شنبه 22 مهر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

عباس عبدی: به لحاظ اجتماعی عملا فروپاشی اجتماعی در ايران رخ داده است

جـــرس: عباس عبدی، کار‌شناس و تحليلگر مسائل سياسی، با پيشنهاد ۳ راهکار برای خروج از بحران فعلی، به دولت و مجموعه اصولگرايان، همزمان خاطرنشان می کند: "اصلاح طلبان بايد خودشان را نسبت به آينده کشور متغير مستقل تعريف کنند، يعنی با توجه به تغييری که می‌توانند در آينده کشور بگذارند منتظر کار‌ها و حرکات ديگران نباشند تا برای آن‌ها راه را باز کنند و مسلما بايد به تبعات اين استقلال هم ملتزم باشند."

سايت پويش، ارگان خبری سازمان دانشجويی حزب اسلامی کار در گزارشی از نشست خود با عبدی نوشت:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


عبدی با تاکيد بر عدم تقدم و يا تاخر هر يک از راه‌ها بر يکديگر اظهار داشت: يکی از اين سه راه اين است که جريان حاکم خودش را بازسازی کند، راه ديگری که فکر می‌کنم می‌تواند برای مجموعه اصولگرايان قابل تصور باشد، سازش خارجی هست و راه سوم آن است که تفاهم و سازشِ داخلی صورت بگيرد.

اين روزنامه نگار و پژوهشگر اصلاح طلب وضعيت امروز ايران را به يک کشتی سوراخ تشبيه کرد و گفت: امروز جامعهٔ ما چنان با بحران روبرواست که کليت جامعه در خطر است. من اگر به وضعيت اصلاح طلب‌ها حساس می‌شوم مربوط به اين است که آن‌ها چه کمکی برای برون رفتِ از اين وضعيت می‌توانند بکنند. امروز شما وضع اقتصادی را می‌بينيد. آن از قصه ۶۰۰ ميليارد دلار درآمد نفتی و اين هم از وضعيت نرخ دلار و ارز که باعث شده اقتصاد مملکت در چهار راه استانبول تعيين شود.

عبدی با انتقاد از عدم پاسخگويی مسئولان ادامه داد: يک زمانی اگر دلار بيست تومان بالا يا پايين می‌شد می‌گفتند که دولت بايد برای اين بيست تومان جواب بدهد ولی حالا در عرض دو هفته هزار تومان قيمتِ دلار بالا می‌رود. بايد ببينيم جريان حاکم بی‌تفاوت شده‌اند، نمی‌توانند کاری بکنند و يا آن را وضعی طبيعی می‌دانند. وضعيت بيکاری، تورم، صادرات، واردات و همهٔ حوزه‌های اقتصادی به اين شکل است. وضعيت وحدت خود نيروهای اصولگرايان اينطور است که وقتی که رييس دولت در سازمان ملل در حال صحبت است و حالا به اين کاری نداريم که چه می‌گويد، اينجا مشاور مطبوعاتی‌اش‌‌ همان لحظه روانهٔ زندان می‌شود. حالا می‌توانستيد او را يک هفته قبل يا يک هفته بعد ببريد و يا اينکه اصلاً‌‌ همان موقع که حکم داديد او را زندان می‌برديد. از طرفی با فرزندان آقای هاشمی اين گونه رفتار می‌کنند. دستگاهِ قضايی هم اصرار پشتِ اصرار که ما سياسی نيستيم ولی خوب هر کسی نگاه کند می‌فهمد که اين‌ها رفتارهای سياسی است. اگر به يک کسی حکم داديد خب ببريدش زندان، حالا اين حکم هر چه هست من کاری ندارم.

او افزود:‌‌ همان موقع من شنيده بودم که به آقايان گفته بودند که چرا فلانی را زندان نمی‌بريد، به يکی از نزديکانش گفته بود که هر وقت جوانفکر را بردند اين را هم می‌برند که بعدش هم دقيقاً همينطور شد، گويی دستگاه قضايی مرتبطِ به معادلات سياسی است که اگر از اين طرف يکی را زندان می‌برند حتماً از اطرافيان احمدی‌نژاد هم يکی را می‌برند تا يک جور توازن برقرار شود. وحدت اصولگرايان را هم اگر نگاه کنيدمی بينيد تعجب آور است که يک جريان به صورت هم زمان دچار بحران داخلی و خارجی باشد.

اين کار‌شناس و تحليلگر مسائل سياسی با اشاره به بحث روابط خارجی اعلام کرد: از يک طرف يکی می‌گويند جنگ می‌شود و وقتی می‌بينند حرف خوبی نزده‌اند دوباره می‌گويند نه جنگ نمی‌شود و معلوم نيست که در اين دو روز چه اتفاقی افتاده که تا ديروز می‌گفتند جنگ قطعی است و دير و زود دارد و سوخت و سوز ندارد امّا امروز می‌گويند نه چنين خبرهايی نيست. صرف مطرح شدن مسئلهٔ جنگ در روابط خارجی- کاری به خوب بودن يا بد بودنِ آن ندارم، من به تبعاتش نگاه می‌کنم -کل اقتصاد را دچار بحران می‌کند چه برسد به اينکه اين موضوع اين همه مدت مطرح باشد و رويش اصرار باشد که رخ می‌دهد يا رخ نمی‌دهد.

اين فعال سياسی اصلاح طلب با تاکيد بر شکاف روز افزون دولت – ملت اظهار کرد: به لحاظ اجتماعی من معتقدم فروپاشی اجتماعی در ايران عملا رخ داده و تنها عاملی که موجب بروزِ اين نمی‌شود همين قدرت عريان دولت است که اميدوارم همين قدرت هم قبل از اينکه کلّ جامعهٔ ما بازسازی بشود از بين نرود که اگر آن هم از بين برود ما با يک فروپاشی عيان اجتماعی روبرو خواهيم شد. شکاف دولت- ملت هم که به هر دليلی از سال ۸۸ به بعد افزايش پيدا کرده است و فکر می‌کنم وضعيت اقتصادی ايران آن را بيشتر از گذشته خواهد کرد و اصولاً با يک وضعيت ناخرسند کننده‌ای روبرو خواهيم بود.

وی ادامه داد: مثلا من در چند روز گذشته درگير کارهای فرزندم در دانشگاه تهران برای ميهمان شدن از شيراز به تهران و به دلايل پزشکی بودم. تمامِ مراحل را طبق ضوابط انجام داديم که حالا کاری نداريم که هيچ کسی اين کار را انجام نمی‌داد و آخر سر هم ما خسته شديم و گفتيم اصلاً نمی‌خواهيم و‌‌ همان شيراز بماند بهتر است. نکتهٔ کليدی‌اش اينجاست که دانشگاه تهران که بايد باز‌ترين و خوش برخورد‌ترين و سيال‌ترين سيستمِ اداری را داشته باشد چنان نظام اداریِ فاجعه باری دارد که اگر چنانچه فردا دانشجو با کينه و نفرتی که از آن نظام اداری پيدا می‌کند از دانشگاه فارغ التحصيل شود خواهند ديد که چه اتفاقی خواهد افتاد، چون امروز صدايشان نمی‌تواند در بيايد. اين دانشگاه تهران است. ولی حالا شما می‌بينيد که کل سيستم کمابيش يا از يک لحاظ درگير فساد مالی است، و يا از يک لحاظ با ناکارآمدی نظام اداری رو به رو است.

عبدی با انتقاد از عملکرد صدا و سيما اظهار داشت: وضع فرهنگی و اجتماعی هم به اين گونه است که شکاف رسانه‌ای که ما داريم در هيچ کجای دنيا نداريم. شما نگاه کنيد! يک رسانهٔ راديو و تلويزيون داريم که برای خودش يک شهر عظيمی است و به اندازهٔ چند کشورِ کوچک آنجا ساختمان دارد. شما فقط برون دادِ اين سازمان را ببينيد که رنگش از من و تو می‌پرد. شبکه‌ای که ۴ نفر در يک اتاقی نشسته‌اند و اداره‌اش می‌کنند. فقط يک ورزش نشان می‌دهند که آن را هم دوست ندارند و از سر اجباراست. بنابر اين می‌خواهم بگويم اين شکاف رسانه‌ای يک تصويرِ بسيار ناخوشايندی را از آيندهٔ ما نشان می‌دهد که واقعاً من به لحاظ تحليلی نمی‌دانم که چه اتفاقی خواهد افتاد. شايد يک کم هم می‌ترسم از اينکه به آينده فکر کنم.

او با پيشنهاد ۳ راهکار به جريان حاکم اعلام کرد: من نمی‌خواهم بگويم که کداميک بر آن يکی تقدم يا تاخر دارد، فقط اين سه راه را می‌گويم؛ يکی از اين سه راه اين است که جريان حاکم خودش را بازسازی کند، يعنی از اين وضعيت بلاهت آوری که سيستمِ مديريتی دارد به هر دليلی تصميم بگيرند که بيرون بيايند و يک نوعی عقلانيت را در سيستم تزريق کنند و افرادی را که قادر به اين کار هستند را در مصدر کار بگنجانند و مملکت را از ريل خطرناک فعلی خارج کنند. يک راه ديگری که فکر می‌کنم می‌تواند برای جريان حاکم قابل تصور باشد، سازش خارجی هست. با خارج سازش کنند و کوتاه بيايند. يک راهِ ديگر اين است که تفاهم و سازشِ داخلی صورت بگيرد.

اين کار‌شناس و تحليلگر مسائل سياسی ضمن تاکيد بر تعدد و پراکندگی اصلاح طلبان در فضای سياسی کشور اظهار داشت: بعضی اوقات اگر می‌بينيد اصلاح طلب‌ها خيلی متعدد و پراکنده هستند و يا حتی غير معمول حرف می‌زنند به دليل اين است که در يک برکهٔ ساکن و ساکت و آرامی قرار گرفته‌اند و هر کدام از آن‌ها در اين برکه يک سازی می‌زند و می‌روند، امّا اگر يک جريان و يا يک جنبش اجتماعی ولو ضعيف به وجود بيايد همه سعی می‌کنند خودشان را با آن هماهنگ و تنظيم کنند که حالا يا آن جريان را تغيير می‌دهند و يا خودشان با آن همراه می‌شوند که فرقی در اصل موضوع نمی‌کند. امّا نهايتاً همه در يک مسير حرکت می‌کنند.

او با اشاره به صحبت‌های آقای علوی تبار در جمع اعضای سازمان که ماه پيش اتفاق افتاد بيان کرد: چون من و آقای علوی تبار با هم حشر و نشرِ بيشتری داريم به اين سبب هم همفکريمان هم بيشتر است. بنابر اين ممکن است صحبت‌هايی که اينجا مطرح کردم با صحبت‌های ايشان (علوی تبار) در قسمت‌هايی همپوشانی داشته باشد. نکته‌ای که بايد عنوان کنم اين است که شما می‌خواهيد ببنيد آيندهٔ اصلاح طلبی و احياناً آيندهٔ اصلاح طلبان چه وضعی خواهد داشت؟ بايد بگويم که اگر شما در يک کشتی نشسته باشيد که اين کشتی سالم است و در حال حرکت به سوی مقصدش است و يک گروهی در اين کشتی هستند که در موردِ آيندهٔ خودشان صحبت می‌کنند، اين يک کار معقولی است چرا که می‌توانند بگويند برنامهٔ ما وقتی که اين کشتی به مقصد می‌رسد چه است. امّا يک وقت يک گروهی در کشتی نشسته‌اند و اين کشتی سوراخ شده و در حال غرق شدن است، آن وقت صحبت کردن از آيندهٔ آن گروه يک امرِ بيهوده و اضافی است. اينجا بايد صحبت از آيندهٔ کشتی باشد. اگر در موردِ آيندهٔ اين گروه هم می‌خواهيم بحث کنيم دقيقاً در ارتباط با آيندهٔ اين کشتی بايد بحث کنيم که اين گروه چه نقشی در عبور سالم اين کشتی از امواج و غرق شدن می‌تواند داشته باشد. بنابراين مهم‌ترين برنامه‌ای که اصلاح طلب‌ها برای جلوگيری از غرق شدن اين کشتی دارند اين است که يک اراده و ايده روشنی را روی ميز بگذارند. مجموعه اراده اصلاحات بايد ايده‌های کلی‌اش را حول و حوش چهار پنج موضوع و محور اساسی روز تنظيم بکند و با بيان روشن ارائه بکند.

اين روزنامه نگار و پژوهشگر اصلاح طلب ادامه داد: اما اين کار کفايت نمی‌کند چون در سياست کسی به دنبال ايدهٔ کسی نيست بلکه قدرتی که به دنبال تحقق اين ايده است مهم است. مجموعه‌ای که معرف قدرت اصلاح طلبان هست بايد ارادهٔ خود را نشان بدهد. اصلاح طلبان علی رغم وسعتی که دارند ارادهٔ شکل گرفته‌ای ندارند. برای مثال در مورد بحث انتخابات هر روز يک رفتاری می‌کنند يا در مورد مخاطب مختلف نظرات مختلف ارائه می‌کنند. اين رفتار‌ها در سياست نتيجه مطلوبی ندارند.

اين فعال سياسی با تاکيد بر ضرورت ثبات رفتاری اصلاح طلبان ذکر کرد: هر عملی يک چوب دارد و يک نون. اصلاح طلبان در اثر عدم ثبات رفتاری اين چوب را می‌خورند اما نونش را نمی‌خورند. ارادهٔ اصلاحات مساله بسيار مهمی است که متجلی بشود.

وی در پايان با تاکيد بر اقدام از موضع قدرت اصلاح طلبان اظهار کرد: اصلاح طلبان بايد خودشان را نسبت به آينده کشور متغير مستقل تعريف کنند، يعنی با توجه به تغييری که می‌توانند در آينده کشور بگذارند منتظر کار‌ها و حرکات ديگران نباشند تا برای آن‌ها راه را باز کنند و مسلما بايد به تبعات اين استقلال هم ملتزم باشند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016