گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
5 خرداد» مقبولیت یک جدایی؛ نگرش به دین و دموکراسی در پنج کشور اسلامی، عمار ملکی*13 اردیبهشت» اصلاح طلبی يا انحلال طلبی؛ مساله اين نيست، عمار ملکی 3 دی» در ستايش کنشهای کوچک ايستادگی، واسلاو هاول، برگردان از عمار ملکی 29 شهریور» خيزش سوريه و شاخصهايی برای مقايسه، عمار ملکی* 17 تیر» آقای بهنود؛ با تشخيص و توصيه نادرست پزشک چه بايد کرد؟ عمار ملکی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! رمزگشايی توزيع آرا در انتخابات رياست جمهوری، عمار ملکیدر اين مطلب با بررسی آمار و نتايج رسمی اعلام شده انتخابات رياست جمهوری تا سال ۸۴ ـ که مقامات سابق و فعلی نظام ادعا میکنند از صحت نسبی برخوردار بوده است ـ سعی میشود ميزان رأی ثابت دو جناح اصلی در جمهوری اسلامی ( جناح راست و چپ يا محافظهکاران و اصلاحطلبان) و دو طيف آرای خاموش (تحريمیهای اقتصادی و تحريمیهای سياسی) تخمين زده شود و با توجه به رويه حاکم بر رفتار انتخاباتی مردم، سناريوهای مختلف درباره نتيجه انتخابات سال ۸۸ ارايه گرددتحليل پيش رو بسياری از فاکتورهای پيچيده و جزيی (مانند رای دادن به يک کانديد با انگيزه های غيرمتعارف، ديناميزم تغيير ميزان رای طيف ها به مرور زمان، ...) را وارد محاسبات نميکند چرا که فرض ميشود اين جزييات در رفتار انتخاباتی رای دهنندگان و نتايج کلی تاثير اساسی نخواهند داشت. ضرايب تقريبی بدست آمده برای پايگاه رای طيفهای مختلف، بمنظور پيش بينی و تحليل نتايج احتمالی انتخابات رياست جمهوری سال ۹۲ نيز يقينا مفيد خواهد بود. ۱. ميزان رای دهندگان ثابت که بنا به اعتقاد به نظام يا احساس وظيفه شرعی يا علاقه به يکی از کانديداها در انتخابات رياست جمهوری شرکت ميکنند را از ميزان آرای انتخابات سالهای ۶۴ و ۶۸ و ۷۲ ميتوان فهميد (۱). اين سه انتخابات بر خلاف انتخابات قبلی در شرايط غير احساسی (برخلاف انتخابات سال ۶۰ که بعد از ترور رجايی بود) و غير آزاد (برخلاف دوره اول انتخابات در سال ۵۸ که آزادترين انتخابات بود) برگزار شد. طبق آمار رسمی ميزان مشارکت در اين سه انتخابات به ترتيب ۵۷، ۵۴ و ۵۱ درصد بوده که نشان دهنده يک سير نزولی ثابت بوده است. پس تعداد افرادی که در هر صورت بنا به اعتقاد به نظام در انتخابات شرکت ميکردند، در سال ۷۲ حدود ۵۰ درصد بوده است (بيش از ۱ درصد آرا رای باطله بوده است). ميتوان فرض کرد که اين ميزان مشارکت، مجموع طرفداران ثابت دو جناح راست (محافظه کار) و چپ (اصلاح طلبان) را نشان ميدهد. ما بقی واجدين رای که آنها را آرای خاموش يا تحريمی ميناميم، کسانی هستند که دلبستگی به نظام ندارند و با در نظر گرفتن امکان تحقق بخشی از مطالبات سياسی يا اقتصادی خود تصميم به رای دادن يا ندادن ميگيرند. ۲. رقابت جدی بين نيروهای داخل جمهوری اسلامی (جريان راست و چپ) برای کسب کرسی رياست جمهوری برای اولين بار از سال ۱۳۷۶ شکل گرفت. تا قبل از آن کانديداها همه نزديک به جناح راست بودند و در سال ۱۳۷۲ بدليل اختلاف مواضع اقتصادی، رقابتی ضعيف بين دو کانديد جناح راست يعنی هاشمی رفسنجانی و احمد توکلی شکل گرفت (برای شناخت گرايش کانديداهای دوره های مختلف مراجعه شود به اين مقاله). بعد از ۱۲ سال، در سال ۱۳۷۶ ميزان مشارکت در انتخابات يک جهش بزرگ داشت. اين ميزان افزايش آرای ۳۰ درصدی، وزن آرای خاموش يا تحريمی را نشان ميدهد. با محاسبه توزيع آرای انتخابات ۱۳۷۶ و مقايسه درصد رای دهندگان ثابت در سال ۱۳۷۲، ميتوان ميزان رای ثابت دو جناح راست و چپ را بدست آورد. با اين فرض معقول که تمامی آرای متعلق به تحريمی ها به سبد رای آقای خاتمی ريخته شده است، محاسبات زير ميزان درصد آرای محافظه کاران و اصلاح طلبان را آشکار ميسازد: تخمين درصد رای ثابت محافظه کاران در انتخابات = تخمين درصد رای ثابت اصلاح طلبان در انتخابات = پس ميتوان تخمين ۲۳ درصد و ۲۷ درصد آرای ثابت را برای دو طيف محافظه کار و اصلاح طلب درنظر گرفت. البته اين فرض را هم بايد در نظر داشت که حدود ۵ تا ۱۰ درصد اين آرا ميتواند بين دو طيف شناور باشد چرا که وقتی انتخابات دو قطبی نباشد، کانديدای اصلی متعلق به يک طيف، شايد بخشی از آرای طيف مقابل را هم کسب کند (مثل هاشمی رفسنجانی در سال ۶۸ و ۷۲ و يا خاتمی در سال ۸۰). ۳. حضور ۳۰ درصد آرای تحريمی (خاموش) در سال ۷۶ ميتواند با دو انگيزه مختلف صورت گرفته باشد. يک نکته که بايد به آن توجه داشت تفکيک دو طيف مختلف در ميان آرای خاموش (يا تحريمی ها) است. تمامی تحريمی ها الزاما بدليل نارضايتی سياسی و يا مطالبات سياسی با صندوق رای قهر نکرده اند بلکه بعضی از تحريمی ها بيش از دغدغه سياسی دارای دغدغه اقتصادی هستند و وقتی بر اين باور باشند که تمام کانديداها تنها دنبال پر کردن جيب خودشان هستند و حضور هر يک تاثير چندانی بر مساله اقتصاد و معيشت آنها ندارد، در انتخابات رای نميدهند. در اصل اين دو طيف را ميتوان «تحريمی های سياسی» و «تحريمی های اقتصادی» نام داد. پايگاه تحريمی های سياسی بيشتر اقشار تحصيل کرده و طبقه متوسط است و تحريمی های اقتصادی بيشتر در ميان طبقات کم در آمد و محروم هستند. اين دو گروه تحريمی هر دو بدليل نارضايتی از وضع موجود رای نميدهند اما اولويت يکی مطالبات سياسی است و اولويت ديگری مطالبات اقتصادی. اين تفاوت اولويتها ميتواند رفتار انتخاباتی اين دو گروه از تحريمی ها را متفاوت سازد. در نتيجه در سال ۷۶ ميتوان اين فرض را مطرح کرد که يک بخش از تحريمی ها با انگيزه های سياسی و بخش ديگری با انگيزه های اقتصادی وارد انتخابات شده بودند. طيف اول تحريمی ها جذب آن دسته از شعارهای خاتمی شدند که آزاديهای مدنی و سياسی را طرح ميکرد. طيف ديگر نيز به دليل اينکه خاتمی را بلحاظ اقتصادی سالم ميدانستند و به اميد تغيير در سياست های اقتصادی دوران هاشمی رفسنجانی، به خاتمی رای دادند. اينکه ميزان پايگاه رای هر يک از دو طيف «تحريمی های سياسی» و «تحريمی های اقتصادی» چه ميزان است، يکی از سوالات مهمی است که پاسخ به آن ميتواند برای تحليل نتايج دوره های بعد هم راهگشا باشد. با بررسی مقايسه ای نتايج انتخابات سال ۷۶ و ۸۰ ميتوان تخمينی از ميزان پايگاه اين دو طيف تحريمی بدست آورد. درستی ضرايب تخمينی را ميتوان با نتايج انتخابات سال ۸۴ آزمود و صحت تقريبی آن را محک زد. ۴. ميزان مشارکت در انتخابات سال ۸۰، حدود ۶۷ درصد بود که اين به معنای عدم مشارکت حدود ۱۳ درصدی تحريمی هايی بود که در سال ۷۶ رای داده بودند (يعنی حدود ۱۷ درصد تحريميها در انتخابات سال ۸۰ شرکت کردند). همچنين محاسبه ميزان کل آرايی که به نفع کانديداهای ديگر غير از خاتمی ريخته شده (کانديداهای جناح راست)، حدود ۱۵ درصد ميزان کل واجدين شرايط بوده است که يعنی حدود ۸ درصد از طرفداران جناح راست نيز در دور دوم به خاتمی رای داده اند چرا که احتمال عدم مشارکت آنها، با توجه به اينکه آنها رای دادن را تکليف شرعی ميدانند، ضعيف است. در انتخابات سال ۸۰ فضای سياسی تحريم انتخابات وجود نداشت و با توجه به شکل گيری مجلس ششم، بسياری از تحريمی های سياسی به اميد اينکه با وجود مجلس اصلاح طلب بتوان تغييرات سياسی و مدنی را پيش برد، در انتخابات شرکت کردند. از طرف ديگر در اين دوره انتخابات، هيچ شعار اقتصادی جذابی برای اينکه آرای «تحريمی های اقتصادی» را بتوان جذب کرد، وجود نداشت. از اين منظر شايد بتوان حدس زد که بخش اصلی کاهش ۱۳ درصدی مربوط به تحريمی های اقتصادی باشد. ۵. سال ۸۴ برخلاف سالهای ۷۶ و ۸۰، تحريم انتخابات در عرصه سياسی و اجتماعی گفتمان غالب بود. از اينرو ميزان مشارکت در انتخابات دور اول به ۶۲.۶ درصد کاهش يافت. ۲.۶ درصد از اين ميزان را آرای باطله تشکيل ميداد. يعنی اين دوره فقط ۱۰ درصد از تحريمی ها پای صندوق رای آمدند که با توجه به فضای سياسی حاکم ميتوان حدس زد که آنها متعلق به طيف تحريمی های اقتصادی بوده باشند. حضور تحريمی های اقتصادی در اين دوره بی دليل نبود بلکه آنرا ميتوان مربوط به شعارها و وعده های اقتصادی خاصی دانست که در اين دوره توسط بعضی از کانديداها (بويژه مهدی کروبی) مطرح شد. بررسی آماری پايگاه ثابت رای دهندگان و آناليز ميزان آرای اين ۱۰ درصد اين مساله را تاييد ميکند که آنها متعلق به طيف تحريمی های اقتصادی بودند. ۶. با در نظر گرفتن ضرايب تخمين زده شده از ميزان آرای ثابت دو طيف محافظه کاران و اصلاح طلبان به ترتيب ۲۳ و ۲۷ درصد ميزان رای اين دو طيف در سال ۸۴، با در نظر گرفتن ۴۶.۸ ميليون واجدين رای دادن، به ترتيب ۱۰.۷ و ۱۲.۶ ميليون رای پيش بينی ميشود. اما در عمل ميزان آرای دو طيف محافظه کار و اصلاح طلب در دور اول انتخابات ۸۴ با جمع کانديداهای منتسب به اين دو جريان (احمدی نژاد و قاليباف و لاريجانی برای محافظه کاران و هاشمی و معين و مهرعليزاده برای اصلاح طلبان) به ترتيب حدود ۱۱.۵۲ و ۱۱.۵ ميليون بوده است. مقايسه آرای پيش بينی شده و آرای واقعی نشان ميدهد که حدود ۱ ميليون از آرای طيف اصلاح طلبان در سبد طيف محافظه کاران است. اين ميزان شناوری آرا همانطور که پيشتر گفته شد قابل انتظار است چرا که در انتخاباتی که دوقطبی نباشد توزيع آرا سياليت بيشتری دارد. با در نظر گرفتن اين ارقام مشخص ميشود که ميزان آرای اصلاح طلبان و محافظه کاران در دور اول انتخابات ۸۴ تقريبا منطبق با پايگاه اجتماعی آنها بوده است. ۷. مهدی کروبی اگر چه جزو کانديداهای اصلاح طلب محسوب ميشد، اما بخش اعظم آرای ايشان را نميتوان به حساب پايگاه رای اصلاح طلبان دانست (۲) چرا که او با توجه به شعار معروف اقتصادی که مطرح کرد (ماهی ۵۰ هزار تومان به هر ايرانی)، گروه ديگری از رای دهندگان را به خود جذب کرد که بيشتر از طيف «تحريمی های اقتصادی» بودند. اين برای اولين بار بود که در انتخابات رياست جمهوری يک کانديد شعار ملموس اقتصادی ميداد (و البته بعدا محمود احمدی نژاد هم با تقليد از کروبی شعار آوردن نفت بر سر سفره های مردم را داد). به همين دليل ميتوان تصور کرد که کروبی توانسته است بخش زيادی از تحريمی های اقتصادی را در حمايت از خويش بسيج کند (حدود ۵ ميليون يا ۱۰ درصد واجدين). اين رويداد باعث شد که برای اولين بار بتوان تفاوت ميزان پايگاه رای تحريمی های اقتصادی را از تحريمی های سياسی تشخيص داد. در نتيجه از کل ميزان ۳۵ درصد پايگاه رای تحريمی ها، ميتوان با شواهد موجود در انتخابات سال ۸۰ و ۸۴ تخمين زد که ميزان پايگاه اجتماعی «تحريمی های اقتصادی» حداقل ۱۰ درصد و «تحريمی های سياسی» حداقل ۱۵ درصد است. ۸. حال با داشتن ضرايب تخمينی بدست آمده برای پايگاه اجتماعی طيف های مختلف ميتوان نتايج احتمالی دور دوم انتخابات سال ۸۴ را تخمين زد تا صحت و قابليت اعتماد اين ضرايب را نيز محک زد. با توجه به اينکه يک کانديد محافظه کار و يک کانديد نزديک به اصلاح طلبان به دور دوم راه يافته بودند ميتوان حدس زد که ميزان آرای اين دو گروه در دور اول، در دور دوم هم رايشان را در سبد اين دو نامزد بريزند. يعنی بايد انتظار داشت که حدود ۱۱.۵ ميليون به هاشمی رفسنجانی و حدود ۱۱.۵ ميليون هم به احمدی نژاد رای داده باشند. ميزان آرای کروبی که متعلق به تحريمی های اقتصادی بوده نيز منطقا در اين دور به سبد احمدی نژاد بايد ريخته ميشد چرا که وی شعار اقتصادی کروبی را به شکل ديگری تقليد کرد و از طرف ديگر او رقيب کسی بود که خود و خانواده اش در افکار عمومی متهم به ثروت اندوزی و فساد اقتصادی بوده اند. در نتيجه تجميع ۵ ميليون رای کروبی و ۱۱.۵ ميليون رای محافظه کاران در دور اول، تخمين حدود ۱۶.۵ رای برای احمدی نژاد خواهد بود. اين تخمين با ميزان آرای دور دوم احمدی نژاد ( ۱۷.۲ ميليون) با تقريب خوبی همخوانی دارد. ميزان آرای هاشمی رفسنجانی در دور دوم حدود ۱۰ ميليون بوده است که تقريبا برابر با تجميع ميزان آرای خودش و آرای دکتر معين در دور اول بوده است. نکته قابل توجه اين است که در دور دوم انتخابات ۸۴ حدود ۱.۵ ميليون کمتر از دور اول شرکت کردند و با توجه به اينکه طرفداران جناح راست کانديد مطلوب خود را داشته و همچنين خود را مقيد به رای دادن ميدانند، در نتيجه بخشی از طرفداران اصلاح طلبان در دور دوم شرکت نکردند و از اينرو هاشمی دقيقا همين بخش از آرا را در دور دوم از دست داده است. ۹. نتايج بدست آمده از ضرايب تخمينی پايگاه دو طيف (۲۳ درصد محافظه کاران و ۲۷ درصد اصلاح طلبان) و همچنين ميزان آرای تحريمی ها (بيش از ۳۰ درصد) نشان ميدهد که نتايج بدست آمده در سال ۸۴ برخلاف آنچه که بعضی از تحليل گران ادعا کردند، «شگفت آور»، «غيرقابل انتظار» و «غافل گير کننده» نبوده است (۳). اين شواهد و محاسبات نشان ميدهد که رفتار عمومی مردم ايران و پايگاه اجتماعی طيفها و گرايشات مختلف تا حدود زيادی قابل پيش بينی و منطبق بر منطق مشخصی بوده و چرخش ناگهانی را نشان نميدهد. ظاهرا تحليلگران سياسی بدون درک درستی از رفتار انتخاباتی و پايگاه سياسی طيف های مختلف، انتظار داشتند که آرای مهدی کروبی در دور اول، به سبد هاشمی رفسنجانی در دور دوم ريخته شود چرا که آن آرا را متعلق به پايگاه اصلاح طلبان فرض کرده بودند. در نتيجه وقتی مردم بر مبنای رويه منطقی و هميشگی رای دادند، نتيجه را شگفت آور خواندند درحاليکه نتايج فوق نشان ميدهد که هيچ نتيجه شگفت آور و غير قابل پيش بينی وجود نداشته است. اصلی ترين علت غافلگيری از نتايج دور دوم انتخابات را شايد بتوان ناشی از اشتباه گرفتن «تحريمی های اقتصادی» با «تحريمی های سياسی» دانست و در نتيجه تحليلگران منتقد و اصلاح طلبان از ريخته شدن آرای اين بخش از تحريمی ها به سبد رای احمدی نژاد در دور دوم دچار شگفتی شدند. نمودار شماره ۱ ميزان مشارکت و تخمين سهم آرای طيفهای چهارگانه را در چهار دوره انتخابات نشان ميدهد. نمودار يک ـ ميزان مشارکت و سهم طيفها ۱۰. حال با توجه به اينکه ضرايب بدست آمده از پايگاه اجتماعی چهار طيف اصلی در ميان رای دهندگان و آرای خاموش (شامل ۲۳ درصد محافظه کاران، ۲۷ درصد اصلاح طلبان، حداقل ۱۰ درصد تحريمی اقتصادی و حداقل ۱۵ درصد تحريمی سياسی) با تقريب خوبی ميزان آرای انتخابات دوره های مختلف پيشين را توضيح ميدهد، در نتيجه شايد بتوان نتيجه احتمالی انتخابات سال ۸۸ را هم با استفاده از اين ضرايب و اطلاعات مدل کرده و پاسخ تقريبی آنرا بدست آورد. بدين منظور به چند نکته اساسی در ابتدا بايد توجه شود: ۱۱. جدول ۱ سناريوهای مختلف احتمالی از نتيجه انتخابات سال ۸۸ را برای ميزان مشارکت از ۷۰ درصد تا ۸۵ درصد و حالتهای مختلف توزيع آرای تحريمی ها بنفع دو طيف محافظه کار و اصلاح طلب را نشان ميدهد. همانگونه که مشاهده ميشود در سناريوهای اول و پنجم احمدی نژاد و در سناريوهای دوم و چهارم و ششم موسوی برنده احتمالی انتخابات بوده است. در دو سناريوی سوم و هفتم نيز انتخابات به دور دوم کشيده می شده است. اين سناريوها همگی خوشبينانه ترين حالت رای آوری احمدی نژاد را در نظر گرفته است و بيشترين ميزان آرای تحريمی های اقتصادی را در سبد او قرار داده است. در غيراينصورت، در هيچ يک از سناريوهای ديگر آقای احمدی نژاد نميتوانسته پيروز انتخابات باشد. همچنين در اين سناريوها فرض شده است که موسوی بخش اصلی آرای اصلاح طلبان و تحول خواهان را کسب کرده و آرای کروبی سهم کمتری داشته است. جدول ۱: سناريوهای مختلف نتيجه انتخابات سال ۸۸ برای ميزان مشارکت مختلف و نسبتهای متفاوت توزيع آرای تحريمی ها ۱۲. سناريوی هشتم، يا همان نتايج رسمی اعلام شده، اختلاف فاحشی با تمامی سناريوهای محتمل دارد. تجميع ميزان آرای احمدی نژاد و رضايی بيش از ۲۵ ميليون و جمع آرای موسوی و کروبی حدود ۱۴ ميليون اعلام گرديد. نتايج رسمی اعلام شده به اين معنا بوده که تقريبا ۳۵ درصد تحريمی ها (يعنی سقف ميزان مشارکت آنها) در اين انتخابات حضور پيدا کردند! با در نظر گرفتن درصد رای ثابت محافظه کاران و اصلاح طلبان که بطور تقريبی بترتيب برابر با ۱۰.۶ و ۱۲.۵ ميليون تخمين زده ميشود، نتايج رسمی اعلام شده به اين معناست که کانديد محافظه کاران حدود ۱۳ ميليون از آرای خاموش (تحريمی ها) را با خود همراه کرده و کانديد اصلاح طلبان تنها ۱.۵ ميليون از آرای خاموش را جذب کرده است؛ يعنی حدودا ۳۲ درصد تحريمی ها به کانديدای محافظه کار و فقط ۳ درصد آنها به کانديداهای اصلاح طلب رای داده اند!! ۱۳. تمامی اين محاسبات و نتايج بر اين مبنا استوار شده که نتايج اعلام شده دوره های پيشين انتخابات ـ آنگونه که مقامات سابق و فعلی نظام ادعا ميکنند ـ از صحت نسبی برخوردار بوده است. اگر اين فرض را مبنا قرار دهيم، رفتار انتخاباتی و روال توزيع آرا در دوره های پيشين از يک منطق مشخصی تا سال ۸۴ برخوردار بوده است اما نتايج اعلام شده در سال ۸۸ با هيچ معيار و قاعده ای نميتواند رفتار انتخاباتی مردم را توضيح دهد. البته با در نظر گرفتن سناريوهای مختلف از ميزان توزيع آرا حالتهايی را ميتوان يافت که محمود احمدی نژاد پيروز انتخابات در دور اول شده باشد (سناريوی اول يا پنجم)، اما باز هم ميزان مشارکت و ميزان آرای وی به هيچ عنوان با آنچه اعلام شده است همخوانی ندارد. تحليل هايی که نتايج رسمی اعلام شده سال ۸۸ را درست ميدانند و بر اين باورند که ناراضيان و تحريمی های سياسی همگی در آن سال احمدی نژاد را سمبل مخالفت با وضع موجود! دانسته اند و برای ابراز نارضايتی به او رای داده اند و يا تحليل هايی که ميگويند همه مردم برای مخالفت با آمريکا و اسراييل و کانديداهای آنها! به احمدی نژاد رای داده اند، بهتر است به جای ادعاهای سست، دلايل قابل باور و علمی برای صحت نتايج اعلام شده در سال ۸۸ ارايه دهند. ـــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|