در همين زمينه
16 شهریور» قايق سواري سپانلو در تهران، اعتماد2 مرداد» در پي لغو و تعويق چندباره - نخستين جايزه شعر «نيما» به طور خصوصي برگزار شد، اعتماد 28 تیر» يک ساعت مانده به آغاز، مراسم نهايي جايزه شعر نيما لغو شد، ايلنا 14 تیر» با دست بسته نمیشود كاری كرد...، شمس لنگرودي 25 خرداد» 13 چهره شعر معاصر در کتابی گرد هم میآیند، مهر
بخوانید!
3 مهر » شهرام ناظری در باره درگذشت پرويز مشکاتيان: چهره های برجسته موسيقی تکرار ناپذيرند، مهر
3 مهر » ليست احتمالی برندگان نوبل ۲۰۰۹، مهر 3 مهر » بيانيه محمدرضا شجريان در سوگ پرويز مشکاتيان، سايت دلآواز 3 مهر » "بیپولی"؛ فصلی تازه در سینمای کمدی ایران، مهر 3 مهر » پادشاهان از کتابهای تاریخ حذف نمی شوند، مهر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! رونمايي «قايق سواري در تهران» اثر جديد سپانلو، اعتمادمانلي فخريان در روزي که چهره هاي نامدار ادبيات ايران به بهانه انتشار جديدترين دفتر شعر محمدعلي سپانلو « قايق سواري در تهران» در فروشگاه مرکزي نشر افق گرد آمده بودند، پيام محمود دولت آبادي به سيدمحمد حسيني وزير جديد ارشاد بيشترين توجه را به خود برانگيخت. محمود دولت آبادي در اين پيام با استناد به سخنان رئيس جديد قوه قضائيه مبني بر اينکه تنها ملاک تصميم گيري و قضاوت قانون است، وزارت ارشاد را ضمن قرائت بندهاي 22 ، 24 ، 25 و 27 قانون اساسي که در آن بر آزادي و استقلال نشريات تاکيد شده است، به رعايت اين موارد فراخواند. دولت آبادي در بخش ديگري از سخنان خود گفت؛ «با وجود تاکيدات قانون اساسي متاسفانه در بحث مميزي و نظارت بر آثار ادبي بيشتر به يک مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در سال 67 استناد مي شود که به تصويب مجلس شوراي اسلامي نرسيده است. من از وزير ارشاد مي خواهم قانون اساسي را ملاک قرار دهد. دو کتاب من مدت هاست براي مجوز به ارشاد فرستاده شده. در همان مصوبه آمده است اگر کتابي خوشايند ارشاد نبود مي توان با افزودن مقدمه يا موخره يي آن را منتشر کرد. من همينجا پيشنهاد مي کنم اين دو کتاب با مقدمه يي که خودشان صلاح مي دانند با مقدمه يي که من مي نويسم و پايش را امضا مي کنم، منتشر شود.» اما دولت آبادي قبل از آنکه پيام خود را به گوش وزير ارشاد برساند درباره مجموعه شعر «قايق سواري در تهران» متن زير را قرائت کرد؛ «کتابي است درباره مردگان باستاني و مردگان بي انتظار مرگ. سوال اساسي آدمي با خواندن اين کتاب اين خواهد بود که پس زندگي کجاست. و اين همان نکته يي است که احتمالاً سپانلو مي خواهد ما را متوجه آن کند. جز دو عدم و دو نيستي در گذشته و آينده يک حقيقت ناملموس هست که جريان دارد و آن زمان است که در شعر سپانلو گذر آن بسي استخوان سوز تجربه مي شود. و جاي پاي دريغ مي ماند. روي صفحه سفيد کاغذ و باران تنها نشانه زندگي است.» مديا کاشيگر نويسنده، مترجم و دبير جايزه ادبي روزي روزگاري نخستين سخنران اين نشست بود که با تاکيد بر خصلت هاي منحصر به فرد سپانلو گفت؛ «او يک شاعر واقعاً ايراني است. ايران در اشعار او امپراتوري است که تا مرزهاي چين گسترده است. بنابراين پوشکين و رود سن هم براي او ايراني است. سپانلو ابايي ندارد از اينکه چيزهايي را از ديگران بگيرد و در شعر خود ايراني کند. نگاهي به شعرهاي «قايق سواري در تهران» نشان مي دهد تاريخ هميشه در شعر سپانلو حضور دارد اما خود را به شکل نوستالژي نشان مي دهد. نکته ديگري که براي شناخت سپانلو نبايد از آن گذشت مساله حضور دريا در شعر اوست. جالب اينجاست با اينکه ايران سرزميني است با سه درياي بزرگ اما دريا عملاً از شعر فارسي غايب بوده است.» هوشيار انصاري فر ديگر سخنران اين جلسه هم صحبت هاي خود را با اشاره به تيزبيني کاشيگر در يادآوري غيبت واژگان دريا در شعر فارسي آغاز کرد و گفت؛ «البته دريا تنها عنصر غالبي نيست که در شعر ايشان وجود دارد. مثلاً مضمون «پياده روي کردن» را هم مي توان در شعر سپانلو دنبال کرد. منتها پياده روي عنصر متجددانه و مدرن تري محسوب مي شود.»اين منتقد ادبي يادآور شد؛ سپانلو دايره واژگاني و حتي نحوي و لحني شعر فارسي را گسترش داده است. مترجم کتاب «صيد قزل آلا در امريکا» (ريچارد براتيگان) طولاني بودن سطرها و نمايشي بودن را از ديگر ويژگي هايي ذکر کرد که در بخشي از اشعار سپانلو به خصوص در شعرهاي اوليه وي ديده مي شود. انصاري فر در پايان سخنان خود گفت؛«سپانلو تقريباً از هر دوره يي از شعر فارسي به جز زبان دوره عراقي و هندي براي شعرش استمداد کرده است.» جواد مجابي ديگر سخنران اين جلسه بود که به دعوت لادن نيکنام مجري مراسم به روي صحنه آمد و سپانلو را خويشاوند فکري و ذهني خود دانست. مجابي گفت؛ «سپانلو از جمله کساني است که فقط به ادبيات خود فکر نمي کند بلکه در زمينه شناخت و بررسي ادبيات جهان يکي از شاخص ترين چهره هاي نسل خود است. نگاه او به تاريخ ايران و رفت و برگشت هاي تاريخي اش بسيار قابل توجهند. در اين رفت و آمد است که اشباح تاريخي فضاي شعر سپانلو را پر مي کنند. به گمان من روشنفکر کسي است که اگر به حقيقتي دست يافت آن را با صداي بلند و بدون هراس اعلام کند و اگر روزي متوجه شد اشتباه کرده است عذرخواهي کند. سپانلو هر دو اين خصلت ها را بروز مي دهد.»حسن ختام برنامه، سخنراني احمدرضا احمدي بود که شوخ طبعي اش فضاي جلسه را تغيير داد. احمدي گفت؛ من در طول عمرم نتوانستم با دو نفر قهر و دعوا کنم؛ يکي سپانلو، ديگري مسعود کيميايي. من هر چقدر هم که به آنها پريدم باز هم دعوايمان نشد، احمدي همچنين تاکيد کرد؛ سپانلو حقارت روشنفکران ديگر را ندارد و آدم ها را تقسيم بندي نمي کند. هميشه هم نکات مثبت ديگران را مي بيند. شاعر «وقت خوب مصائب» با اشاره به سپانلو، آيدين آغداشلو، دولت آبادي و ديگر هنرمندان و نويسندگاني که به خارج از کشور مهاجرت نکرده اند، گفت؛ من براي همه آنها که در ايران مانده اند واقعاً احترام قائلم. آنها مانده اند، حتي اگر فقط برگي به فرهنگ ايران افزوده باشند. قرائت شعري از کتاب در دست انتشار «دفترهاي سالخوردگي» که احمدي به سپانلو تقديم کرده بود پايان بخش اين جلسه بود. در جلسه رونمايي از مجموعه شعر «قايق سواري در تهران» که از طرف نشر افق منتشر شده است، شاعران و نويسندگان ديگري از جمله شمس لنگرودي، حافظ موسوي، مجتبي ويسي و مهسا محبعلي حضور داشتند. Copyright: gooya.com 2016
|