حسين شريعتمداری: ظريف می​داند خبر ما صحيح است

حسين شريعتمداری در سرمقاله امروز کيهان نوشت:
تيتر و خبر کيهان سه‌شنبه ۱۶ مهرماه جاری که به اظهارات آقای ظريف در کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس اختصاص داشت در فاصله کوتاهی پس از انتشار با تهاجم سازمان‌يافته و گسترده‌ای در داخل و خارج کشور روبرو شد. حجم انبوه اين تهاجم با توجه به ظاهر ماجرا عجيب و غيرمنتظره به نظر می‌رسيد و از پشت صحنه ديگری حکايت می‌کرد که به آن خواهيم پرداخت. در اين هجوم کم سابقه که هنوز هم ادامه دارد، تمامی روزنامه‌های زنجيره‌ای، سايت‌های وابسته به فتنه ۸۸، بسياری از خبرگزاری‌های خارجی و شماری از مطبوعات و شبکه‌های تلويزيونی آمريکايی و اروپايی به ميدان آمده بودند... و در اين باره گفتنی‌هايی هست؛

۱- يکی از نکات درخور توجه آن که رسانه‌های ياد شده به اصل ماجرا و متن خبر کيهان کمترين اشاره‌ای نمی‌کردند به گونه‌ای که انگار فقط برای ديکته‌نويسی عليه کيهان مأموريت يافته‌اند و گرنه، نقل بی‌کم و کاست اظهارات ظريف نمی‌توانست توجيه قابل قبولی برای آنهمه عصبانيت و آشفتگی باشد. دشمنان بيرونی و دنباله‌های فتنه‌گر داخلی آنها در پوشش حمايت از دولت محترم و دلسوزی برای وزير محترم امور خارجه کشورمان، پروژه ديگری را دنبال می‌کرده‌اند و تيتر و خبر کيهان اين پروژه- و يا دستکم مقدمات آن- را درهم ريخته است. اين پروژه چه بود که دشمن به آن دل بسته و تيتر و خبر کيهان تيرک آن را کشيده بود؟!

۲- در ميان رسانه‌های ياد شده صرفنظر از برخی سايت‌های اجاره‌ای و تعدادی از روزنامه‌های زنجيره‌ای که بارها نشان داده‌اند، چشم و گوش بسته و برده‌وار در خدمت اصحاب فتنه ۸۸ هستند، شمار ديگری از اين رسانه‌ها با تلويحی نزديک به تصريح از پروژه مورد نظر ياد کرده و به آن اشاره داشته‌اند پروژه‌ای که می‌دانيم روح جناب آقای ظريف هم از آن خبر ندارد و اگر داشت با آن لحن دور از انتظار به کيهان نمی‌تاخت و از تأکيد کيهان بر صداقت ايشان تقدير هم می‌کرد که جا داشت و نکرد! و اما صريح‌ترين اشاره به پروژه مزبور در يکی از سايت‌های چند زبانه- و از جمله فارسی زبان- وابسته به مراکز اطلاعاتی آمريکا آمده است. سايت «گويانيوز» روز چهارشنبه ۱۷ مهرماه با نقل-البته ناقص- ماجرا، طی تحليلی که عصبانيت در آن موج می‌زد، ضمن فحاشی به کيهان آورده بود؛ کيهان با تيتر و خبر روز سه‌شنبه خود، به جام زهری که برای رهبری تدارک ديده شده بود لگد زد و محتويات آن را به زمين ريخت! سايت مورد اشاره از گفت‌وگوی تلفنی آقای روحانی با رئيس جمهور آمريکا به عنوان تغيير جدی در سياست خارجی جمهوری اسلامی ايران ياد کرده و به همين علت از خبر کيهان به نقل از ظريف در جلسه کميسيون امنيت ملی، که گفته بود «مکالمه روحانی با اوباما و ديدار طولانی من با جان کری نابجا بود» به شدت برآشفته و از اين اقدام کيهان با عنوان پنبه کردن همه رشته‌ها ياد کرده بود! و در همان حال بی‌آن که به دولت محترم و وزير امور خارجه کشورمان کمترين ارادتی داشته باشد به حمايت موذيانه از دکتر ظريف پرداخته و با استناد به تکذيب خبر کيهان از سوی ايشان، دو حرکت نابجای مکالمه روحانی با اوباما و ملاقات طولانی ظريف با جان‌کری را ستوده بود! حرکت موذيانه‌ای که تمامی رسانه‌های مورد اشاره در صدر اين يادداشت به گونه‌ای مشترک و هماهنگ تکرار کرده بودند.

۳- اکنون سخنی با آقای ظريف در ميان است و آن انتظار پيشگيری ايشان از سوء استفاده دشمنان بيرونی است. وزير محترم امور خارجه به‌خوبی می‌دانند در صحت آنچه کيهان به نقل از ايشان آورده و به تيتر اول خود تبديل کرده بود کمترين ترديدی نيست و تکذيب آن به گونه‌ای که اشاره شد فقط به نفع دشمنان بيرونی و دنباله‌های داخلی آنهاست که متأسفانه برخی از آنان در حلقه‌های نزديک به مرکزيت دولت محترم حضور دارند و برخی نيز در تغيير و تحولات پيش ‌روی برای نفوذ در اين مجموعه خيز برداشته‌اند. تيتر و خبر کيهان پروژه دشمنان بيرونی را که برای اجرای آن به همکاری حلقه‌های نفوذی دل بسته بودند، درهم ريخته است و از اين روی شايسته تقدير است- که انتظاری نداشته و نداريم- و نه درخور تکذيب که شايسته نبوده و نيست...

۴- و اما درباره تکذيب تيتر و خبر کيهان از سوی ظريف و رسانه‌های زنجيره‌ای اشاره به نکاتی ضروری است.

الف: اعضای کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی و برخی از اعضای کميسيون‌های ديگر که در نشست روز يکشنبه حضور داشته‌اند، تيتر و خبر کيهان را تأييد کرده و تأکيد می‌کنند که آقای ظريف در جلسه مزبور با صراحت گفته بود؛ گفت‌وگوی روحانی با اوباما و ملاقات طولانی من با جان‌کری از اقدامات نابجايی بود که در سفر نيويورک اتفاق افتاد و بعد از انتشار اين خبر در کيهان، گلايه کرده بود که قرار نبود اين خبر منتشر شود. بنابراين در صحت خبر کيهان ترديدی نيست و آقای ظريف هم خبر کيهان را با کلی‌گويی و تأکيد به آن که نبايد منتشر شود به اصطلاح تکذيب کرده بود.

ب: آقای ظريف مدعی است آنچه درباره دو حرکت نابجا گفته است محرمانه بوده و نبايد منتشر می‌شد! و افزوده است؛ اگر رهبری مصلحت می‌ديدند، خودشان مصاديق حرکت‌هايی که «بجا نبوده است» را روشن می‌فرمودند. در اين خصوص بايد گفت؛ اولاً به گفته سخنگوی کميسيون امنيت ملی، جلسه آن روز محرمانه نبوده است. ثانياً؛ رهبر معظم انقلاب طی سخنانی که عموم مردم مخاطب آن بودند از حرکت‌های «نابجا» در سفر نيويورک ياد کرده‌اند، بنابراين به طور طبيعی و منطقی می‌توان نتيجه گرفت که حضرت ايشان ضمن تقدير از تحرک ديپلماتيک هيئت ايرانی در سفر نيويورک، گوشزد برخی اقدامات نابجا در اين سفر را نيز ضروری می‌دانسته‌اند و نه محرمانه و غير قابل گفتن.

۵- جناب ظريف و همه مردم شاهد بوده‌اند که مقامات آمريکايی و اروپايی و متحدان منطقه‌ای آنها از گفت‌وگوی تلفنی آقای روحانی و اوباما، با عنوان تسليم ايران در برابر فشارها و تن دادن به خواسته‌های آمريکا ياد کرده‌اند و جريانات بدنام و بدسابقه داخلی با استناد به اين مکالمه تلفنی نابجا آرزوهای برباد رفته خود در جريان فتنه آمريکايی- اسرائيلی ۸۸ را نزديک به تحقق ارزيابی کرده بودند. بنابراين، آيا اعلام صريح اين واقعيت که گفت‌وگوی آقای روحانی و اوباما، اقدامی نابجا بوده است، برای تصحيح حرکت دولت و نااميد کردن دشمنان بيرونی و دنباله‌های داخلی آنها ضرورت نداشت؟! ماجرا با اهميت‌تر از آن بود که از ديد مردم خون داده و خون‌دل‌خورده اين مرز و بوم پنهان بماند و نابجا بودن آن به دشمنان طمع کرده و در توهم افتاده، ‌تفهيم نشود. سخن از نوشيدن قهوه به جای شيرکاکائو نبود که اهميت بازگويی نداشته باشد! پای عزت و اقتدار يک ملت در ميان بود که نبايد با اينگونه اقدامات نابجا به بازی گرفته شود.

۶- و بالاخره بايد گفت؛ اضطراب آميخته به عصبانيت دشمنان بيرونی و اصحاب فتنه از افشای اقدامات نابجای هيئت کشورمان در سفر نيويورک قابل درک است ولی تکذيب آن از سوی جناب ظريف کمترين توجيهی ندارد. چرا اصرار داريد آنچه برای دشمنان آشکار است از نگاه مردم پنهان بماند؟!...