چهارشنبه 25 دی 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سکولاریسم بنیادگرا، عامل شکست مصری ها، مقاله اکبر گنجی در بوستون ریویو

اکبر گنجی
دموکراسی محصول موازنه قوا میان دولت و جامعه مدنی است. اما در مصر، ارتش به عنوان قوی ترین نهاد، اقتصاد و سیاست را در چنگال خود داشته و دارد. اخوان المسلمین، سازمان یافته ترین حزب سراسری مصر بود که توان مقاومت بیشتری در برابر ارتش داشت. "لیبرال" ها برای خلاص شدن از شر اسلام گرایان، به توافقی نوشته یا نانوشته با ارتش دست یافتند. آنها گمان می کردند که پس از کودتا علیه مرسی، از طریق حمایت آمریکا، دولت های اروپایی و منطقه، قدرت به آنها واگذار خواهد شد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


توضیح: مجله بوستون ریویو، شماره ژانویه- فوریه 2014، موضوع اصلی خود را به این پرسش اختصاص داده است: چرا دموکراسی مصر به قتل رسید؟ مقاله اصلی توسط محمد فاضل- استاد حقوق دانشگاه تورنتو نگاشته- شده است. الیش گلدبرگ، میچلین آیشای،نادان بروان، اندرو مارچ، اکبر گنجی و آنی نورتون نظرات خود را پیرامون همین پرسش، با توجه به پاسخ محمد فاضل، نوشته اند. آنچه در پی خواهد آمد، نوشته اکبر گنجی در این مجموعه است.

دموکراسی محصول موازنه قوا میان دولت و جامعه مدنی است. اما در مصر، ارتش به عنوان قوی ترین نهاد، اقتصاد و سیاست را در چنگال خود داشته و دارد. اخوان المسلمین، سازمان یافته ترین حزب سراسری مصر بود که توان مقاومت بیشتری در برابر ارتش داشت. "لیبرال" ها برای خلاص شدن از شر اسلام گرایان، به توافقی نوشته یا نانوشته با ارتش دست یافتند. آنها گمان می کردند که پس از کودتا علیه مرسی، از طریق حمایت آمریکا، دولت های اروپایی و منطقه، قدرت به آنها واگذار خواهد شد. اما ارتش به وعده خود عمل نکرد و کشور را به دوران حسنی مبارک- بدون شخص او و فرزندانش- بازگرداند. استعفای محمد البرادعی، نماد این گذار بود و نشان داد که نگاه آنان به سیاست ساده نگرانه است. وقتی قدرتمندترین حزب سیاسی از صحنه حذف شد، دلیلی نداشت تا ارتش به وعده خود عمل کند. آنان قدرت خود را در قانون اساسی جدید( که در 24 و 25 دی به همه پرسی گذارده می شود) بسیار افزایش هم دادند و احتمالا رهبر کودتا- ژنرال السیسی- را به ریاست جمهوری برسانند.

مخالفان اسلام گرایان را به جای "لیبرال" - به مفهوم راولزی - بهتر است که "سکولارهای تهاجمی حذف کننده" بنامیم. راولز دموکراسی را بر "فرهنگ همگانی" لیبرالی در جوامع غربی می نشاند که جایگیر شده است. راولز از "واقعیت پلورالیسم معقول" به عنوان "یک ویژگی پایدار" جامعه لیبرالی سخن گفته است (PL , 37). "یکی از ویژگی های پایه ای دموکراسی، واقعیت پلورالیسم معقول است" (CP, 573). این پلورالیسم فقط با "واقعیت سرکوب" دولتی از بین رفتنی است (PL, 37).

مخالفان، سکولارهای بنیادگرایی بودند که اسلام گرایان را خطر اصلی به شمار می آوردند، نه ارتش را. چرا آنان ارتش را بر اسلام گرایان ترجیح دادند؟ برای این که سکولاریسم به عنوان ایدئولوژی- نه فرایند سکولاریزاسیون- دشمن اصلی یا "غیر" خودش را نیروهای سنتی و مذهبی تعریف می کند. بنابراین حذف آنها را مهمتر از برنده شدن ارتش به شمار می آورد. سکولاریسم آنان، بیشتر به سکولاریسم آتاتورک و و الگوی اولیه لائیسیته فرانسوی شبیه است، تا اصول دوگانه متمم اول قانون اساسی آمریکا که آزادی دین ورزی و فقدان مذهب رسمی دولتی را به رسمیت می شناسد. به همین دلیل، شاید بتوان گفت هویت سیاسی متحدان تاکتیکی ارتش در جنبشی که به حذف اخوان منجر شد بیش از آن که لیبرالیسم راولزی باشد سکولاریسم تهاجمی آتاتورکی بود.

مطابق اصل "واقعیت پلورالیسم معقول" راولز، میلیون ها تن در مصر، به ارزش هایی چون ارزش های اخوان المسلمین باور داشته و به گونه ای آن را نماینده خود به شمار می آورند. اگر این واقعیت پذیرفته نشود، همه امور به طور طبیعی به دست ارتش خواهد افتاد. بنا بر این سئوال مهمی که در پیش روی فعالین سیاسی و دمکراتها در مصر، و در سطح گسترده تر در جهان اسلام، قرار دارد نسبت "سکولاریسم بنیادگرا"(به تعبیر راولز در ,P 126 (The Law of Peoples به عنوان ایدئولوژی سیاسی و چتر سازنده هویت سیاسی، با دمکراسی و کثرت گرایی سیاسی است. به عبارت دیگر، "سکولاریسم بنیادگرا" به عنوان ایدئولوژی سیاسی - و نه تفکیک و تمایز نهادها و هنجارهای سیاسی و دینی به عنوان بخشی از فرآیند کلی تر فرآیند تفکیک و تمایز نهاد ها و هنجارهای جامعه- اولا لزوما با دمکراسی سازگار نیست؛ ثانیا نیروهای بسیار متفاوت و گاه متضاد سیاسی را زیر چتر هویتی ای متحد می کند که همیشه موقتی و کوتاه مدت است و ربطی هم به نمایندگی منافع و علائق گروههای وسیع اجتماعی ندارد.

دموکراسی بازی معین با نتایج از قبل نا معین است. نمی توان پذیرش این بازی را به پیروزی از قبل معین سکولارها و حذف اسلام گرایان مشروط کرد. اگر اسلام گرایان از فرایند دموکراتیک حذف شوند، تنها چاره بیچارگی شان، دست به سلاح و ترور بردن خواهد شد(تجربه الجزایر).

اجماع همپوشان (overlapping consensus) را راولز برای پایداری ریشه دار نظام های دموکراتیک، با توجه به "واقعیت پلورالیسم معقول"، ساخته است. شهروندان؛ عدالت و دموکراسی و حقوق بشر "از درون آموزه جامعشان آن را می پذیرند و متکی به بنیانهای دینی، فلسفی، و اخلاقی ای هستند که آن آموزه جامع فراهم می آورد" (PL, 147) . پس نمی توان گمان کرد که با حذف سرکوبگرانه یکی از "آموزه های جامع متضاد و آشتی ناپذیر"(PL, 36) می توان به دموکراسی رسید.

برای کشورهای در حال گذار- همچون مصر- نظام کاملاً دموکراتیک که یک شبه به دست آید وجود نخواهد داشت. التزام به قواعد بازی دموکراتیک - ولو در نظامی نه کاملاً مشروع (یعنی جامعه ای موجه Decent Society به تعبیر روالز)- بهتر از تن دادن به کودتا و سپردن امور به نظامیان است.
لیبرال ها باید آموزه های "لیبرال دموکراسی" را بگسترانند، نیروهای اجتماعی را حول آرمان خود سازمان دهند و خود را به قدرت اجتماعی مبدل سازند تا موازنه قوا میان قدرت لویاتانی دولت و جامعه پدید آید. پذیرش کثرت بخش مهمی از این فرایند است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016