دوشنبه 18 آذر 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انصراف پرمعنای ولی فقيه وعلل آن! تقی روزبه

taghi_roozbeh@yahoo.com

شايد گزافه نباشد اگر يکی از مهمترين نکات بيادماندهی ۱۶ آذر امسال را همين انصراف تحميل شده به ولی فقيه از حضور قبلا اعلام شده اش در دانشگاه بدانيم!
خبر لغو اين مراسم کوتاه و بدون هر گونه توضيحی به افکارعمومی بود: فقط به روزنامه نگاران و فيلم برداران و گزارشگران اطلاع داده شد که "آقا" تشريف نمی آورند و لازم نيست بخود زحمت بدهند. همين! از آنجا که هيچ توضيح رسمی داده نشد و بعيد است يک توضيح قابل قبولی هم بشود سرهم بندی کرد، بناچار با استعانت از رويدادها و حواشی آن ناگزيريم از طريق لب خوانی و بهره گيری از برهان خلف، صحنه هائی قريب به آنچه را که در پشت اين ماجرا اتفاق افتاده است بازسازی کنيم. اين درست است که خداوند ما شهروندان ممالک محروسه را از خيلی چيزها محروم ساخته است، اما هر چه که باشد نتوانسته استعداد لب خوانی رويدادهای مکتوم نگهداشته شده در شرايط استبدادی را از تک تک امان دريغ کند!:



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


الف- ميدانيم که چند سالی است سپری کردن روز دانشجو و مقابله با بزرگداشت آن توسط دانشجويان، به معضلی بزرگ برای رژيم تبديل شده است. روزی که عليرغم همه قدر قدرتی يک رژيم تماميت خواه و مستبد، بدليل آنکه درخت تناور چندين ده ساله روز دانشجو ازسوی مردم و جنبش دانشجوئی نگهبانی و آبياری ميشود، حاکميت کنونی هم باهمه تلاش های خود برای تبديل دانشگاه به پادگان قادر به خشکاندن آن نشده است. و بهمين دليل هر ساله با نزديک شدن اين روز، نشست های متعدد و مهمی از سوی سران نظام و مقامات امنيتی برای چگونگی مقابله با آن برگزار ميشود.
آنچه که ويژگی ۱۶ آذر امسال و قصداصلی رژيم را تشکيل ميداد، همانا مصادره کامل روز ۱۶ آذر بود.در سالهای گذشته اين مصادره که توسط دولتمردان درجه دوم نظام هم چون خاتمی و سپس تلاش های چند باره احمدی نژاد صورت گرفته بود، با شکست و رسوائی بزرگ همراه شده بود. از همين رو بنا بودکه اين بار با اعلام حالت فوق العاده و حضور ولی فقيه اين رسوائی باصطلاح جبران شود و اجازه داده نشود که تابلوی ورود ممنوع دانشجويان در برابر مقامات حکومتی بر فضاهای دانشگاهی برافراشته به جلوه نمائی بپردازد. مقدمات مصادره کامل روز دانشجو با حضور عالی ترين مقام نظام فی الواقع در سال گذشته در نشست سران رژيم پس از آن فرار بزرگ احمدی نژاد از دانشگاه تهران صورت گرفت. نشست مزبور توسط سران نظام و با حضور شخص خامنه ای و پس از ديدار و گفتگو با عده ای دانشجوی دستجين شده و در بيت رهبری صورت گرفت. و حاصل آن اجماع سران حول اين نکات بود: اولا وضع موجود به هيچ وجه قابل قبول نيست و بايستی به هر قيمت شده آن تابلو به پائين کشيده شود. و ثانيا معلوم شده که مصادره اين روز بوسيله مقامات درجه دوم ولو عالی رتبه ناممکن شده است و ثالثا اگر راهی و شانسی باقی مانده باشد اين راه چيزی جزح ضور شخص ولی فقيه که مستلزم حضور نيرومند و انجام اقدامات فوق العاده برای کنترل دانشگاه است، نشدنی است.
گرچه درآن نشست تصميم نهائی برای حضور رهبر نظام به طور رسمی اتخاذ نشد، اما تأکيد اصلی هم چنان حول تشديد اقدامات معطوف به پادگانی کردن دانشگاه، و فراهم کردن شرايطی مطلوب برای اين حضور بود.ولی تصميم نهائی موکول به بررسی آخرين گزارش مقامات امنيتی از نتايج اقدامات به عمل آمده، و تست نهائی وضعيت حاکم بر فضای دانشجوئی و روحيه حاکم بر آنها شد.
ب - گزارش اوليه در برگيرنده اقدامات گوناگون برای سرکوب جنبش دانشجوئی و از جمله سرکوب گسترده دانشجويان چپ و نتايج حاصل از آن بود که تحرکشان در سال گذشته دست اندرکاران رژيم را سخت غافلگير ساخت. گزارش مزبور که بيانگر حاکم بودن فضای انفعال بر جنبش دانشجوئی بويژه درتهران وشهرهای بزرگ بود، در مجموع مقامات رژيم را به مصادره اين روز با حضور خامنه ای بلند مرتبه ترين مهره نظام، اميدوار ساخت و بنابراين تمايل عمومی هم چنان بر تداوم تدارک عملی در همين راستا و هموارتر کردن بسترهای آن بود.
ج- اما برخلاف گزارش فوق، تست صورت گرفته مأيوس کننده ازآب درآمد. دانشگاه شيراز برای اين تست انتخاب شده بود و اين کار توسط معتمد خامنه ای يعنی لاريجانی که در پست جديد در مقام رياست مجلس قرار گرفته بود صورت گرفت. در اين تست معلوم شد که در زير پوست دانشگاه ها عليرغم ظاهر آرام و بقول خودشان انفعالی، گوئی جوش و خروشی در جريان است. گزارش لاريجانی و فيلم اين ديدار که با شعارهای مرگ بر ديکتاتوری و آن سخنرانی غرا وخودجوش دانشجوئی که درپشت ميکروفون سه بارفريادبر آورد متنفرم! متنفرم! از احمدی نژادمتفرم! و تبديل شدن صحنه مراسم به محاکمه رژيم و لاريجانی، جائی برای خوش خيالی باقی نمی گذاشت. بااين وجود بدليل سوختگی مهره های درجه دوم از يکسو و اهميت و ضرورت پائين کشيدن تابلوی ورود ممنوع دانشجويان دربرابر مقامات عالی رتبه رژيم ازسوی ديگر، و در کنارآن گزارش اميدوارکننده مقامات امنيتی که در مغايرت با نتيجه تست فوق قرارداشت، گرچه رژيم را اندکی دچار ترديد ساخت، اما نتوانست بر وسوسه حضور دردانشگاه پايان دهد. بنابراين قراربراين شد که بدون انصراف از سودای حضور بهم رسانيدن در دانشگاه، ضمن تداوم اقدامات سرکوب گرانه برای رسيدن به نقطه مطلوب، اما تصميم نهائی را موکول به هفته های آخر و دقيقه ۹۰ نمايند.
د- گرچه گزارش های مقامات هم چنان از امن و امان بودن محيط های دانشگاهی خبر ميداد، و تدارک دهندگان نيز محل حضور رهبر نظام خود را در دانشگاهی که به گمان آنها در امن و امان بيشتری بود، انتخاب کردند و ليست ۵۰۰۰ نفره مدعوين دست چين شده نيز پيشاپيش تنظيم شده بود. اما چهار عامل موجب رخنه بيشتر ترديد به جان رژيم گرديد: از يکسو اخبار نگران کننده ای از شروع تحرکات آماده باش و تمرينی دانشجويان که به نوعی در حکم به پيشواز اين روز رفتن بود، از جمله در دانشگاه اميرکبير و علامه طباطبائی و ديگر محيط های دانشجوئی در تهران و نيز در شهرستانها مشهود بود و يا بگوش ميرسيد. دوم آنکه تجربه سال گذشته مقامات امنيتی خوش بينانه و بر خلاف واقعيت از آب درآمده بود که موجب سرشکستگی و فرار احمدی نژاد از محيط های دانشجوئی گرديد. و سوم آنکه مقامات امنيتی - بخصوص با تجربه سال گذشته - قادر به تضمين برگزاری صددرصد آبرومندانه و بدون هر گونه دردسر در ورود و خروج پرشکوه خامنه ای نبودند و البته فراز از درب پشتی هم برای رهبری موجب وهن نظام و سرشکستگی عظيمی بود که هيچ کس حتا در ذهن خود هم مايل به انديشيدن درباره آن نبود. و چهارم آنکه حتا اگرح ضور بی دردسر در يک دانشگاه را با حفظ حالت فوق العاده بتوان صددرصد تضمين کرد، اما تحت الشعاع قرار گرفتن آن توسط ساير دانشگاها و مراکز دانشجوئی را قطعا نمی توان تضمين کرد. بخصوص که نفس اين حضور می تواند در حکم پاشيدن نفت به شعله های اعتراض نسبت به مصادره روز دانشجوئی و رو در رو قرار گرفتن کامل رهبری نظام با جنبش دانشجوئی باشد.
از همين رو در دقيقه ۹۰ بر پايه ملاحظات فوق وسوسه حضور نمايشی مقهور هيبت روز دانشجو گشت و راند اول نبرد سال جديد دانشجوئی يک به صفر بسود جنبش دانشجوئی پايان يافت. خامنه ای و ساير مهره های نظام از ترس تکرار رسوائی سال گذشته و اين بار در مورد بالاترين مقام نظام، خفت يک عقب نشينی آشکار را بسود خفت بزرگتر تکرار رسوائی سال گذشته به جان خريدند.

****

و اين جنبش دانشجوئی بود که با خروش مرگ بر استبداد، گر تير و فتنه ببارد جنبش ادامه دارد و شکستن درب آهنی دانشگاه تهران و گيت های کنترل کننده و تازه نصب شده در مقابل آن و در هم ريختن صفوف نيروهای انتظامی به صف ايستاده در مقابل درب های ورودی، در تهران و شهرستانها، به آبياری جانانه اين درخت تناور خودپرورده پرداخت.اکنون ديگر سؤال اين نيست که دانشجويان می توانند يک بار ديگر بر توطئه مصادره روز دانشجو فائق آيند و اين رؤيا را به کابوس تبديل کنند. سؤال آن است که جنبش دانشجوئی که با مبارزه عليه استبداد و برای آزادی، وعليه امپرياليسم و برای برابری شناخته ميشود، چگونه خواهد توانست از اهداف و پيام های روز دانشجو در مقابل تعرض ها و تجاوزهای مستمر و روزانه رژيم استبداد و فلاکت به دفاع برخيزد و جنبش روز دانشجو را به جنبش روزانه و متحد ساير جنش های اجتماعی تبديل کند؟

http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com





















Copyright: gooya.com 2016