شنبه 2 دی 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيشتر چاپخانه‌های کشور نيمه تعطيل هستند

• با نزديک شدن به پايان سال و در حالی که توقع افزايش فعاليت‌های صنعت چاپ وجود دارد، اين صنعت با بحرانی بسيار عميق و جدی روبرو است و بسياری از چاپخانه‌ تعطيل شده‌اند و بقيه در آستانه‌ی تعطيلی قرار دارند.


ايلنا: از چند سال پيش، خبر وجود بحران در حوزه‌ی صنعت چاپ توسط برخی از فعالين اين حوزه مطرح شد. از زمان مطرح شدن اين حرف‌ها، به تدريج مشکلات اين صنعت بيشتر شد تا ظرف يک سال اخير که بسياری از صنايع کشور با بحران‌های جدی مواجه شدند، اين صنعت بيش از پيش با مشکل دست به گريبان شود. آمار‌ها تنها در شهر تهران از تعطيلی بيش از ۱۰۰ چاپخانه در مدت يک سال اخير حکايت دارد. بسياری از چاپخانه‌ها، ماشين آلات چندين ميلياردی خود را زير قيمت فروخته‌اند و وارد مشاغل ديگری شده‌اند، مشاغلی عجيب و بی‌ربط به سابقه‌ی فعاليت‌های قبلی؛ به قول يکی از قديمی‌های اين صنف، «چاپخانه‌ها» به «چايخانه» تبديل شده‌اند!

بيشتر چاپخانه‌های کشور نيمه تعطيل هستند

علی اصغر شادمانی(مدير چاپخانه شاديران) معتقد است که صنعت چاپ نبايد با اين مشکلات روبرو شود و نياز به حمايت‌های بيشتری دارد، زيرا اين صنعت کاملآ فرهنگی محسوب می‌شود و حوزه‌ی فرهنگ کشور متاثر از چاپ است. او در مورد وضعيت کنونی چاپ کشور می‌گويد: امروز چاپخانه‌های ما شرايط خوبی ندارند و بيشتر آن‌ها حالت نيمه تعطيل دارند. قيمت ارز به شکل سرسام آوری افزايش يافته و شرايط بازار بسيار آشفته است، به همين دليل قيمت ملزومات چاپ هم افزايش چشمگيری در چند وقت اخير داشته است.

شادمانی، افزايش قيمت را اينگونه تشريح می‌کند: قيمت مرکب ايرانی و خارجی حدود ۳ برابر، الکل در حدود ۴ برابر، داروی آب ۲ برابر، لاستيک سيلندر ۲ برابر، لوازم الکترونيکی ماشين چاپ ۴ برابر و همچنين هزينه‌ی دستمزد تعميرکاران برق و مکانيک حدود ۳ برابر شده‌اند.

اين فعال حوزه‌ی چاپ می‌افزايد: به همين دليل و برخلاف ميل باطنی و صرفآ برای جلوگيری از تعطيلی چاپخانه، قيمت‌ها افزايش پيدا کردند. با اينحال اين قيمت‌ها زمانی از سوی اتحاديه تنظيم شده که قيمت ملزومات چاپ اين تغييرات گسترده را نداشته و عملآ با توجه به هزينه‌های انجام شده، اين قيمت‌ها هم برای ما سودی در پی ندارد. البته حجم سفارشات در حدی پائين آمده که ديگر سفارش چندانی هم به چاپخانه‌ها داده نمی‌شود.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


او اينگونه توضيح می‌دهد که: در چاپخانه‌ی ما که تا چندی پيش در چند شيفت کار انجام می‌شد، وضعيت به جايی رسيده که در ‌‌نهايت يکی دو سفارش در روز انجام می‌دهيم که اين هم برای مشتری‌های قديمی است. ما ۴ دستگاه چاپ بزرگ داريم و زمانی در همين چاپخانه ۲۵ کارگر مشغول کار بودند، اما امروز نزديک ۱۵ نفر در چاپخانه‌ی ما مشغول هستند و حتی برای پرداخت دستمزد اين کارگران هم مشکل داريم. کارگری که می‌توانست با اضافه کاری هزينه‌های زندگی خود را تامين کند، امروز‌‌ همان اضافه کاری را هم از دست داده است، زيرا کاری نيست. من از روی کارگران خود خجالت می‌کشم. از طرفی هم از لحاظ اخلاقی نمی‌توانيم آن‌ها را جواب کنيم. البته اين وضعيت منحصر به ما نيست و گريبان تمام چاپخانه‌های شخصی را گرفته است. اينکه می‌گويم چاپخانه‌های شخصی، به اين دليل است که در اين ميان بعضی چاپخانه‌های دولتی هستند که با توجه به بودجه‌هايی که دارند، بدون در نظر گرفتن سود و زيان، کار انجام می‌دهند و بعضی از کار‌ها را از دست چاپخانه‌های مستقل خارج کرده‌اند.

خودرو و لوازم آرايش با ارز مرجع وارد می‌شوند و ملزومات چاپ با ارز آزاد

شادمانی بر بی‌اهميت بودن بحث توليد و به خصوص صنعت چاپ از نظر مديران تاکيد می‌کند و می‌گويد: آقايان ما را فراموش کرده‌اند، برای واردات ماشين‌های لوکس خارجی و لوازم آرايش ارز مرجع دولتی پرداخت می‌شود، اما صحبت از واردات ماشين آلات و ملزومات چاپ که می‌شود، ارزی وجود ندارد. اين مساله را در نظر بگيريد که صنعت چاپ يک صنعت وارداتی است، يعنی تمام ماشين آلات و مواد مصرفی چاپ از خارج از کشور تهيه می‌شود.

او از دريافت ماليات و عوارض‌های بسيار زياد از چاپخانه‌ها هم گلايه دارد.

مدير چاپخانه‌ی شاديران از واردات محصولات چاپی به عنوان مشکلی ديگر در حوزه‌ی اين صنعت ياد می‌کند و می‌افزايد: محصولاتی که از خارج کشور وارد می‌شوند، بسته‌بندی و چاپ شده می‌آيند. از طرف ديگر بسياری از شرکت‌های بزرگ، کارهای چاپی خود را به خارج از کشور سفارش می‌دهند.

شادمانی به ذکر آماری از چاپخانه‌های درحال تعطيلی می‌پردازد و می‌گويد: بنا به آمار اتحاديه‌ی چاپخانه داران، از ابتدای امسال، ۶۰ چاپخانه در شهر تهران فعاليت خود را متوقف کرده‌اند و ۲۰۰ چاپخانه‌ی ديگر هم اعلام کرده‌اند که در حال تعطيلی هستند.

اين چاپخانه‌دار نقش اتحاديه را در اين بين اينگونه توضيح می‌دهد: عدم توجه وزارت ارشاد و وزارت صنايع به اتحاديه باعث شده کاری از عهده‌ی آن‌ها برنيايد و بيشتر درگير مسائل و درگيری‌های داخلی خودشان باشند.

شادمانی به سابقه‌ی بيش از ۵۰ ساله‌ی خود در اين صنعت اشاره می‌کند و می‌گويد: من به اين کار عشق می‌ورزم ولی امروز عشق من دارد از دستم می‌رود.

وزارت صنايع برای چاپ اهميتی قائل نيست

حسن قربانی (مدير چاپخانه نقش آفرين تهران) در مورد وضعيت چاپخانه‌اش تنها می‌گويد که حجم کاريشان به يک دهم سابق کاهش پيدا کرده است، جوابی مفيد و مختصر که گويای شرايط امروز چاپخانه‌ای است که با ۷ دستگاه چاپ، روزی ۱ ساعت هم کار ندارند.

او در توضيح دلايل ايجاد وضعيت فعلی می‌گويد: بالا رفتن قيمت‌ها و بی‌ثباتی شرايط اقتصادی کار را به اينجا رسانده است. همانطور که اطلاع داريد، اقلام مصرفی در چاپخانه‌ها، از کاغذ و مرکب گرفته تا ماشين آلات و لوازم صنعتی، همه از خارج وارد می‌شوند. با گرانی ارز، همه‌ی اين محصولات هم به شدت گران شده‌اند و از همه اين‌ها بد‌تر،‌‌ همان مساله‌ی بی‌ثباتی در بازار است که امکان هرگونه برنامه‌ريزی را از ما گرفته است.

قربانی در مورد تفاوت وضعيت چاپخانه‌هايی که بيشتر کار فرهنگی و چاپ کتاب انجام می‌دهند با چاپخانه‌هايی که کارهای صنعتی چاپ می‌کنند می‌گويد:‌ هيچ‌کدام از اين‌ها فرقی با هم ندارند و وضعيت برای همه خراب است، هم توليد کتاب کم شده و هم ميزان توليد محصولات ديگر.

مدير چاپخانه‌ی نقش آفرين تهران، به بلاتکليفی وضعيت چاپخانه‌ها اشاره می‌کند و می‌گويد: وزارت ارشاد که در اين حوزه نمی‌تواند کار زيادی انجام دهد و وزارت صنايع هم اساسآ ما را قبول ندارد.

او می‌افزايد: اتحاديه‌ی چاپخانه‌داران هم نتوانسته کاری انجام دهد، زيرا مشکلات بسيار زياد است، زمانی که کاری وجود ندارد، هر چقدر هم که تعرفه‌ها از طرف اتحاديه افزايش پيدا کند، مشکلی حل نمی‌شود.

قربانی در پايان می‌گويد: زمانی ۲۰ کارگر در اين چاپخانه کار می‌کردند، الان ۵ تا از آن‌ها با ميل خودشان از اينجا رفته‌اند، زيرا کاری نبوده است. با اين شرايط فکر نمی‌کنم بتوانيم در سال آينده دوام بياوريم و مجبور به تعطيلی هستيم. ساير چاپخانه‌ها هم مثل من همين وضعيت را دارند.

خريد ماشين آلات چاپ هيچ‌گونه توجيه اقتصادی ندارد

همايون يغمايی‌نژاد(مدير چاپخانه فروغ دانش) گرانی مواد اوليه را به عنوان مشکل اصلی چاپخانه‌ها عنوان می‌کند و توضيح می‌دهد که: کاغذ و مقوا که ۳ برابر سال قبل شده، مرکب چاپ هم ۳ برابر و الکل ۴ برابر شده است، همه‌ی اين‌ها به دليل وارداتی بودن، متاثر از قيمت ارز هستند. از طرف ديگر با چنين وضعيتی امکان وارد کردن ماشين آلات و قطعات وجود ندارد و همه‌ی اين‌ها دست به دست هم داده‌اند که انجام کار، سودی را برای ما در بر نداشته باشد.

او در خصوص کاهش حجم سفارشات هم می‌گويد: ميزان توليدات کم شده و به همين نسبت حجم کاری ما هم پائين آمده است. بعضی از روز‌ها هيچ کاری برای انجام دادن نداريم و روزهای ديگر هم به مقدار بسيار کمتر از گذشته سفارش وجود دارد.

اين چاپخانه دار در مورد نقش وزارت ارشاد در مورد صنعت چاپ می‌گويد: هر چند که متولی اسمی چاپ وزارت ارشاد است، اما بخش اصلی کار ما با وزارت صنايع مرتبط است و اين وزارت خانه هم هيچ توجهی به ما ندارد. مرکب چاپ که قبل از عيد پارسال ۸ هزار تومان بوده، امروز ۳۰ هزار تومان قيمت دارد. توقع ما اين است که حداقل وزارت ارشاد بتواند از طريق رايزنی با وزارت صنايع، زمينه واردات اين کالا‌ها را با ارز دولتی ايجاد کند.

يغمايی‌نژاد به نقش اتحاديه در برخورد با وضعيت فعلی اشاره می‌کند و می‌گويد: اتحاديه در واقع رابطی بين چاپخانه‌ها و وزارت ارشاد است و کار خاصی را در اين وضعيت نمی‌تواند انجام دهد. در بخش افزايش قيمت‌ها هم بعد از مدت‌ها صحبت و جلسه، حدود ۴ ماه پيش تعرفه‌ها را افزايش دادند، اما اين افزايش قيمت هم در شرايطی که قيمت ملزومات روزانه بيشتر می‌شود، دردی را دوا نمی‌کند.

از او در مورد ميزان سرمايه آورده‌اش در اين شغل می‌پرسيم، جواب می‌دهد: قيمت‌گذاری بر روی ماشين آلات ما در وضعيت فعلی امکان‌پذير نيست، زيرا توجيهی برای خريد آن‌ها وجود ندارد و عملآ نمی‌توان چيزی را مشخص کرد.

اين چاپخانه‌دار در مورد برنامه‌‌هايش برای آينده و فعاليت در اين صنف می‌گويد: امروز ۵-۶ کارگر در اين چاپخانه مشغول کار هستند، در حالی که قبلآ تعدادشان بسيار بيشتر بود. به هر حال ما الان صرفآ ضرر می‌دهيم، اما تصميم داريم به هر نحوی تا آخر سال فعاليت خود را ادامه دهيم تا شايد بعد از عيد وضعيت بهتر شود، در غير اين صورت محکوم به تعطيل کردن هستيم.

چاپخانه‌ها در زمان اوج کار خود، نصفه و نيمه مشغول کار هستند

اصولآ ماه‌های آخر سال با توجه چاپ تقويم و سررسيد و تبليغات و.. اوج زمان کاری چاپخانه‌ها محسوب می‌شود، اين را محمد تقی کوچک‌زاده (مدير چاپخانه نامی نقش) می‌گويد و ادامه می‌دهد: با اين حال امسال ميزان کار نزديک به ۶۰ درصد نسبت به قبل کاهش داشته است. چاپخانه‌ی ما که روزگاری در ۳ شيفت کار می‌کرد، امروز يک شيفت و آن هم به صورت نصفه و نيمه مشغول کار است.

او صنعت چاپ را نقطه پايانی کار توليد می‌داند و می‌گويد: وقتی وضعيت ما به اين صورت است، نشان از اين دارد که بقيه‌ی توليد کننده‌ها چه وضعيتی دارند.

کوچک‌زاده می‌افزايد: به عنوان مثال، ما در سال گذشته يک سفارش داشتيم که ۵۰۰ هزار ليبل نوشابه چاپ کنيم، امسال همين سفارش را با تعداد ۱۰ هزار تا به ما دادند. ما که جزو چاپخانه‌های فعال و خوب کشور هستيم چنين وضعيتی داريم، بسياری از چاپخانه‌ها تا امروز واگذار کرده‌اند و بالای ۱۰۰ چاپخانه هم در تهران رو به تعطيلی هستند. خيلی از چاپخانه‌هايی که تا امروز فعاليت خود را متوقف کرده‌اند، رو به کارهای غيرتوليدی آورده‌اند، زيرا از اين راه‌ها سود بهتر و راحت‌تری به دست می‌آورند و منطقی نيست که سرمايه‌ی خود را در کاری که ضرر می‌دهد صرف کنند.

مدير چاپخانه «نامی نقش» ادامه می‌دهد: نزديک به ۵۰ کارگر در چاپخانه ما فعاليت می‌کنند که فقط ماهی نزديک به ۳۰ ميليون تومان دستمزد آن‌هاست. اين حقوق را از جيب خودم می‌دهم، نه از سود کارم، زيرا چاپخانه ديگر سودی به ما نمی‌دهد. در اين چاپخانه فقط ۸ دستگاه چاپ وجود دارد و در کنار آن دستگاه‌های ليتوگرافی و صحافی هم هست. از طرف ديگر فقط فضای ملک اين چاپخانه چندين ميليارد ارزش دارد. با اين اوصاف، برای اينکه کار را ادامه دهيد، يا بايد عاشق باشيد و يا ديوانه که ظاهرآ ما هر دوی اين‌ها هستيم!

کوچک‌زاده می‌گويد: صنف چاپ به نوعی مثال «شتر مرغ» را پيدا کرده است، نه ارشاد از ما حمايت می‌کند و نه وزارت صنايع، هيچ‌کس به فکر ما نيست، مگر زمانی که بحث ارائه‌ی آمار پيش بيايد، آن وقت همه متولی صنعت چاپ می‌شوند، اما برای مشکلات همه شانه خالی می‌کنند. در ۳۰ سال اخير، وزارت ارشاد فقط به ما مجوز داده، هيچ کار ديگری نکرده است. زمانی هم بود که برای واردات ماشين آلات فقط تاييد ارشاد کافی بود، اما الان وزارت صنايع هم وارد اين کار شده و آن‌ها هم اساسآ چاپ را از خودشان نمی‌دانند.

اين چاپخانه‌دار معتقد است در اين ميان هم کاری از دست اتحاديه بر نمی‌آيد. او می‌گويد: ۲۵ سال است که اتحاديه در حال تلاش برای پيگيری برای اجرای معافيت مالياتی چاپخانه‌هاست. اين مساله توسط مجلس هم تاييد شده است، اما همچنان اداره‌ی امور مالياتی توجهی به اين مساله ندارد و از ما ماليات‌های کلانی می‌گيرند و دوندگی‌های اتحاديه هم به جايی نرسيده است.

وضعيت چاپ در سال حمايت از توليد ملی بد‌تر از سال‌های قبل است

احمد فروزيده (رئيس انجمن حمايت از توسعه صنعت چاپ) با آنکه خودش چاپخانه‌دار است، اما ترجيح می‌دهد از منظر غيرشخصی به سوال‌های ما جواب ‌دهد. او صنعت چاپ را صنفی کاملآ وابسته می‌داند و می‌گويد: خيلی از صنوف و صنايع و شرکت‌ها، مستقل هستند و متاثر از بقيه‌ی صنايع نيستند، مثلآ بخشی مثل کامپيو‌تر يا صنفی مثل شيرينی و شکلات، تقريبآ مستقل محسوب می‌شوند، اما وضعيت چاپخانه‌ها از لحاظ توليد و فروش در کشور کاملآ فرق می‌کند و وابسته به توليدات در کشور است و بايد چيزی در کشور توليد شود تا برای آن ليبل و تبليغ و بروشور و برچسب و کاتالوگی چاپ شود.

فروزيده ادامه می‌دهد: بايد ظرفيت فرهنگی کشور در حدی باشد که مساله‌ی کتاب‌خوانی بين مردم رواج داشته باشد، يا شرايط اقتصادی طوری باشد که کتاب در سبد خريد خانواده وجود داشته باشد. وقتی هيچکدام از اين‌ها در کشور وجود نداشته باشد، چاپخانه‌ها هم دچار مشکل می‌شوند. زمانی که دغدغه‌ی اول و آخر دولت دادن ارز به بازرگانان برای واردات باشد و همه جا صحبت از اختصاص ارز برای واردات است و اينکه کدام کالا در کدام گروه طبقه‌بندی شده، مشخص است که هيچ دغدغه‌ای برای توليد وجود ندارد. فقط يک سری حرف‌ها به صورت شعار مطرح می‌شود، اما هر سال دريغ از پارسال. امسال که سال توليد ملی است، وضعيت به اين ترتيب است و از هر سال ديگری بد‌تر شده است.

موز با ارز مرجع وارد می‌شود و کاغذ با ارز آزاد

زمانی که چين و هند و... برای ما توليد می‌کنند، توليداتشان را هم با بسته‌بندی و چاپ شده صادر می‌کنند. «رئيس انجمن حمايت از توسعه صنعت چاپ» با گفتن اين مطلب ادامه می‌دهد: فقط ما هستيم که زعفران را به صورت فله می‌فروشيم که در کشور ديگری برای آن ليبل چاپ شود. از طرف ديگر چاپخانه نبض توليد و نشان دهنده‌ی نوع توليد در هر کشوری است، يعنی با ديدن وضعيت چند چاپخانه می‌توان فهميد که شرايط آن کشور به چه صورت است. مثلآ از ديدن چاپخانه‌های آلمان متوجه صنعتی بودن آن کشور می‌شويم‌، يا چاپخانه‌های اسپانيا نشان از اهميت توليدات کشاورزی در آنجا دارد. چاپخانه‌های ما چه چيزی چاپ می‌کنند؟ يا بروشور تبليغاتی برای خانم‌ها چاپ می‌شود يا برای اجناس وارداتی تبليغات می‌شود.

او ادامه می‌دهد: خود ما برای تبليغات نسکافه «نسله» ۲۵۰۰ بروشور چاپ کرديم، اما اصل قضيه چاپ که تيراژ ميلياردی دارد در جای ديگری بر روی شيشه و کارتن «نسله» انجام شده است. چاپ ما حتی از کشوری مثل دوبی هم بد‌تر است، زيرا آنجا با اينکه توليد کننده نيستند، اما به نوعی ترمينال برای بسته‌بندی و عرضه‌ی کالا‌ها تبديل شده است.

سوء مديريت در انجام‌‌ همان واردات هم مساله‌ای است که فروزيده از آن به عنوان مشکلی پيش روی چاپ اشاره می‌کند. او می‌گويد: موز با ارز مرجع وارد کشور می‌شود، اما کاغذ در اولويت هفتم است و با قيمت ارز آزاد وارد می‌شود. يکی از مسئولان می‌گفت اين تشخيص ماست، مردم اينترنت را جايگزين کتاب کنند، مشکلی پيش نمی‌آيد.

مدير چاپخانه ۱۲۸ در ادامه به اهميت فوق العاده مساله مديريت شخصی بر مجموعه‌ی چاپخانه اشاره می‌کند و می‌گويد: به هر حال هر شغلی به فراخور شرايطش نياز به مديريت و هوشمندی خاصی دارد. من اعتقاد دارم يکی از مشاغلی که نياز به هوش و مديريت بسيار بالايی برای اداره‌ی مجموعه دارد، چاپ است، زيرا بايد مسائل و نکات مختلفی را برای کار خود در نظر بگيرد. به هر حال ما می‌توانيم برای خودمان يک مقداری مديريت کنيم، ولی کشور ما بايد تکليف خود را روشن کند.

او می‌افزايد: کشورهای تک محصولی نمی‌توانند ادعای صادرات داشته باشند، زمانی که تراز صادارت کشور ما اعلام می‌شود، ميزان صادرات و واردات برابر است، اما ما فقط نفت صادر می‌کنيم. اين بيلان و تراز مالی درست نيست. کشورهای تک محصولی مثل کوبا و برزيل مردم خود را فهيم فرض می‌کنند و هيچ وقت اينگونه تراز مالی ارائه نمی‌کنند. تا زمانی که تکليف صادارت و واردات ما مشخص نيست، نمی‌توان در مورد وضعيت کلی صنايع اظهار نظر کرد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016