مشخص کرد که "اگر رئیس جمهوری بیاید که مورد پسند نباشد احتمال قوی می دهم که همین اختیارات نیم بند را هم حذف کنند از حیطه رئیس جمهور".

اکنون می توان به مشابهت رفتاری خاتمی و احمدی نژاد در زمان های مشابه از دوره ریاست بر دولت پرداخت. خاتمی قبل از رسیدن به سال پایانی، به دنبال اثبات این نکته بود که "اختلافات درون حکومتی، مختص جمهوری اسلامی نیست و حتی در امریکا، بدتر از آن هم وجود دارد" و احمدی نژاد در گفتگو با فرید زکریا شرایط رئیس جمهور اسلامی را به وضعیت رئیس جمهور امریکا تشبیه می کرد. در سال پایانی ریاست جمهوری هم، خاتمی بدون آنکه از کسی نام ببرد هیولای قدرتمندی را به رخ مردم می کشید که "اگر رئیس جمهور بعد مورد پسند او نباشد اختیارات نیم بند رئیس جمهور را از او می گیرد " و احمدی نژاد از "قدرتمندان ناشناسی "سخن می گوید که "اگر آنها نبودند دولت می توانست همه مشکلات مردم را حل کند."

این مشابهت رفتار و گفتار دو رئیس جمهور که اولی به خاطر "تلقی مخالفت رهبر با او" به ریاست جمهوری رسید و دومی محبوب و برساخته رهبر است اشکال اصلی در ساختار حکومت را به نمایش می گذارد. در واقع "سندرم سال آخردولت" تنها یکی از نشانه های معیوب بودن ساختار جمهوری اسلامی است. جلوه دیگر از معیوب بودن ساختار حکومت، سکوت اجباری و تمکین ناخواسته در برابر زیاده خواهی های رهبر است به طوری که رئیس جمهور، هر کس که باشد، واقعیت های موجود درساختار حقوقی جمهوری اسلامی را سال ها مخفی می نماید و افشای آن را به آخرین ماههای ریاست خود بر دولت موکول می کند تا کینه رهبر و عوامل او علیه دولت و رئیس آن، تحریک نشود و مزاحمت ها به حداقل برسد. البته این افشاگری دیرهنگام هم، نه از باب احساس وظیفه میهنی یا دینی بلکه برای تبرئه خویش از نابسامانی هایی است که در دوره مسئولیت هر یک از رؤسای جمهوری بر انبوه نابسامانی های قبلی افزوده شده است.

سندرم سال آخر دولت نشان می دهد معایب ساختاری جمهوری اسلامی به هیچوجه قابل کتمان نیست. پس ایرانیان می توانند مطمئن باشند دور نیست روزهایی که نحله های مختلف فکری، نه برای اصلاح بلکه برای ایجاد تغییرات اساسی در این ساختار پرعیب دور هم جمع شوند. درآن روز قاعدتاً همه رؤسای جمهور سه دهه گذشته باید پاسخگوی این پرسش باشند که "چرا برای حفظ روابط حسنه خود با رهبر و باقی ماندن در قدرت نیم بند، افشای حقایق موجود در جمهوری اسلامی را به زمانی موکول کرده اند که دیگر کاری از آنها ساخته نبوده است؟"


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016