چهارشنبه 22 آذر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

دفاع از زندانيان سياسی - عقيدتی ، مهم ترين وظيفه اپوزيسيون خارج، بهروز ستوده

در ماجرای شکنجه و قتل ستار بهشتی و هم در جريان اعتصاب غذای نسرين ستوده ، رژيم خودکامه و خون ريز جمهوری اسلامی شاهد دو رسوائی بزرگ و دو شکست بزرگ در سطح جهانی گرديد . در هردو مورد اتحاد و اتفاقی نانوشته و غير رسمی ، تمامی آزاديخواهان ايران در داخل و خارج از کشور و تمامی رسانه ها و شبکه های جهانی خبررسانی و ابزارهای ارتباط جمعی ، عليه جنايات ديکتاتوری خونريز حاکم برايران بحرکت در آمدند و افکار عمومی جهان و وجدانهای بيدار را متوجه وضعيت خطير زندانيان سياسی ايران نمودند. وسعت کارزار دفاع از نسرين ستوده و اعتراض نسبت به شکنجه و قتل ستار بهشتی در سطح جهانی تا به آنجا رسيد که حتی پارلمان اروپا و پاره از مقامهای رسمی دولت های اروپائی و امريکائی نيز به کارزار دفاع از زندانيان سياسی ايران بطور اعم و مسئله نسرين ستوده و ستار بهشتی بطور اخص پيوستند ، و در چنين شرايطی بود که رژيم تبهکار و خودکامه اسلامی نگزير به عقب نشينی شد ، به شکنجه و قتل ستار بهشتی اعتراف نمود و حکم ممنوع خروجی دختر ۱۲ ساله نسرين ستوده را برای خاتمه اعتصاب غذای نسرين ستوده لغو نمود .



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


کارزار جهانی دفاع از نسرين ستوده و اعتراض نسبت به شکنجه و قتل ستار بهشتی ، از يکسو قدرت اتحاد نيروهای پراکنده آزايخواه ايرانی را نشان داد که هرگاه نهادها و شخصيت ها و گروهها بطور متحد و سرتاسری ، با برنامه و هدف مشخص و با کليه ابزاها و امکانات خود بحرکت درآيند چه نيروی عظيمی را تشکيل ميدهند و از سوی ديگر اين دو واقعه ، خدشه پذير بودن قدر قدرتی رژيمی سفاک را در معرض نمايش قرار داد که از بدو تولد ناميمونش تلاش نموده و مينمايد که در اذهان مخالفان و نيروهای آزايخواه ايرانی چنين القاء نمايد که گويا اپوزيسيون در ضعف و ناتوانی کامل و جمهوری اسلامی درقدرت مطلق است وهيچ نيروی مخالفی ، يارای مقابله با اين رژيم را ندارد و بدينسان رژيم خودکامه تا ميتواند جّو سرکوب و خفقان را با بذر یأس و نااميدی در ميان ايرانيان و بويژه نسل جوان کشور پراکنده ميسازد .

چنين بنظر ميرسد که اطاق فکر شگنجه گران و آدمکشان حاکم بر ايران برای جبران رسوائی و شکست خود در دو واقعه شکنجه و قتل ستار بهشتی و اعتصاب غذای نسرين ستوده و برای زهر چشم گرفتن از مردم ايران و نيروهای آزايخواه ، در روزهای اخير به اين نتيجه رسيده است که دوباره و بگونه ای قدرت شيطانی و شکنجه گر خود را به رخ مردم بکشد تا مبادا مخالفان رژيم فراموش کنند که رژيم سفاک هنوزبا قدرت و بيرحمی تمام و با توسل به همان شيوه های کثيف سابق با آزاديخواهان مقابله می نمايد .

ديروز عباس جعفری دولت آبادی ، دادستان دادگاههای انقلاب و عمومی ، در مصاحبه ای از دستگيری ۲۸ نفر که گويا با "شبکه های ماهواره ای ضد انقلابی " در ارتباط بوده اند خبر داد ، ولی سايت «باشگاه خبرنگاران» که زير نظر راديو و تلويزيون جمهوری اسلامی اداره ميشود به نقل از يک مقام امنيتی رژيم نوشت که طی روزهای اخير دستکم ۳۰ نفر به اتهام فعاليت در «استوديوهای زير زمينی» و همکاری با شبکه های ماهواره ای "ضدانقلابی" بازداشت شده اند . اين سايت همچنين نوشته است : "افراد بازداشتی از عوامل همراهی کننده با شبکه‌های ماهواره‌ای بيگانه، ضدانقلاب، شبکه‌های مارک‌دار وابسته به سرويس‌های جاسوسی دشمنان ملت ايران و متصل به فرقه ضاله جهانی بهائيت ميباشند که با دريافت وجوه کلان از مجاری و روش‌های موسوم به پولشويی و با اغفال تعدادی از افراد ساده‌لوح، به تامين برنامه‌ برای شبکه‌های ضدانقلاب، مبتذل و ضداسلامی می‌پرداختند"

خبر فوق حکايت از اين دارد که مار زخم خورده ی جمهوری اسلامی که در هفته های اخير بخاطر نقض سيستماتيک حقوق بشر در ايران و رفتار وحشيانه اش با زندانيان سياسی اين کشور ، بشدت زير فشار افکار عمومی جهانی قرار گرفته است اينک دوباره شمشير را از رو بسته و ميخواهد در چشم مردم ايران و جهان خاک پاشيده و به معترضان و مخالفان رژيم سرکوبگر اسلامی بگويد که : در جمهوری اسلامی ، در همچنان بر روی همان پاشنه ميچرخد که ۳۴ سال چرخيده است ، يعنی دستگيری دگرانديشان و آزاد انديشان ايرانی و واردساختن اتهامات ناروا و قلابی از قبيل جاسوسی و ضد انقلاب و ضد اسلام و غيره و غيره و زندان و شکنجه و اعدام آزاديخواهان همچنان به قوت خود باقی است . يعنی در ولايت اسلام ناب خامنه ای ، شهروند ايرانی همچنان بايد از ابتدائی ترين حقوق انسانی محروم باشد و هرگونه انتقاد و اعتراضی نيز بايد در نطفه خفه شود تا جانيان و دزدان حاکم چند صباحی ديگر به حکومت ننگين خود در ايران ادامه دهند .

بدون هيچ ترديدی ۳۰ نفری که دستگاههای امنيتی رژيم خبر دستگيری آنان را ميدهد هم اکنون در زير شکنجه های وحشيانه قرار دارند تا به آنچه که نبوده اند و آنچه که نکرده اند اعتراف نمايند . برای دفاع از جان اين افراد به کارزار جهانی ديگری نياز است و نخستين گام را مانند مورد نسرين ستوده و ستار بهشتی ، ميبايستی خانواده های اين دستگير شدگان بردارند و دستگيری عزيزان خود را پيگيری نموده و از افکار عمومی مردم ايران و جهان برای نجات جان عزيزان خود تقاضای کمک و مساعدت نمايند . خانواده های دستگير شدگان به عنوان گام نخست ميبايستی رسانه های داخل و خار ج از کشور را در جريان کار و زندگی و نحوه دستگيری و اتهامات وارده به عزيزان خود قرار دهند . البته ميدانيم که يکی از شگردهای کثيف نيروهای امنيتی و دستگاه قضائی جمهوری اسلامی در طول ۳۴ سال گذشته و در مواجهه با خانواده های زندانيان سياسی - عقيدتی ايران اين بوده است که خانواده و نزديکان شخص دستگير شده را با تهديد به سکوت وادار نمايند . شيوه و شگرد هميشگی آدم ربايان حکومت اسلامی اين بوده و هست که وقتی کسی را دستگير ميکنند ، با اعضای خانواده و نزديکان او بمثابه گروگان رفتار مينمايند ، بدين معنی که ساير اعضای خانواده و نزديکان شخص دستگير شده را تهديد مينمايند که اعمال و رفتار آنان ميتواند وضعيت شخص دستگير شده را وخيم تر سازد ، مأموران امنيتی رژيم به اعضای خانواده شخص دستگير شده تأکيد ميکنند که هرگونه افشاگری و مصاحبه با خبرگزاری ها و رسانه های خارج از کشور ميتواند وضعيت شخص دستگير شده را دشوارتر ساخته و ساير اعضای خانواده شخص زندانی را در معرض اتهام و دستگيری قرار دهد . در سالهای گذشته چه بسيار خانواده هائی که از ترس وخيم ترشدن و ضعيت عزيز زندانی شان و از ترس دستگير شدن ساير اعضای خانواده ، تسليم اين سياست کثيف شکنجه گران جمهوری اسلامی شده و زمانی که لازم بوده است سخن بگويند مُهر سکوت بر لب زده اند غافل از اينکه جنايت پيشه گان جمهوری اسلامی در سکوت خانواده ها است که ميتوانند بيشترين فشار و شکنجه را بر زندانی سياسی وارد سازند و سکوت خانواده زندانی نيز ميتواند بی تفاوتی جامعه و افکار عمومی را در دفاع از زندانی سياسی دربر داشته باشد . خانواده و نزديکان زندانيان سياسی بهتر است که نه فريب وعده های پوچ دستگاه امنيتی و شکنجه گر جمهوری اسلامی را بخورند و نه مرعوب تهديدهای آنان گردند . در مورد شکنجه و قتل ستار بهشتی و اعتصاب غذای نسرين ستوده اگر خانواده های آنان ، مرعوب تهديدهای دستگاه امنيتی حکومت خودکامه ميشدند و صدای دادخواهانه خود را بگوش جهانيان نميرساندند بدون ترديد موضوع شکنجه و قتل ستار بهشتی و اعتصاب غذای نسرين ستوده آنگونه که بايد و شايد بازتاب جهانی نميافت و جانيان حاکم برايران هرگز در برابر کارزار جهانی که به منظور دفاع از نسرين ستوده و اعتراض به شکنجه و قتل ستار بهشتی برپا شده بود تن به عقب نشينی نميدادند .

سخن آخر – مبرم ترين وظيفه اپوزيسيون جمهوری اسلامی در خارج از کشور زنده نگاهداشتن کارزار جهانی دفاع از زندانيان سياسی ايران است . در بستر اين کارزار جهانی است که نيروهای وسيعی با خواسته و درد مشترکی ميتوانند متحد شوند و رژيم خودکامه اسلامی را در مواردی به عقب نشينی وادار ساخته و شور و اميدی در دل مردم ستمديده ايران ايجاد نمايند . آزادی زندانيان سياسی و مبارزه برای لغو شکنجه و اعدام ، کارزاری است که هرکس و هر گروه و دسته ای با هر مرام و دين و مسلکی ميتوانند در آن شرکت نموده و آنرا تقويت نمايند. کارزار جهانی مبارزه برای آزادی زندانيان سياسی و لغو اعدام و شکنجه درايران ، جنبش فراگيری است که ميتواند مبارزات آزاديخواهانه مردم ايران را در داخل و خارج بيکديگر پيوند دهد .

۲۲ آذر ۱۳۹۱
۱۲دسامبر ۲۰۱۲


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016