چهارشنبه 19 فروردین 1383   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

جدا سازی جنسی و خشونت علیه زنان، مهرانگیز میناخانی

باز در خبرها در ادامه جدا سازی جنسی می شنویم در شیراز پارک مخصوص زنان احداث می شود .
زنان ایرانی که تجربه زندگی در جمهوری اسلامی و هم زندگی در خارج کشور را دارند خوب می توانند محیط اطراف زنان در جامعه ایران را ارزیابی کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




زن ایرانی داخل کشور با تمام پوششهای گشاد وتیره خود باز هم از خشونت خیابانی در امان نیست .در ایران بد دهنی و نیش زبان مردان به زنان رهگذر ، خشونتی که بی شک تمام زنان ایرانی بدون استثنا تجربه کرده اند و ساده ترین و عمومی ترین شکل خشونت است، گناه زنان محسوب می شود . این زنان هستند که باعث تحریک مردان می شوند ، تن و بدن و موی زنان ، اصلأ وجود زنان تحریک کننده است .«حجاب برای زن مانند صدف برای مروارید است .» از جملاتی است که بر دیوارها دیده می شود .حجاب که خود حائلی است میان دو جنس یعنی پرده ای که مردان نتوانند زنان را ببینند ، با اینحال کافی نیست ، در اتوبوسها ، مدرسه ها بیمارستانها و تمام مکانهای عمومی و حتی در فضای سبز پارکها ، زنان و مردان را جدا می کنند . اما تجربه 25 ساله نشان می دهد که هر چه زنان و مردان از هم جداتر شده اند محیط شهر ، خیابانها و حتی خانه ها برای زنان ناامن تر شده است .
اگر یک زن تنها باشی ممکن است از دیوار خانه ات بالا بیایند. به عنوان بک زن در ایران باید در و همسایه بدانند که تو مردی داری و سایه مردی بالای سر توست تا بتوانی آسوده در خانه خود زندگی کنی . شب دیر وقت که چه عرض کنم بعد از تاریک شدن هوا و حتی بعد از ظهر ساعات خلوت روز نمی توانی با آسایش خیال بیرون از خانه باشی .خفاشان و رتیل ها شب و روز زنان را به دام می اندازند.
اما در کشورهایی که مدرسه ها ، اتوبوسها ومکانهای عمومی تا استخرها و ساحل دریا مختلط است، مزاحمت خیابانی و لفظی ، نیش و طعنه و کنایه چیزی است که ابدأ در جامعه مشاهده نمی کنید.
زنان و مردان ایرانی که ایران را ترک کرده اند شاید به سختی خود را به محیط جدید وفق می دهند اما فرزندان که از کودکی اینجا وارد مدارس مختلط می شوند چقدر متفاوت با هموطنان داخل ایران شده و می شوند . آنها تفاوتهای جنسی خود را از بعد بیولوژیک و علمی می فهمند. پسران اینجا دختران را موجودی بیگانه نمی پندارند که تا چشمشان افتاد تحریک شوند .دختران نیز با دیدن پسران سرخ و سفید نمی شوند .آنها می توانند با هم صحبت کنند و از افکار هم مطلع شوند.
به درستی فعالین جنبش زنان امسال را سال مبارزه با خشونت نامگذاری کرده اند و به درستی خشونت خیابانی که محیط را برای حضور زنان در اجتماع ناامن می کند یکی از مهمترین انواع خشونت است.
حالا می خواهیم با این معضل مبارزه کنیم از کجا باید شروع کنیم . قدم اول شناختن و شکافتن و بیان این نوع خشونت رایج است .در ایران تلاشهای ارزنده ای برای به صحنه اجتماع کشیدن این معضل توسط زنان فعال جنبش انجام می شود .اما بعد چه ؟آیا با روشنگری و خواهش و تمنا این معضل حل خواهد شد. چطور است در کوی وبرزن پلاکادرهایی بزنیم و از مردان خواهش کنیم به زنان رهگذر متلک نگویند ، زنی که برای گرفتن تاکسی کنار خیابان ایستاده برایش بوق نزنند و اگر زنی را تنها و بی پناه گیر آوردند......
آیا با کار فرهنگی در جامعه کنونی ایران چشم اندازی به کوچه و خیابانی امن وجود دارد. نه ، البته نباید بازگو کردن و نصیحت کردن را کار فرهنگی نامید. کار فرهنگی را باید با کودکان آغاز کرد و تازه اگر اراده ای برای اجرای یک پروژه علمی و فرهنگی در کار باشد باز حصول به نتیجه دست کم یک نسل طول خواهد کشید .
نمونه واقعی آن در اروپا را نقدأ داریم ، دختران و پسران که با هم بزرگ می شوند با هم درس می خوانند با هم تبادل افکار می کنند، با هم ورزش می کنند و با هم کار می کنند از یکدیگر بیگانه نیستند . تفاوت بین دو جنس وجود دارد همانگونه که تفاوت بین دو مرد و دو زن هم وجود دارد . تفاوت جنسی نمی تواند توجیهی برای مزاحمت و آزار و تحقیر باشد .
جدا سازی جنسی بیگانگی بین انسانها را به همراه می آورد در این میان تنها زنان تحقیر نمی شوند مردان بسیاری را در ایران می یابید که همسرانشان دوست و رفیق و یاور زندگیشان نیستند. مردانی که زنان را تحقیر می کنند خود را از محبت و دوستی و صداقت و یکرنگی زنان محروم می کنند . آنها حتی نمی توانند با دختران و خواهران و مادران خود رابطه انسانی و دوستانه برقرار کنند .و در یک سیکل معیوب استبداد ، خشونت و تحقیر در جامعه را دامن می زنند .
جامعه آزاد در سایه برابری حقوقی و اجتماعی همه انسانها حاصل می شود همه انسانها زن و مرد . مردان نمی توانند زنان را تحت تسلط بگیرند و از سلطه دیگران در امان باشند. طبقه زیر ستم باید اول آزادی و برابری را برای خود معنی کند و بعد آنرا از حلقوم ستمگران که نافی حقوق و آزادیهای اجتماعی هستند بیرون بکشد.
خشونت خیابانی یکی از نمودهای رایج خشونت علیه زنان است . بی حقی مندرج در قانون اساسی مضاعف بر ستمهای سیستم سرمایه داری که در همه جای جهان بر علیه زنان در جریان است ، خشونت علیه زنان در ایران را چندین برابر کرده است.
25 سال ، عمر یک نسل است که جمهوری اسلامی با جدا سازی جنسی ، نسلی با زن و مرد بیگانه از هم پرورش داده است .آیا مردان که قانون مالکیت زنان و کودکان را به آنها می سپارد و ارثی دو برابر و حقوقی دو برابر به آنها اعطا می کند حاضرند زنان را انسانی برابر با خود بپذیرند.
این سیاستها میسر نمی شد و این قوانین 25 سال دوام نمی آورد اگر جدا سازی جنسی انجام نمی شد.

30 مارس 2004





















Copyright: gooya.com 2016