گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
16 آبان» تاکسی زرد رنگ پژو ۴۰۵ و ترور پاسدار فریدون عباسی، ايرج مصداقی10 آبان» آیا مجاهدین و دشمنانشان فرهنگی مشابه دارند؟ ايرج مصداقی 4 آبان» چه کسانی مستشاران آمریکایی در ایران را ترور کردند؟ (بخش دوم)، ايرج مصداقی 4 آبان» چه کسانی مستشاران آمریکایی در ایران را ترور کردند؟ ايرج مصداقی 6 مهر» آیا محمدی گیلانی حکم اعدام فرزندانش را داد؟ ايرج مصداقی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مازیار بهاری و "اعترافات اجباری"، ايرج مصداقیقصد من از نگارش این مقاله پرداختن به فیلم ارزشمند «اعترافات اجباری» نیست که خوشبختانه پیشتر به اندازهی کافی توجهات را به خود جلب کرده است. هدف من از نگارش این مقاله انگشت گذاشتن روی ارزشهایی است که بهاری نیز در یک برهه از زندگیاش از آنها غافل میشود و به همین دلیل به ابزاری تبدیل میشود که چرخ ماشین اعترافگیری رژیم را روغنکاری میکندمازیار بهاری و «اعترافات اجباری» مازیار بهاری یکی از قربانیان «اعترافات اجباری» در ایران است. او نه اولین قربانی بوده و نه آخرین آن خواهد بود. بیش از سه دهه است که دستگاه اعترافگیری رژیم قربانی میگیرد و تا روزی هم که در قدرت باشد همچنان بدون وقفه به کار خود ادامه خواهد داد. فیلم تکاندهندهی «اعترافات اجباری» هرچند به قربانیان اصلی پروژهی «اعترافگیری» و عمق فاجعهای که سه دهه با تار و پود جامعهی ایران عجین شده نمیپردازد اما همین که این موضوع را به سطح جامعه میکشاند شایسته قدردانی است. این فیلم تجربهی چهار شخصیت ایرانی را مورد بررسی قرار میدهد که تحت شکنجه و فشار قرار گرفتند تا به آنچه نکرده بودند اعتراف کنند. مازیار بهاری در این فیلم نگاهی انداخته بر تاثیر «اعترافات اجباری» بر این افراد، خانواده هایشان، و همینطور جامعه ایران. فرهاد بهبهانی یکی از قربانیان سالهای پایانی دههی ۶۰ اولین کسی بود که تابوشکنی کرد و در این باره صحبت کرد. بهبهانی یکی از دو نویسندهی کتاب «دو خاطره از زندان» است که گاه با نام «در میهمانی حاج آقا» نیز شناخته میشود. وی در سال ۱۳۶۸ به دلیل نوشتن نامهای خطاب به اکبر هاشمی رفسنجانی (که به نامه ۹۰ امضا مشهور شد) به اشارهی او دستگیر و به زندان افتاد. کتاب فوقالذکر شرح بازجوییها و چگونگی شکستن وی در زندان و تأثیرات آن روی او و خانوادهاش پس از آزادی از زندان و رنجی که از این راه متحمل شد است. متأسفانه جامعه روشنفکری ایران آن گونه که باید و شاید به این اثر و فریاد «دادخواهی» بهبهانی و قربانیانی که او میتواند نمایندگی آنها را به عهده داشته باشد نپرداخت و به سادگی از کنار آن گذشت و این صدا در هیاهوی «اصلاحات» گم شد. امید آن که با پخش فیلم «اعترافات اجباری» ساختهی مازیار بهاری یک بار دیگر موضوع اعترافات اجباری و رنجی که قربانیان آن در بقیهی عمرشان متحمل میشوند در جامعه مطرح شده و آگاهی عمومی نسبت به آن باعث ریشه کن شدن این معضل بزرگ در سالهای آتی شود. قصد من از نگارش این مقاله پرداختن به فیلم ارزشمند «اعترافات اجباری» نیست که خوشبختانه پیشتر به اندازهی کافی توجهات را به خود جلب کرده است. هدف من از نگارش این مقاله انگشت گذاشتن روی ارزشهایی است که بهاری نیز در یک برهه از زندگیاش از آنها غافل میشود و به همین دلیل به ابزاری تبدیل میشود که چرخ ماشین اعترافگیری رژیم را روغنکاری میکند. متأسفانه مازیار بهاری در دورهی مذکور با برخورداری از «اختیار» و حق «انتخاب» و به میل و ارادهی خود در پروژهی «اعترافگیری» رژیم شرکت کرد. البته آن روز که وی تن به انجام چنین کار زشتی میداد هنوز مزه «اعتراف گیری» را نچشیده بود و فکر هم نمیکرد این «شتر» روزی در خانهی او بنشیند و خود وی قربانی این سیاست غیرانسانی شده و مجبور شود در مقابل دوربین آنچه را که نمیپسندد بر زبان آورد. *** یکی از شیوههای دستگاه اطلاعاتی در سالهای اخیر گفتگوی قربانیان با رسانههای رژیم آن هم پس از آزادی ظاهری از زندان و رهایی از شر بازجویی و شکنجه است. این شیوه با گفتگوی فرج سرکوهی با خبرنگاران در فرودگاه مهرآباد باب شد و سپس به مصاحبهی سیامک پورزند در همان محل ختم شد. شیوهی فوق با گفتگوی رامین جهانبگلو پس از آزادی از زندان با خبرگزاری ایسنا به سطح جدیدی ارتقا یافت. وی که در اردیبهشت ۸۵ در فرودگاه مهرآباد هنگام عزیمت به بروکسل دستگیر شده و مدت چهار ماه در زندان بود پس از آزادی از زندان در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۸۵ آنچه را که محسنی اژهای و دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم وعده داده بودند در گفتگو با این خبرگزاری «آزادانه» بر زبان راند. سید امیرحسین مهدوی عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی سقف جدیدی از این گونه «اعترافات» را زد. او پس از مشاهدهی مأمورانی که برای دستگیری وی به منزلش رجوع کرده بودند قول داد آنچه را که آنها میخواهند در یک گفتگوی رسانهای مطرح کند و به این ترتیب پایش به زندان و بازجویی باز نشد. *** فیلم «اعترافات اجباری» اولین فیلم تهیه شده از سوی مازیار بهاری نیست. او اولین فیلم خود را در سال ۱۹۹۱ جلوی دوربین برد و از آن پس فیلمهای متعددی را در کارنامهی هنری خود دارد. بهاری همچنین سازندهی مستند «فرقهی دمدمیمزاج» در مورد مجاهدین است که به طور حیرتآوری در آن هیچیک از معیارهای بیطرفی و یا کار حرفهای رعایت نشده و چنانچه قرار بود برنامهی ۲۰:۳۰ شبکهی دوم سیمای جمهوری اسلامی و یا «باشگاه خبرنگاران» و سایت «گرداب» مستندی در مورد این سازمان تهیه کنند تفاوت چندانی با آنچه بهاری تولید کرده نداشت. یکی از محورهای این فیلم «اعتراف» خانوادهی صفاری علیه فرزندشان بهزاد است. باری در فیلم مستند «فرقه دمدمی مزاج» Cult of the Chameleon که در ۱۷ اکتبر ۲۰۰۷ از تلویزیون الجزیره پخش شد یکی دیگر از تکنیکهای «اعترافات اجباری» به کار گرفته شد تا دکتر محمد صفاری و همسرش رضوان صفاری به عنوان قربانی مقابل دوربین قرار گیرند. این که چگونه مازیار بهاری به این سوژهی مورد علاقهی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم در اصفهان دسترسی پیدا کرده و به گفتگو با آنها پرداخته سؤالی است که پاسخ آن را به عهدهی مازیاری بهاری و افراد درگیر در تهیهی فیلم مستند مزبور میگذارم. اما میدانم پس از تهیه این فیلم او مدتی به عنوان «مستندساز نامدار و تحسینشده ایرانی» اجازه یافت در بعضی از شهرهای ایران کارگاه آموزشی داشته باشد. برای من که شناخت نسبتاً خوبی از دستگاه امنیتی رژیم و شیوهی کار آن دارم پاسخ سؤال فوق مشخص است. تردیدی نیست که خانوادهی ترسخوردهی صفاری در اصفهان به سادگی حاضر به نشستن در مقابل دوربین یک رسانهی خارجی نمیشوند و تا تضمینهای لازم را کسب نکنند و تا ضرب و زور وزارت اطلاعات و بازجویان آن و تهدیدهای مرسوم بالای سرشان نباشد و تا هماهنگیهای لازمه انجام نشده باشد تن به انجام آن نمیدهند. به ویژه که سوژه فرزندشان است و قرار است والدین دردمند و زجر کشیده علیه فرزندشان و اعمال زشت او «اعتراف» کنند. همهی ما میدانیم که در همهی فرهنگها و به ویژه فرهنگ ایرانی اعتراف فرزند علیه والدین و برعکس تا کجا دردناک و مذموم است. مهم هم نیست که حق با کدام طرف ماجراست؛ فرزند یا والدین؟ شیوهی به کار برده شده از سوی رژیم در ارتباط با خانوادهی صفاری مسبوق به سابقه است و در دههی ۶۰ نیز بارها به ویژه در رابطه با چهرههای معروف سیاسی اجرا شد. اتفاقاً حسین رجوی و راضیه جلالیان پدر و مادر مسعود رجوی از جمله قربانیان همین سیاست بودند و مدتها سوژهی رسانههای رژیم. این که چرا دستگاه اطلاعاتی و امنیتی بهزاد صفاری و والدیناش را انتخاب کرد برمیگردد به وضعیت امروز بهزاد صفاری و سوابق کاری او. بهزاد صفاری در زمان یاد شده از سوی مجاهدین به عنوان مشاور حقوقی «ساکنان اشرف» معرفی میشد و به مصاحبههای مطبوعاتی و رادیو و تلویزیونی با رسانههای خارجی میپرداخت. وی همچنین سالها یکی از نمایندههای شورای ملی مقاومت و مجاهدین در سازمانهای بینالمللی بود و در اجلاسهای کمیسیون حقوق بشر، سو کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد و پارلمان اروپا شرکت میکرد و از این بابت چهرهای شناخته شده بود. لازم به ذکر است که شخصاً نوع برخورد غیرمنطقی مجاهدین با خانوادههای اعضای این گروه را نمیپسندم و به اندازهی کافی نسبت به آن اشراف و نقد دارم اما این دلیلی نمیشود که مسئولیت بخشی از پروژهی رژیم را به عهده بگیرم و بر زخم عمیق خانوادهها نمک بپاشم. توجه شما را به این نکته جلب میکنم که «پرس تی وی» «سیمای» خارج از کشوری جمهوری اسلامی تنها به خاطر پخش یک مصاحبهی ۱۰ ثانیهای از مازیار بهاری با شکایت وی به پرداخت ۱۰۰ هزار پوند محکوم شده است. پرس تی وی در مورد شکایت مازیار بهاری مدعی است: به گوشههایی از فیلم مستند «فرقهی دمدمیمزاج» توجه کنید: در دقایق یاد شده گفتار زیر آمده است: مازیار بهاری سپس به داستان زندگی دکتر محمد و رضوان صفاری پدر و مادر بهزاد صفاری یکی از اعضای مجاهدین که به خاطر ارسال پول برای فرزندشان قربانی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم شده و تحت فشار قرار گرفتهاند میپردازد. «فرزند رضوان و محمد صفاری ۱۶سال پیش به فرقهی مجاهدین پیوست. او هرگز به ما زنگ نزد و در این مدت هیچ تلاشی برای تماس با ما نکرد. پانزده سال هیچ تماسی نداشت. فکر میکردیم خدای نکرده در یکی از عملیاتها کشته شده باشد. او گفت میخواهد از مجاهدین جدا شود و نیاز به پول برای استخدام وکیل دارد. من خیلی خوشحال بودم که میتوانم پول برایش بفرستم. من خدا را شکر کردم که او بالاخره نزد ما و به خانه بازمیگردد. شاد شدیم. گفتیم خدایا شکرت. خدایا صد هزار مرتبه شکرت. من به سختی کار کردم تا فرزندانم را بزرگ کنم. من تا نیمه شب کار میکردم تا هزینههای او و برادران و خواهرانش را تامین کنم. دکتر صفاری و همسرش که در فیلم مستند مازیار بهاری به «اعتراف» واداشته میشوند به نیت کمک به خروج فرزندشان بهزاد از عراق مبلغ ۶۰ میلیون تومان به حساب دخترشان در کانادا واریز میکنند تا از طریق وی به دست فرزندشان برسد. دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم متوجهی تماسها و ارسال پول میشود و رد آن را تا نروژ و انگلستان نیز دنبال میکند و متعاقب این قضیه، خانوادهی صفاری را تحت فشار قرار داده و آنها را به مصاحبهی تلویزیونی و مطبوعاتی با رسانههای رژیم و شکایت به مراجع بینالمللی وادار میکنند. شکایتی که دستگاه اطلاعاتی بهتر از هر کسی به ناکارآمد بودن آن واقف است اما این بهایی است که خانوادهی صفاری بایستی بپردازند تا از شر دستگاه امنیتی و قضایی رژیم راحت شوند. به گزارش ایرنا از اعترافات دکتر صفاری در تاریخ نهم فوریه ۲۰۰۸ توجه کنید: محمد صفاری پدر"بهزاد صفاری" از اعضای ارشد سازمان منافقین در قرارگاه اشرف روز پنجشنبه در گفتوگو با خبرنگار ایرنا افزود: سال گذشته فرزندم در تماس با ما اعلام كرد كه قصد جدا شدن از سازمان منافقین را دارد و برای گرفتن وكیل نیازمند مبلغ زیادی پول است. تردیدی نیست که در شرایط عادی خانوادهی رنجکشیده به خبرگزاری دولتی و شبکهی تلویزیونی الجزیره و ... رجوع نمیکند. چنانچه سرکوهی و جهانبگلو و پورزند و ... نیز به میل خود با رسانهها به گفتگو نپرداختند. بایستی توجه داشت که تاریخ انتشار گفتگوی مازیار بهاری با خانوادهی تحت فشار صفاری سه ماه قبل از انتشار خبر آن توسط خبرگزاری دولتی ایرناست. یعنی ابتدا از طریق فیلم مستند «فرقهی دمدمی مزاج» بهرهبرداریهای لازم در خارج از کشور صورت گرفته و سپس در رسانههای داخلی مطرح شده است. مازیار بهاری متأسفانه در این پروژه آگاهانه یا ناآگاهانه به همکاری با دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم پرداخته و صحنههای اعترافگیری از خانوادهی صفاری را به تصویر میکشد تا در یک رسانهی معتبر بینالمللی نشان داده شود. به این ترتیب دستگاه اطلاعاتی رژیم که به اندازه کافی بی اعتبار است خود مستقیماً درگیر موضوع نمیشود. درست مانند آن چه از زبان سیامک پورزند در تأیید قوه قضایی و روند محاکمه و ... گفته شد: و اتفاقاً مازیار بهاری به خوبی واقعیت امر را در فیلم «اعترافات اجباری» به تصویر کشیده است. واقعیت را میتوانید در این فایل هم جستجو کنید تا متوجه شوید این گونه اعترافات چگونه اخذ میشوند: درست مانند «اعترافات اجباری» که از زبان دکتر نوشین عبادی خواهر شیرین عبادی علیه او تهیه و ضبط شده و همچنان در نوبت پخش مانده است. معلوم نیست در چه زمانی بخواهند از «اعترافات» مزبور علیه شیرین عبادی استفاده کنند. تردیدی نیست بیش از شیرین عبادی، خواهر او که دندانپزشکی غیرسیاسی است از اعترافات مزبور آسیب دیده و میبیند. چنانچه جواد توسلیان همسر وی نیز به خاطر اعترافات اجباری به سختی آسیب دید. برای من چگونگی رابطهی بهزاد صفاری و خانوادهاش چندان مهم نیست. حتی فریب خانواده برای دریافت پول نیز در درجهی دوم اهمیت قرار دارد. آنچه برای من مهم و غیرقابل پذیرش است اجبار والدین به اعتراف علیه فرزند است. میدانم در یک شرایط عادی و در یک نظام آزاد هیچ پدر و مادری حاضر نمیشود حتی علیه فرزند خطاکارشان به مصاحبهی رادیو تلویزیونی و مطبوعاتی و ... دست بزنند. هیچ پدر و مادری مشکلات خانوادگیشان را در رسانههای خارجی مطرح نمیکنند. چرا که از این راه سودی نمیبرند و تنها انگشتنمای اجتماع میشوند. از این بابت است که اقدام مازبار بهاری را مذموم و محکوم میدانم. و یک بار دیگر میپرسم آیا وقتی به مجاهدین میرسد انجام هر عملی از پیش توجیه شده است؟ آیا به راستی در عمل به آنچه که میگوییم و تبلیغ میکنیم باور داریم؟ به نظرم مازیار بهاری حداقل یک عذرخواهی به خانوادهی صفاری بدهکار است.
www.irajmesdaghi.com ـــــــــــــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|