گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
18 تیر» قيام ۱۸ تير: جنبشی برای رسيدن به دموکراسی، سعيد بشيرتاش2 تیر» انتخابات رياست جمهورى: پيام دگرگونیخواهى ايرانيان، سعيد بشيرتاش 30 اردیبهشت» رد صلاحيت يا تقلب بزرگ، سعيد بشيرتاش 8 اردیبهشت» يگانگی تاريخی و هويتی ايران و آذربايجان، سعيد بشيرتاش 1 اردیبهشت» انتخابات رياستجمهورى يا جنبش اجتماعى، سعيد بشيرتاش
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! هدف خامنهای از مذاکرات اتمی، سعيد بشيرتاشپايان يافتن معضل اتمی اتفاق خوبی برای مردم ايران خواهد بود، اما قرار نيست هيچ تغيير ديگری رخ دهد. اکنون نيز بسياری از مردم ايران خوشحالاند و شايد تصور میکنند که پايان مسئله اتمی آغاز اصلاحات داخلی است؛ اما، بر خلاف توهم اين دسته از ايرانيان، باز هم تغييری در سياستهای کلان و ماهيت جمهوری اسلامی رخ نخواهد داد
چه تغييری قرار است در سياست خارجی جمهوری اسلامی ايجاد شود؟ خود خامنهای پاسخ آن را داده است: «نرمش قهرمانانه». منظور از نرمش قهرمانانه چيست؟ حل ــ دستکم نسبی ــ معضل اتمی برای دور شدن خطر حمله نظامی آمريکا به ايران، رفع خطر قطع کامل صادرات نفت، و کاهش تحريمهای شديد اقتصادی عليه ايران. همين و بس. البته که رفع خطر حمله نظامی آمريکا و کاهش تحريمها اتفاق خوبی برای مردم ايران است، اما قرار نيست هيچ تغيير ديگری رخ دهد. مذاکره با نمايندگان دولت آمريکا به هيچ وجه به معنای برقراری رابطه سياسی با آن کشور نيست. جمهوری اسلامی به دشمنی با آمريکا نياز دارد و برقراری رابطه سياسی با آمريکا ماهيت جمهوری اسلامی را دگرگون میکند. پس قرار نيست چنين اتفاقی بيفتد. جمهوری اسلامی پيش از اين نيز دو بار در چنين وضعی گرفتار شده بود: ماجرای گروگانگيری، جنگ ايران و عراق. در اولی، آزاد کردن گروگانها و، در دومی، پايان دادن به جنگ بدل به تابو شده بود و، در تبليغات حکومتی، طرفداران آزادی گروگانهای آمريکايی و پايان دادن به جنگ «سازشکار» و حتی «خائن» خوانده میشدند. اما در نهايت جام زهر نوشيده شد و نرمشی قهرمانانه صورت گرفت. کسی فکر نمیکرد که نمايندگان دولت رجايی در برابر نمايندگان دولت آمريکا ــ با وساطت الجزاير ــ قرار گيرند و برای آزادی گروگانها مذاکره کنند. تنها ٤٤٠ روز پيش از اين مذاکرات، مهدی بازرگان، نخست وزير وقت، به علت مذاکره با نماينده دولت آمريکا هدف شديدترين حملات قرار گرفته و «سازشکار» و «خائن» خوانده شده بود. اما اين بار بهزاد نبوی به نمايندگی از دولت رجايی بی هيچ نگرانی با دولت آمريکا مذاکره کرد. اين مذاکرات منجر به امضای قرارداد الجزاير ميان ايران و آمريکا و آزادی گروگانها شد. با اين قرارداد، ميلياردها دلار از دارايیهای ايران دودستی تقديم آمريکا شد؛ اما دولت وقت آن را «پيروزی» خواند. گروگانگيری ديپلماتهای آمريکايی، که بزرگترين لطمات را به ايران وارد کرده است، با آزادی آنها پايان يافت؛ چون نگهداری آنان ديگر سودی برای جمهوری اسلامی نداشت: با شروع جنگ، ايران مجبور شد گروگانها را آزاد کند. البته که پايان يافتن بحران گروگانگيری اتفاق خوبی برای مردم ايران بود؛ اما قرار نبود که هيچ تغيير ديگری رخ دهد. در آن زمان، برخی تصور میکردند که، پس از آزادی گروگانها، جمهوری اسلامی به سوی اصلاح گام برخواهد داشت؛ اما، بر خلاف اين توهم، تغييری در سياستهای کلان و ماهيت جمهوری اسلامی رخ نداد و حتی آزادی گروگانها ابزاری شد برای تثبيت هر چه بيشتر ديکتاتوری و جلوگيری از سقوط آن. اتفاقاً پس از آزادی گروگانها، جمهوری اسلامی به سرعت به سوی اختناق هر چه بيشتر گام برداشت و، چند ماه بعد از آن، رئيس جمهور «ليبرال» و «سازشکار» را، که از آزادیهای فردی و اجتماعی و سياسی ايرانيان دفاع میکرد، به کنار زد و اعدامهای گسترده را آغاز کرد. جنگ شروع شده بود و اين بار طرفداران پايان دادن به جنگ ملقب به «سازشکار» و «خائن» شده بودند؛ جنگ را بايستی تا رفع فتنه در عالم ادامه داد و فقط خائنان بودند که تصور صلح با صدام حسين را در ذهن میپروراندند. جنگ مقدس ادامه يافت و صدها هزار کشته و مجروح بر جای گذاشت، اقتصاد کشور متلاشی شد، و حکومت در خطر افتاد. پس جام زهر نوشيده شد: با اعلام قبول قطعنامه ٥٩٨ شورای امنيت، نمايندگان ايران و عراق، با وساطت مسئولان سازمان ملل متحد، پای ميز مذاکره نشستند و جنگ بدون جبران خسارات ايران به پايان رسيد. جمهوری اسلامی اين پايان را «پيروزی بزرگ» خواند. البته که پايان يافتن جنگ هشتساله با عراق اتفاقی فرخنده برای مردم ايران بود، اما قرار نبود که هيچ تغيير ديگری رخ دهد. اين بار عده بيشتری از مردم تصور کردند که با پايان جنگ رژيم به سوی اصلاح گام برخواهد داشت؛ اما، باز هم بر خلاف توهم آنان، تغييری در سياستهای کلان و ماهيت جمهوری اسلامی رخ نداد؛ چراکه اصلاً هدف از پايان دادن به جنگ جلوگيری از سقوط جمهوری اسلامی و لاجرم تثبيت هر چه بيشتر ديکتاتوری بود. با پايان جنگ، اختناق هم شدت يافت: حکومت بيش از چهارهزار زندانی را اعدام کرد و قائممقام رهبری، آيتالله منتظری، که منتقد برخی از سياستهای نظام و خواستار بازتر شدن فضای سياسی کشور بود، برکنار شد. جمهوری اسلامی بيش از ده سال است که بر طبل انرژی هستهای میکوبد؛ روزنامهها از انتقاد درباره اين سياست ايرانبربادده منع شدهاند؛ مخالفان چنين سياستی «سازشکار» و «خائن» خوانده شدهاند؛ و اين سياست ضدملی صدها ميليارد دلار خسارت به ايران وارد کرده است. اما فقط تحريمهای سنگين اقتصادی، که ممکن بود به تحريم کامل نفت ايران بينجامد و نيز خطر حمله نظامی به کشور، باعث شد که اين بار نيز «نرمشی قهرمانانه» صورت بگيرد. در حالی که تا چندی پيش مذاکره با آمريکا «خيانت» يا «بیغيرتی» خوانده میشد، اکنون نمايندگان ايران و آمريکا با وساطت اشتون پای ميز مذاکره نشستهاند تا مسئله اتمی را حل کنند. جمهوری اسلامی پايان مسئله اتمی را هم «پيروزی بزرگ» خواهد خواند. البته که پايان يافتن معضل اتمی اتفاق خوبی برای مردم ايران خواهد بود، اما قرار نيست هيچ تغيير ديگری رخ دهد. اکنون نيز بسياری از مردم ايران خوشحالاند و شايد تصور میکنند که پايان مسئله اتمی آغاز اصلاحات داخلی است؛ اما، بر خلاف توهم اين دسته از ايرانيان، باز هم تغييری در سياستهای کلان و ماهيت جمهوری اسلامی رخ نخواهد داد. هدف حکومت از اين مذاکرات تنها ممانعت از سقوط جمهوری اسلامی است و، در نتيجه، ممکن است به تثبيت هر چه بيشتر ديکتاتوری بينجامد. اين مسئله را جمهوری اسلامی به صورتی واضح بيان میکند؛ اما عدهای علاقهای به فهم آن ندارند. هنوز مذاکرات به نتيجه نرسيده، موج اعدام به راه افتاده است. پايان يافتن بحرانهای گروگانگيری و جنگ با عراق و معضل اتمی همگی بهخودیخود اتفاقات خوبی بوده و هستند، چه هر يک از اين ماجراجويیهای غيرمسئولانه و ضدملی جمهوری اسلامی توش و توان از ملت ايران گرفته است؛ اما بايد هوشيار بود که پايان هيچ يک به معنای تغيير ماهيت و رويههای جمهوری اسلامی يا گام نهادن حکومت در راه تغيير و اصلاح نبوده و نيست. «نرمش قهرمانانه» در داخل حاصل نمیشود، مگر با فشار داخلی. Copyright: gooya.com 2016
|