دوشنبه 23 دی 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آقای مطهری! مدتی کيهان نخوانيد، مجتبی واحدی

مجتبی واحدی
برای عاقبت به خيری، بهتر است مطهری مدتی خواندن دروغ نامه کيهان را تعطيل کند تا اظهارات و اقدامات او تحت تأثير سخنگوی بيمار رهبر جمهوری اسلامی قرار نگيرد. آيا حيف نيست که اظهارات مهم و شجاعانه او با آلوده شدن به اتهامات کيهانی از چشم انصاف پيشگان و حق جويان بيفتد؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


نامه علی مطهری به جواد لاريجانی قطعاً يکی از اسنادی است که در تاريخ ماندگار خواهد شد زيرا او به رغم تعلق به طيف اکثريت حکومت، حوادث بعد از انتخابات سال هشتاد و هشت را به گونه ای کاملاً متفاوت با داستان مورد علاقه رهبر جمهوری اسلامی روايت کرده است . بخشی از روايت مطهری از آن ماجرا در واقع بازگويی سخنان تلويريونی علی لاريجانی است که در دهمين روز بعد از کودتای بيست و دوم خرداد سال هشتاد وهشت بيان گرديد. آن روز علی لاريجانی گفت :"بخش عمده ای از مردم تصورشان در باره نتيجه انتخابات با نتيجه رسمی متفاوت است. بايد به اين تصور احترام گذاشت ." علی مطهری هم در نامه اخيرخود به جواد لاريجانی نوشته است : " اعتراض مدنی به نتيجه انتخابات در سال ۸۸ را ما با مديريت ضعيف خود و به دليل به رسميت نشناختن مقوله اعتراض مدنی، تبديل به فتنه کرديم ." علی مطهری به نکته مهم ديگری نيز در نامه خود اشاره کرده است : " اگر از چند ماه قبل از انتخابات سال ۸۸ بسياری از اعضای شورای نگهبان که داور محسوب می شدند از يک کانديدا حمايت نمی کردند ...." علی لاريجانی هم در آن گفتگوی تلويزيونی گفته بود:"برخی از مناقشات به بعضی افراد شورای نگهبان که در انتخابات موضع گيری کردند برمی گردد اگر برخی از اعضای شورای نگهبان در خصوص نامزدها اعلام موضع نمی کردند بهتر بود ..." .اين نامه نکات ديگری نيز دارد که همگی آنها ارزشمند است. شايد مهم ترين نکته ای که در اين نامه وجود دارد تکرار مهم ترين مدعيات معترضان انتخابات باشد که نشان می دهد نه تنها ادعای رهبر و حاميان او در مورد عقب نشينی بسياری از معترضان صحت ندارد بلکه در نيمه پنجمين سال بعد از رسوايی انتخاباتی سال هشتاد وهشت ، گروهی از حاميان رهبر همان سخنانی را می گويند که سخن گفتن در مورد آنها ، فتنه خوانده می شد. اهميت اين نامه ، موضعگيری در برابر انحرافات و اشتباهات آن را اجتناب ناپذير می نمايد که بحث اصلی نوشته حاضر نيز همين است.

مطهری در بخشی از نامه خود آورده است :" البته آمريکا، دول اروپايی، رژيم صهيونيستی و تمام ضد انقلاب پشت سر معترضان قرار گرفتند." اگرهدف مطهری از طرح اين ادعا در ميانه نامه ، تلاش برای جلب رضايت برخی از ما بهتران و ايجاد محيط امن برای طرح ساير ادعاهای خود نباشد آنگاه بايد اين بخش از نامه مطهری را مهم ترين نقطه ضعف آن نامه و نوعی تحريف تاريخ در فاصله ای کمتر از پنج سال بعد از حوادث انتخاباتی به حساب آورد. مطهری به ناحق ادعا می کند برخی قدرت های غربی پشت سر معترضان انتخاباتی قرار گرفتند .اين در حالی است که نه تنها دولت های بزرگ هيچگاه حمايت مؤثر ازجنبش اعتراضی سبز به عمل نياوردند بلکه در اوج اعتراضات انتخاباتی، با اعلام آمادگی برای مذاکره با دولت احمدی نژاد روحيه از دست رفته آن دولت را بازسازی کردند و به سران نظام اعتماد به نفس بخشيدند. شايد بتوان شعار خودجوش " اوباما ، اوباما يا با اونا يا با ما " را واکنش طبيعی گروهی از معترضان انتخاباتی به همياری خواسته يا ناخواسته قدرت های غربی با دولت احمدی نژاد دانست. چهار سال پس از آن هم نشانه هايی بروز کرد که احساس رضايت اسرائيل از حضور احمدی نژاد در رأس دولت جمهوری اسلامی را آشکار می ساخت.مطهری با قطعی دانستن حمايت دولت های خارجی از جنبش سبز ، اين حمايت را واکنش طبيعی در برابر دخالت های همواره جمهوری اسلامی در ساير کشورها دانسته ،اما حقيقت آنست که اکثر دولت های بزرگ حضور دولتی ضعيف و بدنام را بر استقرار حکومتی قوی و مردمی در ايران ترجيح می دهند زيرا امتياز گيری از دولتی بدنام و محتاج به حمايت خارجی ، بسيار آسان تر است تا تعامل با دولتی قوی و متکی به حمايت گسترده مردمی. اين وضعيت در جريان مذاکرات هسته ای به خوبی اشکار گرديد . در واقع حکومت جمهوری اسلامی، به جای تمکين در برابر خواسته های ايرانيان، ترجيح داد به مطالبات قدرت های خارجی تن دهد، زيرا تمکين نسبت به خواسته دولت هايی که دغدغه آنها ارتباطی با خواسته های مردم ايران در داخل مرزها ندارد حد اقل در کوتاه مدت خدشه ای بر اقتدار داخلی نظام وارد نمی کند. به عبارت ديگر، دولت هايی که مطهری مدعی حمايت آنها از معترضان انتخاباتی است در جريان مذاکرات هسته ای نشان دادند تنها دغدغه آنها رفع تهديدات و آزار رسانی های بين المللی جمهوری اسلامی است و حتی در جريان کسب اطمينان در اين خصوص، حاضر نيستند دولت جمهوری اسلامی را برای تن دادن به خواسته های معترضان داخلی تحت فشار بگذارند. تجربه مذاکرات هسته ای بار ديگر ثابت کرد ادعای حمايت خارجی از اعتراضات داخلی ايران، همان دروغ هايی است که سخن گويان رهبر جمهوری اسلامی در سالهای گذشته بارها تکرار کرده اند تا برخورد های وحشيانه با مخالفان را توجيه نمايند. در رأس اين سخن گويان، همواره روزنامه کيهان و مدير هتاک آن حسين شريعتمداری قرار داشته است.

اکنون بار ديگر به انگيزه اصلی اين يادداشت بر می گردم که موضعگيری در برابر انحراف آشکار در نامه اخير علی مطهری است. به باور نگارنده، اگر اين انحراف درنامه مطهری نبود اين نامه قطعاً يکی از بهترين "مکاتبات درون حکومتی" در سالهای اخير تلقی می شد. از اين نامه که گذشت اما برای عاقبت به خيری ، بهتر است مطهری مدتی خواندن دروغ نامه کيهان را تعطيل کند تا اظهارات و اقدامات او تحت تأثير سخنگوی بيمار رهبر جمهوری اسلامی قرار نگيرد.آيا حيف نيست که اظهارات مهم و شجاعانه او با آلوده شدن به اتهامات کيهانی از چشم انصاف پيشگان و حق جويان بيفتد؟


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016