یکشنبه 17 شهریور 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تاجزاده: رهبری باید جنگ طلبان مرید خود را مهار کند

به گزارش سایت کلمه، سیدمصطفی تاج زاده با اشاره به سیاست خارجی و موضع ایران نسبت به سوریه نوشته است: اکنون نیز که نتایج دیپلماسی نادرست و ایران بر باد ده چند سال اخیر آشکار شده و ایران و ایرانی از همه لحاظ در تنگنا قرار گرفته است، رهبر باید بداند از دست دادن این آخرین فرصت ها می تواند لطمات جبران ناپذیری به میهن و مردم وارد کند.

در ادامه این مطلب آمده است: براین اساس از وی انتظار می رود که اولا امکان طرح آزاد و همه جانبه مسائل را در رسانه ها و افکار عمومی برای همه صاحب نظران و دلسوزان فراهم کند. ثانیا از تلاش های دولت تدبیر و امید برای تعامل همه جانبه با دنیا از کشورهای مهم همسایه تا قدرت های بزرگ غربی و حل و فصل مسائل قاطعانه پشتیبانی کند و ثالثا جنگ طلبان ایرانی را که خود را مریدان سینه چاک ایشان می دانند، مهار کند.

متن کامل این نوشته که در نوروز منتشر شد به شرح زیر است:

درباره سخنان آیة الله خامنه ای به خبرگان رهبری لازم دانستم نکاتی را به استحضار ایشان و عموم مردم برسانم. چرا که شرایط میهن و منطقه را بسیار حساس و در حقیقت شکننده می بینم و معتقدم همه صاحبنظران باید دیدگاه های خود را درباره اوضاع خاورمیانه و راهبردهای ممکن و مفید مطرح کنند تا زمینه برای اتخاذ بهترین تصمیم ها فراهم شود.

ابتدا تشکر می کنم از این که رهبری به صراحت اعلام کرد که تکفیری ها دو گروه هستند: سنی و شیعه که اقدام های هردو دسته غیراسلامی و غیرانسانی و محکوم است. امیدوارم موضع فوق مقدمه ای باشد برای آن که تکفیری های ایرانی به خود آیند و به ارائه چهره مخالف دموکراسی بی اعتنا به حقوق بشر، مروج خشونت و تنگ نظری و عقب ماندگی از اسلام و مسلمانان پایان دهند و حقوق و آزادی های اساسی همه ایرانیان را با هر عقیده و سلیقه ای به رسمیت شناسند.

من در مورد آن چه در سوریه می گذرد، قبلا نظریات خود را بیان کرده ام. اجمالا آن که مقصر اصلی اوضاع نابسامان کنونی را حزب بعث سوریه به رهبری بشاراسد می دانم که دو سال پیش اجتماعات مسالمت آمیز منتقدان و مخالفان خود را که تنها خواهان حقوق دموکراتیک و انسانی خویش بودند، وحشیانه سرکوب کرد. در حقیقت سیاست مشت آهنین حکومت دمشق زمینه و بهانه را برای ورود سلاح به منازعات و فعال و گسترده شدن گروه های تروریستی فراهم کرد و ملت سوریه را درگیر جنگی فرقه ای و خانمان سوز نمود که البته دیر یا زود تاوان سرکوب گری خود را خواهد پرداخت.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 



از سوی دیگر تردید ندارم که اولویت دولت آمریکا در خاورمیانه کنترل منابع نفتی و حفظ امنیت اسرائیل است. سایر مسائل تا آن جا برای واشنگتن اهمیت دارد که با دو هدف مزبور در تعارض قرار نگیرد. با وجود این حمله نظامی احتمالی ایالت متحده و هم پیمانانش را به سوریه جنگ حق و باطل نمی دانم. هم چنان که تهاجم ارتش آمریکا و متحدانش به افغانستان طالبان و عراق صدام، جنگ میان اسلام و کفر نبود. اگرچه ما هر جنگی را از این قبیل در منطقه محکوم کرده ایم و اکنون نیز ضمن غیراخلاقی و مصیبت بار خواندن تهاجم نظامی به سوریه باید بکوشیم مانع آغاز جنگ دیگری شویم اما آن را جنگ اسلام و کفر و حق و باطل نمی خوانیم و طبیعتا آن را جنگ ملت ایران نمی دانیم. هرچند مخالف آنیم و معتقدیم علاوه بر سوری ها که در نتیجه آن آسیب های فراوانی خواهند دید، این جنگ شوم تبعات سوء دیگری برای مردم و منطقه از جمله ایرانی ها دارد که اگر هوشمندانه و همه جانبه با آن مواجه نشویم، دامنه آن بسیار گسترده خواهد شد و خدای نکرده لطمات جبران ناپذیری به ایران و ایرانی وارد خواهد کرد.

براین اساس است که می گویم:
درست است که رهبر فقید انقلاب، اشغال سفارت آمریکا را انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول خواند اما فراموش نکنیم که خود ایشان رسیدگی و درواقع حل مسئله را به مجلس اول واگذار نمود و در مذاکرات با نمایندگان ایالات متحده و بر امضاء و اجرای قرارداد الجزایر شخصا نظارت کرد تا دیپلمات های آمریکایی همگی سالم به کشورشان بازگشتند.

هم چنین درست است که بنیانگذار جمهوری اسلامی، اسرائیل را غده سرطانی خواند که باید از بین برود اما خود وی دستور داد که نیروهای اعزامی ایران به لبنان پس از اشغال جنوب آن کشور توسط اسرائیل و قبل از آن که وارد جنگ با صهیونیست ها بشوند، به میهن بازگردند و در جلسه ای با مسئولان وقت اعلام کرد که ما تا آخر از حقوق فلسطینی ها دفاع خواهیم کرد. در عین حال تصریح نمود که مقامات به یاد داشته باشند که فلسطین، مسئله ای اولا فلسطینی است ثانیا عربی است و ثالثا اسلامی است. به این ترتیب تکلیف ملت و دولت ایران را در این زمینه برای همیشه روشن کرد.

وسرانجام درست است که رهبر فقید انقلاب شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان را مطرح کرد اما خود ایشان مسئولیت پذیرش قطع نامه ۵۹۸ شورای امنیت را به عهده گرفت که برایش چون سرکشیدن جام زهر بود. البته حوادث سال های بعد نشان داد که وی با شجاعت و فداکاری کم نظیری مسئولانه ترین و در عین حال درست ترین تصمیم ممکن را گرفته بود و نتایج مثبت آن تصمیم تاریخی، تلخی اش را تحت الشعاع قرار داد.

رهبر باید دقت کند که اگر به جریان مذاکرات الجزایر و پذیرش آتش بس در جنگ تحمیلی انتقادی وارد باشد، که به نظرم وارد هست، به اصل مسئله و تلاش برای حل و فصل مشکل نبوده و نیست. بلکه انتقادها عمدتا متوجه این موضوع است که چرا مقامات وقت، دیر اقدام کردند و امکان آن را نیافتند که با موقعیت بهتر و از موضع مناسب تری در مذاکرات حاضر شده و از حقوق ملت دفاع کنند. بنابر این اکنون نیز که نتایج دیپلماسی نادرست و ایران بر باد ده چند سال اخیر آشکار شده و ایران و ایرانی از همه لحاظ در تنگنا قرار گرفته است، رهبر باید بداند از دست دادن این آخرین فرصت ها می تواند لطمات جبران ناپذیری به میهن و مردم وارد کند. براین اساس از وی انتظار می رود که اولا امکان طرح آزاد و همه جانبه مسائل را در رسانه ها و افکار عمومی برای همه صاحب نظران و دلسوزان فراهم کند. ثانیا از تلاش های دولت تدبیر و امید برای تعامل همه جانبه با دنیا از کشورهای مهم همسایه تا قدرت های بزرگ غربی و حل و فصل مسائل قاطعانه پشتیبانی کند و ثالثا جنگ طلبان ایرانی را که خود را مریدان سینه چاک ایشان می دانند، مهار کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016