دوشنبه 25 بهمن 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بی‌بی‌سی و ۲۵ بهمن، پاسخی به مقاله محمدرضا نسب عبداللهی، سهراب صارمی

در چند روز اخير مشاهده يک فيلم مستند ساخته بخش فارسی بی بی سی و شنيدن يک مصاحبه از راديو فارسی بی بی سی و همچنين خواندن يک مقاله در سايت گويا نيوز انگيزه ای شد که پس از مدتها با توجه به اهميت موضوع چند سطری را قلمی کنم.

نخست - در فيلم مستند مربوط به کودتای بيست و هشتم مرداد فردی غير ايرانی که ظاهرا از دست اندرکاران کودتای کذايی بوده پس از بدگويی در باره صفات شخصيتی و خلق و خوی ما ايرانيان بعنوان افراد غيرقابل اعتماد در ارتباط با ايرانيانی که همکار کودتاگران سال سی ودو بودند و در سرنگونی دولت ملی شادروان مصدق دست داشتند ميفرمايد ايرانيان به چنين افرادی ميگويند نوکر انگليس ولی من به آنها ميگويم يک فرد منطقی و همکار.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


دوم - در مصاحبه (۱) لرد ديويد اوون وزير خارجه بريتانيا در بحبوحه انقلاب پنجاه و هفت با عنايت فانی مجری برنامه" به عبارت ديگر" پس از تعريف و تمجيد فراوان از نظام ولايت فقيه و اينکه گويا در جنگ هشت ساله اين نظام هيچ گونه موشک هاوک از امريکا دريافت نکرده و جريان" ايران کونترا" اصولا رخ نداده است و نظام ولايی نه تنها کوچکترين اسلحه ای از خارج دريافت نکرد بلکه يکه و تنها در مقابل عراق ايستاد و در نهايت «جام زهر» را سرکشيد، نکات بسيار مهمی را در ارتباط با سرنگونی محمدرضا شاه و کنفراس گوادلوپ مطرح نمود ؛ ديويد اوون در بخشی از اين مصاحبه با انتقاد از جهان غرب در تنها گذاشتن ايران در جنگ تحميلی افزود غرب بايد با نظام اسلامی همکاری کرده و با برسميت شناختن "اسلاميت مردم ايران" از هرگونه تنش و بچالش کشيدن اين نظام خوداری کند ؛ وزير خارجه اسبق بريتانيا در مورد مسائل جاری و بخصوص مشکلات اتمی رژيم با گروه «پنج بعلاوه يک» افزود اين کشورها در مذاکرات خود با ايران ميبايست قدرت منطقه ای نظام اسلامی را محترم شناخته وبا ارائه نوعی تضمين امنيتی به اين رژيم موجب ارتقای سطح روابط تجاری شوند ؛ آقای اوون در پاسخ به اين پرسش مجری که نظرش در ارتباط با تعامل جهان غرب با جنبش سبز چيست پاسخ داد در زمان شاه ساواک جنايت زيادی مرتکب شد و بدون اشاره به حوادث پس از انتخابات رياست جمهوری در خرداد هشتاد و هشت جناب لرد افزود رويکرد ما در زمان انقلاب اشتباه بود.

سوم- آقای محمد رضا نسب عبداللهی (۲) در مقاله خود تحت عنوان "بی بی سی رسانه جنبش سبز نيست " در سايت گويا نيوز تلاش دارد بی بی سی فارسی را يک رسانه يا بقول " موقر باليوزی " نخستين گوينده بخش فارسی بی بی سی در سال ۱۳۱۹ يک خبرپراکنی حرفه ای و منزه و دور از هرگونه اشتباه جلوه دهد ايشان در برابر انتقادات جوانان از بی بی سی فارسی مينويسد چرا از بی بی سی انتظار داريد که سرخط اخبارش راهپيمايی بيست و پنجم بهمن باشد؟

ايشان سپس می افزايد بی بی سی سخنگوی جنبش سبز نيست و ساده انگارانه است در زمانی که هزاران نفر در ميدان التحرير قاهره جمع شده اند بی بی سی وقت گرانبهای خود را به اينچنين مسائل فرعی اختصاص دهد ايشان با ذکر مثالی از شيراز و بلايای طبيعی و مقايسه آن با حوادث مصر می افزايد آيا امکان دارد خبر تکراری سر تيتر خبرها شود؟ نويسنده اين نوشتار نه از آقای نسب عبداللهی بلکه از هر فردی که حامی بی بی سی ميباشد و بخود حق ميدهد از اين رسانه دفاع کند ميپرسد آيا انتقاد جوانان از بی بی سی اين بود که چرا خبر راهپيمايی بيست و پنج بهمن را در سرخط خبرها نمی آورد يا اينکه چرا بی بی سی اين خبر را اصولا قابل پخش نميبيند ؟ کافيست نگاهی به صفحه فيس بوک بی بی سی فارسی و انتقاد های تند جوانان انداخته شود تا بسادگی پاسخ پرسش مشخص شود و ديگر آنکه در زمان انقلاب کدام رسانه بيگانه بود که زمان و مکان و مسير تظاهرات را از قبل به اطلاع همگان ميرسانيد؟

در جنگ تحميلی که بقول جناب آقای لرد ديويد اوون کشور ايران مورد تجاوز ارتش تا دندان مسلح صدام حسين و شرکای غربيش قرار گرفته بود کدام رسانه بيگانه بود که بدروغ خبر سقوط خرمشهر را منتشر کرد؟ و هم اکنون کدام رسانه بيگانه است که به لطايف الحيل سعی در لاپوشانی اخبار و گمراه کردن مخاطبين دارد؟

کدام رسانه است که خبر اعدام دونفر زندان سياسی و سه مجرم جانی جنسی را بنحوی به مخاطب ارائه ميکند که گويی همه اين پنج نفر مجرم جنسی بوده اند؟

من نه آقای نسب عبداللهی را ميشناسم و نه ميدانم ايشان چه ارتباطی با بی بی سی دارد فقط خدمت ايشان عرض ميکنم نزديک چهل سال پيش سريال دائی جان ناپلئون بهانه ای شد برای کوبيدن پتک بر فرق کسانی که کوچکترين انتقاد و اعتراضی به سياستهای انگليس داشتند.

پس از پخش سريال "دليران تنگستان" از تلويزيون ملی ايران در اوايل دهه پنجاه خورشيدی که در آن نقش ايرانيان در مبارزه با نيروی استعماری بريتانيا به صورت نسبی "پررنگ" بتصوير درآمد و نام رئيس علی دلواری به همگان شناسانده شد افراد منطقی فراوانی پيدا شدند که هرگونه انتقاد از بی بی سی «و نه کل حاکميت انگليس» را با برچسب دائی جان ناپلئونيسم لوث کرده و در اينراه خدمات شايانی به همکاران خود کرده اند. اگر نگاهی گذرا به تاريخ معاصر خودمان داشته باشيم پی خواهيم برد که احتمالا و تاکيد ميکنم احتمالا شايد يکی از گناه هان کبيره ما مردم ايران همانا اخراج توهين آميز چند صد نفر کارشناس انگليسی از آبادان در سال سی و يک ميباشد که موجب کينه و عداوت طولانی مدت حاکميت بريتانيا با ما مردم ايران شده است و شوربختانه آن اقدام" ناشايست" موجب شده تا آنها از هر فرصتی برای عقب نگاهداشتن فکری و فرهنگی ما ايرانيان استفاده کنند و شايد نيازی به ارائه تئوری توطئه نباشد .

سهراب صارمی

بيست پنجم بهمن هشتاد و نه
۱. bbcpersian.com
۲.news.gooya.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016