بازداشتگاهی با استخر و سونا و ساير امکانات
روزنامه قانون ـ گروه قضايی- وحيده کريمی- يک چهارديواری تنگ و تاريک با دری فلزی با يک پنجره کوچک که گاهی باز میشود و سريع بسته میشود، تنها طنين صدا در اين چهار ديواری صدای قدم زدنهای گاه و بيگاه يک غريبه از پشت درهای بسته است. غريبه ای آشنا که مراقب انسانی خسته و فرتوت در يک سلول فراموش شده است. بايد بگويم، اشتباه حدس زديد اينجا زندان نيست اگر هم باشد زندان اوين نيست. اين تصوير قديمی و زجر آور از زندان را به دور بريزيد دنيا عوض شده بعد از مدارس غير انتفاعی، دانشگاه غير انتفاعی امروز وجود زندان غير انتفاعی نبايد خيلی دور از ذهن باشد.برای اثبات اين ادعا کافی است تا با يک زندانی به مرخصی آمده از اوين ديدار و گفتوگويی داشته باشيد او برايتان از خاطرات و امکانات اوين که بگويد بدتان نخواهد آمد که گاهی برای ديدار از اوين بليتفروشی شود. معروفی زاده ،مددجوی معلولی است که با قول شرف در مرخصی است. او که چندين بار مشکلات ساير مددجويان را در زمانی که در اوين بود تلفنی با ما در ميان گذاشتهبود بعد از آزادی مهمان دفتر ما بود تا از اوين برايمان صحبت کند. مطمئنا برای شما هم شنيدن آنچه در يک زندان رخ میدهد جالب خواهد بود.
زندانبانی بر اساس سيستم انبارداری
سيستم زندانبانی بر اساس انبارداری است يعنی زندانيان را تحويل میدهند و مسئولان زندان ما را به صورت کالا نگه میدارند. البته در سيستم قوه قضاييه آدمهای مثبت انديش بسيار زياد هستند همه آنها سعی میکنند که حقوق شهروندی را رعايت کنند اما مشکل با يک بخشنامه يا يک بازديد قابل حل نيست.بايدافرادی دلسوز در راس کار باشند که البته تعداد اين افراد در سيستم قضايی کم نيست.
قرنطينه در لونه کفتری
يک زندانی در بدو ورود به قرنطينه شماره يک و پس از مدت کوتاهی به قرنطينه شماره دو که طبقه زيرزمين اندرزگاه شماره هفت است منتقل میشود که به اين قرنطينه لونه کفتری ( آشيانه کبوتر ) هم میگويند. مشکل کمبود جا برای خواب در همه شرايط همراه زندانی است که در قرنطينه به علت حضور موقت زندانيان پس از چند روزی بالاخره يک تخت خواب نصيب يک زندانی میشود ولی شرايط بلاتکليفی و اينکه سرانجام به کدام زندان منتقل شوند کمی سخت است. در قرنطينه تصميم میگيرند که فرد کجا برود اگر جرم دزدی باشد از همان قرنطينه به زندان ديگر انتقال داده میشود اما اگر مالی باشد که بنابر شخصيت طرف به اندرزگاهها میفرستند. بر اساس نوع جرائم به اندرزگاههای متفاوت منتقل میشوند و پس از آنکه اندرزگاه زندانی مشخص شد دوباره در داخل هر اندرزگاه چندين سالن وجود دارد که بر اساس مقررات و نوع جرم ارتکابی و هيات ظاهری و اينکه آيا انسان متمولی هستيد يا خير به سالنهای مختلف فرستاده میشويد و در بدو ورود توسط وکيل بند و منشی سالن کارهای ثبت نام زندانی و توضيحات مختصر درباره مقررات زندان انجام شده تا زندانی با شرايط داخل بند کمیآشنا شود و دوباره بر اساس مشخصاتی که از زندانی اخذ میشود اين افراد به اتاقهای مختلفی فرستاده میشوند.
اندرزگاههای اوين
اوين از ۵ اندرزگاه ۲ ، ۳ ، ۴ ، ۷ ، ۸ تشکيل شده است البته بند ۳۵۰ اوين مربوط به زندانيان سياسی است که ساختمانی جداست که زندانيان عادی بسيار کم آنها را میبينند. ما آنها را در زمان رفتن به در مانگاه میديديم و در حد سلام و احوالپرسی با يکديگر هم صحبت میشديم، بههر حال بچهها در زندان به دنبال دردسر نيستند. امکانات برای زندانيان از لحاظ فرهنگی رستوران و .. برای همه وجوددارد حتی برای زندانيان سياسی هم اين امکانات وجود دارد البته اگر پول استفاده از امکانات را داشته باشند البته تنها تفاوت زندانيان سياسی اين است که آنها کفش و لباس خود را میپوشند .بعد از تقسيم در قرنطينه وارد يک خيابانی میشويم که روبه روی قرنطينه ساختمان اداری است که کارهای اجرای احکام و... آنجا انجاممیشود که اگر برای مصاحبه يا تهيه گزارش به اوين برويد بايد به اين ساختمان مراجعه کنيد. بعد از آن يک در آهنی و در دست چپ حفاظت است. کلاس قارچ و فضای سبز و کلاسهای ديگر و ساختمانی به نام مدرسه دارد.
کمبود تخت در اندرزگاه ۴
اندرزگاه ۴ مربوط به افرادی است که هنوز حکم قطعی نگرفتهاند. در اندرزگاه شماره ۴ اتاقها عموما ۶ متر طول و ۶ متر عرض دارند که داخل هر اتاق ۲۱ تخت در سه طبقه تعبيه شده و تعداد ۲۰ زندانی روی تختهاهستند و يک تخت را بهعنوان محل ظروف غذاخوری اتاق تعيين میکنند و مابقی افراد در کف اتاق بايد زندگی خود را ادامه دهند. بهطور کلی تعداد زندانيان هر اتاق گاهی بيش از ۴۰ نفر بوده که ۲۰ نفر روی تختها و مابقی در کف زمين و حتی کف راهروها و ... شب را تا صبح بهسر میکنند. اندرزگاه ۶ هم اندرزگاه کارگری است که زندانيان در آنجا کار میکنند.
آشپزی در اندرزگاه ۷
اندرزگاههای ۷ و ۸ برای جرائم مالی است که اندرزگاه ۷ دو سالن هم سطح و رمپ دارد.هر طبقه ۲ سالن دارد که راهروهای بزرگ آنها فرش شدهاند و اين سالن آشپزخانه دارد که چندين گاز و يخچال برای استفاده عموم در آن قرار داده شدهاست.با توجه به فروشگاهی که در زندان است بچهها با خريد گوشت و مرغ و برنج و... غذای مورد علاقه خود را درست میکنند.
هتل اوين!
اگر اين روزها به زندان اوين میگويند هتل اوين، به دليل امکاناتی است که زندانيان خود برای راحتیشان خريداری کرده اند. اوين زندان غير انتفاعی شده است و برای مثال شخصی که يک اختلاس ۳۰۰ ميلياردی کرده هر آنچه میخواهد تهيه میکند و به راحتی در زندان زندگی میکند. زيرا اين افراد در اتاقهايی هستند که به پردههای بسيار شيک و فرشهای گرانقيمت مزين شده اند. اوين مجهز به استخر و سونا و جکوزی است که افراد پولدارآنها را برای زندانيان ايجاد کرده اند از جمله شهرام جزايری که باشگاه ورزشی و زورخانه را در اوين برپا کرده است.البته اين خرج کردنها برای امتياز بندی است . هر سالن يک وکيل بند دارد که معمولا وکيل بند شخصی است که برای بند فرشی يا امکاناتی فراهم کرده است يعنی هرچه پولدارتر باشيد شرايط بهتری در زندان اوين خواهيد داشت.
انقلاب در سيستم دادياری زندان اوين
يکی از مشکلات اوين عدم توجه دادياران به مشکلات زندانيان بود که به تازگی تحولات خوبی در اين رابطه در اوين رخ دادهاست برای مثال خانمیاز اجرای احکام آمد و از همه زندانيان خواست مشکلات خود را بگويند زندانيان از گفتن مشکلات خود چون قبلا به آنها رسيدگی نمیشد امتناع میکردند اما در نهايت خانم فاطمی از آنها خواست مشکلات خود را دوباره بگويند تا به آنها رسيدگی کند و اين خانم تمامی مشکلات پروندهای، زندانيان را حل کرد.چون او میتوانست فقط مشکلات پرونده ای زندانيان را حل کندبه طور مثال به حسين غفوريان گفته شده بود چند ميليارد جريمه نقدی بايد دهد اين خانم بعد از بررسیها متوجه شد که جزای نقدی نبوده و توقيف اموال در پرونده او است.
خانمها انسانيت بيشتری به خرج میدهند
خانمها با توجه به عاطفی بودنشان اگر دستاويزهای قانونی داشته باشند خيلی بيشتر از مردها میتوانند مساعدت کنند و انسانيت بيشتری به خرج میدهند.مردها سعی میکنند بی تفاوتی خود را با کارهای خود نشان دهند البته خدا نکند که زنی بخواهد بدخلقی کند که داشتيم مسئول خانمی که حتی يک بار هم کاری برای زندانيان انجام نداد.
سيگار واحد پول در اوين
وقتی در سالنها تقسيم بندی میشوند پول در آنجا ردوبدل نمیشود کارت پاسارگاد است.سقف خريد در روز ۸۰ هزار تومان است سقف کارتها هم ۱۰۰ هزار تومان است و خانوادهها میتوانند فقط برای زندانيان پول بريزند تا زندانيان هرچه میخواهند بخرند. هر اتاق يک شهردار دارد و واحد پول آنجا سيگار است زيرا پول نقد کسی ندارد.
در اين ميان اگر يک زندانی متمول باشد و بتواند بهای يک عدد تختخواب را به وکيل بند و مسئول اتاق که هميشه با وکيل بند تبانی دارند بپردازد میتواند بدون رعايت سلسله مراتب زندان صاحب يک تخت شود که قيمت تختها در بندهای مختلف متفاوت است از ۳۰۰هزارتومان تا يک ميليون تومان.
اوين در حال خالی شدن از زندانی
مرخصی فقط يک آزادی چند روزه برای زندانيان نيست بلکه فرصتی است برای پيگيری پرونده و تلاش برای جلب رضايت از شکات که اين روزها اوين در شرايط خوبی قرار گرفته و به لطف داديارهای جديد خود از جمله حجتالاسلام فيروز جايی توانسته بسياری از مشکلات زندانيان را در اين رابطه حل کند و جالب اينجاست که بسياری از زندانيان توان ارائه وثيقه آنهم با مبالغ سنگين را ندارند توانسته اند فقط با قول شرف به مرخصی بيايند و پيگير کارهای خود باشند.آقای فيروز جايی يک انقلاب بود در سيستم داديار ناظر بر زندان که البته افراد زير دست ايشان مثل او کار انجام نمیدهند. وقتی فردی ۳۰ ميليون بدهکار است بايد ۱۰۰ ميليون سند ارائه کند در حالی که اجاره هر سند ۱۰ ميليون تومان است يک بدهکار مالی از کجا بايد اين مبلغ را بياورد. آقای فيروز جايی با اينکه از صبح با خانواده زندانيان ديدار دارد پس از اتمام کارش تازه به اندرزگاهها سر میزند تا به مشکلات زندانيان رسيدگی کند.