شنبه 1 مهر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اعتراف سرداران سپاه جمهوری اسلامی، بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
ظاهرا توجه به حوادث آخرالزمان، آنقدر در میان دولتمردان ایران زیاد شده که آنها فارغ از همه تنگناها، به خواسته های بین المللی بیشتر از گذشته بی اعتنایی می کنند. اما دنیا هم بیش از گذشته به دیدگاه های مشترک درباره این نظام غیر انسانی رسیده است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ویژه خبرنامه گویا

این روزها جمهوری اسلامی ـ عراق را که خود درگیر مسائل داخلی است ـ با خود همراه کرده و از آسمان آن کشور برای ارسال هواپیماهای خود به سوریه استفاده می کند. این در حالی است که به سبب وجود تحریم ها و بالا رفتن قیمت ارز در کشور، شرکت های هواپیمایی مجبور هستند تا ارز مورد نیاز خود را از بازار آزاد تهیه کنند و به همین دلیل، بنا بر اخبار قیمت بلیت های هواپیما در داخل تا دو برابر افزایش خواهد یافت. استفاده از منابع سوختی و مالی هواپیمایی ایران که باید خرج مردم در داخل کشور شود برای ارسال کمک های مردمی ! به سوریه چه معنایی می تواند داشته باشد؟ و اگر این کمک ها واقعا مردمی هستند چرا خزانه داری آمریکا شرکت های هواپیمایی ایران و این اواخر صد وهفده هواپیمای ایران را تحریم کرده است؟ تنها به این دلیل که با ایر ان دشمنی دارد؟

وقتی ناوگان هوایی ایران آنقدر فرسوده و ناتوان است که مردم در استفاده ناگزیر از آنها امنیت جانی ندارند، به حراج گذاشتن سرمایه های ملی در کمک به کشوری دیگر و غفلت از ایرانیان چقدر قابل پذیرش می تواند باشد؟ سیاست تنش زایی دولت احمدی نژاد و به عبارت بهتر رهبر جمهوری اسلامی که باعث آمده تا ناوگان هوایی کشور ـ که در روزگاری یکی از چند ناوگان برتر دنیا به شمار می آمد ـ محتاج هواپیماهای از رده خارج روسیه شود، در سوریه چه می خواهد؟ جستجوی در اخبار و مرور گفته های مقامات جمهوری اسلامی در هفته های اخیر نشان می دهد ادعای دولت آمریکا درست بوده است و ادعاهای جمهوری اسلامی نادرست. در ادامه به مرور این گفته ها و تحلیل آنها پرداخته خواهد شد.

در روزهای گذشته سردار محمد علی جعفری از حضور تعدادی از نیروهای سپاه در سوریه و لبنان خبر داده بود، خبری که با اعتراض رئیس جمهور لبنان و فراخواندن سفیر ایران همراه شد. هرچند وزیر دفاع و سخنگوی وزارت امورخارجه ایران حضور نظامی سپاه را در آن کشورها منکر شده و تبعه ایرانی حاضر در لبنان و سوریه را وابستگان نظامی خواندند، قاسم سلیمانی در اظهار نظری متناقض در مصاحبه با شبکه خبری العربیه حضور سپاه قدس را در سوریه و لبنان تایید کرد اما علت این حضور را مشاوره دادن برای مقابله با خطرات از سوی اسرائیل و آمریکا خواند. سلیمانی حضور سپاه را در آن دو کشور بسیار قدیمی و از دهه هشتاد دانست. او همچنین افزود حضور نظامی ایران در سوریه و لبنان "بر اساس توافقنامه دفاعی با سوریه" انجام شده است اما نگفت توافق ایران با سوریه چه ارتباطی به لبنان دارد؟ و در صورت وجود این توافق دلیل اعتراض رئیس جمهور لبنان به حضور سپاه در آن کشور و انکار مقامات ایران چه بوده است؟

فرمانده سپاه قدس با زیرکی کوشید تا نشان دهد حضور ایران در سوریه ارتباطی به حوادث یک سال گذشته ندارد و خطر اسرائیل و آمریکا دلیل اصلی این حضور بوده است، اما به رغم سخنان او معاونش سردار قاآنی در چند ماه گذشته گفته بود:« با حضور جمهوری اسلامی در سوریه به طور فیزیکی و غیرفیزیکی جلوی کشتارهای بزرگ در آن کشور گرفته شد.»

اظهار نظرهای متعدد سران ایران درباره انقلاب سوریه نشان می دهد سخنان معاون سپاه قدس، سردار قاآنی به واقعیت نزدیکتر است زیرا جمهوری اسلامی عمدتا انقلاب سوریه را دسیسه آمریکا، غرب و اسرائیل دانسته به همین دلیل از حمایت از اسد دست برنداشته است. هرچند سردار سلیمانی با استفاده از سفسطه خواست تا حضور ایران را در سوریه بی ارتباط با حوادث داخلی آن کشور جلوه دهد با کنار هم گذاشتن سخنان سران ایران در چند ماه گذشته این پازل کامل شده و درمی یابیم ادعاهای جامعه جهانی درباه حضور ایران در سوریه و همکاری با رژیم اسد کاملا درست است.

سردار سلیمانی در مصاحبه خود به نکته بسیار مهم دیگری نیز اشاره کرد او گفت ایران مراقب اوضاع سوریه و لبنان و حمله احتمالی اسرائیل به سوریه در آینده نزدیک است. آیا این سخنان در ارتباط با سخنان اخیر وزیر دفاع ایران درباره آمادگی ایران برای یک نبرد بزرگ نیست؟ سخنان سردار وحیدی، وزیر دفاع پس از سخنان رهبر ایران درباره لزوم داشتن آمادگی ایراد شده است. همه این سخنان نشان می دهد که دولتمردان ایران خود را برای یک جنگ منطقه ای آماده می کنند و در محاسبات شان اصلا به ایران و اوضاع فعلی و آینده ایرانیان نمی اندیشند. آنچه برایشان در اولویت قرار دارد، ایستادگی در برابر آمریکا و اسرائیل است ولو این ایستادگی به قیمت از دست رفتن ایران و نابودی زندگی ایرانیان باشد.

جمهوری اسلامی به دنبال فرافکنی و بیرون آوردن مسائل و مشکلات داخلی ایران است و می خواهد آتشی را در منطقه به پا کند که از سر توهم می پندارد، برنده آن خواهد بود و یا شاید این نبرد زمینه های ظهور را فراهم کند. این هر دو نکته ، یعنی توهم برتری و فراهم آوردن زمینه های ظهور منجی موعود در کلام دولتمردان ایران در روزهای اخیر دیده می شود و همین نکته نشان می دهد برخلاف تحلیل برخی، این سخنان تنها برای بازداشتن اسرائیل از حمله به تاسیسات نظامی ایران گفته نشده است. مرور سخنان وزیر دفاع ایران نشان می دهد که ایران خود را برای یک جنگ فراگیر در منطقه آماده می کند. او می گوید «برای یک نبرد بزرگ آماده شده‌ایم» ... و «از آنجا که در عصر ظهور هستیم، این جنگ از جنگ‌های بسیار مهم است.»

متاسفانه مقامات ایرانی با شبیه سازی حوادث جاری با حوادثی که در اخبار و روایات مختلف درباره آخرالزمان آمده است می پندارند، زمان همان زمان است و به همین دلیل وحیدی روزگار را روزگار ظهور می خواند. در نگاه دولتمردان ایران این جنگ به ظهور منجی ختم خواهد شد، و حتی یک درصد هم احتمال خطا نمی دهند و با خود نمی اندیشند اگر تنها به اندازه یک درصد در این شبیه سازی ها اشتباهی صورت گرفته باشد، تکلیف ایران، ایرانیان و دیگر کشورهای درگیر شده در جنگ چیست. در راستای این نوع تفکرات جمهوری اسلامی واقعیت هایی نظیر سقوط ارزش پول ملی در برابر دلار و دیگر ارزها و هزار و یک مشکل ناشی از آن را نادیده گرفته و برخلاف مصالح مردم ایران به دخالت در امور سوریه می پردازد و با تجهیز اسد مردم آن کشور را در برابر نظامیان خونخوارش تنها و بی دفاع رها می کند.

امروز دنیا می داند جمهوری اسلامی دائم می کوشد موضوع واضح ارسال کمک های خود به سوریه را وارونه جلوه داده و این نوع کمک ها را به کمک های بشردوستانه تقلیل دهد، اما کمک های بشردوستانه به چه کسی یا چه کسانی؟ آیا جمهوری اسلامی که نظامی ضد انسانی است برای مردم سوریه دل می سوزاند یا از پیگیری مسائل آن کشور تنها به منافع خود می اندیشد؟ اگر جمهوری اسلامی نظامی قائل به ارزش انسان و انسانیت است، چرا بارقه و نشانه ای از آن در حمایت از مردم ایران دیده نمی شود؟ نظام ایران اگر برای جان، مال، آبرو و اعتباری ایرانی ارزشی قائل نیست، به طریقه اولی برای مردم سوریه هم ارزشی نباید و نمی تواند قائل باشد.

ظاهرا توجه به حوادث آخرالزمان، آنقدر در میان دولتمردان ایران زیاد شده که آنها فارغ از همه تنگناها به خواسته های بین المللی بیشتر از گذشته بی اعتنایی می کنند. اما دنیا هم بیش از گذشته به دیدگاه های مشترک درباره این نظام غیر انسانی رسیده است. امید آن می رود این اشتراک ها به سقوط هر چه زودتر جمهوری اسلامی و نجات منطقه و در درجه اول ایرانیان از این رژیم کمک کند. بی شک پس از فروکش کردن همه این گرد و غبارها و دمیدن خورشید دموکراسی در ایران، دادگاه های آینده که به اتهامات سران جمهوری اسلامی ایران رسیدگی خواهند کرد، اتهام جنایت علیه بشریت را با توجه به مورد سوریه از یاد نخواهند برد و به این نکته توجه خواهند داشت که سران این نظام چگونه بر بنیاد تفکرات خود، انسان ها را به کشتن دادند و به این کار رنگی از باور و دین دادند.


www.bbehbudi.com

contact@bbehbudi.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016