چهارشنبه 2 اسفند 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

هوشنگ را به امانت به خاک سپرديم، مسعود نقره‌کار

هوشنگ کشاورز صدر
امروز روز وداع با انسانی است که گفتار و کردارش روشنفکری سياسی‌ی ملی گرا، و متفکر‌ و کوشنده‌ی واقعی ِجنبش ملی بودنِ را معنا می کرد... جنبش روشنفکری ايران کمتر روشنفکر سياسی، ملی و وطن پرستی را سراغ دارد که اينگونه در دل طيف های سياسی مختلف، حتی مخالفان اش نشسته باشد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ويژه خبرنامه گويا

پيکر هوشنگ کشاورز صدر، يکی از گرانقدرترين روشنفکران سياسیِ ميهنمان را به امانت و مشروط در Hillcrest Memorial Park در شهر‌ پالم بيچ ايالت فلوريدا در امريکا به خاک سپرديم. روز دوشنبه هجدهم ماه فوريه‌ی سال ۲۰۱۳ / سی‌ام بهمن ماه سال ۱۳۹۱، حدود ۲۰۰ تن از نزديکان و ياران‌ هوشنگ کشاورز در مراسم و مشايعتی با شکوه، با او وداع کردند. در اين مراسم اعضای خانواده و دوستان هوشنگ کشاورز، ازجمله دکتر احمد اشرف، دکتر حميد اکبری و من (مسعود نقره‌کار) در باره‌‌ی شخصيت، افکار، زندگی و تلاش های سياسیِ هوشنگ سخن گفتيم.

آنچه می خوانيد يادواره‌ای است که به ياد و به احترام هوشنگ، در وداع با او خواندم.


"به خاطرِ‌اينکه فقط هستی"

امروز پارک خاطرات "هيل کِرِست" Hillcrest Memorial Park در پالم بيچ فلوريدا به پرلاشزهای جهان وخاوران های ميهنمان گره می خورد. امروزاين پارک در دل خاک اش بذری می نشاند که همچون بذرهای خاوران های سرزمينمان‌"به خاک نخواهد ماند واز قلب خاک خواهد شکفت". امروز پارک خاطرات"هيل کِرِست"، خاطراتی از گنجينه ی بيش از ۶ دهه مبارزه برای آزادی، دموکراسی و عدالت در ميهنمان را به امانت از ما خواهد پذيرفت، با اين شرط که عزيزِما اينجا نخواهد ماند و به عشق‌اش ايران باز خواهد گشت.

امروز روز وداع جنبش روشنفکری با پاره ای از جان و جهان‌اش نيز هست، روز وداع با حضوری که اهل سلام بود و حلقه‌ی وصل. روز وداع با نماد والگوئی که جهان را انسانی و شايسته ی انسان کرده است. اينگونه است که احمد شاملو- آبروی روشنفکری ميهنمان- درنامه ای به هوشنگ عزيزمان می نويسد:
«... زياد اهل نامه‌نگاری نيستم و آداب و ترتيباتش را نمی‌دانم. اما وقتی قرار باشد برای سلام‌ کردن به نازنينی دست به قلم ببری که مصداق کامل و بی‌کم و کاست مفهوم "انسان" است و فقط همين‌قدر که او را بشناسی احساس می‌کنی که حق داری عميقا به خودت حرمت بگذاری، ديگر برای رعايت آداب و ترتيبات جائی باقی نمی‌ماند. انگار يکی برای همين‌جورموقع‌ها است که گفته‌است هيچ آدابی و ترتيبی مجوی...هر چه هست از تو به خاطر اين‌که فقط "هستی" و با وجود خودت جهان را برای ما زيبا و زندگی را پر از معنا و اعتماد می‌کنی متشکريم.»

امروز روز وداع با چنين انسانی ست، با انسانی که گفتار و کردارش روشنفکری سياسی‌ی ملی گرا، و متفکر‌ و کوشنده‌ی واقعی ِجنبش ملی بودنِ را معنا می کرد. امروز روز وداع با پرسشگری گفتمان ساز و آينده نگر، خردگرائی فردباور که آزادانديشی و آزاديخواهی ملکه فکر و رفتارش بود، هست. روز وداع با آزادانديشی که به قول اسماعيل نوری علا يکی از آباء سکولاردموکراسی ايران است، روشنفکری آشتی ناپذير با بی عدالتی و ستمگری، که اهل سازش نبود اما معنا و اهميت مدارا و تحمل و گفت و گو نيزمی دانست و به آن عمل می کرد.

جنبش روشنفکری ايران کمتر روشنفکرسياسی، ملی و وطن پرستی را سراغ دارد که اينگونه در دل طيف های سياسی مختلف، حتی مخالفان اش نشسته باشد. و بی دليل نيست که می بينيم در عزای از دست دادن اش "سوگواری برای او، سوگواری همفکران برای از‌دست دادن همفکر نيست".

رودی دوچکه ، يا رودی سرخه را می شناسيد. دوچکه از برجسته ترين رهبران جنبش دانشجوئی دهه ی۶۰ در آلمان غربی بود، همان دهه ای که هوشنگ کشاورز هم به دليل حضور و فعاليت درجنبش دانشجوئی در ايران به زندان افتاد. اريش فريد، شاعر اتريشی‌ تبار در شعری خطاب به رودی دوچکه – که مخاطب اش هوشنگ عزيزما نيزهست- می سرايد:

هر کس جايگزينی دارد
و مبارزه نيز ادامه می يابد
آری
اينگونه است.
اما
اينگونه نيز می تواند باشد:
کسانی هستند که جايگزين ندارند
مبارزه هميشه و فقط
چهره و قلب انسان رزمنده را دارد،
و من
آنگونه مبارزه ای را دوست می داشتم
که چهره‌ی تو را
و قلب تو را داشت.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016