شنبه 21 فروردین 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


ژن ِخودکشی، مسعود نقره‌کار

مسعود نقره‌کار
خودکشی در ايران به مرحله‌ی هشدار و بحران رسيده‌است. آن‌چه طی سال‌های اخير بر عوامل شناخته‌شده‌ی بروز و گسترش خودکشی افزوده‌شده، پديده‌ی ژن خودکشی‌ست. پرسش اين است، اگر ژن و عامل وراثت سبب خودکشی شود باز هم قربانی خودکشی "مشمول عذاب خداوندی" خواهد شد؟! ... [ادامه مطلب]

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه‌ی کانون نويسندگان ايران در سوگ منصور خاکسار

"مرگ، پاره‌ی اثرگذاری از زندگی است، حتی اگر بهنگام پيش نيايد
چون پذيرشِ نهايیِ بسياری از آرزومندان جهان است ..."
از "آخرين کلام" منصور خاکسار

با بهت و ناباوری از مرگ اندوه‌بار منصور خاکسار، عضو قديمی کانون نويسندگان ايران، و مبارز قديمی عرصه‌های فرهنگ و سياست که در آمريکا به زندگی خود پايان داد باخبر شديم؛ مرگی که او، بنا به دست‌نوشته‌ی کوتاهی که از خود به جا گذاشته، به «چرا»ی آن انديشيده، و آگاهانه برگزيده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




منصور در اين واپسين دست‌نوشته زير عنوانِ «کلام آخر» از "دردی کُشنده به سالی نزديک" سخن می‌گويد که او را آزار می‌داده است. اما اين درد کُشنده هر چه بوده باشد، آخرين قطره‌يی بوده که ظرف را لبريز کرده است. کسانی که با منصور خاکسار از نزديک آشنايی داشتند اندوه عميق انسانی و بغض فروخورده‌ی ديرسالی را که در پسِ چهره آرام و محجوب و شخصيت ساکت او پنهان بود به‌خوبی می‌شناختند؛ بغض و اندوهی که بازتاب شرايط محنت‌بار زندگی مردم جامعه ما در جان حساس او بود. با اين همه، او که با آرزوی تابش خورشيدِ درخشانِ آزادی و شادی در سرزمين خود، با ما وداع کرده است ستايش‌گر زندگی بود و به زندگی و مبارزه برای پاک کردن چهره‌ی آن از زشتی‌ها و پلشتی‌ها اعتقادی عميق داشت. اما انتخاب مرگی از اين گونه، "پيش از آن که درماندگی سر بر‌آوَرَد"، به‌روشنی نشان می‌دهد که او زندگی را نيز بدون هدف و مبارزه در راه آن بی‌معنی می‌دانست.

اما، چه‌گونه انسانی که همه‌ی زندگی خود را در راه ايجاد جامعه‌يی آزاد و عادلانه سپری کرده است ناگهان در نقطه‌يی متوقف می‌شود و مرگ را برمی‌گزيند؟ معمای اين مرگ و مرگ‌های ديگری از اين دست در تاريخ معاصر ما مسئله‌يی نيست که به‌راحتی بتوان از آن گذشت. ما اين مرگ معماگونه را نيز تقديم تاريخ می‌کنيم تا آينده به آن و دلايل آن بيانديشد؛ اما در نقش يک عامل مهم در وقوع اين مرگ دردناک ترديد نداريم و آن اجبار به زندگی در تبعيد است.

کانون نويسندگان ايران فقدان اين عضو قديمی خود را به خانواده خاکسار به‌ويژه عباس و نسيم خاکسار برادران او، به جامعه فرهنگی و ادبی مستقل، و به هم‌رزمان سياسی او تسليت می‌گويد.

يادش گرامی و يادگارانش پاينده باد!

کانون نويسندگان ايران
۲۱ فروردين ۸۹


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016