جمعه 15 بهمن 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

در نشست چشم‌انداز جشنواره‌ي فيلم فجر مطرح شد: چالش بر سر سينماي دولتي توسط كلهر، جليلي و فراستي

ايسنا - ادامه نشست «چشم‌انداز جشنواره‌ي فيلم فجر» با سخنان مهدي كلهر، مسعود فراستي و وحيد جليلي ادامه يافت.

به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پس از سخنان انتقاد‌آميز مهدي كلهر، محمدتقي فهيم درباره‌ي موضوع مردم كه هر سه ميهمان در ابتداي بحث روي آن تاكيد داشتند، صحبت كرد و اين موضوع را موضوعي مناقشه‌انگيز دانست.

او از مسعود فراستي خواست كه بحث جايگاه مردم در سينماي ايران را كمي توضيح دهد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




مسعود فراستي نيز در پاسخ به فهيم، اعتقاد نداشتن به مردم را بزرگ‌ترين مشكل سينما توصيف و بيان كرد: من از زاويه ديگري بحث آقاي كلهر را ادامه مي‌دهم. وضعيت سينماي ما بدتر از اين حرف‌هاست. اگر فرد را هم نخرند، فرقي نمي‌كند؛ چرا كه ما از بالا تعطيل هستيم. اين تعطيل بودن چند ويژگي دارد؛ اولين ويژگي آن عدم اعتقاد به من است؛ يعني ما مدام به دنبال «اليت» مي‌گرديم و هنگامي كه بگوييم مردم دچار انحراف و اشتباه مي‌شوند و ما منتقدين بايد به جاي آن‌ها تصميم بگيريم، خود ‌به خود سينماي دولتي شكل مي‌گيرد. من بسياري از اين دوستان و مسؤولين را مي‌شناسم و مي‌دانم كه نيت خيري داشته و اهل انقلاب، تفكر و آرمان‌ها هستند؛ اما آن‌ها مردم را نمي‌شناسند و مديوم را نمي‌فهمند. پس ما حق داريم آدم‌ها را بخريم؛ چرا هشت ميليارد خرج نكنيم، البته الآن رقم‌ها روي 100 ميليارد است و از همين حالا نديده مي‌گويم كه آن‌ها چيز خوبي تحويل نخواهند داد.

پس از اين سخنان فراستي، مهدي كلهر بار ديگر به توضيح سخنان فراستي پرداخت و افزود: زماني ما خودمان، عمرمان و تبحرمان را مي‌فروشيم تا دين‌دار شويم؛ اما زماني دين‌مان را مي‌فروشيم كه نان‌دار شويم. زمان ديگري خودمان را مي‌فروشيم كه ايثارگر شويم؛ اما زمان ديگر ايثار گذشته‌مان را مي‌فروشيم كه مدل ماشين‌مان را عوض كنيم. اين‌ها مسائل پيچيده‌اي نيست. ما در حال شهيدفروشي و سابقه‌فروشي هستيم. امام مي‌گفتند كه نگوييد انقلاب براي ما چه كرد؛ بگوييد ما براي انقلاب چه كرديم.

فراستي پس از سخنان كلهر از توضيحات او تشكر كرد و سخنان خود را اين‌گونه ادامه داد: اين نهال از ابتدا كج نهاده شده است؛ چرا كه ما اعتقادي به مخاطب نداريم و مديوم را نمي‌شناسيم و اين به دليل آن است كه فكر مي‌كنيم سينما ابزار نظرات ماست. پس اگر ابزار است، 8، 10 يا 100 ميليارد براي آن مي‌پردازيم.

اين منتقد ابزار ‌درنگرفتن سينما را تنها راه رسيدن به هنر انقلابي و مردمي دانست و خاطرنشان كرد: فكر مي‌كنم بيش‌ترين كمك را كسي مي‌كند كه با فيلم يا حرفش سخنان انتقاد‌آميز را مطرح مي‌كند. اين‌كه بگويند درباره‌ي فلان فيلم اعتراض نكن، چون فيلم ماست، معني ندارد و من اين «ما» را نمي‌فهمم. مثلا مي‌گفتند از فلان فيلم انتقاد نكن. درست است كه كارگردانش دين‌دار و مسلمان است و من در اين زمينه به گرد پاي او نمي‌رسم؛ اما اين كار هيچ بويي از ادعاها نمي‌برد و فقط از موضوعش استفاده مي‌كند. وقتي نقد ممنوع است و آقايان از مديوم مي‌ترسند، حاصلش يك سينماي 99درصد دولتي جشنواره‌يي مي‌شود كه با بد گفتن به همه‌ي ما جايزه مي‌گيرد.

پس از سخنان صريح مسعود فراستي درباره‌ي سينماي جشنواره‌يي، محمدتقي فهيم از وحيد جليلي سؤال كرد كه جمهوري اسلامي چه سينمايي بايد داشته باشد. در حال حاضر شرايطي ايجاد شده است كه بسياري از سينماي روشنفكري حمايت مي‌كنند و مي‌گويند اعتبار ما در جهان به اين سينماست.

وحيد جليلي در پاسخ به سؤال محمدتقي فهيم بيان كرد كه ابتدا ترجيح مي‌دهم موضعم را در سينماي دولتي مشخص كنم.

وي ادامه داد: وقتي مي‌بينم كه همه از سينماي دولتي حرف مي‌زنند، به اين نتيجه مي‌رسم كه اين واژه‌ها تمام شده است. نمي‌شود كه هر دو طرف بگويند سينماي دولتي بد است. اتفاقا به نظر من سينماي ما بايد دولتي باشد. ما انقلابي كرديم كه جمهوريت در نظام حاكم شده و كسي كه رأي مي‌آورد، نماينده مردم است. اتفاقا بايد بگوييم كه چرا دولتي نيستي؟ در همين دو دوره‌ي اخير از وزرا سؤال مي‌كنم كه با چه چيز‌هايي رأي آورديد؟ شما با موضوعاتي مانند شهيد رجايي، مرگ بر اسراييل، هولوكاست و مسائلي از اين دست رأي آورديد؛ اما چه فيلمي براي اين موضوع ساختيد؟ كدام كشوري را سراغ داريد كه رييس‌جمهورشان را بكشند و رسما بگويند ما كشته‌ايم و آن كشور هيچ فيلمي در رابطه با آن نساخته باشد؟ كدام موضوع از زندگي شهيد رجايي دراماتيك‌تر است كه كاسه و بشقاب‌فروش كنار خيابان رييس‌جمهور شود؟

سردبير مجله «راه» افزود: اگر آمريكا بود، اجازه مي‌داد سينمايش تا اين حد با مسائل ملي فاصله بگيرد؟ آن‌ها افتخارشان اين است كه براي مسائل ملي‌شان فيلم ساخته‌اند. در مورد ديگري شما مدام شعار مردم ضعيف را داديد. الآن گفته مي‌شود كه مردم در روستاها از ماهواره استفاده مي‌كنند. اگر با اين افراد صحبت كنيد، آن‌ها مي‌گويند وقتي كه زندگي خودم را در سينما و تلويزيون شما نمي‌بينم، چرا بايد تجريش تا ونك را ببينم؟ يا در مورد ديگري خانم پروانه معصومي در مقابل رهبري گفت كه مي‌خواهم از وضعيت زن در آيينه سينماي ايران انتقاد كنم. بعضي‌ها در اين جلسه گوش‌هاي‌شان قرمز شد كه بحث به موضوع فمينيستي كشيده خواهد شد؛ اما او چه گفت؟ گفت من در روستا زندگي مي‌كنم و اين خانم‌هايي كه در ده با من هستند، مي‌گويند ما اصلا اين سينما و تلويزيون را نمي‌شناسيم؛ پس ما كجاي آن هستيم؟

جليلي در انتقاد ديگري، سينماي ايران را يك كشور تجزيه‌شده ناميد و عنوان كرد: مشكل ما اين است كه يك جمهوري اسلامي داريم و يك كشور تجزيه‌شده به نام‌ سينما. هركس در اين سينما كار خودش را انجام مي‌دهد. براي اين موضوع مثال‌هايي زيادي مي‌توانم بزنم. فقط به عنوان يكي از مثال‌ها مي‌گويم كه در يك دوره‌ در سينما فلسطين فيلمي پخش شد. بعد از اين فيلم جمعيت تا چند دقيقه كف مي‌زدند. من به كارگردان بابت اين فيلم اعتراض كردم و او گفت، من اين فيلم را به سفارش كره جنوبي ساختم و دولت كره جنوبي ترجيح مي‌داد كه فيلم را كسي بسازد كه دولتش در حال رفتن به سمت سلاح هسته‌يي است. يكي از انتقاد‌ات ديگر براي سينما، بحث سفارشي ‌بودن كارهاست. ما در اين كشور تجزيه‌شده‌ي سينما جغرافياي ايران را نمي‌بينيم، در سال 100 فيلم ساخته مي شود كه 90 درصد آن‌ها از فاصله تجريش تا ونك است كه به جرأت مي‌گويم دو دروغ بزرگ در واژه «سينماي ايران» مستتر است؛ اولين دروغ خود واژه‌ي سينماست و دومين دروغ، اطلاق واژه‌ي ايران به اين سينماست؛ چرا كه شما تاريخ ايران و انقلاب را در اين سينما نمي‌بينيد.

پس از سخنان وحيد جليلي، مسعود فراستي در توضيح سخنان وي، گفت، با هر دو سينماي دولتي خوب و بد مخالفت است و اظهار كرد: در مسائلي با آقاي جليلي اختلاف دارم. ايشان با سينماي دولتي بد مخالف هستند؛ اما من هم با سينماي دولتي بد و هم با سينماي دولتي خوب مخالف هستم؛ چرا كه آن چيزي كه مد نظر ايشان است، امكان‌پذير نيست. مشكل افراد نيستند؛ مشكل ما ساختار و تفكر است. شما به محض اين‌كه چيزي را سفارشي‌سازي كرديد، به هيچ وجه از داخل آن مفاهيمي مانند مردم، انقلاب‌شان، انرژي هسته‌يي و اين‌گونه مسائل پديدار نمي‌شود. اگر مي‌خواهيد مسائل كشور را از جانب يك مديوم فرهنگي مطرح كنيد، بايد مطرح‌كننده فرد آزادي باشد؛ نه اين‌كه سفارش و پول بگيرد.

اين منتقد سينما ادامه داد: در اين زمينه مي‌توانم سينماي آمريكا را مثال بزنم. آيا شما فكر مي‌كنيد سينماي آمريكا، سينماي آزادي است؟ به جرأت مي‌توانم بگويم كه اين‌گونه نيست. مترقي‌ترين فيلمساز آمريكايي با مرتجع‌ترين فيلمسازشان در «مصالح ملي» مشترك هستند؛ چيزي كه ما اصلا متوجه نمي‌شويم و بلد نيستيم. چرا كوبريك راجع به جنگ ويتنام همان حرفي را مي‌زند كه جان ‌وين مي‌زند. بايد دقت كرد اين مسأله فقط در سايه هدايت هوشمندانه حاصل نمي‌شود. آن‌ها اين مورد را در خود نهادينه كرده‌اند.

در پايان اين نشست، مهدي كلهر در جمع‌بندي مباحث خود گفت: من نظارت دولت بر سينما را مثل همه دنيا قبول دارم؛ اما اگر دولت هم توليد كننده باشد و هم ناظر، نظارتش خدشه‌دار مي‌شود. دولت‌ها اگر خيلي هنر داشته باشند، يكي از اين دو وظيفه را به خوبي انجام مي‌دهند؛ اما اگر بخواهند هر دو را انجام دهند، مطمئنا دچار مشكل مي‌شوند.

فراستي نيز در جمع‌بندي سخنانش بيان كرد: به نظر من سينماي دولتي بد و خوب ندارد؛ سينماي دولتي دروغ و ريا را رشد مي‌دهد كه البته رشد داده است؛ پس ما سينماي دولتي خوب نداريم. بايد به فيلمساز گفته شود كه با توجه به دو مميزي دين مردم و مصالح ملي فيلم‌ بسازيد.

وحيد جليلي نيز در سخنان پاياني خود اظهار كرد: آن‌چه كه من مي‌گويم، اين است كه نمي‌شود راجع به سينماي غيردولتي خوب يا بد صحبت كرد؛ چه بخواهيم و چه نخواهيم، سينماي ما دولتي است.

او افزود: بايد اين مفاهيم را دوباره بازنگري كنيم. به نظر من در بحث سينماي غيردولتي و دولتي، ادبيات ما كهنه شده است؛ در حالي‌كه در بحث عرضه و تقاضا و ساختار دولتي و غيردولتي بحث‌ها و پارادايم‌هاي جديدي ارائه شده است. فكر مي‌كنم فضاي بحث‌هاي موجود هنوز متأثر از ادبيات قديمي است.

در پايان اين نشست، تمامي مدعوان بر لزوم ادامه‌ي مباحث درباره سينماي دولتي و غيردولتي كه وحيد جليلي به آن پرداخته بود، اشاره كردند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016