گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
20 دی» مسئوليت خطير ايرانيان لائيک، بخش دوم: نامسلمانان لائيک، خسرو زارع فريد6 دی» مسئوليت خطير ايرانيان لائيک، بخش نخست: دينداران لائيک، خسرو زارع فريد 9 مرداد» نامه سرگشاده خسرو زارع فريد، افشاکننده مشکلات امنيتی بانک های ايران به مردم ايران در داخل کشور
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مسئوليت خطير ايرانيان لائيک، بخش سوم (پايانی): رسانهها، خسرو زارع فريدهدف اتاق فکر سياه سلب اعتماد از مردم و منحرف کردن افکار عمومی از واقعيات درون جامعه است. آنچه حق مردم است بايستی مخفی شود و آنچه حق نيست و يا اهميت کمتری دارد بايستی با نورافکن بزرگنمائی گردد. بايد فرياد زد که تصميمگيری در مورد برنامه اتمی ايران خيلی بيشتر از خود انرژی هستهای حق ايرانيان است. پس چرا اين تصميمگيری به مردم واگذار نمیشود؟ويژه خبرنامه گويا در مقالات پيشين بر مسئوليت دينداران مسلمان لائيک و همچنين نامسلمانان لائيک برای برقراری يک جمهوری دمکراتيک و لائيک پرداخته شد. بديهی است که هيچ حکومت دمکراتيکی بدون مشارکت مردم ايجاد نميشود. و فعالين سياسی و آزاديخواهان نياز دارند که به عنوان چشم و گوش جامعه مشکلات را يافته و راه حل آنها را به جامعه ارائه کنند. به هر ميزانی که رژيم ديکتاتوری به فکر ايجاد بنبست در جامعه و نا اميد کردن مردم است. به همان ميزان و بسيار بيشتر از آن آزاديخواهان نياز به ارائه راه حلهای متنوع و عملی برای خروج از بحران هستند. تا اميد مردم از دست نرود و مسير دمکراسی هموار گردد. در اين راستا داشتن ارتباط مستقيم با لايههای مختلف جامعه ايرانيان و ايجاد بسترهای گفتمان آزاد بيشترين نقش را در جهت دهی به اين اهداف و رساندن صداهای آزاديخواهی در جامعه ايفا ميکنند. به يمن تکنولوژيهای جديد و بستر اينترنتی امکان تبديل شدن هر شخص به يک رسانه مستقل ايجاد شده است. و همچنين به جای گفتمانهای منو لوگ از قبيل وعظهای بالای منبری و شنيدن پايين منبری ها اکنون امکان نقد بيشتر گفتمانها در همان محل عرضه به عنوان کامنت و نظر فراهم شده است. استفاده از اين امکانات برای بنيانگذاری يک حکومت دمکراتيک و لائيک در ايران ضمن دارا بودن مزايای فراوان نياز به دقت و آشنا بودن با خطرات آن نيز دارد. برای بررسی نحوه استفاده از رسانهها و مبارزه با صدمات ايجاد شده توسط رسانههای وابسته ابتدا بايستی انواع رسانههای موجود را بررسی نمائيم. همچنين ميزان نفوذ اين رسانهها در جامعه ايرانيان نشاندهنده شاخص تأثير گذاری آن در ميان ايرانيان ميباشد. تلويزيون: اين رسانه در سطح وسيعی توسط ايرانيان استفاده ميگردد. و همين عامل باعث شده که حساسيت ديکتاتور به اين رسانه بيش از ساير رسانهها باشد. بيش از سه دهه استفاده از تلويزيون داخلی برای پخش دروغ و تزوير عاملی شده است که مردم ايران از اعتمادی که قبلاً به اين رسانه داشتند بکاهند و به فکر جايگزين کردن رسانههای ديگر بيافتند. اين اثر در مورد کانالهای ماهواره ای نيز به وجود آمده است. از آنجا که بيشتر اين کانالهای ماهواره ای برای تداوم حيات خود نياز به کسب درآمد از طريق تبليغات و يا کمکهای مردمی يا دول خارجی دارند. همين وابستگیها عامل ديگری برای ايجاد بی اعتمادی ميگردد. برای بازگرداندن اعتماد به مردم رسانههای مستقل و غير وابسته از يک سو نيازمند حمايت آزاديخواهان ايرانی دارند و از سوی ديگر نيازمند برنامهريزی کاملاً حساب شده و دمکراتيک. چهرههای فعال سياسی و اجتماعی نيز تنها ابزار اطلاع رسانی گسترده که در اختيار دارند همين رسانهها ميباشند. استفاده درست از اين امکانات برای اطلاع رسانی و بررسی جامعه ايرانی همچنين نشان دادن مزايای دمکراسی با بررسی سيستمهای سياسی دمکراتيک در کشورهای مستقل از جمله اقداماتی هست که اين رسانهها ميتوانند به کمک آن در هدايت جامعه به يک دمکراسی پايدار سهيم گردند. آنچه که اکنون به وجود آمده است نفوذ رسانههای بيگانه مانند بی بی سی و صدای آمريکا به صحنه سياسی ايران است. هرچند اين رسانهها نيز به اهميت وبلاگها و خبرگزاريهای اينترنتی پی بردهاند و سعی ميکنند برای جلوگيری از بی اعتماد شدن مردم خود را به نوعی همنوا با آزاديخواهان نشان دهند ولی در بررسی عملکرد آنها و برنامههای ارائه شده اين رسانهها متأسفانه اهداف ضد ايرانی کاملاً مشهود است. اهدافی از قبيل ايجاد جنگهای داخلی و تجزيه طلبی يا تقويت حکومت استبدادی سلطنتی برای به تخت و تاج رساندن يک دست نشانده ديگر در ايران. من تبريزی وقتی برادرم در سال ۱۳۶۰ برای دفاع از مرزهای کشور در جبهه سرپل ذهاب به صورت داوطلب حضور پيدا ميکند و به شهادت ميرسد به هيچ عنوان اقدام او را تقبيح نميکنم. او يک آزاد مردی بود که برای حراست از ايران و ايرانی به شهادت رسيد. من تبريزی وقتی در منزل به فرزندانم زبان ترکی ياد ميدهم به زبان مادری با آنها صحبت ميکنم به اهميت پاسداری از فرهنگ خاک و بوم خودم واقف هستم و ميدانم که اختلاف زبانی من با فارسها و کردها و عربها به معنی تفاوت من با آنها و يا تفاوت آنها با من نيست ما همه ايرانی هستيم و تمامی مرزهای ايران متعلق به تک تک ما ايرانيان است. اگر حکومتهای استبدادی و ديکتاتوری با ايجاد اختلافات سعی کردهاند ما را از حقوق اوليه خودمان محروم کنند اين هيچگاه به معنی سوءاستفاده من برای منزوی شدن و جدا شدن از ايران نيست. ما ايرانيان ثابت کرديم که ايران متعلق به همه ايرانيان هست. پس ترس من از تلاشهای بيهوده رسانههای بيگانه برای ايجاد اختلاف نيست. حتی وقتی در زلزله آذربايجان ديکتاتور از ترس يکپارچه شدن مردم ايران برای کمک به زلزله زده ها اقدام به بازداشت هموطنان آذربايجانی و غير آذربايجانی در کمپ امدادرسانی ميکند. من بيش از پيش به اهميت کنار گذاشتن تحقيرها و توهينهای متداول زبانی پی ميبرم. ما ايرانيان آزاديخواه هيچگاه نميخواهيم به سرنوشت آذربايجان شوروی و ارمنستان بر سر بخشی از سرزمين تکهتکه شده شوروی قره باغ دچار شويم. به همان اندازه که من تبريزی حق دارم در دانشگاههای تهران تحصيل کنم اهوازی و سنندجی نيز حق دارد در اين دانشگاهها تحصيل کند. تکهتکه شدن ايران خواسته ما نيست و نخواهد بود. زمانيکه رسانههای وابسته به دول خارجی سعی در ايجاد اختلاف در بين ايرانيان دارند اين وظيفه رسانههای مستقل و ايرانی هست که به مردم اعتماد دهند که آزاديخواهان خواستار تضعيف ايرانيان و تحقير آنها با جدا کردن آنها از ايران نيستند. اتاق فکر سياه: از جمله دشمنيهای رژيم ديکتاتوری با رسانههای تصويری ايجاد و دامن زدن به جو بی اعتمادی در رسانهها هست. اين حرکت به صورت داخلی با استفاده از رسانه ولائی انجام ميگيرد و در خارج با استفاده از پخش اکاذيب و تهمت و افترا. برای دسترسی به اين خواسته ديکتاتور اقدام به ايجاد يک اتاق فکر سياه در داخل نموده است تا هدايت افکار عمومی از چهارچوبهای تعيين شده آنها خارج نگردد. زمانيکه اين اتاق فکر سياه برنامههای خود را شکستخورده ميبيند. راهی جز دست زدن به اقدامهای غير انسانی و ضد بشری برای مقابله با آن انتخاب نميکند. يک مثال آشکار برخوردی است که با خانوادهها و نزديکان درجه دو و سه کارکنان بی بی سی فارسی انجام ميشود. به عنوان نمونه دوم اتفاقی که برای خود من افتاده را توضيح ميدهم. در فروردين امسال ۱۳۹۱ زمانيکه اطلاعات بانکی ۳ ميليون ايرانی را با هوشمندی به صورتی که قابل سوءاستفاده نباشد و همچنين دارندگان کارتهای بانکی در ايران به خطر نا امنی سيستم بانکی پی ببرند. توسط وبلاگی پخش نمودم بی بی سی فارسی با من مصاحبهای انجام داد و توانستم در اين مصاحبه ابعاد موضوع را فاش کنم. بانک مرکزی ايران که مجبور شده بود با افشاء شدن نا امنی درخواست تعويض رمز کارتهای بانکی را به مردم بدهد. سعی نمود با دروغ و تهمت اتهام وارد شده به عدم نظارت صحيح خود را متوجه من که افشاگری کردم نمايد. همزمان مزدوران رژيم که درآمدهايشان از سوی اتاق فکر سياه تأمين میشود در وبلاگ کيبورد آزاد مقالهای را در تقبيح اقدام بی بی سی درج کردند که توسط سايت خود نويس بلافاصله منعکس گرديد. وضعيت سايت خودنويس پس از خود زنی که در ارتباط با هاشمی انجام داد مشخص شد. و کيبورد آزاد نيز در اظهار نظری که نسبت به شاپرک داشت بیسوادی خود را در حوزه سيستمهای بانکی اثبات نمود. هيچکدام از آنها جوابيه های فنی من را در وبلاگ جديدم منعکس نکردند. آنچه که از ديد رسانه ای دارای اهميت است اين است که اقدام بی بی سی بدون بررسی صحت و سقم موضوع صورت نگرفته بود. ضمناً حرکت افشاگری من نيز با رعايت اصول حفظ اسرار مردم انجام گرفته بود. بند ۳ اعلاميه جهانی حقوق بشر اعلام ميدارد «هر کسی حق زندگی - آزادی و امنيت شخصی دارد» افشاگری نشان دهنده در خطر بودن امنيت حسابهای شخصی بيش از سه ميليون ايرانی بود. بند ۲۸ «هر شخصی حق دارد خواستار برقراری نظمی در عرصهی اجتماعی و بينالمللی باشد که حقوق و آزاديهای ذکر شده در اين اعلاميه را به تمامی تأمين و عملی سازد» من به عنوان مدير يک واحد نرم افزاری در سيستم بانکی حق داشتم خواستار ايجاد امنيت برای حسابهای بانکی مردم باشم و زمانيکه متوجه شدم در ايران امکان ايجاد چنين امنيتی وجود ندارد لازم بود که افشاگری ميکردم تا مردم به مشکلات ايجاد شده از سوی سيستم ديکتاتوری ولايت سالاری پی ببرند. اطلاع رسانی اين حرکت هيچگونه کار قبيح و ناشايستی نبود که توسط يک آزاديخواه نکوهيده شود. همچنانکه نامه سرگشاده من توسط سايت خبررسانی گويا منتشر شد ولی برعکس با ارسال آن به سايت خودنويس نه تنها اين نامه منعکس نگرديد بلکه برعکس برای خنثی کردن تأثيرات آن از بيماری هلندی نفت صحبت کردند و اينکه پول نفت بيماری ايجاد ميکند نه رفاه! ( به همه اطلاع ميدهم که بنده آماده شرکت در هر نوع مناظره در مورد افشاگری خودم با حضور کارشناسان خارجی سيستمهای بانکی هستم. اگر به واقع اعتقاد داريد که بنده خلافی مرتکب شدهام اين گوی و اين ميدان اثبات کنيد. ) آری هدف اتاق فکر سياه سلب اعتماد از مردم و منحرف کردن افکار عمومی از واقعيات درون جامعه است. آنچه حق مردم است بايستی مخفی شود و آنچه حق نيست و يا اهميت کمتری دارد بايستی با نورافکن بزرگنمائی گردد. بايد فرياد زد که تصميم گيری در مورد برنامه اتمی ايران خيلی بيشتر از خود انرژی هسته ای حق ايرانيان است. پس چرا اين تصميم گيری به مردم واگذار نميشود؟ چرا در مورد مشکلی که روح و جسم و روان ايرانيان را هدف قرار داده است مردم حق تصميم گيری ندارند ولی خواسته ديکتاتور به عنوان حق مسلم مردم بزرگنمائی ميشود؟ اتاق فکر سياه دشنام گويی به ولايت را تشويق ميکند. تجزيه طلبی و حمايت از آنها را تشويق ميکند هر حرکتی که منجر به ايجاد دو دستگی و اختلاف در بين آزاديخواهان بشود را تشويق ميکند. لذا سايتها و رسانه های حامی و همراه اين اتاق اقدام به ارائه بيشترين دشنامها و تهمتها ميکنند. حتی دشنام و توهين به حاکمين نيز در دستور کار اين افراد و رسانهها قرار دارد. تا بدين وسيله اعتماد مردمی را جلب کنند و راه را برای منحرف کردن افکار عمومی در لحظات بحرانی هموار کنند. اينکه سوابق گذشته فعالين سياسی برجسته شود تا اين افراد نتوانند در اتحادهای مورد نياز آزاديخواهان شرکت کنند نيز از ديگر اهداف اين اتاق فکر سياه است. آنها به درستی ميدانند که رمز پيروزی مردم در يکپارچگی و اتحاد بر سر آزادی خواهی و حاکميت قانون ميباشد. آنها ميدانند که قانون گريزی بيماری مزمن ديکتاتور ميباشد و قانون گرائی منش و روش فعالين آزاديخواه لذا تمامی همت خودشان را برای ايجاد اختلاف در جبهه دمکراسی طلبان به کار ميبندند و همه حملات به اين جبهه خواهد بود. مسئوليت ما آزاديخواهان لائيک اين است که نقدها را برتابيم و اتحاد را در سايه اختلاف عقايد ارج نهيم. رسانههای مستقل را شناسائی کنيم و با استفاده و همراهی آنها گام به گام به هدف نهائی خود برای برقرار کردن يک جمهوری لائيک و دمکراتيک در ايران نزديک شويم. استفاده از رسانههای فراگير مانند بی بی سی و صدای آمريکا نيز تنها در صورتی ممکن و معقول ميباشد که همراه با نقد اين رسانهها باشد. مسلماً استفاده از اين رسانهها به معنی قبول سياستهای تجزيه طلبی و سلطنت پروری آنها نيست. و ما وظيفه داريم اين موارد را بدون ترس از عدم حضور در اين رسانهها بر زبان بياوريم آنها مجبور هستند که در چهارچوب آزادی بيان برنامه خود را تنظيم کنند. لذا ما نيز ميتوانيم با استفاده از اين ابزارهای دمکراتيک نقد سياسی و ملی خودمان را نسبت به اهداف نظامی و سياسی آنها ابراز کنيم. روشنفکران و فعالين سياسی تنها راهی که دارند اتحاد است. اتحاد بر حاکم کردن قانون. اتحاد بر ايجاد سيستم سياسی لائيک. اتحاد بر ايجاد جمهوری دمکراتيک. اتحاد برای تدوين پيش نويس يک قانون اساسی دمکراتيک جهت بازگرداندن حق حاکميت به مردم ايران. و برای نيل به اين هدف بايستی از ابزارهای رسانه ای مناسب استفاده کنند تا بتوانند صدای يکديگر را بشنوند و اين اتحاد را ايجاد کنند و اگر اين رسانهها وجود ندارند بايستی ايجاد کنند. همچنانکه فعالين سياسی لائيک برای دسترسی به اهداف خود نياز به همنوائی و پذيرش پلوراليسم در زمينه اعتقادات و برنامهها و وحدت در عرصه بنيانگذاری سيستم سياسی لائيک و دمکراتيک دارند. رسانهها نيز نياز به وحدت در حمايت از حرکتهای فعالين جهت دسترسی به سيستم سياسی لائيک و آزادی بيان دارند. ضمن اينکه هر رسانه ای بر اساس اهداف خود اقدام به ارائه اطلاعات مورد علاقه خويش در زمينههای اجتماعی ادامه ميدهد. همزمان نيز اقدام به باز نشر گزارشهای مربوط به فعالين سياسی نيز ميپردازد. اتفاقات کنونی نشان داد که رژيم ديکتاتوری برای مخاطب قراردادن ايرانيان داخل کشور اقدام به راه اندازی شبکههای ماهواره ای موزيک و سريالهای تلويزيون کرده است. تا هرچه که ميتواند مخاطبين داخلی را از فعالين سياسی خارج کشور دور کند. اينترنت:شکر خدا جوانان آزاديخواه اطلاعات خود را از شبکههای اجتماعی و اينترنت دريافت ميکنند و سعی ميکنند به روزتر از ديگر اقشار جامعه باشند. امروزه بيشتر قشر بازنشستگان و ايرانيانی که فرصت بيشتری دارند نيز سعی ميکنند با ابزارهای فيلتر شکن و گشت و گذار در اينترنت آشنا شوند تا بتوانند اخبار و اطلاعات بدون سانسور و غير مهندسی شده دريافت کنند. اين همه ايجاب ميکند رسانههای اينترنتی در حفظ صداقت و بها دادن به آزادی بيان همت بيشتری نشان دهند توطئه ديکتاتور را برای بی اعتماد کردن و غير فعال کردن جوانان در اينترنت را شناسائی کنند و با ارائه راهکارهای مناسب ضمن دور کردن ايرانيان از خطر فعاليت اينترنتی امکان مشارکت آنها را در تعيين سرنوشت کشورشان فراهم کنند. اقداماتی که اتاق فکر سياه برای ضربه زدن به فعاليتهای اينترنتی انجام ميدهد هم برای ايجاد جو رعب و وحشت و خودسانسوری از قبيل به شهادت رساندن وبلاگنويس ستار بهشتی است همچنين پخش اخبار غير واقعی از توانائيهای وزارت اطلاعات در شناسائی افراد با بررسی فعاليتهايشان در بستر اينترنت است و همچنين ايجاد و بکار گرفتن نيروهای ويژه برای پخش اطلاعات بیپايه و گمراهکننده جهت تقليل ميزان فعاليتهای سياسی مؤثر فعالين ميباشد. به عنوان نمونه برخی از صفحات ويژه را راه اندازی کردهاند تا به ظاهر با تجزيه طلبان به مبارزه بپردازند ولی با بررسی روند کارهای آنها متوجه میشويم هدفشان حمايت از ديکتاتور و سرگرم کردن فعالين آزاديخواه ميباشد. در اين صفحات به برتری زبانها بر يکديگر تأکيد میشود و بر اختلافات دامن زده میشود تا کسانيکه وارد اين صفحات میشوند در گردابی قرار گيرند که تکرار مکررات است در حالی که در بطن جامعه ايران هيچ نوع گرايش جدی نسبت به تجزيه وجود ندارد. همچنان که اعدامهای هموطنان اهوازی باعث دل آزردگی آزاديخواهان آذربايجانی میشود زلزله آذربايجان نيز باعث غم و اندوه خوزستانی ميشود. استفاده از رسانههای اينترنتی آنجا که از عکسهای دلخراش و نا مناسب بهره ميبرد باعث دوری جستن مردمان مهربان و حساس از فعاليت اينترنتی ميباشد. اين نوع بازپخش صحنههای ناپسند در برخی از موارد نياز است ولی در بيشتر مواقع تبديل به ترويج خشونت و حس انتقام جوئی در جوانان است. چنين روندی به هيچ عنوان به نفع آزادی خواهی و دفاع از کرامت و حرمت انسانها نميباشد. به عنوان نمونه فيلم کوتاه مربوط به شهادت ندا آقا سلطان يکی از بزرگترين مدارک برای اثبات بیگناهی راهپيمائيهای مخالف ديکتاتوری بود يا عبور اتومبيل نيروی انتظامی از روی مردم در روز عاشورا نشاندهنده متعلق بودن ديکتاتوری به جبهه يزيديان داشت. اما پخش عکسهای مربوط به اعدامهای اخير در صفحات اينترنتی برای دور کردن مردم از اينترنت در روزهای بحرانی پيش رو ميباشد. رژيم هيچگونه اطلاعی از جنبش احتمالی مردم يا حمله نظامی غرب ندارد. ديکتاتور سرمست از يکه تازی در عرصه سياسی کشور مهمترين هدف خود را انتخابات رياست جمهوری نشان ميدهد تا بتواند فعالين سياسی داخل و خارج را با آن سرگرم کند همزمان به فعاليتهای اتمی خود ادامه ميدهد و گستاخانه تمامی راههای اعتماد سازی در سطح بينالمللی را ميبندد. در هشت سال گذشته ذخاير لازم مالی برای سران حکومت که شايد مجموعاً بيش از ده هزار نفر نشوند فراهم شده است و فکر ميکنند با ايجاد بحران در وضعيت اقتصادی کشور ميتوانند هر کسی را خريداری کنند و با اين افراد زر خريد قيامهای مردمی را سرکوب کنند. ديکتاتور و مزدوران دولتی و مجلسی و قضائی وی در چتر حمايت وزارت اطلاعات و اتاق فکر سياه خود قصری تو خالی از توهمات برای خود بنا کرده اند. که توان فکر کردن به توخالی بودن اين بنا را ندارند. رسانههای مستقل و آزاد وظيفه دارند در کنار مردم باشند. نياز آنها را شناسائی کنند. حرف آنها را به حکومت و جهانيان برسانند و از حق آزادی بيان و عقيده تک تک ايرانيان دفاع کنند. آنها بايستی در تشکيل تيمهای دمکراسی طلب و آزاديخواه همياری کنند و راههای رسيدن به دمکراسی را به آنها آموزش دهند. چرا زمانيکه ايران با راه اندازی تلويزيون انگليسی زبان به دنبال پخش اکاذيب خود ميباشد آزاديخواهان ايرانی به دنبال راه اندازی سايتهای خبری انگليسی زبان برای انعکاس دادن اهداف و آمال خود نباشند؟ چرا وقتی کشورهای غربی با دامن زدن به تجزيه طلبی و سلطنت پروری به فکر تعيين سيستم سياسی آينده ايران هستند. جمهوريخواهان لائيک ايران نميخواهند با ارائه مقالات انگليسی و فرانسوی در سايتهای خبری خارجی از استقلال ايران و ايرانی دفاع کنند؟ و حق تعيين سرنوشت را برای ايرانيان پاس بدارند؟ استفاده صحيح از رسانههای آزاد يکی از مهمترين اصول برای دستيابی به خواستههای بر حق ايرانيان لائيک ميباشد. Copyright: gooya.com 2016
|