سه شنبه 9 آبان 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مقام های ایرانی "مذاکره" پنهانی می‎کنند یا "دیدار" مخفیانه؟ محمد قوام

بی بی سی ـ علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه اسبق و مشاور فعلی رهبر ایران در امور بین المللی، مذاکره با آمریکایی را تکذیب کرده است. در ماه های اخیر شایعات گسترده‎ای درباره مذاکره مخفیانه ایران و آمریکا بالا گرفته که گاهی از سوی ایران و گاهی از سوی آمریکا تکذیب شده است.

تکذیب این تماس ها ضرورتا به معنای انجام نشدن آن نیست و می تواند بخشی از تفاهم دو طرف باشد. به بیان دیگر این گونه تماس ها اساسا با این توافق آغاز می شود که تا رسیدن به مرحله یا مراحل بعدی و تصمیم های تازه، محرمانه باقی بمانند.

اما آیا آنچه که در رسانه ها "مذاکره" ایران و آمریکا خوانده می شود، حتی در صورت انجام واقعا "مذاکره" است؟

تماس رسمی مقام های دو کشور به طور معمول در چند سطح و شکل برگزار می شود که "مذاکره" جدی ترین و مهم ترین صورت آن است.

هرچند محتوی مذاکره ممکن است که محرمانه باقی بماند اما معمولا اساس برگزاری آن برخلاف انجام "دیدار" نمایندگان دو کشور، مخفی نمی ماند و دولت ها عمدتا ناگزیرند پیش از آنکه کار به افشاگری و رسوایی احتمالی روبه رو شود، آن را علنی کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در بیش از سه دهه اخیر علیرغم قطع روابط سیاسی ایران و آمریکا، دو طرف تماس هایی رسمی با یکدیگر داشته اند که در موارد معدودی می توان به این تماس ها "مذاکره" نام داد.

مذاکره بر اساس تعریف، فرآیندی است که شرکت کنندگان در آن با تصمیم قبلی سعی می‌کنند به راه‌حلی برسند که حداکثری از میزان رضایت را با صرف حداقلی از هزینه به دست بیاورند.

به عبارت دیگر طرف های مذاکره، وارد تماسی می شوند که طی آن فرض بر این است که آمادگی دارند در برابر واگذاری امتیاز به طرف مقابل، امتیاز مهمتر یا متقابلی برای خود کسب کنند.

مذاکره کنندگان معمولا برای رسیدن به تفاهمات ابتدایی، جلسات دیدار و گفت و گویی برگزار می‎کنند که رسیدن به این توافقات میزان موفقیت "مذاکره" را تعیین و در مراحل جدی تری تضمین می کند.

کشورها وارد مذاکراتی نمی شوند که شکست آن از قبل، قابل پیش بینی است یا دست کم ضریب موفقیت آن بسیار اندک است.

به طور مثال، دولت محمد خاتمی حدود ۹ سال قبل، پس از یک رشته نامه نگاری با سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان وارد مذاکراتی شد که به توافق اتمی در کاخ سعدآباد تهران انجامید.

طی این مذاکره ایران توافق کرد که در برابر تلاش اروپایی هایی برای حل و فصل پرونده اتمی ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی و جلوگیری از طرح آن در شورای امنیت سازمان ملل، بخشی از برنامه غنی سازی اورانیوم خود را داوطلبانه تعلیق کند.

طی ۹ سال بعد مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی به گروه پنج به علاوه یک گسترش پیدا کرد اما حصول توافق در این مذاکرات آرام آرام دشوارتر شد به شکلی سرانجام این مذاکرات به شکست انجامید.

"تماس ها" و نه مذاکرات بعدی ایران و گروه پنج بعلاوه یک، بیشتر برای اطلاع طرفین از دیدگاه‎های یکدیگر برگزار شد و از پیش مشخص بود که دو طرف تصمیمی برای رسیدن توافقی که تحول محسوب شود، نداشته اند.

آخرین تماس کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در استانبول ترکیه عملا "دیدار و گفت و گوی" دو طرف با یکدیگر با هدف برقرار "باقی نگه داشتن" ارتباطات بود. دیدار کوتاه دو طرف با ضیافت شام در کنسولگری ایران در استانبول ترکیه پایان یافت.

از ابتدا دو طرف اساسا نتیجه مشخصی غیر از حفظ تماس ها برای "دیدار" خود پیش بینی نکرده بود. برخلاف اینکه این دیدار عملا بی حاصل پایان یافت، نمی توان صفت "شکست خورده" را برای آن به کار برد به دلیل اینکه از ابتدا نتیجه خاصی از آن انتظار نمی رفت.

با این توصیفات، نمی توان فرض کرد که ایران و آمریکا در شرایطی که تماس دو کشور در حداقلی ترین شکل خود قرار دارد و اساسا دیدار و گفت و گویی در میان دو طرف شکل نگرفته دست به کار "مذاکره" ای شده باشند که رسیدن به توافق در آن نیازمند مقدمه چینی فراوان داخلی برای هر دو کشور است.

هرچند تماس ها میان ایران و آمریکا طی سی و چهار سال اخیر، دست کم از طریق سفارت سوئیس در تهران و سفارت پاکستان در آمریکا بر قرار بوده و دیپلمات هایی از دو کشور به طور رودر رو ملاقات هایی با یکدیگر داشته اند اما در معدود مواردی می توان صفت مذاکره را برای این گونه تماس‌ها به کار برد.

آخرین باری که ایران و آمریکا به طور دوجانبه با یکدیگر مذاکره کردند بر سر مسائل عراق و به میزبانی این کشور در بغداد بود که سفرای ایران و آمریکا سرپرستی آن را بر عهده داشتند.

هدف ایران و آمریکا از این مذاکرات ترغیب ایران به استفاده از نفوذش در میان گروه‎های عراقی به منظور کاهش درگیری ها در عراق و کاستن از تلفات نیروهای نظامی آمریکا بود.

در برابر، خواسته ایران از آمریکا، خروج زودتر نیروهای نظامی اش از عراق و همچنین تعیین تکلیف ارودگاه اعضای سازمان مجاهدین خلق در عراق و آزادی شماری از ماموران ایرانی بازداشت شده توسط نیروهای آمریکایی بود.

این سلسله مذاکرات در دوره ریاست جمهوری جورج بوش انجام شد و هرچند زودتر از موعد پیش بینی شده پایان گرفت اما دو طرف به میزانی از خواسته های خود در آن رسیدند و امتیازی از طرف مقابل گرفتند.

محتمل است که فرستادگان حکومت ایران با نمایندگانی از دولت آمریکا در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما هم دیدارهایی انجام داده باشند اما با توجه به روابط فعلی ایران و آمریکا و اجماع جهانی بی‎سابقه ای که ایالات متحده علیه ایران و برنامه اتمی اش استوار کرده، بسیار بعید است که دو طرف در این دوره حتی به توافقات ابتدایی برای انجام "مذاکره" رسیده باشند.

به این ترتیب ممکن است در سال های اخیر دیدارهایی معمول میان فرستادگان نه چندان بلندپایه دو طرف انجام شده باشد اما چنین دیدارهای احتمالی حتی در صورت تکرار به هیچ وجه به معنای "مذاکره" نمی تواند باشد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016