گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
6 اسفند» جاهلها و لاتها، روحانيون و سلاطين(بخش پایانی)، مسعود نقرهکار2 اسفند» هوشنگ را به امانت به خاک سپرديم، مسعود نقرهکار 22 بهمن» جاهلها و لاتها، روحانيون و سلاطين(بخش دوم)، مسعود نقرهکار 14 بهمن» جاهلها و لاتها، روحانيون و سلاطين (بخش نخست)، مسعود نقرهکار 29 دی» روشنفکری دینی و گناه کبیرۀ استمناء، مسعود نقره کار
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! فرزندان ملا باشیِ شاه سلطان حسین و نظام پزشکی جمهوری اسلامی، مسعود نقرهکاررئیس جمهور تقلبیِ حکومت اسلامی به انتخابات غیردموکراتیک نظام پزشکی اعتراض فرمودند. زنده یاد دکتر کاظم سامی پیش بینی می کرد کارِسازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی به جائی خواهد رسید که بر سردراین سازمان نوشته شود: "منقول است هرکه کنجد بخورد خداوند نگاه دارد او را از دیوانگی و خوره و زرداب و حماقت".
ویژه خبرنامه گویا کار شاخ و شانه کشیدن های جناح های درون حکومتی برای یکدیگر، به انتخابات ناسالمِ تشکلی از" حوزهی سلامت" کشیده شده است. شاخ و شانه کشیدنها در رابطه با انتخابات این دوره ی تشکل "نظام پزشکی جمهوری اسلامی"، در واقع آغاز بساط کردن معرکه و گرم کردن تنور انتخابات ریاست جمهوری ای ست که سپاه و جناح های مختلف حکومتی در حال مهندسی آن هستند و از هر فرصتی برای زدن یکدیگر استفاده می کنند. جنجال پیرامون انتخابات ناسالم در نظام پزشکی جمهوری اسلامی تازگی ندارد، از همان نخستین روز های شکل گیری حکومت اسلامی، عرصه ی بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و تشکل های پزشکی مورد توجه و هجمه ی مسلمین حاکم قرار گرفت، چراکه در این عرصه، به ویژه آنجا که به رابطه ی پزشک و بیمار و مسائل مربوط به حوزه ی دستگاه تناسلی و جنسی بر می گردد، احتمال به خطر افتادن اسلام داده می شد و می بایست شرعا" از بروز فجایع ناشی از این خطرجلوگیری به عمل می آمد. ابتدا ماژیک های سیاهِ برای سانسور عورت ها و نواحی حساسهی چاپ شده در مجله ها و کتاب های پزشکی به کار افتادند. کار محجبه کردن دستگاه های تناسلی و حواشی آنها نه فقط از کتابخانه های دانشکده های پزشکی که از اداره ها ی پست شروع شد. مجله های پزشکی قبل از ارسال برای دریافت کننده اسلامیزه وبعد ارسال می شد. همان هنگام بحث غیر شرعی بودن معاینه ی زنان توسط پزشک مرد مطرح شد. با رجوع به آموزش های "علامه هایی "همچون علامه محمد باقر مجلسی و مجتهدین مشابه اش معاینه بیمار زن از توی آینه پیشنهاد شد تا نگاه مستقیم پزشک به بیمار زن ، به ویژه دستگاه تناسلی و جنسی اش نیفتد. جماعتی از این مجموعه دریافتند قضیه تحریک کننده تر خواهد شد و در آینه آن دستگاه های ممنوعه چند جانبه و چه بسا زیبا تر جلوه فروشی خواهند کرد. از خیر فرمایشات طبیبانه علامه ها گذشتند و سیاست حذف تدریجی پزشکان مرد از عرصه ی تخصص بیماری زنان و زایمان در دستور کار قرار گرفت. در سطح آموزش علوم پزشکی نیز سراغ طب الرضا و طب الصادق و دانش ِ بی حد و مرز نقلی و عقلی علامه مجلسی و مشابهین اش رفتند اما دریافتند که فرمایشات و طبابت کردن های دقیانوسی کاررا خراب تر از آن که هست خواهد کرد. به این جماعت حالی کردند که در شرایط کنونی مگرمی شود گفت: چنانچه مردی با زنی حایض جماع کند نوزاد حاصل شده به خوره یا جذام مبتلا می شود، به حضرات گفته شد: شما برادرها در این راسته استادید و بهتر می دانید: اولا" زن حایض بعید است حامله شود، در ثانی اگر معجزتی شد و زن حایض حامله شد، خب باسیل هانسن عامل جذام در آن هیرو ویر و در آن مکان دلیل ظهور و حضورش چیست؟ و... ده ها نمونه ی محیر االعقول تر. برای حل معضلات بهداشتی و درمانی هم هرجا سه باب مغازه ی خالی و ساختمانی مصادره ای یافتند یک دانشکده ی پزشکی زدند با این خیال که با افزایش پزشک تراژدی بهداشت و درمان در میهنمان ختم به خیر خواهد شد و شاخص های مهم بهداشتی میزان مرگ و میر کودکان وطول عمر، فی المثل به سطح کشورسوئد خواهد رسید. همان هنگام پزشک حاذق و اهل فکر، دکتر کاظم سامی و همفکران اش برای اینکه به داد بهداشت و درمان و آموزش پزشکی برسند و دست فرزندان خالق " حِلیةُ المُتقین "، علامه محمد باقر مجلسی را از این عرصه کوتاه کنند با "طرح طب ملی" برابر این گورزادها ایستادند. در این طرح، علیرغم کاستی های اش، به اهمیت " برنامه ریزی ای اصولی و عادلانه" و ویژگی ها و مختصات چنین برنامه ریزی ای پرداخته شد، و به نقش کلیدیِ اولویت بهداشت عمومی و طب پیشگیری بر درمان، به نقش تغذیه صحیح و کافی،تامین آب اشامیدنی سالم، مسکن بهداشتی، پیشگیری از ابتلا به بیماری ها، بهداشت محیط کار و زندگی و تحصیل و آموزش بهداشت، توجه به وضع کودکان، آموزش نیرو های انسانی وبهره گرفتن از آخرین دستاوردهای علم پزشکی و هماهنگی نظام آموزشی با نیازهای خدمات بهداشتی و درمانی و.....توجه داده شد و برنامه های عملی ارائه گردید. دکتر سامی، نگران وضعیت سازمان نظام پزشکی نیز بود و نومیدانه تلاش می کرد آن را از آسیب چنگ و دندان برادران پزشک حفظ کند. او پیش بینی می کرد کار نظام پزشکی به جائی خواهد رسید که بر سر دراین سازمان نوشته شود: " منقول است هرکه کنجد بخورد خداوند نگاه دارد او را از دیوانگی و خوره و زرداب و حماقت "و..... البته برادران حزب الهی پس از چند سال به فرمان حکمرانان حکومت اسلامی و فرزندان شیخ المحدثین مزد این پزشک گرانقدر و دلسوز را دادند و با قمه جمجمه او را دریدند.
در باره ی نظام پزشکی ایران و نظام پزشکی جمهوری اسلامی
رژیم های دیکتاتوری و مستبد به مانندِ رژیم پهلوی و حکومت اسلامی تصورشان در مورد پزشکان و کارکنان سایر رشته های وابسته، این بوده است که مداخله ی این گروه اجتماعی در امر سیاست گذاری های بهداشتی و درمانی و آموزش پزشکی در همین حد نمی ماند وبه دخالت درامر سیاست کشیده خواهد شد. دیکتاتورها و مستبدین به تجربه دریافته اند که مقابله با کمبود ها و لغزش های نظام بهداشتی و درمانی , و نیز شرکتهای بیمه، شرکتهای دارویی, و کمپانی های تولید و توزیع وسایل پزشکی، سرانجام کار را به رودررویی با پشتیبانان چنین شرکت هایی , یعنی دولت ها و حکومت ها خواهد کشاند. از طرفی دیگر این حکومت ها بسترمناسب رابطه میان پزشک و بیمار و جایگاه اجتماعی پزشک را عواملی دانسته اند که با اتکا به آن ها پزشک می تواند فراتر از تشخیص بیماری و درمان بیمار به عرصه تشخیص و درمان بیماری های جامعه ، یعنی عرصه ی سیاست و فرهنگ نیز پا بگذارد، و یا حداقل با برداشت ها و تعاریف امروزین نقش روشنگرانه ی " روشنفکر خاص" را ایفا کند، و شخصیت روشنفکری خود را در موقعیت شغلی اش سامان دهد و در همین محدوده ایفای نقش کند و پیام دار آزادی و دموکراسی و عدالت خواهی شود. دیکتاتورها و مستبد ها دانسته اند که پزشکان با قدرت بخشیدن به تشکل هایشان می توانند نقشی مؤثر و پویا در اعمال نظارت و کنترل بیشتر بر سیاست های بهداشتی و درمانی و آموزش پزشکی , و فراتر برتعمیق روند دموکراسی در کل جامعه داشته باشند. چنین نقش و حضوری علاوه بر یاری رساندن به کاهش و زدایش فقر و محروميت های فرهنگي , وکاهش و زدایش عوامل اجتماعي و سیاسی و اقتصادی حضور تبعيض و بي عدالتي در عرصه ی "بهداشت و درمان و آموزش پزشکی" و در کل جامعه ، سلامت جامعه را تامین و تضمین خواهد کرد، و این ها خواست های دیکتاتورها و مستبدان نیست. به تجربه دیدیم که رژیم دیکتاتوری و مستبد پهلوی تاب تحمل تشکل های مستقل صنفی و دموکراتیک نداشت، اما انصافا" تفاوت فاحشی در برخورد با تشکل های صنفی و دموکراتیک میان رژیم پهلوی و حکومت اسلامی وجود داشت، که شکل گیری و تدوام حیات سازمان نظام پزشکی ایران تا حدود ی این تفاوت را نشان می دهد. سازمان نظام پزشکی در رژیم پهلوی عمدتا" زیر نظارت رژیم شاه و تحت کنترل پزشکان درباری بود اما تلاش برای صنفی و دموکراتیک کردن این تشکل نیز با موانع جدی مواجه نبود. مهم تر اینکه ایدئولوژیک و سیاسی کردن این تشکل در دستورکار همه ی پزشکان وابسته به رژیم پهلوی قرار نداشت. تلاش این بود تا به خواست های صنفی پزشکان رسیدگی شود واز این تشکل در راستای ارتقا ء سطح آموزش پزشکی و امور بهداشتی و درمانی استفاده شود. سازمان نظام پزشکی ایران به سال 1348 فعالیتاش را آغاز کرد، البته بحث شکل گیری تشکل های پزشکی از سال 1322 مطرح شد ودر سال 1324 واژه نظام پزشكی برای نخستین بار وارد بحث ها وحتی قوانین شد . وزیر بهداری وقت دكتر جهانشاه صالح به سال 1329 ، نخستین لایحه نظام پزشكی ایران را به مجلس ارائه داد. این لایحه مسكوت ماند و برخی علت را ترور نخستوزیر وقت (رزمآرا) دانستند. نخستوزیر، دكتر منوچهر اقبال از پزشکانی بود که در راه تاسیس نظام پزشکی تلاش می کرد، تلاش او و دكتر عبدالحسین راجی سبب شد تا لایحهیی درباره قانون نظام پزشكی به مجلس شورای ملی ارائه شود، لایحه ای كه در سال 1339 به تصویب مجلس شورای ملی و سنا رسید، اما تصویب این لایحه ی به معنای آغاز به کار نظام پزشکی نبود. نخستین انتخابات نظام پزشكی در سال 1347 انجام شد ودكتر منوچهر اقبال به عنوان رئیس نظام پزشكی برگزیده شد و از سال 1348 فعالیت رسمی خود را آغاز کرد.* مقارن با تأسیس این سازمان نشریه نظام پزشکی با مسئولیت دکتر محمد حفیظی انتشار یافت. از آغاز شکل گیری این سازمان تا انقلاب بهمن قوانین مربوط به زندگی درون سازمانی و وظایف نظام پزشکی دستخوش تغییراتی شد که برای نمونه می توان به ماده 14 قانون سال 1354، که براساس آن صدور پروانه اشتغال به كار طبابت برای پزشكان و دندانپزشكان پس از تایید از طرف وزارت علوم و آموزش عالی، بر عهده نظام پزشكی مركز قرار گرفت، اشاره کرد. انقلاب بهمن جامعهی پزشکی را هم تکان داد. شکل گیری تشکل های مستقل و وابسته ی پزشکی و پرستاری و سایر رشته های وابسته یکی از علائم این تکانه بود. ابتدا پزشکان مسلمان بر آن شدند تشکلی موازی با سازمان نظام پزشکی راه بیاندازند اما وقتی دریافتند دیگر سوار قدرتاند به این سازمان هجوم آوردند و سیاست قبضه کردن آن را در دستور قرار دادند. طیف های سیاسی گونه گون، احزاب و سازمان های سیاسی محتلف، نیز تشکل های پزشکی و پرستاری خود راه انداختند تا به عنوان زوائد این جریان ها از آن ها بهره برداری سیاسی کنند، این زوائد مدتی فعالیت کردند اما زود جوانمرگ شدند.( مثل اتحاد پزشکان و داروسازان ایران). خیل پزشکان مسلمان شده و مسلمان بوده، کارکنترل و قبضهی تشکل نظام پزشکی را بطور جدی پی گرفتند. آنان قبل از هر چیز اسلامیزه کردن این تشکل و تبدیل آشکارش به زائده ای حکومتی را هدف گرفتند، و در این راه نیز گام برداشتد و سرانجام نیز این کار راکردند. پس از درگیری های فراوان حضرات ضرب شست نشان دادند وبا تصویب قانون اجازه تاسیس مطب در سال 1362، عملا اختیار صدور پروانه مطب از نظام پزشكی سلب شد و به وزارت بهداری واگذار گردید. کشمکش ها تا سال 1365، تا هنگام تهیه لایحهیی از سوی دولت بر سر اختیارات و مسؤولیتهای نظام پزشكی همچنان ادامه داشت، لایحه ای که بسیاری از پزشكان آن را خلافِ استقلال سازمان نظام پزشكی به عنوان یک تشکل صنفی میدانستند. این اعتراضات به اعتصاب و سر انجام به تهدید انحلال نظام پزشکی كشیده شد. نخستوزیر وقت، هیات مدیره نظام پزشكی را منحل اعلام کرد و دكتر هادی منافی را به عنوان رئیس سازمان نظام پزشكی منصوب كرد. دكتر منافی نیز كه قرار بود برای دو ماه رئیس نظام پزشكی باشد بیش از 72 ماه این سمت را ول نکرد. اواخر سال 1365 دولت لایحه سازمان نظام پزشكی را از مجلس پس گرفت. سال 1368 نشریه نظام پزشکی با مسئولیت آقای دکتر هادی منافی و سردبیری دکتر هوشنگ سعادت انتشار یافت .در سال 1369 طرح تشكیل سازمان نظام پزشكی جمهوری اسلامی توسط گروهی از نمایندگان مجلس تهیه و به تصویب مجلس رسید. اسلامی شدن نظام پزشکی و تاکید بر این اصل که: "تلاش در جهت تحقق بخشيدن به ارزشهاي عاليه اسلام در كليه امور پزشكي" هدف این سازمان است،هستهی اصلی خواست این نمایندگان و پزشکان حکومتی و حزب الهی بود. تلاش مجلسیان و دولتیان برای اسلامیزه کردن این سازمان، به محدود کردن وظایف نظام پزشکی نیز کشیده شد ، وظایفی که عبارت بودند از:".... تعیین تعرفه خدمات تشخیصی درمانی در بخش خصوصی، صدور پروانه مطب شاغلین بخش خصوصی، رسیدگی به تخلفات حرفه ای شاغلین حرف پزشکی از طریق هیاتهای انتظامی، ثبت نام و صدور گواهی عضویت، تعیین ضوابط و نظارت بر تبلیغات پزشکی، ارائه خدمات رفاهی به اعضای سازمان مانند واحد وام ، توزیع آرم طرح ترافیک و ارائه خدمات بیمه ای مختلف، مشارکت در تعیین مالیات بر درآمد شاغلین بخش خصوصی و اعزام نماینده به هیاتهای حل اختلاف مالیاتی، معرفی نماینده در شورایعالی بیمه و شورایعالی آموزش پزشکی، تعیین شرح وظایف شاغلین حرف پزشکی، برگزاری برنامههای باز آموزی و آموزشی، وبرگزاری برنامه های جانبی دیگرو ......" . این مجموعه بر چگونگی در آمد و بودجه ی این سازمان نیزکه از حق عضویت اعضا ، درآمدهای حاصل از ارائه خدماتی مانند صدور کارت عضویت و پروانه مطب و نیز بخشی از بودجه دولتی تامین می شد چنگ انداختند و....." در همین راستا مقرر شد كه رئیس كل نظام پزشكی را رئیسجمهور منصوب وعزل كند. در سال 1370 دكتر ایرج فاضل به عنوان رییس كل نظام پزشكی حكم خود را از هاشمیرفسنجانی دریافت كرد. از آن تاریخ به بعد بارها قوانین نظام پزشکی دستخوش تغییر شد .نمایندگان مجلس ششم، در مهرماه 1381 به صورت طرحی با امضای 15 نماینده به مجلس ارائه کردند. در این طرح اختیارات و وظایف سازمان نظام پزشكی افزایش، و تصدیگری دولت در عرصه سلامت و ارتقای جایگاه اجرایی و نظارتی نظام پزشكی افزایش یافت . تلاش دولت احمدی نژاد برای لغو اختیار نظام پزشكی در تعرفهگذاری خدمات پزشكی بخش غیردولتی نیز راه به جائی نبرد. در رابطه با امر انتخابات نیزسازمانی که حدود دویست هزار عضو پزشک، دندانپزشک، داروساز، ماما، دکترای علوم آزمایشگاه، کارشناسان پروانهدار مانند شنوایی سنج، فیزیوتراپ، بینایی سنج، کاردرمانگر و... سابقهای بیش از پنجاه سال داشت، ادعا شد در بهترین حالت 50 هزار نفر از اعضای جامعه پزشكی در سراسر كشور در آن شرکت کردند، که این به دورهی ریاست دکتر صدر بر می گردد. از دستاورد های این دوره نیز سلب موقت و پنج ساله اختیار نظام پزشكی در تعرفهگذاری خدمات پزشكی بود!. احمدی نژاد و معرکه های انتخاباتی پزشکان اصلاح طلب و مستقل باورشان این است که انتخابات "سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی" (مورخه 4 اسفند سال 1391) "... بر پایه سوگیریهای سیاسی جناحی و معیارهای ناعادلانه و غیر منطقی و به صورت استصوابی انجام شد و چهرههای خوشنام رد صلاحیت شدند... و50 درصد پزشکان تهران در انتخابات مشارکت نداشتند.... تعداد زیادی از چهرههای خوشنام، خدمتگزار و دارای تجربههای موفق در مسائل بهداشت و درمان و سلامت جامعه را از نامزدی در انتخابات محروم کردند" ." ...به دلیل نوشتن نامه اعتراضی چند ماه پیش به بشار اسد رئیس جمهوری سوریه، رد صلاحیت شده اند". و رد صلاحیت های گسترده با استناد به بند " د" اساسنامه ای - آئین نامه ای این سازمان ، یعنی عدم وفاداری به قانون اساسی، صورت گرفته است. احمدی نژاد نیز با بُل گرفتنِ این برخورد غیر دموکراتیک به میدان آمد و در حاشیه جلسه هیات دولت در رابطه با رد صلاحیت شدگان گفت: "فکر می کنیم همه چیز در کشور باید بر اساس قانون باشد. کسانی که از مرز قانون عبور می کنند کارشان اعتبار ندارد....نظام پزشکی یک نهاد صنفی و متعلق به جامعه پزشکی و درمانی کشور است و نباید نهادهایی که مسئول نیستند در آن دخالت کنند. نهادهای امنیتی، اطلاعاتی سپاه و اطلاعاتی غیر سپاه نمی توانند در آن دخالت کنند، این بد است . این یک تشکل جامعه پزشکی است و باید نمایندگان خودشان باشند تا بتوانند کارها را خودشان اصلاح کنند." پس از اظهار نظر احمدی نژاد دست اندر کاران این " حذف" پاسخگو شدند: رمضان شریف، مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران با تائید دخالت سپاه در انتخابات سازمان نظام پزشکی، این دخالت را ''قانونی'' توصیف کرد، و گفت: '' اقدام اطلاعات سپاه در روند بررسی صلاحیت ها در انتخابات نظام پزشکی قانونی بوده و به درخواست مراجع قانونی صورت پذیرفته است....قرائن و مستندات موجود نشان می دهد مرجع قانونی، قبل از سپاه از دیگر نهادهای امنیتی و اطلاعاتی نیز استعلام کرده است و در خصوص ردّ صلاحیت شدگان پاسخ همه آنها منفی بوده است.....بهتر بود عزیزان قبل از رسانه ای کردن این قضیه، به امکان بررسی و پیگیری دقیق موضوع از مجاری قانونی و دلائل متقن و محکم ردّ صلاحیت ها می اندیشیدند.....بدیهی است عدم اقدام سپاه در پاسخ به استعلام مراجع قانونی در زمینه انتخابات نظام پزشکی، یک کار خلاف قانون محسوب می شد.'' محمد علی محققی عضو هیئت بورد جامعه جراحی کشور و معاون سابق آموزشی وزارت بهداشت گفت : "....ششمین دوره انتخابات نظام پزشکی کاملاً بر اساس قانون انجام شد.... و هیچ مباحث سیاسی در این انتخابات نقش نداشت و همه کارها بر اساس قانون بود هرچند برخی تلاش میکنند آن را به یک موضوع سیاسی اجتماعی تبدیل کنند." هاشم زهی رئیس هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات نظام پزشکی نیز اظهار داشت: ".....نتایج انتخابات نظام پزشکی تأیید شد؛ سخنان رئیسجمهور درباره این انتخابات نیز جایگاه قانونی ندارد و پاسخ به وی وقت تلف کردن است.... قرار نیست وی مرتباً در این مورد حرف بزند و ما هم به او جواب بدهیم و با این کار وقت خودمان و وقت مردم را تلف کنیم. ...انتخابات نظام پزشکی بر اساس ضوابط قانونی و در کمال صحت برگزار شد .... بر خلاف اینکه عده ای می گفتند به علت لغو حق تعرفه گذاری نظام پزشکی تعداد شرکت کنندگان در این دوره نسبت به دوره قبل کمتر می شود. این اتفاق نیفتاد و تعداد شرکت کنندگان این دوره بیش از 6 هزار نفر از دور قبل بیشتر بودند و با حدود 18 درصد رشد نسبت به دور قبل 47 هزار و 910 نفر در این انتخابات شرکت کردند.....صحبتهای آقای رئیس جمهور در این زمینه غیر قانونی است و وی هیچ جایگاه قانونی برای اظهار نظر در این مورد ندارد.... استعلام از اطلاعات سپاه نیز در مورد نامزدهای این انتخابات طبق قانون انجام شده و سخنگوی سپاه پاسداران نیز پاسخ لازم را به رئیس جمهور داده است و دیگر لازم نیست ما وارد عرصه جواب دادن به رئیس جمهوری شویم.....آقای احمدی نژاد چون رئیس جمهور است و قدرت دارد فکر می کند می تواند در هر زمینه ای صحبت کند ......اگر آقای احمدی نژاد بخواهد حکم رئیس کل سازمان نظام پزشکی را امضا نکند نیز مشکل مهمی نیست و در آن صورت برای حل این مسئله نیز یک فکر بکر خواهیم کرد." محمدحسين قرباني عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي گفت: دستگاههاي نظارتي نبايد به افرادي كه از چارچوب نظام خارج شدهاند، اجازه ورود به انتخابات نظامپزشكي را بدهند. ...در واقع مردم دست رد به سينه حاميان فتنه زدهاند لذا كساني كه از فتنهگران حمايت ميكنند جايگاهي در ميان مردم نداشته و نبايد اجازه شركت در انتخابات نظام پزشكي را داشته باشند. " عباس مسجدی" سخنگو و عضو هیات نظارت بر انتخابات نظام پزشکی تهران ( که متشکل از نماینده مجلس شورای اسلامی و دادستانی کل کشور به همراه بسیج جامعه پزشکی هستند) ، اظهارات احمدی نژاد را سیاسی دانسته و معتقد است: " رئیس دولت برای رسیدن به منافع سیاسی خود به دنبال کند کردن تیغ سپاه است....هیات نظارت حرف های نگو زیاد دارد ، ما از برادران سپاه سپاسگذاریم و در موقع مقتضی مسائل را به جامعه پزشکی و ملت اعلام خواهیم کرد." نماینده پیشین مجلس ششم و عضو اسبق سازمان نظام پزشکی، علی شکوری راد نیز در این باره نوشت : " در اصل، احمدینژاد درحال مهندسی کردن انتخابات ریاست جمهوری آینده است و این موضوع را در نخستین قدم از انتخابات نظام پزشکی برداشته است....". علی سعیدی، نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه با طرح این نکته که «مهندسی معقول و منطقی» انتخابات ریاست جمهوری وظیفه ذاتی این نهاد است، آب پاکی روی دست جناح های مختلف حکومتی ریخت. احمدی نژاد، که قدرت طلبی اش سبب شده است پوست شیر به تن کند در پاسخ به علی سعیدی گفته است: "هر کس بخواهد مردم را مدیریت کند مردم او را مدیریت خواهند کرد." این دست شاخ و شانه کشیدن ها و نیز بحث و جدل های پیرامون انتخابات سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی زوزههای آغازین گرگ های گرسنهی قدرت در حکومت اسلامی ست که باردیگر خود را برای دریدن یکدیگر گرم می کنند.
*********
زیرنویس و برخی منابع:
1- مجله علمی پژوهشی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران. 3- سپاه پاسداران: اقدام سپاه در انتخابات نظام پزشکی قانونی بوده است.
Copyright: gooya.com 2016
|