دبير مدارس راهنمائي شهر حويزه دستگير شد

فعالان حقوق بشر گزارش داده اند كه محمد مرمضي در تاريخ چهارشنبه ٧ فروردین ١٣٩٢ در شهر حويزه توسط مامورين اطلاعاتي دستگير شد. محمد فرزند عماره 35 ساله متأهل و داراي دو فرزند متولد روستاي ساريه و داراي مدرك ليسانس أدبيات عرب و شغل وي دبير أدبيات عرب و ديني و قرآن مدارس راهنمائي شهر حويزه در جنوب غربي شهرستان خفاجيه ( سوسنگرد) و ساكن همان شهر مي باشد.ايشان يكي از فعالان مدني و فرهنگي موثر در منطقه است و در بين إقشار مختلف شهر حويزه از احترام زيادي برخوردار است. اين روشنفكر عرب قبل از دستگيري براي چندين بار توسط حراست اداره آموزش وپرورش شهرستان حويزه و حراست مركز استان إحضار شده بود و او را از تدريس در كلاس هاي درس محروم نموده و براي مدتي قبل از بازداشت ، وي را مجبور به اشتغال در كانون فرهنگي شهرستان خفاجيه( سوسنگرد) نموده اند.

بنا به گزارش منابع محلي ، محمد مرمضي، دو ماه قبل از اين دستگيري نيز توسط اداره اطلاعات إحضار شد و براي دو هفته در بازداشت بود. فعالان حقوق بشر أضافه نموده اند كه در مؤرخه پنج شنبه ٨ فروردين ١٣٩٢ معلم ديگري بنام ناجي غوابش ٣٠ ساله شاغل در مدارس شهر حويزه نيز در شهرستان خفاجيه توسط نيروهاي امنيتي دستگير شد. غوابش از أهالي روستاى مالكيه سفلى از توابع شهر خفاجيه ( سوسنگرد) كه بطرز فجيعي و بطور وحشيانه و دور از انسانيت در معرض ديد مردم توسط نيروهاي اطلاعاتي از ماشين خود در بازار شهر كشيده و او را به مكان نامعلومي منتقل نموده اند.

روشنفكران و قشر تحصيل كرده جوانان عرب هميشه مورد هجوم نيروهاي اطلاعاتي بوده و تعداد زيادي از آنها بدلائل فعاليتهاي سياسي و فرهنگي تبعيد ، إخراج ، زندان و يا اعدام شده اند. از معلمان اعدامي مي توان محمد علي سواري، ريسان سواري و لفته سياحي و غيره نام برد از دبيران در بند نيز مي توان نام هاشم شعباني نژاد، هادي راشدي و محمد علي عموري نژاد و ديگران ذكر كرد. همچنين تعداد زيادي از معلمان و دبيران شهرهاي عرب بدلايل فعاليتهاي مسالمت آميز تنزيل مزايا و گروه ، إخراج و يا به مناطق دور تبعيد شده اند.

معلمان عرب علاوه بر آزار و شكنجه در بازداشتگاه هاي اطلاعات و سپري دوره زندان بعد از آزادي نيز با قوانين هيأت هاي تخلفات إداري روبر شده و از اشتغال ممنوع و محروم مي شوند. علاوه بر اين نيز برخورد با فعاليتهاي صنفي معلمان عرب در مقايسه با شهر هاي ديگر اختلاف زيادي دارد و اين فرهيختگان متحمل بيشترين فشارها شده و هميشه با سخت ترين مجازات هاي هيهات هاي اداري همانند بند ٣٧ ماده ٨ قانون رسيدگي به تخلفات اداري و اشد تنبيهات مانند بند (ي)و(ك) ماده ٩ كه همان إخراج و انفصال دائم از خدمات دولتي روبرو مي شوند.

اين فشارها و محدوديتها بر قشر تحصيل كرده ، جهت ايجاد رعب و وحشت بين فعالان عرب و جلوگيري از روشن كردن مردم نسبت به حقوق قانوني خود مي باشد.لينك زير نمونه اي از فعاليتهاي معلمان عرب در اعتراض به رفتارهای تفرقه انگیز استاندار حجازي مي باشد. آيا سزاوار است آنها را إخراج، تبعيد، زندان و اعدام مي كنند؟