گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
28 آبان» آزادیخواهی در اپوزيسيون؛ آوازی که خاموشی ندارد، شکوه ميرزادگی12 آبان» اکنون زنان تونس الگويی برای زنان ايران، شکوه ميرزادگی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! خشونت دولتی، بدترين نوع خشونت عليه زنان، شکوه ميرزادگیچند ماه پيش، کارشناسان سازمان ملل، در ارتباط با خشونت عليه زنان، اعلام کردند که در زمان حاضر ميليون ها تن از زنان خشونت ديده ی دنيا در سی و پنج کشوری زندگی می کنند که قوانين آن ها خشونت عليه زن را جرم نمی شناسد. يکی از اين کشورها، بدون ترديد، ايران است که زير سلطه ی قوانين حکومت اسلامی اداره می شود. يعنی، عمده ی قوانينی که در ايران به زن مربوط می شود، به جای رفع خشونت از او، مشروعيت بيشترين نوع خشونت را بر او تاييد و تحميل می کنندبخش دومِ مطلب در پائین صفحه - جهت مطالعه بخش اول اینجا کلیک کنید
«غربالگری خشونت عليه زنان کار بزرگ اما در عين حال ساده ای است: نخستين گام در مراکز درمانی و بهداشتی آن است که در موضوع خشونت در خانواده يا زنان از خود آنها و خانواده هايشان سوال شود. اين کنترل اوليه نقش بسزايی در ارتباط بين خشم و پرخاشگری و کاهش آن دارد». طبيعی است که در کشورهايی چون ايران کنونی، دولت و مسئولين دولتی بايد خشونت ها را تنها به گردن مردم بياندازند و اين نکته ی مهم را ناديده بگيرند که اولين مسئول بيشترين خشونت ها وجود قوانين زن ستيزی است که در آن به طور مستقيم و آشکار همه ی اشکال تبعيض و نابرابری و مشروعيت بخشی به خشونت وجود دارد. بر اين نکته می توان اين واقعيت را افزود که عوامل تندروی حکومت نيز خود خشونت عليه زنان را در بيرون از فضای قانونی توسعه داده و اجرا می کنند. نمونه ی تازه اش اسيد پاشی ها با عنوان «نهی از منکر» است که نه تنها عاملين آن تعقيب و شناسايی نشده اند بلکه نشريات دولتی به نوعی از آن ها حمايت هم می کنند. بدين معنی که در روزهای اوج اعتراض مردم عليه اسيدپاشی، بيشتر روزنامه های دولتی مطلبی را همچون يک بخشنامه منتشر کرده و از کشورهايی نام بردند که مثلا با ۱۰۵ حادثه اسيدپاشی در صدر جدول اين نوع خشونت قرار دارند. بخشنامه می گفت: «از سال ۱۳۸۴ تاکنون، طبق بررسیها، کمتر از ۲۰ مورد اسيدپاشی در ايران رخ داده است»؛ و مدعی بود که «همه ی اين اسيدپاشی ها بر اساس انتقام شخصی بوده و تنها مردها هم در آن دخالت نداشته اند». جالب اينکه، چند روز بعد، سايت ايسنا، به نقل از معاون اجتماعی نيروی انتظامی، از وقوع ۳۱۸ مورد حادثه اسيد پاشی طی سال ۱۳۹۳ خبر داد؛ يعنی ۳۱۸ مورد اسيدپاشی در هشت ماه در ايران اتفاق افتاده است که حتی در مقايسه با آمارهای (بيشتر ساختگی) که نشريات ايران از اسيدپاشی در کشورهای ديگر داده اند، تعداد وقوع اين حادثه در ايران سه برابر کشورهايی است که در صدر جدول اسيدپاشی قرار دارند.(۲) با اين تفاوت که در آن کشورها دولت و قانون روياروی اسيدپاشان ايستاده و پناهگاه و پشتيبابان زنان بوده اند و دولت حکومت اسلامی فقط کوشيده است پرونده را مختومه اعلام کند. زنان ايران در معرض خشونت دولتی اند دنيای روشن پيش رو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|