مسابقه انتخابات با شرکت چهار تيم، الاهه بقراط
حجت الاسلام علی سعيدی نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران، دو مهم نهاد سياسی و نظامی رژيم، با اشارههای روشن گفت که قرار است چه کسی از ميان تيم خامنهای، تيم رفسنجانی، تيم احمدی نژاد و تيم خاتمی در مسابقه انتخابات پيروز شود. اينکه آيا تيم احمدی نژاد به آسانی ميدان را ترک خواهد کرد يا نه، موضوعی ديگر است. همه تيمها اما تلاش میکنند مردم را به پای صندوقهای رأی بکشانند تا با تشويق اين تيمها يک بار ديگر "حماسه تماشا" بيافرينند!
کيهان لندن ۲۵ آوريل ۲۰۱۳
الاهه بقراط
www.alefbe.com
www.kayhanlondon.com
انتخابات در همه جوامع اعم از باز و بسته، ديکتاتوری و دمکراتيک، حتما عرصه رقابت است. اما در هر جامعهای عرصه درگيریهای منتهی به بگير و ببند و حذف و قتل و سرکوب و هم چنين آمادگی نظامی برای برگزار کردن آن نيست. چنين صحنههايی را تنها در رژيمهايی میتوان شاهد بود که نه از چنان استحکام استبدادی برخوردار هستند که احزاب فرمايشیشان نقشآفرينی صحنه انتخابات را بر عهده بگيرند و نه از چنان استحکام دمکراتيک برخوردار هستند که احزاب آزاد و مستقل صحنه گردان انتخابات شوند. يک چنين بیثباتی با توجه به تجربههای عينی و موجود، حکايت از دو نکته و يا دو مسير دارد:
يکی اينکه، جامعه در حال پوست انداختن و گذار از مرحله نيمه دمکراتيک است به يک مرحله دمکراسی چه بسا «تمام عيار»، در همان قد و قوارهای که تا کنون شناخته شده است که شايد بتوان روسيه را نمونه چنين جامعهای دانست. کشوری که نيروهای ارتجاعی مذهبی و ايدئولوژيک در آن به شدت تضعيف شدهاند، ليکن نيروهای دمکرات، به دلايل مختلف از جمله هفتاد سال ديکتاتوری ايدئولوژيک، به چنان توانمندی دست نيافتهاند که بتوانند توازن قوا را به سود خود تغيير دهند.
ديگر اينکه، جامعه در حال پوست انداختن و گذار از مرحله اساسا «غيردمکراتيک» (عنوانی که برخی مايل هستند به جای ديکتاتوری و استبداد و حتا توتاليتر به کار ببرند! عيبی هم ندارد، اين نامگذاریها هيچ تغييری در واقعيت نمیدهد) به يک مرحله گذار به سوی دمکراسی است که خود آکنده از درگيری خواهد بود چرا که در اين مرحله، درگيریهای سهمگين و سرنوشتساز بر نيروهای اجتماعی مترقی و ارتجاعی تحميل خواهد شد.
بر چنين زمينهای، اعلام آمادگی نظامی از سوی رژيم برای برگزاری انتخابات و يا اعلام شرکت «چهار تيم» در مسابقه انتخابات، هيچ شگفتی بر نمیانگيزد.
مطالبه رهبر
هنوز پس از بيش از سه دهه، جمهوری اسلامی همچنان برای خنثی کردن فعاليتهای مخالفان خود به طور ميلياردی خرج میکند و سازماندهی نظامی و امنيتی خويش را نه بر اساس خطرات خارجی بلکه عمدتا در مقابله با آنان تنظيم میکند. سالها حذف و قلع و قمع مخالفان نه تنها آنها را از ميان برنداشت بلکه نسلهای تازه نفس آن هم با امکانات گسترده ارتباطی که تصورش در ذهن کسی نمیگنجيد به ميدان آمدند. به اين ترتيب، اعلام تأسيس يک «قرارگاه» برای آمادگی نظام جهت برگزاری يازدهمين دور انتخابات رياست جمهوری که قرار است در خردادماه ۹۲ هفتمين رييس جمهوری اسلامی را برای رياست قوه مجريه گزينش کند، خبر عجيبی نيست.
تأسيس «قرارگاه فجر» را روز ۲۷ فروردين سردار «منتظرالمهدی» معاون اجتماعی نيروی انتظامی اعلام کرد و گفت: «پليس با رصد فضای مجازی، شبکههای ماهوارهای معاند و... تلاش دارد تا با آمادگی و اشراف کامل اطلاعاتی، انتخابات را با امنيت کامل برگزار کند و حماسه پايداری را رقم بزند». حال آنکه تا کنون گمان میرفت قرار است اين «حماسه» را مردم رقم بزنند!
و اما آنسوتر، در رشت، حجت الاسلام علی سعيدی نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران ضمن بيان دروغها و توهمات تکراری درباره «مسير تعالی، خودکفايی و بهبود شرايط اقتصادی و جايگاه بينالمللی» و اطمينان نسبت به اينکه «ملت حماسه رقم خواهد زد» بر نکتهای تأکيد نمود که اگر کسی تا کنون شيرفهم نشده باشد، دليلاش قطعا کوتاهی زمامداران رژيم نيست: «مشارکت حداکثری، مطالبه به حق رهبری است که با اراده مصمم آحاد مردم در عرصه انتخابات، عزت و سرافرازی را برای ايران اسلامی تداوم میدهد».
سعيدی سپس مسير پشتيبانی «مقام معظم رهبری» را کاملا روشن رسم کرد و گفت: «اصولگرايی جريانی فکری با عقبه فرهنگی است که با عملکرد افراد قابل سنجش نيست بلکه با پيگيری نقاط قوت و ترميم نقيصهها میتواند روند تکامل خود را طی کرده و تعالی را تداعی کند». به اين ترتيب معلوم شد «يک» رأی «مقام معظم رهبری» به چه کسانی داده میشود به ويژه وقتی میفهميم که نماينده وی در سپاه پاسداران، نيروهای درون چرخه قدرت را چگونه به «چهار قطب» تقسيم کرده است: «ثقل رقابت در اين دوره بين اصولگرايان، اصلاح طلبان، کارگزاران و طرفداران دولت خواهد بود». وی سپس به اصولگرايان که مورد توجه و پشتيبانی سيدعلی خامنهای، رهبر سياسی و مذهبی جمهوری اسلامی، هستند توصيه کرد «برای اتحاد و ائتلاف» و «معرفی نامزدی واحد چاره انديشی کنند». وی در تأکيد پشتيبانی «رهبر» از اصولگرايان يادآور شد: «اگر اقدامهای انجام شده در کشور با دورههای کارگزاران و اصلاح طلبان مقايسه شود، به سادگی نمیتوان خدمات اصولگرايان را ناديده گرفت».
حماسه تماشا
حالا اگر بخواهيم به زبان ساده «تيم»های شرکتکننده در مسابقه انتخابات را به نام «مرّبی» آنها معرفی کنيم عبارت خواهند بود از: تيم خامنهای، تيم احمدی نژاد، تيم رفسنجانی، تيم خاتمی! سپس اگر به اين نکته در سخنان سعيدی دقت کنيم که حساب «افراد» را از «اصولگرايی» و «عقبه»اش جدا کرده و خدمات اصولگرايان را ستوده است، پس میتوانيم به اين نتيجه برسيم که «تيم خامنهای» و «تيم احمدی نژاد» هر دو از اصولگرايان هستند و اين يا آن «فرد» را میتوان وارد «سنجش» نکرد! ولی برای کشاندن مردم برای تماشای اين مسابقه بايد تيمهای ديگری را نيز که همگی در «ليگ نظام» بازی میکنند، وارد ميدان کرد.
به اين ترتيب، نقش «مردم» در ورزشگاهی که چهل و اندی دارندگان حق رأی میتوانند در آن حضور يابند، همان سوت کشيدن و تشويق به سود يکی از اين تيمهاست که اگر همه چيز به خوبی و خوشی برگزار شود، پس از آفريدن «حماسه تماشا» به خانههای خود خواهند رفت و رژيم هم انتظار حماسه ديگری از آنها ندارد. اما اگر «فدراسيون ملايان و سرداران» به رياست «رهبر» جِر بزند و «حق» يکی از تيمها را زير پا بگذارد، تاوانش را همين تماشاچيان بايد بدهند که اساسا نقشی نه در برگزاری و نه در نتيجه اين مسابقه انتخاباتی دارند!
اما اگر مردم بتوانند «تيم» خود را به ميدان بفرستند، البته مسئله شکل ديگری پيدا خواهد کرد. ولی کجاست تيم مردم؟! تمام مسئله بر سر همين است. همين است که میتواند شرايط تکراری نمايش انتخابات را تغيير دهد. شرايطی که مردم در آن ديگر تماشاگران گوش به فرمانی نيستند که بايد «حماسه» بيافرينند و بعد هم به خانههای خود بروند و اگر اعتراض کردند، از سوی قرارگاههايی که برای سرکوب آنها سازماندهی شده است اعم از «فجر» يا «کهريزک» مورد حمله قرار گيرند. مردم هستند که میتوانند مانند خرداد ۸۸ معادلات رژيم را بر هم بزنند، اما بدون سازمانيابی و تشکل نه میتوان چنين توقعی از آنها داشت و نه میتوان حدس انتظار نتيجه ديگری غير از چهار سال پيش را زد. آن هم در حالی که حجتالاسلام سعيدی، نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران، يعنی دو نهاد اصلی سياسی و نظامی رژيم، رييس جمهوری اسلامی آينده را معرفی نيز کرد: کسی که «روحيه خدمتگزاری» دارد و «ولايتمدار» است. انتظار ديگری هم نمیرود. حالا چه فرقی میکند اسم اين فرد چه باشد؟!
هزار سال ديگر هم که بگذرد، مسئله بر سر ساختار است و نه تيمها و افراد! در اين ساختار، از مردم نيز کاری بيش از «حماسه تماشا» بر نمیآيد. همه نقشها زمانی تغيير خواهد کرد که اتفاقا ساختارشکنی بشود! وگرنه اين ساختار «ولايتمدار» حتا سياستمداران خودش را نيز به انحطاط سياسی و اخلاقی میکشاند: کجاست آن تيم يا بازيگری که شهامت سراغ گرفتن از تيم حذف شدهای را داشته باشد که نخست وزير و رييس مجلس خود نظام در آن بازی میکنند؟!
ـــــــــــــــــــــــــــ
لينک به سخنان سردار منتظرالمهدی درباره تأسيس قرارگاه فجر برای انتخابات
لينک به سخنان حجت الاسلام سعيدی نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران