گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
25 بهمن» آلودگی در ايران، کشتار آرام شهروندان، جلال ايجادی10 بهمن» بروکسل: سخنرانی جلال ايجادی و کاظم کردوانی، دوم فوريه 4 شهریور» تالاب انزلی را از مرگ نجات دهید، جلال ایجادی 6 تیر» پاريس: کنفرانس "صادق هدايت، مدرنيته و دين" با شرکت داريوش آشوری و جلال ايجادی، شنبه ۷ ژوئيه 13 خرداد» اسلام و خود سانسوری روشنفکران، جلال ایجادی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! سياست اتمی ايران درمذاکرات قزاقستان، جلال ايجادیهدف حاکميت کسب بمب اتم است و هر شگردی که فشار غرب را بکاهد برای رژيم فرصتی مثبت بهشمار میآيد. ولی بهطور مسلم در اين کشاکشهای ديپلماتيک سياست اتمی ادامه پيدا خواهد کرد و فشار روی جامعه ايران و عدم شفافيت و جاهطلبیهای خطرناک هيئت حاکمه نيز ادامه خواهند يافتايران و سياست اتمی اش زير فشار جامعه بين المللی قراردارد. آمريکا، اروپا، کشورهای عربی، اسرائيل، سازمان ملل متحد و آژانس بين المللی انرژی اتمی خواهان توقف فعاليت های اتمی و بطور مشخص فعاليت اتمی نظامی جمهوری اسلامی ميباشند. مذاکرات در قزاقستان ميان نمايندگان حکومت اسلامی و گروه پنج بعلاوه يک در اسفند ۱۳۹۱ با اين هدف آغاز شد تا در شرايط فشار مجازات های اقتصادی، ايران تاحدودی عقب نشينی کند و فعاليت اتمی نظامی اش زير کنترل قرارگيرد. هزينه مالی: در طی ۳۸ سال هزينه سنگين بطور مسلم بارمخربی بر اقتصاد کشور داشته است و بلحاظ عدم شفافيت حکومتی مردم ما نميدانند به چه ميزان سرمايه های آنان در طرح های گوناگون اتمی به هدر رفته است. در طول اين سالها نه در بودجه سالانه دولتی رقم درست وروشنی داده شده و نه گزارش وبيلان مالی و تکنولوژيکی و انسانی و زيست محيطی مشخصی ارائه شده است. اراده حکومتی در مخفی کاری است و جامعه محروم است. با يک ارزيابی نسبی حداقلی بجرات ميتوان فقط هزينه نيروگاه بوشهر و فعاليتهای مربوط به آنرا تاکنون بيش از پنجاه ميليارد يورو تخمين زد. جنبه ايمنی: درتمام نيروگاه های اتمی ضريب ايمنی يک قاعده بنيادی است. در جهان بنابر نظر کارشناسان حتا بهترين و محکمترين سيستم ها که بعنوان نمونه در فرانسه و ژاپن موجود است از عامل خطرنشت مواد اتمی و انفجار اتمی مصون نميباشند. بعلاوه عوامل ژئولوژيکی و سيسميک و امکان زلزله و ساير پديده های طبيعی پيوسته ضريب خطر را بالاميبرد. در ايران هيچ ارزيابی مطمئن و دقيقی برپايه معيارهای استاندارد جهانی انجام نگرفته است وکارشناسان بين المللی پيوسته نگرانی خودرا ابراز داشته اند. مرکز اصفهان و نيروگاه بوشهر چندبار با خطر مستقيم مواجه بوده اند و مسموميت و تلفات انسانی در اصفهان بدون جواب مانده است. ميزان انتشار گازهائی راديواکتيو و نشت های اتمی هرگز مورد بررسی علمی و شفاف صورت نگرفته است و اين امر نگرانی بزرگی را برای سلامتی انسانها پديد آورده است. وابستگی به اورانيوم: کشوری مانند ايران که دومين منابع گازرا در اختيار دارد و سومين کشور صادرکننده نفت بوده و بخصوص از منابع سرشار طبيعی برای انرژی پاک برخوردار است، امروزه آنچنان در توليدهسته ای و استفاده از اورانيوم خيز برداشته که جزوابستگی به منابع ديگر کشورها راه ديگری ندارد. منابع مورد استفاده اورانيوم در ايران که در کوير ساغند يزد و در نزديکی بندرعباس قرار داشتهاند کافی نيستند وطبق آژانس بينالمللی انرژی که در اسفند سال ۱۳۸۹ گزارشی منتشر نمود چنين می خوانيم: «با توجه به پايان يافتن ذخاير اورانيوم ايران، جمهوری اسلامی در شکار اورانيوم است و تمرکز خود را روی زيمبابوه گذاشته است.". حال با توجه به محاصره بين المللی بطور مسلم ايران با مشکلات ديگری برای کسب اين مواد اوليه دچار خواهد شد. بعد سياسی و ديپلماتيک: سياست اتمی جمهوری اسلامی پيوسته با تشنج و بحران همراه بوده و جامعه ايران بازنده اين مناسبات منفی بين المللی بوده است. سياست رژيم که با تروريسم و دشمنی با جامعه بين المللی مشخص ميشود هميشه عامل منفرد کننده حکومت در صحنه ديپلوماتيک بوده است. پروژه اتمی خودعامل تشديد کننده انزوای ايران بشمار ميايد. حکومت مناسبات با همسايگان خودرا بوخامت کشاند وبا خصومت ورزی خود، نگرانی ها و دشواری های منطقه ای را بشدت افزايش داد. مجازات های اقتصادی، عدم اعتماد به ايران، سرد بودن مناسبات ميان کشوری، تبليغات گسترده عليه ايران و افت پرستيژ ايران در صحنه جهانی از جمله نتايج اين وضعيت بود. مذاکرات تکراری: مذاکرات ايران و جامعه بين المللی همچنان ادامه دارد ودر آخرين دور آن در قزاقستان، نمايندگان دوطرف اظهارات خوشبينانه بيان کرده اند. در نشست اخير در آلماتی نمايندگان قدرت های بزرگ جهان از ايران خواسته اند به تعليق بخشی از فعاليت های غنی سازی در "فردو" دست بزند و آنهاحق نگهداری بخشی از اورانيوم با غنای ۲۰ درصد را برای ايران محفوظ دانسته اند. غرب معتقد است که "فردو" به فعاليت اتمی متمايل به توليد بمب اتم مشغول است وبنابراين درپی آنست تا غنای ۲۰ درصدی را برای ايران برسميت بشناسد ودر مقابل مرکز "فردو" را زير کنترل شديدتر قراردهد. حال بايد پرسيد اين توافق آسان وميسر خواهد بود؟ هرگز. بدنبال مذاکرات اخيرهمسو با آيت الله خامنه ای، نمايندگان مجلس جمهوری اسلامی اعلام کردند که "قطار هستهای ايران متوقف نمیشود". هدف حاکميت کسب بمب اتم است وهر شگردی که فشار غرب را بکاهد برای رژيم فرصتی مثبت بشمار ميايد. ولی بطور مسلم دراين کشاکش های ديپلماتيک سياست اتمی ادامه پيدا خواهد کرد و فشارروی جامعه ايران و عدم شفافيت و جاه طلبی های خطرناک هيات حاکمه نيزادامه خواهند يافت. جلال ايجادی Copyright: gooya.com 2016
|