گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
27 آبان» درگذشت مرتضی پاشایی و بانو مهوش، ف.م.سخن23 شهریور» اگر به عيادت خامنهای میرفتم چه میگفتم؟ ف.م.سخن
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! آقای بهنود و روشنفکر ايرانی، ف. م. سخنسخن آقای بهنود شايد بر اين مبنا باشد که حتی روشنفکران ايرانی تحت تاثير فرهنگ شيعی قرار دارند. آری. فرهنگ غالب در جامعه ما فرهنگ شيعی است و تاثير آن بر افراد انکار ناپذير. روشنفکر واقعی کسی ست که بتواند خود را از قيد اين فرهنگ بسته و دارای چهارچوب ها و قوانين خاص برهاند و آزادانه -کاملا آزادانه- بينديشد
کامبيز حسينی در گفت و گويی با آقای مسعود بهنود سوالی مطرح می کند از اين قرار که آيا به نظر شما آقای خاتمی روشنفکر ايرانی است. پاسخ آقای بهنود چنين است: استاد بهنود٬ پيش کسوت ما در زمينه ی روزنامه نگاری است. ميرزای پير شهر ما به اعتدال شناخته شده است. در بحث رو در رو٬ گاه مسائلی مطرح می شود که اگر در حالت عادی٬ لختی به آن ها بينديشيم يا بخواهيم مطلبی سنجيده در باره ی آن ها بنويسيم سوای گفت و گوی رو در روی ما خواهد بود. گمان می کنم گفتار آقای بهنود نيز از اين دست باشد که اگر می خواستند با توضيح دقيق تری در باره ی آن بنويسند قطعا برداشت خواننده از آن چيز ديگری می بود. اختلاف نظر من با آقای بهنود بر سر تعريف روشنفکری است. برای من روشنفکر شيعی و روشنفکر دينی و روشنفکر غربزده معنا ندارد. به نظر من روشنفکر به همين صورت تک کلمه٬ دارای بار و معنايی است که او را از ساير «انديشمندان و اهل قلم و هنر و علم» جدا می کند. تعريف مفصل روشنفکر و کار روشنفکری را در کتاب ارزشمند بابک احمدی می توانيم بخوانيم. خود آقای احمدی نيز در چنبره ی تعريف های متعدد گرفتار آمده و نتيجه ای قطعی به دست نمی دهد. همين طور در تعريف آقای رامين جهانبگلو و در پی حقيقت بودن روشنفکر بدون دخالت دادن افکار پيشينی حقيقتی نهفته است که می تواند شروع خوبی برای تعريف روشنفکری باشد. بنابراين کلمه ی روشنفکر بدون داشتن صفتی خاص٬ خود دارای بار معنايی است که بايد به آن توجه کرد. آقای خاتمی در اين تعريف٬ در چهارچوب روشنفکر نمی گنجد. حتی زنده ياد هويدا نخست وزير نيز به رغم کتاب های متعددی که خوانده بود و زبان دانی و داشتن افکار پيشرو فرانسوی٬ زمانی که در خدمت رژيم شاهنشاهی بود نمی توانست روشنفکر به معنای اخص آن باشد. اصولا روشنفکر در جامعه ی ما اندک است. اثر کار روشنفکری را می توان در بطن جامعه به طور تدريجی ديد اما اثر کار روشنفکری به صورت عيان و علنی قابل مشاهده نيست. شايد بتوان روشنفکرانی را در سالن های تئاتر خصوصی٬ در محافل کتابخوانی خصوصی٬ در تالارهای کنسرت٬ در کتابفروشی ها و کتابخانه ها٬ در گالری های نقاشی٬ در بطن جامعه و در ميان توده ی عوام٬ و يا حتی در برج عاج مشاهده کرد اما اين که بتوانيم انگشت بر گروه خاصی بگذاريم و آن ها را روشنفکر نام دهيم امکان پذير نيست. به همين ترتيب است کسانی که در فيس بوک فعال اند و حرف و عمل شان با يکديگر مغاير است. من هم ديده ام کسی که خود را روشنفکر می دانست ولی با همسر خود بدتر از متعصبان مذهبی رفتار می کرد. او روشنفکر نبود و نمی توانست باشد. اما سخن آقای بهنود شايد بر اين مبنا باشد که حتی روشنفکران ايرانی تحت تاثير فرهنگ شيعی قرار دارند. آری. فرهنگ غالب در جامعه ما فرهنگ شيعی است و تاثير آن بر افراد انکار ناپذير. روشنفکر واقعی کسی ست که بتواند خود را از قيد اين فرهنگ بسته و دارای چهارچوب ها و قوانين خاص برهاند و آزادانه -کاملا آزادانه- بينديشد. سخن آخر با آقای کامبيز حسينی. چرا بايد سکولارها به آقای بهنود فحش دهند؟ سکولار نيز معنايی تعريف شده دارد و آن کسی است که دخالت دين در حکومت را نمی پذيرد. تصور نمی کنم سکولار بودن يا نبودن حتی با امر روشنفکری قابل ربط دادن باشد. بنابراين اگر کسانی به اسم سکولار به آقای بهنود اهانت کنند دليلی ندارد که الزاما سکولار يا روشنفکر باشند. Copyright: gooya.com 2016
|