جمعه 17 خرداد 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

درختان سکولار ترکيه، شکوه ميرزادگی

شکوه ميرزادگی
آن چه که مردم ترکيه را از مردم بيشترين کشورهای خاورميانه ای متفاوت می کند، قوانين سکولار و دموکراتی است که حدود نود سال در آن سرزمين ريشه دوانده و در باور و فرهنگ بيشترين مردمان، حتی مومنان به مذاهب مختلف، رشد کرده است. همين قوانين اند که به انسان و آب و خاک و درخت و حيوان بها داده و اجازه نمی دهند که هر قدرتمندی پا را فراتر از مسيری که برايش تعيين شده بگذارد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ويژه خبرنامه گويا

آن گونه که خبرگزاری ها گزارش می دهند، با اين که با سخنان «بولنت آرينچ»، معاون نخست وزير ترکيه، مبنی بر «عادلانه و مشروع بودن اعتراض طرفداران محيط زيست»، رسماً معترضين بر دولت قدرتمند اردوغان پيروز شده اند، ترکيه همچنان در تب و تابی معترضانه می سوزد.

اين پيروزی ممکن است با معيارهای امروز کشورهای متمدن، که در آنها حرف يا اعتراض حافظان ميراث طبيعی و محيط زيست برای دولت ها شنيدنی و قابل قبول است، چيز عجيبی نباشد، اما قطعاً در مقايسه با بيشتر کشورها، به خصوص کشورهای خاورميانه، بسيار مهم است. دولت ها در اين کشورها به تنها مساله ای که فکر نمی کنند و برايشان اهميت ندارد «ميراث های فرهنگی و طبيعی» است و نه تنها برای سازمان های غير دولتی و ان.جی.او های طرفدار اين ميراث ها حقی قايل نيستند بلکه، در بسياری از مواقع، خودشان با ويران گران اين ميراث ها سهيم و همراه می شوند.

ماجرای «ميدان تقسيم»
ماجرای ميدان تقسيم، و آنچه که خشم و اعتراض عمومی مردم ترکيه را برانگيخت، در سی ام می و با يک اعتراض ساده ی پنجاه نفره ی کوشندگان و دوستداران محيط زيست شروع شد. دولت ترکيه می خواست تعدادی از درخت های پارک کنار ميدان تقسيم را قطع کند، تا جايشان يک مرکز تجاری از زمين برويد؛ يعنی همان کاری که در سرزمين خودمان ايران به طور روزمره اتفاق می افتد و کمتر پيش می آيد که کار به اعتراض بکشد. همين نکته آشکار می کند که درک و دانش مردمان ترکيه، به دلايلی که خواهم شمرد، در مورد مسايلی چون ميراث فرهنگی و طبيعی و يا محيط زيست با مردمان ايران تفاوت دارد، همانگونه که شرايط و وضعيت سياسی ـ اجتماعی آن ها نيز کاملاً با ايران متفاوت است و، برخلاف نظر برخی، موضوع «قطع درختان پارک گزی» و يا «اعتراض طرفداران محيط زيست» صرفاً همچون بهانه ای برای اعتراض عمومی به کار گرفته نشده و يکی از دلايل موجه نارضايتی مردم بوده است.

خلاصه ای از وضعيت کلی ترکيه
ترکيه از کشورهايی است که تاريخی کهن دارد و، از اواخر قرن سوم ميلادی تا اوايل قرن بيستم، زير سلطه ی بزرگترين و مقتدرترين حکومت اسلامی روزگار گذرانده است. اما همين حکومت مقتدر، به دليل گسترش فساد، داشتن قوانينی عقب مانده، درگيری در جنگ های پياپی برخاسته از توسعه طلبی های مذهبی، و استبداد طاقت فرسايش، به مرور همه ی توان خود را از دست داد و در سال ۱۹۲۰ به وسيله ی گروهی از افسران ملی و سکولار، به رهبری کمال آتاتورک، برچيده شد. از آن تاريخ ببعد ترکيه به عنوان يک جمهوری مدرن و سکولار به سرعت رو به پيشرفت و ترقی گذاشت؛ تا جايی که اکنون جايگاهی همپای مهمترين کشورهای پيشرفته جهان يافته است. ارتش ترکيه ملی و غير مذهبی است و مهم ترين وظيفه اش، از زمان اعلام جمهوريت در ترکيه تا کنون، حفظ قوانين و ارزش های سکولاريسم (يا جدايی مذهب از حکومت) است و در اين راه بارها، آشکار و نهان (قانونی و يا شبه قانونی)، با دولت هايی که سعی داشته اند اين انديشه و ارزش ها را از بين ببرند در افتاده است.

قانون اساسی ترکيه بر اساس قوانين کشورهای اروپايی و به خصوص کشور سوييس نوشته شده؛ آموزش و پرورش ترکيه بر اساس آموزش و پرورش کشورهای پيشرفته ی غربی است؛ در صد باسواد آن (با جمعيتی بالای ۸۰ ميليون) نزديک به ۹۵ در صد است؛ قوانين مربوط به حقوق زنان و کودکان در آن بر اساس کنوانسيون های شناخته شده ی بين المللی ساخته شده؛ توجه به حقوق اقليت های قومی مرتب رو به پيشرفت بوده و تا کنون عقب گردی نداشته؛ تقريباً، در بيشتر مسايل، اين کشور روابط خوب بين المللی داشته؛ درست همانگونه که آرزوی پايه گذاران جمهوری ترکيه بوده و در پيشانی قانون اساسی شان بدين صورت فرمولبندی شده است: «تلاش برای سعادت و خوشبختی مادی و معنوی مردم ترکيه و تضمين دستيابی به تمدن امروز جهانی، به عنوان عضوی کامل و قابل احترام در خانواده ی بزرگ ملت‌های جهان». اقتصاد ترکيه جزو بهترين اقتصاد های جهان است (اين کشور، حتی در بدترين شرايط، جزو بيست کشور اول بوده است) ترکيه از نظر کشاورزی و تأمين مواد غذايی به خودکفائی رسيده است و درآمد آن، برخلاف کشورهايی چون ما که وابسته به فروش نفت هستيم، از کشاورزی (هفتمين در جهان) و صنعت (بيست و چهارمين در جهان) و توريسم (هفتمين در جهان) تامين می شود. وضعيت توريسم ترکيه درخشان است؛ در آخرين آمارها در آمد آن از توريسم به ۲۳ ميليارد دلار بالغ می شود (در مقايسه با ايران که در همان آمارها فقط حدود ۲ ميليارد دلار درآمد داشته است). اين کشور با اينکه از نظر داشتن ميراث فرهنگی و تاريخی ۱۷ رتبه از ايران عقب تر است، اما ۲۰ اثر ثبت شده در فهرست ميراث فرهنگی و طبيعی جهانی دارد و برگزار کننده ی بهترين نمايشگاه های معبتر بين المللی مربوط به ميراث فرهنگی و طبيعی و واجد بهترين روش های جلب گردشگران خارجی است. در واقع تنها مشکلی که مردم ترکيه با آن مواجه هستند، و اين کشور را از کشورهای مهم اروپايی مجزا می کند، برخی از مسايل حقوق بشری، و به خصوص آزادی بيان و مطبوعات، است که در سال های اخير باز هم پس رفت داشته است (که البته هنوز و باز هم بهتر از بيشتر کشورهای خاورميانه، از جمله ايران، است.)

اهميت فراخوان طرفداران محيط زيست برای مردم ترکيه
به هر حال و به همه ی دلايلی که در بالا ذکر شد، برای مردم ترکيه، به طور کلی، ميراث فرهنگی، تاريخی، و طبيعی و محيط زيست از اهميتی خاص برخوردار است. زيرا آنان، علاوه بر دانشی که طی چندين دهه نسبت به اين مسايل آموخته اند، می دانند که حفظ اين ميراث، افزون بر ارزش های هويتی و ملی اش، برای رفاه و آسايش و افزايش درآمد سرانه ی آن ها نيز سخت کارآمد است. به اين ترتيب عجيب نيست که با انتشار فراخوان تعدادی از طرفداران محيط زيست يکباره هزاران تن از مردم به مدد آن ها می روند تا «درختان را از نابودی نجات دهند» ـ بخصوص با توجه به اين که شايعاتی نيز در مورد تغييراتی ديگر در ارتباط با ميراث فرهنگی و تاريخی در ميدان تقسيم و ديگر نقاط ترکيه، و از جمله برداشتن نشانه ها و نمادهايی از ميراث آتاتورک، و جمهوريت سکولار او در جريان بوده است.

ميدان تقسيم، که ترکيه ای ها به آن «ميدان تاکسيم» می گويند، از جمله جاذبه های گردشگری و تفريحی شهر استانبول بشمار می رود. رستوران ها، فروشگاه ها و هتل هايش مشهور اسند و بنای يادبود جمهوريت سکولار ترکيه، با پيکره ای از آتاتورک و افسران همراهش، در ميانه ی ميدان خودنمايی می کند.

بيشتر جمعيتی که به طرفداری از «محيط زيستی ها» به ميدان تقسيم آمدند از طبقه ی متوسط، جوان های تحصيل کرده، مليون، چپ های ميانه رو، و به طور کلی مردمان آزادی خواه و سکولاری بودند که به تک تک داشته های سرزمين شان عشق می ورزند و، به همين دليل، وقتی که «اردوغان» آن ها را «اراذل و اوباش و مست» خواند، مساله از همدلی و همراهی با کوشندگان محيط زيست فراتر رفت و تبديل به خشمی ملی شد و از آن روز تا کنون، در سراسر ترکيه، مردم، با پرچم های سرخ و ماه و ستاره نشان شان، که از دوران حکومت سلجوقيان نماد ملی ترکيه بوده و حتی پس از جمهوری شدن ترکيه، با هوشياری آتاتورک محفوظ مانده است) در خيابان ها هستند و عليه اين برخورد اهانت آميز و ديکتاتورمآبانه ی اردوغان شعار «استعفا، طيب استعفا» می دهند.

در اين ميان البته مسايل ديگری هم که تا کنون به صورت پراکنده از سوی احزاب مخالف اردوغان مطرح می شدند به شکلی گسترده گفته و نوشته می شوند. اکنون در برخی نشريات و رسانه ها سخن از اين است که دولت اردوغان از انواع روش های شبه قانونی، و سوء استفاده از قوانين دموکراتيکی که در ترکيه وجود دارد، در راستای تبديل ترکيه ی سکولار به ترکيه ای اسلامی تلاش می کند. از جمله ی اين سوء استفاده ها، خريدن رسانه های پرتيراژ و صاحبان آن ها برای تغيير روش دادن، و ساکت کردن شان در مقابل روند «اسلامی کردن حکومتی» است؛ اموری همچون محدود کردن استفاده از مشروبات الکلی (که گفته می شود زيان های زيادی را به رستوران ها، به خصوص در مناطق توريستی، خواهد زد) و يا تهديد برخی از صاحبان راديو تلويزيون های خصوصی به برخوردهای مالياتی و وادار کردن آن ها به سکوت در مقابل روش های استبدادی دولت در مقابل هواداران احزاب سکولار و طرفداران ميراث طبيعی در روزهای اخير.

در واقع، آن چه که مردم ترکيه را از مردم بيشترين کشورهای خاورميانه ای متفاوت می کند، قوانين سکولار و دموکراتی است که حدود نود سال در آن سرزمين ريشه دوانده و در باور و فرهنگ بيشترين مردمان، حتی مومنان به مذاهب مختلف، رشد کرده است. همين قوانين اند که به انسان و آب و خاک و درخت و حيوان بها داده و اجازه نمی دهند که هر قدرتمندی پا را فراتر از مسيری که برايش تعيين شده بگذارد. در چنين سرزمينی نخست وزير شدن و رييس جمهور شدن يک مومن به اسلام يا مسحيت و يا هر مذهب و مرام ديگر به راحتی اتفاق می افتد؛ زيرا در چارچوب قوانين زمينی اين کشور همه ی انسان ها از حقوقی يکسان برخوردارند، و هر آن کسی که شايستگی بيشتر کاری را داشته باشد می تواند منتخب مردم باشد اما، به شهادت تاريخ، انحصاری کردن حقوق ميليون ها انسان در چارچوب يک مذهب يا مرام خاص در اين گونه کشورها نمی تواند امری بلندمدت باشد.

به همين دليل، به نظر من، شبيه دانستن تظاهرات اين مردم با، مثلاً، تظاهرات ميدان التحرير قاهره کاملاً اشتباه است. درست است که در هر دوی اين تظاهرات مردم مقابل زورگويی و استبداد ايستاده اند اما يکی شان سلاحی زمينی و امروزی با خود دارد و يکی شان سلاحی مذهبی و ارتجاعی.

و چنين است که حتی پس از عذرخواهی تلويحی رييس جمهور و معاون اردوغان، و خواستاری پايان دادن به تظاهرات از جانب آن ها، همچنان دعوت اتحاديه های کارگری و صنفی ترکيه (که در اين کشور سخت قدرتمند هستند)، و نيز هنرمندان، روزنامه نويسان و مسئولين رسانه ها، هزاران نفر در ميدان تقسيم و شهرهای ديگر عليه «دولتی که آزادی بيان و دموکراسی را زير پا گذاشته» گرد می آيند. آن ها می خواهند که فهرست درخواستی طرفداران محيط زيست، به شرح زير، از سوی دولت پذيرفته شود:
متوقف شدن طرح ساخت مجتمع تجاری در محل پارک
تعهد مقامات ترکيه برای دست نخورده ماندن پارک
ممنوعيت استفاده از گاز اشک آور
برکناری رؤسای پليس استانبول و آنکارا و چند شهر ديگر

واکنش جديد اردوغان
و بالاخره، طيب اردوغان، در ششم جون، بهنگام بازگشت از سفر تونس، در سخنانی، با تاکيد بر «رعايت احترام به تاريخ، فرهنگ و محيط زيست» نشان داد که او و دولت اش به خوبی می دانند که يکی از نگرانی های مهم مردم، در کنار همه ی مشکلات ديگری که با دولت اردوغان دارند، مسايل مربوط به تاريخ، فرهنگ و محيط زيست است؛ مسايلی که معلوم نيست چرا بيشتر «سياستمداران مسلمان» کمتر از هر امری به آن اهميت می دهند؛ و چرا وقتی هم که محبور می شوند به آن توجه نشان دهند، به جای «حفظ و نگاهداری» از آن ها، از احترام خودشان به آن ها می گويند ـ درست مثل مساله زنان که هر بار سخن از حقوق آن ها می رود، اين «آقايان» از « احترام به زنان و از نقش مهم مادری شان» سخن می گويند.

و، بهر حال، اين فردا و فرداهای در راهند که نشان می دهند تهديدهای اردوغان در خلوت شدن خيابان ها چقدر موثر بوده است؛ اين فرداهايند که نشان خواهند داد که عاقبت او بر درختان پارک گزی تيغ می کشد يا نه. اما، هر چه پيش آيد يک واقعيت را تغيير نخواهد داد و آن «حق طلبی ِ» مردمی است که شايد به دلايلی، و برای مدتی، خاموش شوند اما، از آنجا که اگر خواست هاشان حقوقی و امروزی و همراه با جهان پيش رونده است، دوباره ـ و اين بار قوی تر و کارسازتر سر برخواهند کشيد. اين مردم حامل ذهنيتی هستند که، همچون درختان سکولار ميدان تقسيم، نود سال در آن خاک ريشه کرده و از سرچشمه ی دموکراسی سکولار نوشيده اند. چنين درختانی فرو افتادنی نيستند.

شکوه ميرزادگی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016