مسلمانان چين و انقلاب مخملی، معصومه ابتکار، ابتکار سبز

گفتم که روزگار عجب بازی هايی دارد!

انقلاب اسلامی تا سال ها هر جا که مسلمانان و مستضعفين تحت فشار و ظلم قرار می گرفتند عکس العمل نشان می داد. اما در سال های اخير می بينيم که اين آرمان در ارتباط با بلوک شرق تعديل می شود.

در يکی دو روز گذشته درگيری هايی در چين شاهد اين مدعاست. مسلمانان چينی در پافشاری برای اجرای عدالت در مورد دو تن از هموطنان اويغوری خود که ماه گذشته در کارخانه ای کشته شدند دست به اعتراضات مسالمت آميزی زدند که با مقابله گروهی از غيرمسلمانان چينی و پليس به خاک و خون کشيده شده است. البته دهها ميليون مسلمان چينی سال هاست که به تبعيض و بی عدالتی های کمونيست ها نسبت به خود معترضند.

پکن مسلمانان محلی اويغور را مسئول درگيری های اخير می داند، اما ما چرا؟

ايرنا خبرگزاری دولتی ايران در خبر خود در اين مورد هيچ اشاره ای به مسلمان بودن معترضان نمی کند و به رويش هم نمی آورد که يکی از اعتراضات در مسجد عيدکا در شهر کاشغر صورت گرفته است. اين البته اولين بار نيست که چنين برخوردی روی می دهد. در سال های اخير دولت در مورد بسياری از درگيری ها که مسلمانان طی آن تحت فشار قرار گرفته اند مانند کشتار شيعيان کشميری و يا مسلمانان چچن سکوت اختيار کرده است.

اخبار رسيده از چين حاکيست که پليس به صورت انبوه اقدام به دستگيری تظاهرکنندگان و فعالين مسلمان کرده و تعداد کشته ها به بيش از ١۵٠ نفر رسيده است؛ علاوه بر پليس نيروهای شبه نظامی نيز در سرکوب مسلمانان نقش آفرينی می کنند؛ سرويس های تلفن همراه و اينترنت قطع يا کند شده است؛ بسياری از وبلاگ ها و سايت های ارتباط اجتماعی مانند توييتر فيلتر شده و دولت چين ادعا می کند که معترضين از خارج از کشور تغديه می شوند!

همچنين دولت مدعيست که راهپيمايی اعتراض آميز مسلمانان به اغتشاش کشيده شده و خبرگزاری های دولتی چين مرتب تصاويری از آتش سوزی خودروها و مغازه ها به دست مسلمانان چين پخش می کنند. تلويزيون دولتی چين نيز با افرادی مصاحبه می کند که عليه اغتشاش گران صحبت می کنند.

نمی دانم آيا با توجه به شباهت ها، اين هم از مصاديق سرکوب يک انقلاب مخملی محسوب می شود يا خير؟!

[برگرفته از "ابتکار سبز"، وبلاگ معصومه ابتکار]