یکشنبه 27 اسفند 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارشی که رژيم و اپوزيسيون مايل به رويت آن نبودند، عبدالستار دوشوکی

عبدالستار دوشوکی
بر اساس گزارش سازمان عفو بين‌الملل نيروهای دولتی عراق و هم خارجی به سادگی قوانين را زيرپا می‌گذارند، از دادگاه‌های عادلانه برای بررسی موارد اتهام متهمين در عراق خبری نيست و انواع و اقسام شکنجه‌ در زندان‌های عراق در قبال هرکس که با دليل و بی‌دليل به زندان افتاده باشد، اعمال می‌شود

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ويژه خبرنامه گويا

هفته پيش نتيجه تحقيقات سازمان عفو بين‌الملل از وضعيت عراق ده سال پس از سرنگونی صدام حسين منتشر شد. اما رسانه های رژيم، رسانه های فارسی زبان برونمرزی و اپوزيسيون برانداز هيچگونه تمايلی برای انعکاس و يا تبديل اين گزارش هشتاد و دو صفحه ای به چوب انتقاد و زدن آن بر سر رژيم شيعه و هم پيمان جمهوری اسلامی در عراق نشان ندادند. چرا؟ چون اين چوب دوسر طلائی بود که گروه های مختلف اپوزيسيون برانداز تلاش می کنند خود را به يک "سر" آن نزديک کنند تا شايد علاجی بر دردهای ديرينه خود بيابند. البته سايت صدای آلمان (دويچه وله فارسی) جزو محدود سايت هايی بود که گزارشی را که رژيم و اپوزيسيون را در تجاهل آن متحد کرد، منعکس نمود. اين نوشتار کوتاه تجزيه و تحليلی است نقدگونه و موجز در مورد اين همسوئی ناميمون که تبعات ناگفته و نانوشته آن برای آينده کشورمان از اهميت بسزائی برخوردار می باشد. قبل از انتشار نتيجه تحقيقات سازمان عفو بين‌الملل از وضعيت عراق، گزارشات فراوانی در مورد نقض حقوق بشر و فساد و تباهی گسترده در افغانستان توسط نيروهای ناتو و دولت افغانستان منتشر شده بود، که بسيار شبيه گزارش اخير سازمان عفو بين‌الملل در مورد عراق می باشند، و تصويری نامطلوب از ماحصل مستقيم و پی آمد های غير مستقيم حمله آمريکا به عراق و افغانستان و پروسه های ناکام چلبی سازی و کرزای سازی ارائه می دهند. امروز در افغانستان کار به جايی رسيده است که حتی احمد کرزائی رئيس جمهور افغانستان نيروهای ناتو و آمريکا را به تبانی با طالبان متهم می کند.

اما از آنجايی که برخی از نيروهای اپوزيسيون برونمرزی در پی ايجاد ائتلاف و اتحاد و ارائه "جمع" خود برای ايجاد آلترناتيو به آمريکا و متحدانش هستند، نقد عملکرد آمريکا در عراق و افغانستان و ماحصل نهايی چلبی سازی و کرزايی سازيی آمريکايی بايد آويزه گوش اپوزيسيون دمکرات و آزاديخواه و مستقل بشود. زيرا بر طبق گزارش سازمان عفو بين‌الملل، شواهد مستدل برای ايجاد دمکراسی و استقرار حقوق بشر با همياری آمريکا و متحدانش در مجاورت ما مايه فخر و مباهات نيست. اجازه بدهيد برای تفهيم مطلب بخش هايی از گزارش عفو بين الملل را به نقل از سايت دويچه له بدون کم و کسر و بصورت دقيق منعکس کنم:

بر اساس گزارش سازمان عفو بين‌الملل نيروهای دولتی عراق و هم خارجی به سادگی قوانين را زيرپا می‌گذارند، از دادگاه‌های عادلانه برای بررسی موارد اتهام متهمين در عراق خبری نيست و انواع و اقسام شکنجه‌ در زندان‌های عراق در قبال هرکس که با دليل و بی‌دليل به زندان افتاده باشد، اعمال می‌شود. نقض حقوق شهروندان عراق به بهانه «مبارزه با تروريسم» صورت می‌گيرد و هر شکنجه‌ای را توجيه می‌کند: شوک الکتريکی، بی‌خوابی، بی‌غذايی و بی‌آبی، تجاوز يا تهديد به تجاوز به زندانی يا عضوی از خانواده او. بسياری از بازداشت‌شدگان در دادگاه‌هايی محاکمه می‌شوند که کم‌‌ترين کورسويی از عدالت و قانون در آن‌ها ديده نمی‌شود. گزارش می‌گويد که اين موارد در عراق بعد از صدام حسين، چيزی استثنايی به شمار نمی‌رود. به گزارش عفو بين‌الملل حکومت‌ عراق و نيروهای آمريکايی و بريتانيايی، هرسه در برقراری سيستمی مبتنی بر حمايت از حقوق شهروندان و رعايت قوانين مدنی شکست خورده‌اند. نيروهايی که به عراق حمله کردند تا آن را از "چنگ ديکتاتوری صدام حسين آزاد کنند"، دستاوردی جز ادامه همان مسير برای مردم به ارمغان نياورده‌اند. اما وحشتناک تر از آن وضعيت حدود ۱۱ هزار نفر زن در زندان های عراق می باشد. گزارش از زنانی که به وحشيانه‌ترين شکل شکنجه شده‌اند می گويد. از کتک تا شوک الکتريکی بر نقاط حساس بدن و از آزار جنسی تا تجاوز. سازمان عفوبين الملل هم‌چنين از مواردی گزارش کرده که نيروهای امنيتی دختران، همسران و مادرانی را بازداشت کرده‌اند تا فرد ديگری از خانواده را که تحت تعقيب است به دام اندازند.

عليرغم محکوميت عملکرد آمريکا و بريتانيا ، از آنجايی که اين گزارش نيروهای دولت عراق را نيز به نقض گسترده حقوق بشر متهم کرده بود، رسانه های جمهوری اسلامی که حکومت عراق را هم پيمان خود می دانند، به آن نپرداختند. وانگهی نپرداختن به اين گزارش و ناديده گرفتن آن توسط رسانه هايی که با امکانات دولتی بريتانيا و آمريکا اداره می شوند، قابل درک است. زيرا اين گزارش دول بريتانيا و آمريکا را به نقض حقوق شهروندان عراقی و برقراری سيستم بيعدالتی در عراق متهم می کند. اگر نتيجه تحقيقات سازمان عفو بين‌الملل را در کنار گزارشات متعدد نهادهای بين المللی در مورد افغانستان و اوضاع و احوال نابسامان اين دو کشور قرار بدهيم، تصوير ناخوشايندی از مداخله آمريکا و بريتانيا در پروسه دمکراتيزه کردن منطقه به دست خواهد آمد که بايد هشدار دهنده باشد. در سوريه هم شاهد بوديم که چگونه آمريکا اصرار بر برکناری رئيس سکولار شورای انتقالی سوريه و جايگزينی آن با امام جمعه (سابق) يکی از مساجد دمشق داشت، که در اين راستا موفق شد.

بعقيده من سال آينده شمسی برای کشور ما سالی حساس و احتمالا ً پر تنش خواهد بود. همانگونه که سفر قريب الوقوع اوباما به اسرائيل و محور اصلی آن در مورد ضرورت حمله به تاسيسات نظامی و هسته ای کشور خبرساز خواهد بود. هشدار اخير باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا در مورد فرصت زمانی يک ساله به ايران نيز قابل تامل می باشد. به همين دليل وظيفه اپوزيسيون دمکرات و مستقل و آزاديخواه بسيار خطير می باشد. بنده سه سال و نيم پيش در مقاله ای مستند بنام "تحريم؟ آری، يا نه؟ وظيفه مـــا چيست؟" در مورد سترونی تحريم ها از منظر شواهد معتبر تاريخی و مستندات مکتوب علمی و استفاده ابزاری از آنها برای مستعد نمودن زمينه حمله نظامی به تفصيل نوشتم و توضيح دادم که چگونه در منظر افکار عمومی و ديپلماسی بين المللی دو مرحله مذاکره و فشار (تحريمات) بصورت پيش زمينه برای مرحله نهايی (حمله) عمل می کنند. و به دور از احساسات و شور سياسی و يا موضع گيری "اپوزيسيونی" توضيح داده بودم که بر طبق شواهد و مستندات تاريخی تحريم ها منجر به تغيير رفتار رژيم نخواهد شد ـ که نشد!. اکنون نيز بايد هشدار بدهم که همسو شدن بخش هايی از اپوزيسيون (از هر دو جناح صادق و فرصت طلب) با سياست های آمريکا و بريتانيا، تاسيس تلويزيون و برپايی کنفرانس های آنچنانی و سکوت ضمنی در مقابل خطر فراگير حمله احتمالی و ويرانگر آمريکا و متحدانش از جمله اسرائيل به تاسيسات اتمی و نظامی ايران، نه تنها باعث تغيير رژيم و يا حتی تغيير رفتار رژيم نخواهد شد، بلکه مبارزه دمکراتيک و مردمی ملت ايران برای نفی استبداد را دچار خدشه ای طولانی خواهد نمود، و سرنوشتی سياه تر از امروز برای ملت ايران رقم خواهد خورد.

در پايان جوابی را که سالها پيش در مصاحبه ای با مدير مسئول سايت ترکمن صحرا در مورد نقش و وظايف اپوزيسيون برونمرزی بخصوص در رابطه با تهديدات خارجی داده بودم، در اينجا تکرار می کنم: "آنکس که نياموخت از روزگار، هيچ نياموزد ز هيچ آموزگار . سازمان ها و رهبران سياسی حتی آنهايی که از جورج بوش درخواست کرده بودند تا ياری دهنده جدی مردم جان به لب رسيده ايران برای برقراری حکومتی دمکراتيک باشند، بايد به اين حقيقت تلخ پی برده باشند که دمکراسی را نمی توان با حمله نظامی و لشکرکشی برای يک ملت به ارمغان آورد. وظيفه و نقش اصلی سازمان های مستقل سياسی آگاهی دادن به مردم و حمايت و انعکاس خواسته های دمکراتيک و آزاديخواهانه مردم در چارچوب "جنبش سبز" و توسعه و تعميق مفاهيم حقوق بشر، دمکراسی، مساوات، نفی تبعيض و نابرابری، سکولاريسم و مخالفت با هرگونه دخالت بيگانه بايد باشد. چون تهاجم و دخالت بيگانه در راستای حفظ و استمرار حيات رژيم جمهوری اسلامی خواهد بود ـ مخصوصاً جنگ مستقيم با به اصطلاح "شيطان بزرگ" و اسرائيل" ـ که خود "نعمتی الهی" خواهد بود. و اينگونه است که بخش هايی از اپوزيسيون با تحليل های نادرست و شايد فرصت طلبانه در مورد غم و اندوه جانکاه همسايه سکوت اختيار می کند، غافل از آنکه شايد روزی اين شتر افسارگسيخته در خانه ما نيز بخوابد.

عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016