دوشنبه 5 تیر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سرنوشت احمدی‌نژاد پس از رياست جمهوری چه خواهد بود؟ امير محبيان

امير محبيان
سرنوشت رؤسای جمهور پس از پايان دوره هميشه برای احزاب رقيب، خودی و هم‌چنين توده مردم جالب بوده است؛ عرف نظام‌های سياسی در جهان متفاوت است ولی در بعضی از کشورها، رئيس‌ جمهور به نوشتن خاطرات و فروش امتياز آن می‌پردازد، بعضی‌ها به ابراز نظر در موضوعات مختلف به مصاحبه با رسانه‌ها پرداخته و از اين بابت کسب درآمد کرده و ارتزاق می‌کنند، بعضی به کارهای عام‌المنفعه پرداخته، می‌کوشند نام نيک از خود به‌جای گذارند، گروهی

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


سرنوشت رؤسای جمهور پس از پايان دوره هميشه برای احزاب رقيب، خودی و هم‌چنين توده مردم جالب بوده است؛ عرف نظام‌های سياسی در جهان متفاوت است ولی در بعضی از کشورها، رئيس‌ جمهور به نوشتن خاطرات و فروش امتياز آن می‌پردازد، بعضی‌ها به ابراز نظر در موضوعات مختلف به مصاحبه با رسانه‌ها پرداخته و از اين بابت کسب درآمد کرده و ارتزاق می‌کنند، بعضی به کارهای عام‌المنفعه پرداخته، می‌کوشند نام نيک از خود بجای گذارند، گروهی در کنار ديپلماسی رسمی کشور، راه ميانه ولی درنهايت به سود کشور خود می‌گشايند، بعضی به احزابی که از آن برخاسته‌اند؛ برگشته، تعدادی هم در سايه نشسته می‌کوشند، با کنترل از راه دور، عوامل و بازيگران سياسی را در مسير خواست خود اداره کنند، البته هستند کسانی که در مشاغل ديگری مشغول به‌کار می‌شوند و به تعريف خاطره دوران رياست جمهوری به ديگران می‌پردازند.

***

امّا در کشور ما سرنوشت رؤسای جمهور چه شد؟ رئيس جمهور نخستين، بنی‌صدر، در خارج از کشور در نقش اپوزيسيون، سايت و نشريه اداره می‌کند و می‌کوشد در تحليل‌ها اثبات کند که هم در گذشته و هم در زمان حال بيش از ديگران می‌فهميده است، رئيس جمهور دوم با شهادت خويش نام نيکی از دوران نخست‌وزيری و رياست جمهوری کوتاه خود در خاطره‌ها گذاشت. رئيس جمهور سوم، در مقام رهبری از تجربيات اجرايی و سياسی ژرف خويش در سطحی عالی بهره می‌گيرد، رئيس جمهور چهارم، هاشمی رفسنجانی، در مجمع‌تشخيص مصلحت رياست کرده و در خبرگان نيز چندی در جايگاه رياست عمل کرد، هرچند اکنون اساساً در مجمع تشخيص فعال است و هر از چندگاهی بخشی از خاطرات خود را منتشر می‌کند، اما سعی دارد در سياست روز نيز فعال بوده و از حاشيه، متن را اداره کند.

رئيس جمهور پنجم، خاتمی، از سياست کناره نگرفته ولی می‌کوشد جايگاه خويش را در بين هواداران اصلاحات ارتقاء بخشد هرچند رقبای نامجو و جسوری چون عبداله نوری، رهبری او بر اصلاحات را به چالش و گاه به سخره گرفته‌اند، امّا سرنوشت، احمدی‌نژاد پس از پايان دو دوره رياست وی چه خواهد بود؟ او اخيراً گفته است به دانشگاه برمی‌گردد. البته اين سخن چندان جدی انگاشته نشد، امّا چه گزينه‌هايی در برابر احمدی‌نژاد قرار دارد؟

***

۱. بازگشت به دانشگاه در مقام استادی

احمدی‌نژاد همواره از عنوان «استادی دانشگاه» به مثابه جايگاه خيزش خود به‌سوی مقامات اجرايی نام برده و بدان افتخار کرده است، که البته جای فخر هم دارد؛ امّا بازگشت احمدی‌نژادی که «بيش فعالی» هيچ‌گاه او را آرام نگذاشته، به دانشگاه آن هم برای تدريس يا راهنمايی رساله‌ها از نظر بسياری بعيد است.

البته می‌توان پذيرفت، دانشگاه آخرين سنگر احمدنژاد در عقب‌نشينی‌های محتمل خواهد بود ولی «گزينه اختياری» و اولويت برگزيده نخواهد بود. به‌عبارتی اوعنوان معلمی دانشگاه را نيز حفظ خواهد نمود، امّا در حالت طبيعی محيط آرام دانشگاه برای احمدی‌نژاد پر جنبش، محيطی طبيعی نبوده با خصائل او همخوان نيست.

۲. حضور در مجمع تشخيص مصلحت

عضويت ساده احمدی نژاد در مجمع تشخيص آن‌هم در محيطی که هاشمی رفسنجانی بر آن رياست کند، ديدنی خواهد بود. پذيرش اين‌که احمدی‌نژاد بر حسب خصلت‌های خود و ديدگاهی که نسبت به رئيس فعلی مجمع دارد، به‌عنوان عضو عادی در مجمع تشخيص زيردست‌ هاشمی رفسنجانی آرام بنشيند، دشوار است.

بی‌گمان اکنون که در مقام رياست جمهوری و با قيد و بندهای طبيعی آن در مجمع گهگاهی حضور دارد، کشاکش‌ها به سوژه مطبوعات تبديل می‌شود، حال اگر احمدی‌نژاد کنترل قوه‌مجريه را از دست دهد، نه رعايت‌‌های هاشمی باقی خواهد ماند و نه احمدی‌نژاد حوصله زيردست‌نشينی دارد. لذا گمان می‌رود تصور اين‌که احمدی‌نژاد آرام و سر بزير شاهد رياست رقيب خود بر مجمع تشخيص و کنايه‌های او باشد، يا وهم است يا نشانه ابطال قاعده جمع نقيضين و يا علامت استحاله هويتی و تغيير روحيه احمدی‌نژاد!

۳. خاطره‌نگاری

گوشه‌نشينی احمدی‌نژاد و نگارش خاطره تصوری بعيد است، زيرا احمدی‌نژاد بخش اعظم‌خاطره‌های خود را بجای نگاشتن، فرياد زده است؛ آن‌چه که مانده احتمالاً همان پرونده‌هايی از بازيگران سياسی است که گشايش آن‌ها را در مناظره‌ها همواره وعده داده است، اين پرونده‌گشايی هم اگر صحت داشته باشد، سريعاً او را مجدداً از گوشه عزلت به ميانه ميدان سياست پرتاب خواهد کرد.

۴. همراهی ديپلماتيک دولت آينده به‌عنوان مسير دوم

واقعيت آن است که احمدی‌نژاد خصلت ايفای نقش حاشيه‌ای را ندارد، به‌ويژه آن‌که نگاه ديپلماتيک احمدی‌نژاد درحال‌حاضر هم تفاوت‌هايی معنادار با سياست‌های رسمی دارد. به مصاديق آن اشاره نمی‌کنم که سخت واضح است. ايفای اين نقش هرچند بسيار از لحاظ عقلانی برای کشور مفيد خواهد بود ولی دشوار بتوان ردای آن را بر تن احمدی‌نژاد پوشاند.

۵. ايفای نقش اپوزيسيون

هرچند احمدی‌نژاد از لحاظ روانشناختی روحيه‌ای مهاجم دارد ولی ريشه‌های عقيدتی او و نيز خاستگاه احمدی‌نژاد، سخت اجازه می دهد که او در مقام اپوزيسيون قرار گيرد. البته احمدی‌نژاد به‌عنوان کسی‌که دارای ديدگاه‌های خاص خود است، با هر دولت آينده اختلاف نگرش خواهد داشت. امّا تبديل به اپوزيسيون‌شدن، هرچند تاريخ انقلاب اسلامی نشان داده برای هيچ‌کسی منتفی نيست ولی با توجه به نوع نگاه احمدی‌نژاد برای او فرصتی پديد نياورده و از لحاظ اعتقادات او ونيز شرايط فضای سياسی احتمال آن زياد نيست.

۶. رهبری يک حزب اصولگرای منتقد

احمدی‌نژاد ظرف دو دوره رياست جمهوری جدا از يک سابقه اجرايی، برای خود مجموعه‌ای از خطوط و مرزبند‌ی‌های سياسی و نيز با کمک آقای مشايی، چارچوب‌هايی از يک گفتمان خاص پديد آورده است، احمدی‌نژاد با اصلاح‌طلبان، خط هاشمی، و نيز طيف گسترده‌ای از اصولگرايان مرزبندی کرده و در موضوعات داخلی و خارجی و حتی عقيدتی برای خود و هوادارانش نوعی از شبه گفتمان پديد آورده است.

شايد طبيعی‌ترين کار برحسب خصلت‌های روحی احمدی‌نژاد، راه‌اندازی يک حزب سياسی با عضويت هواداران و همکارانش به‌منظور پيشبرد ديدگاه‌های سياسی- اعتقادی است. علی‌رغم مخالفت‌های اوليه احمدی‌نژاد با احزاب، نگارنده شاهد توان و تجربه حزبی احمدی‌نژاد بوده است و عضويت در شورای مرکزی دو حزب، جمعيت ايثارگران و جامعه اسلامی مهندسين، نشانه اين تجربه و توان است. فارغ از موفقيت يا عدم موفقيت حزب احمدی‌نژاد در آينده سياسی ايران، بی‌گمان اين حزب تأثيرات خود را خواهد داشت.

***

در پايان ذکر اين نکته ضروری است که رويکرد سياسی هيچ‌کس در عرصه سياست به تنهايی توسط خود او تعريف نمی‌گردد؛ بلکه مجموعه تعاملات و نيز نيروهای وارد در پايان نوعی «خروجی» خواهد داشت که رفتار افراد را رقم خواهد زد، رفتاری که گاه با خواسته و تمايل قلبی او در تعارض محض می‌باشد.

امير محبيان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• اين مقاله، سرمقاله امروز روزنامه رسالت در ايران بود


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016