دفن فرهنگ مرگ!، احمد وحدت خواهجامعه ایرانی در این دوران گذار به سوی یک تحول بزرگ و اجتناب ناپذیر، دیگر خود را در معنای واژه ها و زبانی که روزگاری به انسجام و همراهی او با ارزشهای بخشی از حاکمیت برای همبستگی در مقابل دشمن خارجی متحد می دید پایبند نمی بیند و در حال متولد ساختن فرهنگی است که زندگی را نه در مرگ بلکه در حق حیات و آنهم حیات آزادانه و خوشبخت پیدا می کند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
20 اسفند » گفتوگو با فاطمه محمدي، اولين ناشر تخصصي كتابهاي صوتي، كتاب گويا رقيبي براي كتاب مكتوب نيست، فرهنگ آشتی
20 اسفند » باستانشناسان ممنوعالمصاحبه شدند، فرهنگ آشتی 20 اسفند » خانه سينما در پی راهاندازی شبکه تلويزيونی مستقل است، مهر 18 اسفند » سخنگوي هيات مديره خانه سينما: نگراني براي ورود سينماي امريکا به ايران بي جهت است، اعتماد 18 اسفند » ستايش اسکورسيزي از کيارستمي، اعتماد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! باستانشناسان ممنوعالمصاحبه شدند، فرهنگ آشتیمیراث خبر، حسن ظهوری : طي يک ماه گذشته در اقدامي نهچندان تازه اما جدي از سوي پژوهشگاه سازمان ميراثفرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، تمامي باستانشناسان فعال کشور، چه استاني، چه ستادي و چه دانشگاهي ممنوعالمصاحبه شدند. اين اقدام در حالي به طور جدي پيگيري ميشود که مسئولان سازمان ميراث فرهنگي ميگويند «اخبار مربوط به اين حوزه بسته نشده است، اما تنها از طريق کانال روابط عمومي پژوهشگاه اخبار مربوط به باستانشناسي ارائه ميشود.» باستانشناسان در زمره مهمترين کارشناسان سازمان ميراثفرهنگي، صنايعدستي و گردشگري هستند. آنها نهتنها دانش فهم چگونگي کشف آثار مدفون در زير خاک را دانستهاند، بلکه جزء مهمترين نگهبانان آثار باستاني کشور نيز محسوب ميشوند. طي 6 سال گذشته و با جدي شدن موضوع ميراث فرهنگي در رسانههاي کشور، باستانشناسان جزء نخستين کساني بودند که با ايجاد ارتباطي آموزنده با خبرنگاران، آنها را در شناخت مفاهيم مربوط به ميراث فرهنگي، به ويژه باستانشناسي و مفاهيم مربوط به اين حوزه ياري دادند. اين چنين بود که امروز باستانشناسان مهمترين رابط فرهنگي رسانهها با سازمانميراث فرهنگي کشور شدند. ممنوعالمصاحبه شدن باستانشناسان، که طي 10 سال گذشته بيسابقه بوده ، ذهن را به اين سو ميکشاند که سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري به نحوي قصد مسدود کردن اخبار مربوط به ميراث فرهنگي کشور را دارد. هرچند مسئولان پژوهشگاه و سازمان ميراثفرهنگي بارها از انتشار اخبار توسط روابط عمومي سازمان خبر دادهاند و به استناد اين کار معتقدند که هيچيک از اخبار مربوط به سازمان ميراثفرهنگي مسدود نشده است، اما از نظر خبرنگاران و جامعه، اخبار روابط عمومي يعني اخبار فيلتر شده. هيچگاه و در هيچ نهاد دولتي و غيردولتي، روابط عمومي قادر به ارائه مشکلات سازمان خود نيست. اخبار روابط عمومي مدام از طريق روساي سازماني چک ميشود و به اين ترتيب هر سازماني ميتواند مشکلات خود را از جامعه پنهان بدارد. از جمله وظايف مهم مطبوعات، ارائه اخبار صحيح از عملکرد شاخههاي مختلف دولت به مردم است. بر اين اساس قانون اساسي کشور نيز مديران، روسا و شخصيتهاي مختلف فرهنگي و سياسي کشور را موظف به پاسخگويي به خبرنگاران کرده است. اما اين در حالي است که پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي با نقض قانون اساسي کشور، باستانشناسان را که مهمترين مطلعکنندگان رسانههاي کشور بودند، ممنوعالمصاحبه کرده و به اين ترتيب يکي از مهمترين کانالهاي خبري رسانهها را بسته است. سازمان ميراث فرهنگي در چهار سال گذشته به طرق مختلف قصد کاناليزه کردن اخبار مربوط به اين حوزه را داشته است و يك سال اخير هربار که کارشناسي درباره يکي از وقايع مربوط به ميراثفرهنگي سخن گفته است، به شکلهاي مختلف، از اخراج گرفته تا تذکر و نامهنگاريهاي مفصل، با او برخورد شده است و طي اين مدت سازمان ميراث فرهنگي هر بار به بهانهاي قصد متوقف کردن اخبار مربوط به سازمان ميراث فرهنگي را داشته است. ممنوعالمصاحبه کردن کارشناسان، نقض کامل حق آزادي بيان است محمدمهدي فرقاني، استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي درباره چنين عملکردي از سوي سازمانهاي دولتي گفت: «اظهارنظر کارشناسي حق مسلم کارشناسان مربوطه است. اينکه هر سازماني خط مشي مشخصي در ارائه سياستهاي خود دارد بر هيچکس پوشيده نيست و قطعا تکتک افراد يک سازمان از سياستهای کلي آن خبر ندارند. در اين ميان بهتر است که يک نفر به عنوان سخنگوي سازمان با رسانهها گفتوگو کند. البته بايد گفت که چنين گفتوگويي در فضايي خوشبينانه و مورد اعتماد اتفاق ميافتد.» وي در ادامه گفت: «اما بهطور کلي در هر سازماني بهتر است که سخنگوي سازمان درباره سياستهای کلي آن سازمان سخن بگويد و صحبت درباره مسائل کارشناسي سازمان به کارشناسان سپرده شود. زيرا سخنگوي سازمان نميتواند از مسائل جزئي مربوط به يک کار کارشناسي مطلع باشد.» فرقاني درباره اهميت گفتوگوي کارشناسان با رسانهها گفت: «ممنوعالمصاحبه کردن کارشناسان يک عمل «ضدرسانهاي» است. در اين ميان نهتنها حقوق رسانهها که حق آزادي بيان که متعلق به يک کارشناس است نيز ديده نشده است.» به گفته وي رسانهها مايلند با منابع خود بهطور اختصاصي گفتوگو کنند و مخالفت با اين موضوع نقض کامل حق آزادي بيان است. بهانه تازه! سازمان ميراثفرهنگي هربار به نحوي کارشناسان خود را ممنوعالمصاحبه کرده است. يکبار گفته شد که کارشناسان از برخي مسائل مربوط به ميراث فرهنگي اطلاع ندارند و به همين علت اطلاعات نادرستي ميدهند. دوباره گفته شد که بين کارشناس ميراث فرهنگي و کارشناس سازمان ميراث فرهنگي فرقي وجود ندارد و به همين علت اخبار به صورت ضد و نقيض منتشر ميشود. پس از آن گفتند که برخي اخبار جنبه سياسي دارد و نبايد رسانهاي شود و چون کارشناسان از اين موضوع بياطلاع هستند باعث کند شدن روند مذکرات براي رفع مشکلات ميشوند. اما در تازهترين بهانه از سوي پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي، هدف از ممنوع شدن مصاحبه باستانشناسان با رسانهها، حفاظ امنيت شغلي باستانشناسان عنوان شد. داستان از اينجا آغاز ميشود که يك باستانشناس حين کاوش به يک گور هخامنشي برميخورد، اما با اين فکر که محوطه در حصار يک مجموعه جهاني است، گور را رها کرده و ادامه کاوش را به روز ديگري موکول ميکند. گويا يکي از کارگرها از فرصت شبانه استفاده ميکند و خود را به آن گور ميرساند و در نهايت موفق به برداشتن يک کاسه هخامنشي ميشود. فرداي آن روز خبر اين سرقت توسط خود باستانشناس به يکي از رسانهها داده شده و انتشار اين خبر باعث ميشود حراست سازمان ميراث فرهنگي از آن باستانشناس بازخواست كند. خلاصه آن که باستانشناس راهي زندان و رئيس پژوهشکده باستانشناسي هم مجبور ميشود چندبار در دادگاه براي دفاع از باستانشناس حاضر شود. سرانجام هم گفته شد که شيء گمشده پيدا شده است و باستانشناس زنداني هم آزاد شد. مهدي موسويکوهپر، سرپرست پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري با اشاره به اين اتفاقات گفته است که چنين اخباري باعث تزلزل وضعيت شغلي باستانشناسان ميشود و به همين علت آنها بهتر است اخبارشان را از طريق کانال روابط عمومي ارسال کنند. در مورد اين موضوع بايد گفت که چنين اتفاقاتي در باستانشناسي آنقدر نادر بوده که طي 10 سال گذشته اين نخستين بار است رخ داده. از طرفي اين موضوع هيچ ارتباطي با ديگر باستانشناساني ندارد که در مناطق بياباني كشور زحمت ميکشند و حق دارند اخبارشان به شکل شايستهاي و از زبان خودشان در رسانهها منتشر شود. ممنوع کردن مصاحبه با فقدان اعتماد به نفس در مديران «حميدرضا حسيني» روزنامهنگار باسابقه حوزه ميراث فرهنگي درباره ممنوعالمصاحبه شدن باستانشناسان با اصحاب رسانه گفت: «اين اقدام حرکتي کاملا شکست خورده است. زيرا تعداد محوطههاي باستاني کشور به چند 10 هزار تپه و محوطه باستاني ميرسد و وضعيت اکثر آنها وخيم است. برخي از اين محوطهها طي 3 سال گذشته دچار آسيب شدند که تعداد آنها کم نيست و خبرنگاران ميتوانند بر اساس مشاهدات عيني خود به طور مستقل و حتي بدون صحبت با باستانشناسان گزارشها و اخبار خود را تهيه کنند.» وي درباره عملکرد سازمان نسبت به ممنوعالمصاحبه کردن کارشناسان خود گفت: «من چنين عملکردي را ناشي از فقدان اعتماد به نفس در مديران سازمان ميراث فرهنگي ميدانم. اگر آنها نسبت به عملکرد خود اطمينان داشتند، از اطلاعرساني و انتقاد رسانهها و جامعه نگران نميشدند.» حسيني همچنين افزود: «ممنوعالمصاحبه شدن کارشناسان نشانه شکاف بدنه کارشناسي و مديريت سازمان ميراث فرهنگي است. مديران ميدانند که باستانشناسان در گفتوگو با رسانهها مواضع آنها را تائيد نميکنند و زير بار بسياري از تصميمها نميروند. در واقع مديران سازمان ميراث فرهنگي قصد دارند با ممنوعالمصاحبه کردن باستانشناسان و کارشناسان بر اين اختلاف سرپوش بگذارند.» Copyright: gooya.com 2016
|