سه شنبه 2 آبان 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سير تکاملی احمدی‌نژاد از "الف نون" تا رئيس‌ جمهور دلاور، ف. م. سخن

پيش بينی می شود که در اين روند تبديل و تحول، گروهی از اپوزيسيون، که تابع هيچ اصل مشخص سياسی وعقيدتی و فلسفی نيستند، رئيس جمهور سابقا نامحبوب را روی دوش بنشانند و او را تبديل به رئيس جمهور محبوب نمايند چنان که در اين سی سال گذشته، چنين تبديل و تحولی را بارها ديده ايم

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ويژه خبرنامه گويا

شايد اين مقاله کمی زودتر از موعد نوشته می شود و با نگاهی پيش‌بينانه و ايضاً پيش‌گيرانه به آينده می نگرد ولی حوادث و رويدادهای چند سال گذشته چنان ذهن را ورزيده کرده که می توان به راحتی از روی نشانه ها، آخرْعاقبتِ آن چه رخ خواهد داد را پيش بينی کرد.

بعيد نيست چند ماه ديگر، احمدی نژاد را در کسوت يک اصلاح طلب و حتی يک تحول‌خواه در حالی که تنها رسانه اش يک وب سايت فيلتر شده است در حال صدور اعلاميه و اطلاعيه عليه حکومت اسلامی و روسای قوه ی قضائيه و مقننه ببينيم که چندی بعد دامنه ی کارَش به انتقاد از رهبری خواهد کشيد. تا اين جای کار هيچ ايرادی نيست و اين حق هر دولتمردی ست که از موافق سيستم حکومتی به مخالف آن تبديل شود گيرم گاه اين تبديل در زمانی طولانی صورت پذيرد و گاه در زمانی کوتاه؛ گاه به خاطر پی بردن به حقايق و گشوده شدن چشم در مقابل فجايع صورت پذيرد و گاه به خاطر از دست دادن قدرت و موقعيت.

اما پيش بينی می شود که در اين روند تبديل و تحول، گروهی از اپوزيسيون، که تابع هيچ اصل مشخص سياسی وعقيدتی و فلسفی نيستند، رئيس جمهور سابقا نامحبوب را روی دوش بنشانند و او را تبديل به رئيس جمهور محبوب نمايند چنان که در اين سی سال گذشته، چنين تبديل و تحولی را بارها ديده ايم. به عبارتی همراه با تکامل پروسه ی ضديت احمدی نژاد با صاحبان قدرت واقعی در حکومت اسلامی، احتمالا شاهد تکامل صفات او از "الف نون" به رئيس جمهور دلاور خواهيم بود. بارقه های اين تحول را گه‌گاه در اين سو و آن سو مشاهده می کنيم. نويسنده ای که نه تنها افکار و عقايد احمدی نژاد بل‌که ريخت و قيافه و حتی جوراب و کفش او سوژه نوشته هايش بود می نويسد "اگر می شه از اشتباه افرادی که جنايت هم کردند گذشت، چرا نمی شه از اشتباه احمدی نژاد اگر واقعا تصميم بگيره در کنار مردم باشه و مقابل ديکتاتوری بايسته نمی شه گذشت؟ من تا اين لحظه معتقدم احمدی نژاد اشتباه کرده، خيانت کرده، جنايت کرده، از مرتضوی حمايت کرده، دليلی اصلی سرکوب ها بوده و هزار چيز ديگه، ولی اگر خودش ثابت کنه در عمل که حتی بخاطر منافع شخصی خودش حاضره کنار مردم باشه و عليه استبداد بجنگه، ما هم بايد ازش حمايت کنيم...".

به نظر می رسد با بالا گرفتن دعوای احمدی نژاد با رئيس قوه ی قضائيه و اصرار احمدی نژاد برای بازديد از زندان اوين، و بعدها، واکنش های تند صاحبان قدرت واقعی در حکومت اسلامی نسبت به رئيس جمهور، کم کم از مرحله دشمنی با احمدی نژاد به مرحله ی مخالفت، و بعد موافقت، و بعد حمايت از او برسيم چنان که در مورد اصلاح طلبان حکومتی چنين پروسه ای را طی کرده ايم و هيچ اتفاق خاصی هم نيفتاده است.

سخن اينجاست که در حکومت استبدادی، هر يک ما از شدت ناچاری به مرحله ای می رسيم که برای غرق نشدن و بيرون آمدن از باتلاقی که در آن گرفتاريم به هر خس و خاشاکی دست می اندازيم و اصول انسانی و سياسی را در پای امکانات و احتمالات لحظه قربانی می کنيم. اميدواريم اين نوشته فتح بابی باشد برای بحث بر سر اهميت اصول و پايداری اخلاقی و انسانی در مقابل نابودکنندگان اخلاق و انسانيت.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016