دبير شورای عالی فضای مجازی: اينترنت ملی اشتباه است، نقش مقامات بالا در قطعی جیميل، فيلترينگ کاهش میيابد
ايسنا ـ مهدی اخوان بهابادی را بسياری به عنوان يکی از نخبگان کشور که رتبه يک کنکور را از آن خود کرده بود میشناسند که طی سالهای اخير پلههای ترقی را يکی پس از ديگری طی کرده است.
اخوان از آذرماه ۱۳۸۸ فعاليتهای اجرايی خود را به عنوان معاون آموزش، پژوهش و امور بينالملل وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات آغاز کرد و دی ماه همان سال به سرپرستی بزرگترين مرکز تحقيقاتی کشور (مرکز تحقيقات مخابرات ايران) و سپس در ارديبهشتماه ۸۹ به سمت قائم مقامی وزير ارتباطات و فناوری اطلاعات در فناوری و امور بينالملل منصوب شد. اما پيشرفتهای او به همين جا محدود نشده و او سال گذشته در قالب حکمی که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان يکی از اعضای شورای عالی فضای مجازی شناخته شد.
اکنون مدتی است اخوان به عنوان دبير اين شورا و رييس مرکز ملی فضای مجازی مشغول فعاليت است. پس از انتصاب او به اين سمت چندين بار برای مصاحبه با دبيرخانه شورا تماس گرفتيم و درنهايت قرار بر اين شد که در تاريخ ۲۲ آذرماه بازديدی از ايسنا داشته باشد. مشروح صحبتهای او را در اين گزارش میخوانيد.
خدمات باند پهن شاهکليد فعاليت شورای عالی مجازی
- آقای بهابادی طی مدتی که از عمر شورا میگذرد شايد دستاوردهای اين شورا برای مردم و حتی جامعه مطبوعاتی هنوز ملموس نباشد. از اولين نشست خبری تا افتتاحيهی الکامپ که خبر رونمايی از شبکهی چند رسانهيی را اعلام کرديد، شايد کمتر خبری از اين شورا و فعاليتهای آن منتشر شده باشد. فکر نمیکنيد زمان آن رسيده که کمی بيشتر دربارهی فعاليتهای شورا توضيح داده و در کل بگوييد در زمينههای مختلف و از جمله مبحث مهمی چون دفاع سايبری شورای عالی فضای مجازی چه اقداماتی در دست انجام دارد؟
* پيش از انجام هر عملی لازم بود شورای عالی فضای مجازی ابتدا حرکتی در راستای ايجاد ساختار و سازوکار قانونی داشته باشد. به عبارت ديگر اين شورا بايد حتما مقدماتی آماده میکرد تا براساس آنها بتواند حرکت کند و در اين مدت عمده وقت شورا صرف اين موضوع شد و درنهايت خروجی کار به ايجاد ساختار مرکز ملی فضای مجازی و سه کميسيون عالی تنظيم مقررات، امنيت و توليد محتوای فضای مجازی منجر شد که البته درباره اين کميسيونها لازم بود مواردی مانند ترکيب، شرح وظيفه و حد و حدود و آييننامههايی اداری، استخدامی، نحوه تعامل با مجلس، نيروهای مسلح و ساير قوا نيز تدوين و مشخص شود. در واقع شايد بتوان گفت اين موارد اولين خروجیهای ما بوده که ما را در گذر از حالت بالقوه به بالفعل کمک میکند.
اما پس از تدوين اين ساختارها بحث شروع به کار خدمات باند پهن در داخل کشور به عنوان شاهکليد ما خواهد بود و اين که در داخل کشور خدمات حوزه فنآوری اطلاعات را به صورت تصويری، صوتی، متنی در اختيار کاربران قرار دهيم، مقدمه هر تحولی در زمينه فناوری اطلاعات خواهد بود که در اين زمينه صداوسيما، وزارتخانههای ارشاد، ارتباطات، دستگاههای امنيتی و ... هر يک نظراتی داشتهاند و اين مورد موضوعی بوده که اگرچه طی چندين سال در کشور قفل بود اما شورای عالی فضای مجازی در دیماه امسال اولين پروانه برای فعاليت رسمی در اين بخش را واگذار خواهد کرد.
- اينبار قرار است از طريق مزايده اين پروانه واگذار شود؟
**انشاءالله.
انحصار صوت و تصوير در دستان صداوسيما؟
- اما يکی از بحثهای ديگری که در عرصه فضای مجازی کشور مطرح است، بحث فناوریهای نوين و برخی کمبودهای قانونی مرتبط با آنهاست. به عنوان مثال اکنون مراکز مختلف و به تازگی اپراتور سوم ارتباطات در زمينه انتشار صوت و تصوير به اين بهانه که انتشار اين موارد در انحصار صدا و سيماست از اين کار بازماند. شورا در اين زمينه چه برنامهای دارد؟
** در ارتباط با اپراتور سوم در پروانه رايتل اين موضوعات بهطور دقيق مشخص شده است که به عنوان مثال چه نوع تصاوير و چه نوع فيلمهايی از چه طريق و با چه مجوزی می توانند در اين بخش پخش شوند. اما در کل در زمينه تصوير در حال حاضر تفکيکی که صورت گرفته در دو سرويس خاص بوده است. در اين ميان يکی از اين سرويسها شبيه شبکه فيلمهای خانگی فعلی اقدام میکند و نوعی بانک فيلم محسوب میشود که کاربر میتواند انتخاب کند چه فيلمی را در قالب آن ببيند.
بخش ديگر بخشی است که اصطلاحا دارای کنداکتور است و به آن در اصطلاح شبکه راديو تلويزيونی اطلاق میشود. به عنوان مثال شما میدانيد ساعت ۲۱ اخبار پخش میشود يا در يک ساعت خاص يک سريال پخش میشود و يک برنامهی زمانی دارد و از بانک فيلم متفاوت است.
متولی اين دو بخش هم در کشور متفاوت است و در حالی که مجوز فيلمهای شبکه نمايش خانگی را وزارت ارشاد صادر میکند، در زمينه پخش شبکههای راديو تلويزيونی سازمان صداوسيما است که تصميم میگيرد. در اين ميان گاه برداشتهای اشتباهی در ارتباط با حيطه انحصار صداوسيما و اين که اين انحصار به چه شکل میتواند باشد ايجاد میشود و درنهايت نظر نهايی را شورای نگهبان اعلام خواهد کرد که در اين زمينه نظر خود را هم گفته است.
- فعلا گويا صحبت بر اين است که انحصار در دست صداوسيما باشد و لاغير...
**خير. اينگونه نيست و شخص رييس سازمان صداوسيما تا جايی که من در جريان هستم، چنين ديدگاهی ندارد و معتقد نيست هر نوع صوت و تصويری در انحصار صداوسيماست، بلکه بر اين باور هستند که بايد شبکههای راديو و تلويزيونی در اختيار صداوسيما باشد که اين هم حرف درستی است و ما هم قبول داريم اما فراتر از آن قابل تعريف است.
کاهش سايتهای فيلتر شده در کشور
- اما يکی از بحثهای مهم ديگری که در اين عرصه وجود دارد بحث فيلترينگ يا پالايش سايتهاست. از ابتدا اعلام کرده بوديد که شورا بهطور مستقيم وارد بحث فيلترينگ نخواهد شد. در حال حاضر گاهی گفته میشود ۹۵ درصد فيلترينگ به دليل درخواست مردم است، اما از سوی ديگر کاربران گلايههای متعددی نسبت به حجم بالای سايتهای فيلترشده دارند و از سوی ديگر اين مساله بازار خوبی برای انواع فيلترشکنها و از جمله vpn ايجاد کرده است. آيا شورا در اين زمينه تصميم جديدی ندارد؟
* دربارهی بحث فيلترينگ از ابتدا هم گفتهايم که يکی از تکاليف شورای عالی فضای مجازی با توجه به اينکه قرار است در اين حوزه قانونگذاری انجام دهد همين موضوع است، اما به هر حال در اجرا ورود نخواهيم کرد، چرا که کميته تعيين مصاديق جرائم رايانهيی وجود دارد و آنها در حال فعاليت هستند، اما در زمينهی سياستگذاری در اين بخش حتما شورای عالی ورود پيدا خواهد کرد و اخيرا نيز جلسهای در اين زمينه داشتيم. جلسات ما معمولا ساعت ۶ برگزار میشود که امروز هم جلسهای برگزار شد و يکی از موضوعات مطرح شده در آن همان بحث فيلترينگ بود و کار گروهی برای اين موضوع تشکيل شد.
اين کارگروه برای سياستگذاری و تدوين سياستهايی که در ارتباط با پالايش سايتها وجود دارد، قرار است وارد مرحله بررسی شود و طی هفتههای آتی پيشنهادات خود را ارائه کند چرا که در حال حاضر انتقاداتی در زمينه نحوهی فيلترينگ وجود دارد که قرار بر آن شده است که اين کارگروه بهطور تخصصی بر روی اين موضوع کار کند و پيشنهادات خود را ارائه کند.
اکنون ما خيل عظيمی از کاربران فضای مجازی را داريم که میخواهند استفاده عادی خود را داشته باشند، اما بعضا به دليل اشتباهاتی که در زمينهی اجرای پالايش صورت گرفته با مشکلات متعدد مواجه میشوند. در اين ميان ما بايد تدبيری بينديشيم که در عين اينکه فضا برای استفاده کاربر سالم باشد.
نقش مقامات بالا در موضوع اينترنت
- آقای بهابادی میشود صراحتا درباره سرعت اينترنت سخن بگوييد؟ گفته میشود در زمينه پهنای باند همواره محدوديتهايی از سوی سطوح عالی کشور و يا به عبارتی "مقامات بالا" وجود دارد. آيا شورای عالی فضای مجازی که با عالیترين مقامات کشور جلسه دارد، در اين رابطه صحبتی نکرده است؟
** يک بار از قول من اين موضوع را بنويسيد تا موضوع تمام شود. خود من نيز چندی پيش در مصاحبهای که به نقل از يکی از مسوولان کشور منتشر شده بود، ديدم که گفته شده بود ما متولی سرعت اينترنت نيستيم و فرد ديگری به ما گفته که سرعت اينترنت را کاهش دهيم اما اين موضوع کذب محض است.
سرعت خدمات برروی شبکه تا اين لحظه توسط وزارت ارتباطات تعيين میشده است البته پيش از اين اعلام شده بود که دسترسی به ترافيک بينالمللی بايد حد و مرز مشخصی داشته باشد که اين محدوديت هم در همه کشورها بدون اعلام لحاظ میشود و دليل آن هم ريشه در مسائل اقتصادی دارد چرا که منطقی نيست که ما تمام نياز کاربرانمان را با ترافيک بينالمللی جواب دهيم.
به عنوان مثال اگر قرار است مطلبی که توسط يک شرکت کانادايی ميزبانی میشود را صد هزار کاربر ببينند، اگر يک نفر آن را ببيند دليلی ندارد ساير کاربران هم از ترافيک بينالملل استفاده کنند. يکبار اين اطلاعات را میآوريد داخل کشور و بقيه درخواستها را با ترافيک داخلی پاسخ میدهيد که در اصطلاح علمی به چنين شبکهای CDN گفته میشود و اکنون اصل اينترنت دنيا بر روی CDN می چرخد و همه کشورها اطلاعات را گرفته و در مراکز داخلی نگهداری و باز پخش میکنند.
اما بايد توجه داشت که داخل کشور هيچ محدوديتی در زمينه سرعت و پهنای باند اينترنت وجود نداشته و ندارد اما ممکن است دستگاهها وظايف خود را انجام نداده و به جای تامين اطلاعات در داخل کشور ترجيح داده باشند، بدون اينکه سرمايهگذاری خاصی صورت دهند از ترافيک بينالملل استفاده کنند که اين موضوع مشکلاتی در کشور ايجاد کرده است. به هر حال از ديد ما محدوديتی برای عرضهی پهنای باند داخلی وجود نداشته و پيش از اين هم مسوولان وزارت ارتباطات میتوانستند با بهرهگيری از سرويسهای داخلی فضا را توسعه دهند، اما متاسفانه اين فضا توسعهی کافی پيدا نکرد.
- پس خود شما هم قبول داريد که در اين فضا توسعه کافی صورت نگرفته است؟
**بله، قطعا توسعه کافی صورت نگرفته و ما در فضای فنآوری اطلاعات به طور قطع وضعيت مناسبی نداريم. شايد برخی اين گونه توجيه کنند که از بالا گفته شده که نگذاريم مردم با سرعت بالا به پهنای باند کافی دسترسی داشته باشند، اما آيا از بالا گفته شده که مردم حتی از امکان مداوای الکترونيکی خود و امکانات بهداشتی الکترونيک و پزشک از راه دور بیبهره باشند؟ آيا از بالا گفته شده است از چنين سرويسی استفاده نشود؟ اين سرويس ممکن است پهنای باند بالايی هم نياز داشته باشد اما آيا کسی گفته اين کار را نکنيد؟...
تغيير نام شبکه ملی اطلاعات
- با اين حساب طبق گفتهی شما می توان اين طور استنباط کرد که با راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، بخش مهمی از مشکلات برطرف خواهد شد؟
** بهطور قطع ما اسم اين شبکه را شبکهی ملی اطلاعات نخواهيم گذاشت، چرا که شبکه ملی اطلاعات تکليفی است که با تفاهم مجلس به برنامه آمده و بر دوش وزارت ارتباطات قرار گرفته است. حال اگر اين موضوع به معنای آن باشد که دولت میخواهد شبکه ملی ايجاد کند ما مخالف هستيم، اما اگر منظور اين است که همان بخش خصوصی توسعه پيدا کند و ظرفيتهای خود را گسترش دهد، منظور ما هم همين است.
- زمانی گفته بوديد يکبار برای هميشه اعلام خواهيم کرد اين شبکه چه زمانی افتتاح خواهد شد. اين زمان مشخص چه تاريخی خواهد بود؟
** اين برداشت که شبکهی ملی اطلاعات که شبکهای به صورت يکپارچه است در يک روز خاص راهاندازی شده و مورد بهرهبرداری قرار میگيرد، اصلا وجود ندارد و اگر اينگونه بود تا به حال بارها و بارها اين شبکه افتتاح شده بود، اما اگر منظور اجرايی شدن سرويسها و خدمات با افزايش پهنای باند داخلی باشد، بايد بگويم در بخش خدمات تصويری ما مجوزهای لازم را دیماه صادر خواهيم کرد و شرکتی هم که اين پروانه را بگيرد، ظرف مهلتی منطقی آن را اجرا خواهد کرد.
- اما با وجود تمام اين موارد به نظر میرسد با توجه به سرعتی که در زمينهی نرمافزار و سختافزار ايجاد شده، سياستگذاران و متوليان اينترنت از اين تحولات جا ماندهاند...
** به دليل اين موضوع ما نبايد گله کنيم. به عنوان مثال اپراتورهای مخابراتی مختلفی در حال حاضر در کشور در حال فعاليت هستند. نيازی نيست ما به آنها اعلام کنيم بايد برای ما يک شبکه ملی اطلاعات ايجاد کنيد. آنها خودشان اگر ببينند در سيستم کلان کشور صدور مجوز دسترسی به خدمات باند وسيع فراهم است، خودشان فکر میکنند و براساس منافع اقتصادی خود انواع و اقسام سرويسها را جايگزين میکنند آن هم بدون اينکه حاکميت دخالتی داشته باشد. حاکميت بايد رابطهای که با فعالان بخش هماهنگ میکند، حداکثر در حد سياستگذاری کلان و يا صدور مجوزها باشد يا نظارت.
- اما گاه اين اعمال نظرهای حاکميتی جلوی کار را میگيرد. به عنوان مثال در زمينه اپراتور سوم ارتباطی ...
** اينگونه نيست. من اين را به شما اطمينان میدهم.
- يعنی آنها خودشان برای خود مشکل تراشی کردهاند؟
** توسعه رايتل در مهلت مقرر صورت نگرفت و به همين دليل اين اپراتور برای افزايش دورهی انحصار درخواستهای متعددی به سازمان تنظيم مقررات ارتباطات ارائه کرد و درنهايت هم اين سازمان اين درخواستها را پذيرفت و مهلت آن را افزايش داد. به هرحال در مباحث اقتصادی شرکتها با يکديگر رقيب هستند و قطعا اين چند اپراتور نهايت سعی خود را خواهند کرد که هر کدام برترين باشند چراکه وقتی شرکتی در اين عرصه پا میگذارد بايد قدرت رقابت داشته باشد.
ما در حال حاضر در کل پروژههايی که وجود دارند سعی داريم از فعالان اين بخشها عکسالعملها را دريابيم که احساس میکنند در چه مواردی حاکميتی به عنوان مانع پيشبرد اهداف آنها به شمار میرود. اين موارد را بررسی کرده و تلاش میکنيم اين موانع يکی پس از ديگری برطرف شوند و بر اين باوريم با برداشتن اين موانع آب رودخانه خود حرکت خواهد کرد و نيازی نيست در آن آبی ريخته شود. البته براين باوريم که بايد مسير اين رودخانه را حاکميت تعيين کند که مسير رودخانه به سمت بيابان نرود يا شهری را نابود نکند. در کل نيز هر حاکميت دو نقش عمده دارد که يکی از آنها به تعيين مسير کلی و ايجاد قوانين و صدور مجوز و ديگری به برداشتن موانع از پيش پای فعالان عرصه برمیگردد و اگر اين دو مورد انجام شود، مابقی حرکت را خودبخش خصوصی انجام خواهد داد.
- چقدر اميدوار باشيم که به اين زودیها به اين نقطه برسيم...
** بسيار بسيار اميدوار باشيد چرا که نشانههايی وجود دارد که ازاين پس با صدور انواع و اقسام مجوزها روند بهتری خواهيم داشت و ما در مرکز ملی فضای مجازی صدور انواع مجوزها را يکی از کارهای اصلی خود قرار دادهايم تا با ارائهی آنها سدها و موانع برداشته شود.
ايميل و موتور جستجوی بومی نه ملی
- درباره زيرساختهای شبکهای که ممکن است ملی ناميده يا ناميده نشود هم برنامهای داريد؟ به هرحال کار به کجا خواهد کشيد و آيا شورا به پروژههايی مانند فخر و فجر يا سايتهای جستوجوگر يا ایميلهای فارسی که سالهاست دربارهی آنها صحبت میشود ورود خواهد کرد؟
** به شخصه به راهاندازی ایميل يا جستوجوگر ملی اعتقادی ندارم شما اگر در دنيا يک نمونه ایميل يا جستوجوگر ملی پيدا کرديد به ما بگوييد تا ما دومين آنها باشيم. در زمينهی اينترنت هم که کلا خود واژه اينترنت ملی اشتباه است.
ما حرفهايی مانند آنچه درباره اينترنت ملی مطرح میشود و حرفهای غيرکارشناسی و غيرتخصصی را خيلی جدی فرض نمیکنيم. کشورهای غربی که خودشان اينترنت را ابداع کردهاند، همانچه مدنظر ماست را سالها قبل انجام دادهاند و شبکههای داخلی خود را تقويت کردهاند و شما اگر بخواهيد به اطلاعات داخل آنها دسترسی پيدا کنيد با سرعت بسياربسيار بالا مواجه خواهيد شد و اگر بخواهيد همان اطلاعات را نسبت به کشور ديگری داشته باشيد با سرعت کمتری مواجه خواهيد شد که البته اين موضوع را کاربران به هيچ عنوان حس نمیکنند، چرا که موضوع يک موضوع تکنيکی است و اصلا لازم هم نبوده اين موضوع به سطح جامعه کشيده شود. اين را ما اصلا افتخار بالايی نمیدانستيم که گفته شود میخواهيم اينترنت ملی ايجاد کنيم چرا که اين حرف اشتباه است.
اينترنت ملی نمیشود
- پس شورا به اينترنت ملی اعتقاد ندارد؟
** خير و قرار هم نيست چنين شبکهای ايجاد کنيم و من حداقل از جايگاه دبير شورای عالی میگويم که هيچگونه تصميمی برای ايجاد اينترنت ملی نداريم. آنچه ايجاد میشود همان اينترنت است اما تاکنون اينترنت در داخل کشور توسعه پيدا نکرده و کار زيرساختی قوی روی آن صورت نگرفته که ما میخواهيم اين کار زيرساختی را انجام دهيم.
شما زمانی که يک خودرو را هم میخواهيد به داخل کشور بياوريد، برای تعميرگاههای آن نياز به آموزش داريد. اينترنت هم همينطور است. تاکنون اينترنت مانند يک لوله آب وارد کشور شده و کل هنری که به خرج داديم اين است که گفتهايم همين لوله آبی که میآيد تبديل به لولههای کوچکتر کنيم. در اين ميان هيچ کس نگفته با بخشی از اين آب بريم يک استخر يا حوضچه ايجاد کنيم تا آب ذخيره شود يا بگويد مثلا اگر زمانی اين آب قطع شد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اين همان اينترنت است.
گاهی وقتی با شرکتهای خارجی ديگر مذاکره میکرديم میگفتند اين سرويس و خدماتی که شما برروی آن کار میکنيد، چيزی است که شرکتهای ما چندين سال است آنها را ارائه میکنند. لذا من معتقد به خدمات ملی نيستم و بر اين باورم که خدمات بايد بومی باشد، حتی به واژه بومی هم به اين معنا که حتما نفر ايرانی از صفر تا ۱۰۰ آن برنامه را نوشته باشد، اعتقاد ندارم چرا که در دنيا زمان چنين طرحهايی گذشته و قرار نيست ما چرخ را از اول اختراع کنيم.
علم دنيا تا کنون تا جايی پيشرفت کرده و ما بايد از آنجا به بعدش را ارتقاء دهيم، اشکال ندارد اگر مثلا در زمينه جستوجوگر شرکت خارجی بيايد و داخل کشور بگويد با ضوابط شما میتوانيم بياييم و سرويس ارائه کنيم. اما روند کار نبايد مانند حال باشد که يک شرکت فعال باشد و نه حاکميت و نه مردم حتی يک ريال از درآمدهای آن نفع نبرند.
طبق يکی از گزارشهايی که به من ارائه شد، يکی از اين شرکتها سال گذشته در داخل کشور ۴۰۰ ميليارد تومان درآمد کسب کرده و هيچ مالياتی هم پرداخت نکرده است. آن وقت يک بقال يا يک کارمند که ۵۰۰ يا يک ميليون تومان درآمد دارند، میگوييم بايد ماليات و عوارض بدهند. اين موارد بايد ساماندهی شود. کشورهای ديگر هم اين کار را کردهاند و به راحتی هم در دنيا مقبول افتاده و مردم در دنيا چنين چيزی را میپذيرند. بالاخره وقتی يک شرکت میخواهد فعاليت کند، بايد به قوانين آن کشور و حاکميت آن احترام بگذارد.
مروری بر دلايل قطع جی ميل
- اما تاکيداتی که طی اين سالها به طور دائم صورت گرفته و کاربران را به استفاده از خدماتی مانند ایميلهای ايرانی دعوت کرده، نگرانیهايی به وجود آورد که ممکن است افراد تحت کنترل قرار گيرند و يا دسترسی آنها به خدمات خارجی محدود شود...
**اميدواريم اين روند اصلاح شود. شايد اين موضوع به دليل کجسليقگیهايی باشد که اتفاق افتاده، اما شما فکر میکنيد اعضای شورای عالی فضای مجازی که هستند؟ آنها هم بخشی از همين مردم هستند. ما در اين شورا چند عضو استاد دانشگاه داريم و با اين فضا بهطور روزمره کار میکنيم. بنابراين اينگونه نيست که از مشکلات بیخبر باشيم. در اين ميان دغدغهی مردم هم دغدغهی ماست.
نقش مسوولان بالا در قطع جیميل و فيلترينگ
زمانی که بدون اطلاع قبلی جیميل در داخل کشور قطع میشود به همان اندازه که مردم عصبانی میشوند ما هم عصبانی میشويم و وقتی پيگيری میکنيم با همان جمله هميشگی مواجه میشويم و همين مسوولان میگويند از بالا گفتهاند. ميرويم با بالا صحبت میکنيم میگويند ما کی گفتيم؟ ما گفتيم فيلمی که توهين به حضرت رسول (ص) کرده صحيح نيست بگذاريد داخل کشور پخش شود. اين چه ربطی به ایميل دارد؟ بعد میپرسيم چرا ایميل را قطع کرديد توجيهاتی میآورند و مثلا میگويند ما از نظر فنی توانايی نداشتيم تفکيک کنيم همه را قطع کرديم و درنهايت به ردههای پايين که میرسيم میبينيم يک کارشناس است که مینشيند و دربارهی موضوعات شخصا تصميمگيری میکند و بعد هم که از او میپرسيم میگويد بالا.
در اين ميان بالا هم خوشبختانه معلوم نيست و هيچ وقت کسی بازخواست نمیشود که بگويد آن بالايی که به او گفته چه کسی بوده و کجا بوده است؟ اما حالا خوشبختانه با راهاندازی شورای عالی فضای مجازی ديگر به بالا هم دسترسی خواهيم داشت.
- از فيلترينگ جیميل گفتيد. خود شما در مواجهه با سايتهای فيلتر شده چه میکنيد؟
**(با خنده) همان کاری که همه مردم میکنند.
- در حال حاضر سايت پيوندها سومين سايت پربازديد کشور است که گويای مراجعه فراوان به اين سايت و بالا بودن آمار سايتهای فيلتر شده است.
**چهارمين رتبه را دارد اما اين روند اصلاح خواهد شد و حجم سايت های پالايش شده کاهش خواهد يافت.
- آيا میتوان بهطور حدسی گفت چند درصد از حجم فيلترينگ کاهش پيدا خواهد کرد؟
**نه، رقم که نمیتوان گفت اما اکنون محتواهای ناسالمی وجود دارد که متاسفانه بعضا به آنها دسترسی وجود دارد، محتواهايی که از نظر عموم مردم سالم نيستند، از سوی ديگر محتواهای سالم متعددی هم وجود دارد که دسترسی به آنها امکان ندارد.
ما حتما به فيلترينگ در داخل کشور نياز داريم وبه هيچ عنوان اينگونه نيست که بخواهيم ادعا کنيم کلا فيلتر را بر خواهيم داشت، در تمام دنيا هم بحث فيلترينگ اعمال میشود، اما بايد اصول آن به نحوی ترسيم شده باشد که تنها محتواهايی که به جامعه ضرر میزنند، محدود شوند. اما اکنون شما با بسياری سايتها مواجهيد که دهها يا صدها صفحه مختلف دارند و مثلا در يکی از اين صفحات يک محتوای نامناسب قرار گرفته و به دنبال آن همه صفحات و کل سايت فيلتر شده است.
ساماندهی فيلترشکنها
- VPNچطور آيا بومی خواهد شد؟
**بله، VPN در حال حاضر در دستور کار است.
- VPN بومی؟
**نخير. VPN دو کاربرد مختلف دارد که در يکی از اين کاربردها يک کانال امن ارتباطاتی محسوب میشود که بسياری از فعاليتهای روزانه ما از جمله فعاليتهای بانکی، هواپيمايی و ... در بستر آن انجام میشود. اما اتفاقی که اکنون داخل کشور میافتد اين جنبه ماجرا نيست و VPN به عنوان فيلترشکن استفاده میشود که متاسفانه به طور عمومی اين اتفاق صورت میگيرد و دليل اين اتفاق هم اين است که در حوزهی پالايش يا فيلترينگ دقت لازم را نکردهايم و به دست خودمان مردم را به سمت استفاده از VPN و انواع فيلترشکن سوق دادهايم، در حالی که در دنيا اينگونه نيست لذا معتقديم بايد نوعی بازنگری در سياستهای فيلترينگ صورت بگيرد و به دنبال کاهش سايتهای فيلتر شده با کاهش ميزان استفاده از فيلترشکنها مواجه شويم. علاوه بر اين بايد به صورت عمومی هم نوعی بازنگری و ساماندهی در کاربردهای عمومی VPN صورت بگيرد.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا: محبوبه نقرهخامه