یکشنبه 7 مهر 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارش فيس بوکی ظريف از تماس تلفنی اوباما

فرارو ـ محمد جواد ظريف در صفحه فيس بوک خود گزارش تازه ای از سفر به نيويورک ارائه کرده است.

به گزارش فرارو، وزير امور خارجه در اين گزارش جزييات تازه ای از تماس تلفنی باراک اوباما با حسن روحانی منتشر کرده است.

گزارش ظريف به اين شرح است:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


دوستان سلام
ساعت ۵ صبح يکشنبه به وقت نيويورک و ۱ و نيم بعدازظهر به وقت ايران عزيز است. بنده و همراهانم از وزارت امورخارجه هنوز در نيويورک هستيم و مذاکرات دوجانبه با وزرای خارجه و مصاحبه ها و ديدارهای جانبی من تا روز پنجشنبه ادامه خواهد داشت و سپس به تهران باز خواهيم گشت.

صبح جمعه را از ساعت ۵ و ربع با نوشتن گزارش قبلی برای شما شروع کردم و چون هنوز وقت نمازصبح نشده بود، قسمتی از گزارش را قبل از نماز و بقيه را بعد از نماز نوشتم. بعد هم نگاهی داشتم به برخی از پيام های شيرين شما که خستگی هرکار سخت و حرف ناسزايی را رفع می کند.
با رياست محترم جمهوری صبحانه خوردم و حدود ساعت ۸ و نيم صبح برای فراهم کردن مقدمات جلسه وزرای امورخارجه عدم تعهد که به رياست بنده برگزار می شد به مقر ملل متحد رفتم.

ساعت ۹ و ربع جلسه با سخنرانی رييس جمهور، دبيرکل ملل متحد و رييس مجمع عمومی آغاز شد و تا ۱ و نيم بعدازظهر ادامه داشت و حدود ۳۰ وزير و نماينده عاليرتبه کشورهای عضو در مورد حاکميت قانون در روابط بين الملل سخنرانی کردند.

رياست اين گونه جلسات خسته کننده است، چون به عنوان رييس کار زيادی نبايد انجام دهی؛ ۴ ساعت و نيم بايد آن بالا بنشينی و مؤدبانه گوش بدهی و از يک سخنران تشکر کنی و نوبت بعدی را اعلام کنی. البته وقتی جلسات بين المللی به تصميم گيری می رسند آن وقت رياست هم چالشی و هم شيرين می شود که بارها در گذشته های دور و نزديک اين تجربه را داشته ام. ولی فعلا اين رياست از نوع تشريفاتی اش بود که علاقه زيادی به آن ندارم ولی چاره ای هم نبود.

پس از بازگشت به هتل برای خداحافظی با دکتر روحانی و هيئت همراه ايشان متوجه شدم که آقای اوباما می خواهد تلفن بزند. از آغاز هفته که مقامات آمريکايی درخواست ملاقات بين دو رييس جمهور را مطرح کرده بودند و به دلايل مختلف عملی نشده بود، کم و بيش تماس های غيررسمی بين دو هيئت ادامه داشت. در اين ميان ملاقات بنده و آقای کری در حاشيه جلسه ۱+۵ صورت گرفت و بعد هم در ادامه تماس های غيررسمی مشخص شده بود که ممکن است دو رييس بتوانند تلفنی صحبت کنند.

در زمانی که من جلسه عدم تعهد را اداره می کردم ۵-۶ بار آمريکايی ها تماس گرفته بودند تا گفتگوی تلفنی را تنظيم کنند و نهايتا اين گفتگو در آستانه ترک هتل توسط دکتر روحانی انجام شد که در آن بر اراده سياسی طرفين برای حل موضوع هسته ای در کمترين زمان ممکن و دستور به آقای کری و بنده برای رسيدن به راه حل سريع تأکيد شد. مکالمه محترمانه و مثبت بود و انشاءالله شروع خوبی برای کاری بس دشوار که حمايت همه را می طلبد و صبر مردم و اعتماد به کارگزاران و خودداری از قضاوت های سريع و جناحی و .....

نمی دانم چرا برخی در تهران اين سفر و اين مکالمه را که خاری در چشم بدخواهان ايران و اسلام و انقلاب است، با اين حرکات نسنجيده زير سؤال می برند. به هرحال همانطور که حافظ فرموده
وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم
که در طريقت ما کافريست رنجيدن
البته می دانيد که اين غزل با اين بيت شروع می شود که
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن
منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن

انشاءالله يادبگيريم به هم خوب نگاه کنيم و اعتماد کنيم. مخصوصا به منتخب مردم ايران.

به هرحال، از ساعت ۴ تا ۷ بعدازظهر جمعه ۶ ملاقات دوجانبه ديگر داشتم و بعد هم چند جوان متخصص ايرانی که از شهرهای مختلف به نيويورک آمده بودند را ديدم که بسيار شيرين و پرنشاط بود. در پايان هم جلسه داخلی با دوستان هيئت وزارت امورخارجه که فکر می کنم آخر جلسه هنوز دوستان در اطاق من بودند که خوابم برد.

ديروز هم که شنبه بود از ساعت ۷ صبح در هتل با چند تن از ايرانيان که از شهرهای مختلف آمده بودند ديدار داشتم و از ساعت ۱۰ صبح تا ۵ بعدازظهر يک سره در محل سازمان ملل متحد با ۹ وزير امورخارجه ديدار و مذاکره داشتم که حتی نماز ظهر و عصر را هم همانجا کنار راهرو خواندم و دو تکه پيتزای سبزيجات که دوستان از بيرون تهيه کرده بودند را سرپايی خوردم.

آخر سفر فهرست کامل ملاقات ها را تقديم خواهم کرد. فکر نمی کنم کشور مهمی مانده باشد که با رييس جمهور يا وزيرش (يا هر دو) در اين سفر ملاقات نشده باشد. آنهم به درخواست خودشان و بعضا با پيگيری شديد.

بعد از ملاقات ها به رزيدانس (همان اقامتگاه سفير به خارجی) برگشتم. بايد عرض کنم که در دوران حضور رييس جمهور به دليل فشردگی کارها همه ما (حتی سفير) در کنار رييس جمهور و هيئت همراه در نزديک ترين هتل به مقر سازمان ملل متحد اقامت داشتيم. جز اين امکان اين همه فعاليت فشرده وجود نداشت. ولی با بازگشت ايشان بنده هم به رزيدانس برگشتم.

به هرحال در رزيدانس، جلسه ۴ ساعته با تعدادی از دانشمندان هسته ای صاحب نام و برجسته آمريکايی داشتيم که نظرات خودشان را در مورد روش های فنی ايمن سازی برنامه هسته ای ايران از خطر اشاعه مطرح کردند که بسيار قابل استفاده بود. نماينده محترم سازمان انرژی اتمی که برای شرکت در ۱+۵ در نيويورک حضور دارند هم در جلسه تشريف داشتند. مجموعا جلسه خوب و سازنده ای بود.

هفت هشت سال قبل هم، در دوران سفارتم در نيويورک، که همزمان مسئول مذاکرات هسته ای بودم، با برخی از اين افراد جلسات طولانی و متعددی در همين رزيدانس داشتم، که به طرحی منجر شد که در اواخر دوران مسئوليتم در فروردين ۸۴ در پاريس به سه کشور اروپايی ارائه کردم (ضمنا برای ثبت در تاريخ، استفاده از پاورپوينت از آن طرح شروع شد!!). متاسفانه به دليل فشار بولتن (معاون وقت وزارت خارجه آمريکا) بر اروپايی ها آن طرح به نتيجه نرسيد که همه اذعان دارند اگر به نتيجه رسيده بود شرايط ديگری ايجاد شده بود.

امروز هم که روز يک شنبه است انشاءالله ساعت ۸ و نيم صبح به استوديوی شبکه ABC در نيويورک خواهم رفت تا در يک مصاحبه زنده شرکت کنم. صبح های يک شنبه شبکه های تلويزيونی آمريکا برنامه های مشابهی دارند که به آنها Sunday Morning Talk Shows می گويند و بسيار پربيننده هستند. هر هفته هم چند تن از مقامات آمريکا در اين برنامه ها شرکت می کنند.

من اولين بار حدود ۲۶ سال قبل در همين برنامه به همراه عصمت کتانی سفير وقت عراق شرکت کردم. به دليل جنگ ايران و عراق حاضر نشديم به يک استوديو برويم و در دو اطاق نشستيم و دعوای مودبانه ای داشتيم. مرحوم آقای کتانی کرد بود و بسيار متين. البته هم آقای کتانی و هم مجری آن زمان برنامه سال ها قبل فوت کردند. "و انا بهم لاحقون." اگر باور کنيم!

بعد از مصاحبه هم با يکی از اساتيد برجسته و وطن دوست ايرانی که از کاليفرنيا (۶ ساعت پرواز مستقيم تا نيويورک) تشريف آورده اند تا حقير فدوی را ببينند ديدار خواهم کرد. سپس با ۱۵ نفر از اساتيد برجسته و سياسيون آمريکايی ناهار خواهم خورد و شام را هم در خدمت جوانان دانشمند نخبه ايرانی خواهم بود که برای آن برنامه لحظه شماری می کنم. آن طور که در فهرست شرکت کنندگان ديدم اساتيدی از هاروارد و ام ای تی و .. همه کم و بيش زير سی سال.

ساعت ۶ و نيم است. دوباره نماز را در ميان گزارش نويسی خواندم. خيلی پرحرفی کردم. شايد به خاطر اينکه دلم از مهرورزی دوستان پربود و نماز و صحبت با شما آرام بخش.

خدا نگهدارتان و به اميد ديدار.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016