جمعه 16 فروردین 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

حکومت استثنائی وضد انسانی، برخورد استثنائی وانسانی می طلبد! ناصر مستشار

دیگر برهمگان ثابت گشته است که جمهوری اسلامی یک حکومت معمولی با جوانب دیکتاتوری کلاسیک و متعارف ـ روی کره زمین نیست ، بلکه جمهوری اسلامی یک حکومت استثنائی است که در شرایط ویژه ای به اریکه قدر ت رسیده است و اعمال ضد انسانی این رژیم از کشور فراتر رفته وتمام منطقه وجهان را به چالش کشیده است ، بدین خاطر رژیم اسلامی حاکم بر ایران یک برخورد ملی وبین المللی وانسانی را هرچه بیشتر نسبت به خود تقویت می کند.

تا کنون نشان داده شده است که تنها برخورد خونریزانه وجنگ طلبانه از طرف نیروهای سیاسی مخالف این حاکمیت قابل پذیرش مردم ایران نمی باشد ، وگرنه هرگونه ائتلاف واتحادی حول رهائی ملت ایران می تواند مورد پسند مردم ایران نیز واقع گردد. تا کنون نشان داده شده است ، هر چقدر از حمله نظامی کاسته تر می شود بر تضادهای درون جناحی حاکمان چه در درون و خارج از حاکمیت افزوده تر می گردد و مردم رژیم اسلامی همه را عامل بدبختی خودشان می دادند و بهمین خاطر خود را بیشتر آماده می سازند تا علیه رژیم به قیام برخیزند ، اما رژیم از این جو ناخرسند است ودائما بر طلبل جنگ می کوبد تا مردم را در هراس خطر حمله نظامی نگاه دارد.

ایران اسلامی شدیدا به مبارزه با شیطان بزرگ امریکا محتاج است تا مردم را سرگرم کند تا سر پا بماند.این روز ها نیروهای بسیج و سپاه دائما مانور نظامی می دهند و خبر اط شلیک موشک های جدید واز دستگیری جاسو س بیگانه خبر می دهند . اگر نشست هائی در میان اپوزیسیون حول شعار اساسی "اتحاد برای دمکراسی واجرای قوانین حقوق بشر در ایران " شکل بگیرد واز همه نیروهای سیاسی صلح دوست وایران دوست که برای سربلندی ایران ورهائی همه مردم ایران تلاش بورزند و فارغ از هر اندیشه وآئین ومرامی دعوت بعمل می آورد تا بدان بپیوندد!

این دیگر برهمه فعالان سیاسی مشهود شده است که درهای دمکراسی به روی همگان گشوده است و اگر هم اکنون یکی از کارگزاران رژیم نیز از رژیم جدا شود وبه جبهه مبارزان ومخالفان رژیم بپیوندد باید مقدمش را گرامی دانست ، چراکه تمام فعالیت وتلاش ما براین محور متمرکز شده است که رای ملت و حتی نیروهای داخلی رژیم را بسوی خود جلب نمائیم. در همین راستا باید به نیروهای رادیکال در میان اصلاح طلب ها نشان دهیم که رفتن به درون حاکمیت هیچ کمکی برای رفرم و سعادت مردم نخواهد کرد و بهترین راه همانا تحریم و به انزوا کشاندن رژیم اسلامی ، بسیار کارساز است.

تلاش برای برقراری آزادی ودمکراسی واجرای قوانین بنیادی حقوق بشر در بدو ورود نیازمند هیچگونه شناسنامه خاصی نیست.البته تکلیف نیروهای نفوذ ی و امنیتی رژیم وتفرقه افکنان ظاهرفریب کاملا روشن است واحتیاجی به توضیح نمی باشد!محمد تقی مصباح یزدی ایدلوگ بسیار صادق رژیم اخیرا چنین گفته است" مردم در حکومت اسلامی ناصرند نه ناصب ، در حکومت اسلامی تنها" الله "رهبر را نصب می کند،( بنقل از پیک ایران) آقای مصباح یزدی به روشنی وصاف وپوست کنده اصول اسلامی را بازگو می کند و بدون آنکه اسلام را با مفهومات مدرن عصر کنونی تلفیق نماید بیان می کند وبه هیچ وجه از اسلام التقاتی مانند بعضی از نیروهای اصلاح طلب برای پیشبرد مقاصد سیاسی اش بهره نمی برد .

نیروهائی به نامبرده برچسب های حجتیه وغیره وصل می کنند تا اورا غیر موجه نشان دهند که هیچ تاثیری بر روی اصل موضوع ندارد ، چراکه نامبرده قرائت واقعی از اسلام را ابراز می دارد واینکه ایشان به کدام سازمان سیاسی وابستگی دارد تاثیری بر تبین اسلام شناسی وی نمی گذارد.هرچند طبق گفته آقای عبد الکریم سروش ، آقای مصباح یزدی یکی از اساتید شناخته شده اسلامی می باشند که ایشان خود را در مقام شاگردی ایشان تلقی می نمایند و همین آقای سروش عضویت آقای مصباح یزدی در سازمان حجتیه را تکذیب می نماید.آنهائی که با توسل به گفته های مردم پسند خمینی در پاریس که وی می خواست بطور گذرا رضایت همگان را موقتا برای سرنگونی شاه بدست بیاورد و وعده پشت وعده صادر می کرد را مدرک می آورند تا از خمینی چهره ای آزاد اندیش ومردم سالار و جمهوری خواه جلوه دهند ، همان هائی هستند که هنوز می خواهند پشت نام خمینی که در یک دوره خاص پشت همان شعارهای دروغین خود به محبوبیت رسیده بود، سیاست های مخرب به وقوع پیوسته گذشته را بار دیگر دنبال و پیگیری کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


بعد از مرگ خمینی به سرعت خلاء رهبری ایجاد شده بود وبنا برتعریف اسلامی"الله"سید علی خامنه ای را از میان رهبران رژیم برای رهبری امت همیشه در صحنه انتخاب نمود. در آکسیون برق آسای انتخاب نهاد رهبری در آنموقع به جزء جناح آیت الله منتظری همه جناح های رژیم برای انتخاب خامنه ائی متفق القول بودند. اینکه چه بلائی برسر سید احمد خمینی آوردند ومحمد ری شهری ورفسنجانی چه اعمال کودتاگرانه ای را مرتکب شدند از تئوری بافی نیروهای سیاسی عاجز نشئت می گیرد که شاید شیطان به گفته رژیم در مخیله آنها نفوذ کرده باشد!! وگرنه به نظر رژیم اسلامی "الله" انتخابش را کرده است وامت ملزم به اطاعت از ولی امر هستند!

این مسائل بیشتر به کسانی برخورد می کند که هنوز دلداه حکومت فعلی می باشند وانتظار دارند مار زهر آگین افعی تخم وجوجه کبوتر آزادی در لانه اش بگذارد!در مرحله حساس فعلی میهنمان ، همه مردم ایران تنها راه چاره گشا را اتحاد می دانند که در دوره های گذشته هیچگاه شکل نگرفت چرا که نیروهای سیاسی یا بدنبال 1- اتحاد طبقاتی بودند تا از طریق بلوک طبقاتی رژیم را به زانو درآورند که هیچگاه نطفه اولیه آن شکل نگرفت. این سیاست از جانب کمونیست ها دنبال می شد که آنها آنقدر در میان خودشان از قرائت های مختلف از مارکسیم لنینسم برخوردار بودند که هیچگا ه نمی توانستند به اتحاد برسندو در ثانی در ایران تنها طبقه کارگر در مشقت زندگی نمی کند بلکه دیگر اقشارهمانندزنان ودانشجویان ومعلمان وکارمندان هم روزانه با رژیم ارتجاعی واسلامی حاکم برایران در تضاد بسر می برند.برای مثال رژیم اسلامی ، زنان ایران را بخاطر قوانین حجاب سر کوب می نماید که این سرکوب اساسا یک سر کوب طبقاتی نمی باشد بلکه یک سرکوب ارتجاعی می باشد که بدان باید برخورد دمکراتیک وآزادیخواهانه ومدرن کرد که سازمانهای سیاسی طرفدار بلوک طبقاتی تا کنون از پاسخگوئی بدان عاجز مانده اند 2- جبهه ضد امپریالیستی نیز هیچگاه نتوانست شکل بگیرد ،چراکه خود رژیم به اندازه کافی ضد امپریالیست ویا ضد خارجی عمل می کند ومردم هیچ فرقی بین مهندس میر حسین موسوی نخست وزیر اقتصاد جنگی ودوره سرکوب وکشتار او با دکتر محمود احمدی نژاد طرفدار مستضعفین به شیوه اسلامی نمی بینند!

مبارزه ضد امپریالیستی در جهان فعلی یعنی مملکت آباد، آزاد،رفاه مند،دانشگاه وآموزش مجانی،بهداشت وتامین اجتماعی رایگان، اتوبان ها وراه آهن و بیمارستان کافی برای تسهیلات مردم بوجود آمده باشد وخدمات شهری مانند بازرگانی، اخذ مالیات بر در آمد از همه ، پارلمان آزاد، انتخابات آزاد،اجرای قوانین حقوق بشر،عدم گرانی مسکن واحتیاجات اولیه وتامین صلح در منطقه!!اگر در یک دوره ای نیروهای سیاسی ایران به غلط در تضاد با امریکا و اسرائیل شرکت کردند وبه جای تامین منافع ملی مردم ایران در یکی از بلوک سیاسی جنگ سرد شرکت کردند و بهترین دوران طلائی را از دست دادند ، دیگر آن تئوری ها بهیچوجه در میان مردم جاذبه ای ندارد چراکه در کارزار غیر ضروری مسائل جنگ سرد در دوره سابق هم شاه خود را قربانی این پروسه کرد( شاه هرساله از روحانیون می خواست تا برای حفظ سلطنت او ـ و از اینکه در یک اقدام تروریستی جان سالم بدر برده است دعا کنند، ولی شاه نمی دانست وقتی ادامه سلطنت خود را با دعاهای آخوند ها استمرار دهد، روزی در فقدان دعا های آنها و ضدیت همان آخوند ها باادامه سلطنت او تمام شیرازه مملکت خواهد پاشید و خود آخوند ها قدرت حکومتی را بدست خواهند گرفت) بیشتر نیروهای سیاسی وملی در دوره رژیم سابق جانشان را از دست دادند تا در نهایت با تشویق و حمایت وهدایت کشورهای امپریالیستی حکومتی در ایران به قدر ت رسانده شود که هزار بار از حکومت سابق ضد انسانی تر است. در حال حاضر در ایران رژیمی برسرکار است که مدت 35ال است که مقام والای انسانی رابه اشکال گوناگون پایمال کرده است وبرای مبارزه وبرچیدن این رژیم بهتر است همه انسانها فارغ ازهر وابستگی سیاسی به پاخیزندتا این سرزمین به آزادی وآرامش وسعادت ورفاه دست پیدا کند.

به امید آنروز


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016