یکشنبه 7 آبان 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

علت بر آشفتگی بابک امير خسروی و هجمه اعضای اتحاد جمهوری خواهان چيست؟ مسعود نقره کار

• اگر حرف نادرست است چرا از کس و کسانی که در اتحاد جمهوريخواهان خواستار سازش با ولی فقيه و حکومت اسلامی هستند اعلام برائت می کنيد؟ شما نا صادقانه مساله ای را به من نسبت داده ايد و اطراف اش درس اخلاق و انصاف بساط کرده ايد که مورد بحث من نبوده و نيست


آقای بابک امير خسروی و تعدادی ديگر از اعضای " اتحاد جمهوری خواهان ايران " طی حدودا" ۲۴ ساعتی که از انتشار مقاله ی من با عنوان " بحران اعتماد، چشم اسفنديار اپوزيسيون " می گذرد ، با خشم و برآشفتگی ای نمونه وار ، در " ميلينگ ليست اتحاد " و در سايت های مختلف به پاسخگوئی برخاستند . اين بر آشفتگی ها و عصبيت ها و هجمه ها قابل فهم اند. وقتی کسانی اتحاد جمهوری خواهان را : "..... نيروی معتبر و قابل احترام اپوزيسيون خارج کشور...." بپندارند طبيعی ست که برای کسب اعتبار بيشتر اين نيرو در مقابل "جريانات سبز واصلاح طلب وملی ـ مذهبی" تا جويدن خرخره ی منتقد هم پيش بروند . آقای بابک امير خسروی نوشته اند:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


" ......آقای نقره کار! بی پرده بگويم، احساس من اين است که نگرانی واقعیِ شمانه چندان ازحرف آقای فرخ نگهدار، بل ازاستقبالی است که طيف چشمگيری از جريانات سبز واصلاح طلب وملی ـ مذهبی وروزنامه نگاران فرهيخته وپرارزش درون کشور، درهمايش اخيرِاجا کردند و با مشارکت فعال دربحث ها وميزگردها وسخنرانی هايشان، وباحضورِخود؛ اجا راهمچون نيروی معتبر وقابل احترام اپوزيسيون خارج کشوربرگزيده اند........"

ايشان در مطلب اش با عنوان "نبود انصاف و اخلاق در گفتار آقای نقره کار" مدعی ست که من در مورد نقش اجا در اپوزيسيون خارج از کشور داوری کردم و معتقد است نظر يک نفر ناظر در همايش اجا ( يعنی فرخ نگهدار) را به کل اجا تعميم دادم و به داوری در مورد اجا نشستم . لازم می دانم به اختصار چند تذکار در رابطه با ادعای ايشان مطرح کنم :

۱- من در مقاله ام به نقش اتحاد جمهوری خواهان ايران در رابطه با سازش با حکومت اسلامی ، و نيز نقش مواضع سياسی اين اتحاد در رابطه با بروز و تداوم بحران اعتماد در اپوزيسيون حتی اشاره هم نکرده ام چه رسد به داوری . اين برداشت و برخورد که من نظر نگهدار را به کل اجا تعميم دادم نادرست است.

۲- من در مقاله ام به اين دليل به " افراد و عناصر" ی از اين اتحاد اشاره کردم که نقش فرد را در تداوم بحران اعتماد در اپوزيسيون نشان داده باشم و برای نمونه به يک سخنرانی در همايش پنجم اتحاد اشاره کردم . برای نمونه هم بخشی از اين فراز از سخن فرخ نگهدار را آوردم :
"............ بايد ترس حکومت از اپوزيسيون بريزد تا ما گذار مسالمت آميز به سمت دمکراسی داشته باشيم. تا ترس حکومت وجود دارد با فجايعی که در جنبش سبز پيش آمد مواجه خواهيم بود. بخشی از جامعه ما می خواهد اين ترس از حاکميت هم درست کند و بگويد اگر حکومت يک قدم عقب بنشيند فرو می ريزد. وقتی من اين ها را ديدم به آقای خامنه ای نوشتم که در فجايعی که در مملکت اتفاق می افتد ما همه مسئوليم.........»
آقای بابک اميرخسروی از طرفی می پذيرد که اين فراز صحبت فردی ست : " ..... که درهمان سخنرانی صريحاً اعلام می کند در مقام ناظر درهمايش شرکت کرده است، و به هر دليل درست يا نادرست، مدّت هاست که مقامی دررهبری اجا قبول نمی کند...."، اما تلخ و دردناک پس از انتشار مقاله اش در " گويا" ، در ايميل ليست اتحاد جمهوريخواهان خطاب به فرخ نگهدار می نويسد :
"......... فرخ عزيز..... من اگربناچار درنامۀ توضيحی ام به مطلبی ازسخنرانی تو اشاره کردم، صرفاً بدين خاطربود که آقای نقره کارآن راپيراهن عثمان کرده بود تااجا رابی اعتباربکند. مجبوربودم بگويم که سخنرانی تو که ازجايگاه يک ناظرشرکت کننده درهمايش اظهارشده بود؛ به حساب کل گذاشتنِ آن، دورازاخلاق وانصاف است. به ويژه آنکه مطلب استنادی ايشان ازسخنرانی تو، بازتابی درتصميمات وقطعنامۀ همايش نداشته است. اين مطلب رابرای«اعلام برائت» نياوردم، دربحث من با ايشان، اجتناب ناپذيربود. نوشته بودم که توبه درست يانادرست خودت ازپذيرفتن مقام ومسئولیّت دراجا خودداری کرده ای. منظورم رساندن اين نکته بود که کس وارگانی ترا بخاطراختلاف نظربه سببِ نامۀ تو به آيت الله خامنۀ، مجازات نکرده است، بل، نبودن درارگان رهبری اجا، گزينش شخصی تو بوده است......" ( به نقل از ايميل ليست جمهوريخواهان) .

خب می بينيد چه کسی معلم انصاف و اخلاق، و پيشکسوت و رئيس سنی ِاتحاد جمهوری خواهان ايران است؟

۳- و بالاخره اينکه انصاف و اخلاق سياسی در قاموس شناخته شده ی بابک امير خسروی ، جدا از روش و منشی که در اين کوتاه پاسخ اشاره کردم ، اين معنا نيز دارد که يعنی : اعلام برائت از موضوع مورد بحث ( نقش افراد و عناصری مثل فرخ نگهدار در بروز و تداوم بحران اعتماد ) و سپس جايگزين کردن يک ذهنيت متوهمانه به جای آن ( داوری من در مورد مواضع سياسی اتحاد جمهوری خواهان در مقاله ی " بحران اعتماد.....")

آيا اين مصداق حکايت "چوب و گربه" نيست؟

در همين زمينه:
[نبودِ انصاف و اخلاق در گفتار آقای نقره‌کار، بابک اميرخسروی]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016