پنجشنبه 3 بهمن 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

متن سخنرانی روحانی در اجلاس داووس

تهران - ايرنا - حجت الاسلام والمسلمين حسن روحانی رييس جمهوری اسلامی ايران روز پنجشنبه در سخنرانی خود در مراسم گشايش چهل و چهارمين اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوييس، تعامل را نياز ضروری جهان امروز خواند.

به گزارش خبرنگار سياسی ايرنا، روحانی در چهل و چهارمين اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس، ضمن تشريح شرايط جديد اقتصادی و سرمايه گذاری در ايران با بيان اينکه اقتصادِ ايران را امروز نزديک ترين، همگون ترين و با ظرفيت ترين اقتصاد به اقتصادهای موفقِ نوظهور می بينم و آينده را همراه و در کنار آنها ترسيم می کنم، گفت: دولت تدبير و اميد بر مبنای انديشه اعتدال و استوار بر دين باوری و تمسک به تعامل سازنده، به روابط دوستانه و پايدار با کشورها انديشيده و در چارچوبِ نظامِ تجاریِ چندجانبه، همواره معتقد به تعاملی برابر و منصفانه، در حوزه اقتصادی خواهد بود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


بسم الله الرّحمن الرّحيم

آقای رييس، مقامات عالی رتبه؛

خانم ها، آقايان؛

اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصاد، برای رهبران جهان و حوزه های انديشه و فکر، فرصت مغتنمی است تا با هم انديشی و تعامل نسبت به مسايل مهم جهانی به بيان نگرانی ها و دلمشغولی های خود پرداخته و با گفت وگو و تبادل نظر، جريانی از انديشه و فکر در اداره بهتر جهان پديد آورند.

من نيز از اين منظر به اجلاس می نگرم، و خوشحالم که در مهم ترين گردهمايی اقتصادی ـ سياسی ـ علمی جهان شرکت می کنم و نظراتِ خود را با شما در ميان می گذارم. از پروفسور شواب و تيم مجمع جهانی اقتصاد، که از من برای شرکت در اين اجلاس دعوت به عمل آوردند، تشکر می کنم؛ و اميدوارم بتوانم پيام دوستی، تعامل، همکاری و همزيستی صلح آميز ملت خود را به شما رهبران، مسؤولين، کارآفرينان و انديشمندان که از سراسر جهان به اينجا آمده ايد؛ منتقل نمايم.

حضار گرامی؛

ديدگاهِ من نسبت به مسايل اجتماعی، اقتصادی و سياسی، ديدگاه اعتدال است؛ و اين درسی است که از اسلام آموخته و در زندگیِ سياسی خود نيز عميقاً تجربه کرده ام. بر همين مبنا بود که تصميم به حضور در انتخابات رياست جمهوری گرفتم، تا بتوانم اعتدال و تدبير را، که ويژگی بارز ايرانيان و رمز موفقيت آنان در طول تاريخ بوده، در سطح کشور و منطقه و جهان، در حدّ توانم جاری کنم؛ و همان گونه که پيش بينی می کردم با لطف الهی، مردم خوب ايران نيز همين مشی و مرام را برگزيده، و اينک به حق، اجرا و تحقق آن را مطالبه می کنند. در منطقه و صحنه بين المللی نيز اين گزينش ايرانيان، با استقبال مواجه شد، که نخستين آثار آن را در همين چند ماه حضور دولت تدبير و اميد، مشاهده می کنيم.

از برگزارکنندگان کنفرانس، از اين جهت نيز می خواهم تشکر کنم، که با درک درستِ فضا و نيازهای افکارِ عمومی جهانی، در انتخاب موضوع کنفرانس امسال، «نياز به بازآفرينی و ساماندهی مناسبات در نظامات جهانی» را مورد توجه قرار داده اند.

خانم ها، آقايان؛

حوادث و تحولات شش سال اخير در اقتصاد جهانی، نشان داد که هيچ کس نمی تواند تنها زندگی کند. هيچ کشوری، نمی تواند بی اعتنا به ديگران، مسايل خود را حل کند. هيچ بنگاه اقتصادی، نمی تواند بدون ايفای مسؤوليت اجتماعی خود، به رشد پايدار دست يابد؛ و هيچ قدرتی، نمی تواند سلطه خود را دايمی بداند. جهانی شدن، اين بار، در شکل بحرانِ جهانیِ اقتصادی نشان داد که همه ما در يک کشتی نشسته ايم، و اگر کشتی بانانِ خردمندی برنگزينيم، توفان ها به همه ما آسيب می رسانند؛ بحران های زيست محيطی، نشان داد که همه بر سر يک سفره نشسته ايم، و بی مبالاتی، عدم رعايت اخلاق و منافع مشترک جوامع، می تواند سرمايه بين نسلی انسان ها را نابود کند. اعتراضات گسترده مردمی هم در همه قاره ها نشان داد، که سياست های اقتصادی بايد عدالت اجتماعی و منافع همگان را در نظر بگيرد؛ همه بايد سود ببرند؛ و تنها سياست ها و نظام هايی، پايدار خواهند ماند که به مردم، آن هم همه مردم، سود و منفعت برسانند. قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان به ما آموخته است، که تنها آنچه به مردم سود می رساند، در زمين ماندگار خواهد ماند. (و اما ما ينفع الناس فيمکث فی الارض)

اين ديدگاهِ اعتدالیِ من، منحصر به کشورم نيست؛ بلکه جايگاه ايرانِ اعتدال گرا را، بر مبنای سياست های مدبرانه و اميدبخش، در تصوير آينده اقتصاد جهانی، بسيار فراتر از آنچه پيش بينی شده، می بينم. از اين رو در سياست گذاری های جاری، نه فقط وضعيت امروز و آينده نزديک، بلکه چشم اندازی بلندمدت را در نظر دارم. زيرا اقتصاد ايران، بنيه و ظرفيت آن را دارد که ظرف سه دهه آينده در زمره ده اقتصاد اول دنيا قرار گيرد؛ و اين هدفی است که در کلانِ برنامه ريزی اجتماعی، اقتصادی، سياست داخلی و سياست خارجی در پی آن بوده، و برای تحقق آن، قصد جدی دارم که همه پی ريزی های لازم در مدتی که مسؤوليت دولت را برعهده دارم، انجام، و همه موانع سياسی و اقتصادیِ عمده، مهار و مرتفع نمايم. روشن تر بگويم، من اقتصادِ ايران را نزديک ترين، همگون ترين، و با ظرفيت ترين اقتصاد به اقتصادهای موفقِ نوظهور می بينم، و آينده را همراه و در کنار آنها، ترسيم می کنم.

چرا که انتخابِ من از سوی مردم ايران، در چارچوب يک نظام مردم سالار صورت گرفته، و هم اکنون فرصت آن را پيدا کرده ام تا به آرمان های توسعه اقتصادی، مدنيت، و بهبودِ روابط خارجی ايران بپردازم. و در اينجا اعلام می نمايم که يکی از ارکان نظری و عملی دولت من، تعامل سازنده بين المللی است؛ و بدونِ کار و فعاليت بين المللی، رشد، خلاقيت و کيفيت، قابل تحقق نخواهد بود.

واقعيت اين است که در ميان کشورهای در حال توسعه، و همچنين در منطقه خاورميانه، ايران از بالاترين نرخ، در شاخص هایِ توسعه انسانی برخوردار است. ما نهايت کوشش خود را به کار خواهيم گرفت، تا اين منبع عظيم ملی خود را، با بهينه سازی در راستای توسعه کشور به کار گيريم. در اين راستا، سياست خارجی ايران را نيز در مسيرِ بهره برداری وسيع از امکانات بين المللی، برای توسعه اقتصادی ايران فعال خواهيم کرد؛ و دولت من آمادگی کامل دارد تا با همه کشورهای همسايه، در طيفی از مسايل، از محيط زيست، ايمنی نيروگاه های هسته ای، پروژه های مشترک اقتصادی، توسعه تجارت، احقاق حقوق مردم فلسطين، جلوگيری از فاجعه انسانی در سوريه، امنيت خليج فارس، و مبارزه با تروريسم و افراطی گری، وارد تعامل شده و به قواعد مشترک عملی، و رژيم های حقوقی پايدار دست يابد.

من معتقدم که صلح و امنيت در خاورميانه، در گرو گسترش روابط اقتصادی، همکاری های اجتماعی و فرهنگی، گردشگری، ارج نهادن به بخش خصوصی و همکاری نخبگان در سطح بين المللی است؛ و بحران های آغاز قرن بيست و يکم نشان می دهند که بهره مندی های اقتصادی، به تنهايی، برای تأمينِ «زندگی بهتر» برای مردم کافی نيست. مردم، در کنارِ اقتصاد، فرهنگ و معنويت و اخلاق هم می خواهند؛ اقتصاد، بدون مرزهای اخلاقی، به تخريب محيط سالم زيست بشر می انجامد و به جای افزايش رضايت مندی، به مسابقه حرص آلود مصرف و نابودی منابعِ بين نسلی انسان ها منجر می شود. اخلاقِ مشترک انسانی، می تواند زمينه سازِ حرکتِ پرشورِ مشترک جوامع بشری شود، بين آنان پيوند دهد، نظم و امنيت و آرامش را ارتقاء بخشد، و زندگی را لذت بخش تر کند.

حضار محترم؛

من به عنوانِ رييس دولت، به خوبی آگاه هستم که تا چه ميزان، «ثبات رفتاری و سياست گذاری» در حکمرانی، کانونی و مهم است. اين اصل، چه در صحنه داخلی و چه در عرصه بين المللی، برای ما بسيار بنيادی است. به همين جهت، در حوزه سياست خارجی، همکاری های منطقه ای برای ما اولويت می يابد؛ و قصد داريم روابط عميق با کشورهای همسايه و دوست ايجاد نماييم. ما با همه کشورهای همسايه خود مانند: ترکيه، عراق، روسيه، پاکستان، افغانستان، کشورهای حوزه خليج فارس، حوزه قفقاز و آسيای مرکزی، مبنا را بر بازگشايی روابط تجاری، صنعتی و اقتصادی گذاشته، و همکاری های سياسی و چندجانبه ای را آغاز خواهيم کرد. با کشورهای اروپايی نيز از ديرباز روابط عميق اقتصادی و تجاری داشته ايم، و با اجرای توافق ژنو در هفته جاری و قدم های بعدی و رفع تحريم ها، روابط ايران با حوزه اروپا کاملاً به حالت عادی باز خواهد گشت. تعاملات ايران و آمريکا نيز در ماه های گذشته، وارد مرحله جديدی شده است، و برای اولين بار، سياستمداران دو کشور برای حل اختلافات در موضوع هسته ای با هم مذاکره، تبادل نظر، و حتی اتخاذ تصميم کرده اند. اين تحولی مهم در دوران پس از انقلاب اسلامی ايران است. مردم آمريکا هم همچون ديگر کشورهای جهان، در شرکت ها و دانشگاه های کشور خود، با صدها هزار ايرانیِ کارآفرين و دانشمند تماس داشته اند، و بلوغ فرهنگی و ميراث تمدنیِ اين ملت بزرگ را در آنان ديده اند. انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، نتيجه بيش از يک قرن، مبارزات آزادی خواهانه ملت ايران بوده است و اين جمهوریِ نوپا، در حال رشد و بالندگی است؛ لذا لازم است هیأت حاکمه آمريکا، واقعيت های تاريخی ايران را، نه تنها در بيان، بلکه در عمل نيز بپذيرد.

خانم ها، آقايان؛

من از منطقه ای از جهان می آيم که با کمال تأسف، در آتش ناامنی و خشونت می سوزد. اگرچه کشور من به لطف انسجام ملّی و مردم سالاری دينی، و علی رغم فشارهای بيرونی، فصلِ جديدی از امنيت و اميد را تجربه می کند؛ ولی ما نمی توانيم در غم و رنج همنوعانِ خود در منطقه شريک نباشيم. خشونت و تروريسم، آتشی در جامعه انسانی است، که بی ترديد زبانه های آن دامن آتش افروزان را نيز خواهد گرفت.

اين درست است که افراطی گری و خشونت، از لشکر بيکاران و گرسنگان، سرباز می گيرد؛ اما من بر اين باورم که رويکردِ ريشه ای در مبارزه با تروريسم، بايد از توسعه همه جانبه آغاز شود. زيرا تنها با ارتقاء فرهنگی، و ايجاد فرصت های شغلی است، که می توان اميد به آينده را جايگزين یأس های انتحاری کرد، و ايمان به خدا را زمينه ساز خدمت به انسان ها ـ و نه نابودی آنها ـ ساخت. اِشکال اساسی در حکمرانی حاکمان مستبد، اين بوده که بيگانه از مردم، و تنها با اتکاء به بيگانگان، اقتصاد و جامعه را اداره کرده اند؛ و مردم ـ که خود را سهيم در اين مديريت نديده اند ـ بر اين ستم شوريده اند؛ و در اين ميان، سوداگران مرگ، از اين خشم و شورش، طعمه برگرفته اند.

من اعتقاد دارم که امنيتِ جهان به امنيت منطقه خاورميانه گره خورده است، و امنيتِ اين منطقه با غفلت از مردم تأمين نمی شود. لذا برای امنيت جهانی، هم بايد سخن مردم منطقه را شنيد، و هم برای جامعه جوان اين کشورها، شغل و آينده اميدبخش فراهم کرد. من به صراحت اعلام می کنم که راهِ امنيت، از فرهنگ و اخلاق و توسعه می گذرد.

اما در همين راستا، اگر بخواهيم همگان در ايجادِ امنيت بکوشند، بايد احساس امنيت هم بنمايند؛ چرا که احساس عدم امنيت و محروميت از حقوق، انگيزه ای برای شوريدن بر نظام ناعادلانه است. بنابراين در ساماندهیِ جديدِ جامعه جهانی، بايد مطمئن شويم که همه ملت ها، احساس فرصتِ برابر، برای توسعه اقتصادی و اجتماعی می کنند، و مسابقه را مسابقه منصفانه شايستگی ها می بينند؛ و اگر برخی بازيگران، بی جهت از حضور در رقابت محروم شوند، در نهايت، همگان از استفاده حداکثری از توانايی ها محروم مانده اند. زيرا لازمه جامعه جهانیِ ايمن و توسعه يافته، برخورداری همگان از آزادی اقتصادی، و حقِ تعيين سرنوشت سياسی است؛ و هرگونه محدوديت و تحريم اقتصادی، به جای آنکه به تفاهم و امنيت مشترک کمک کند، واگرايی ها را تشديد خواهد کرد. پس اگر لازمه امنيت، توسعه است؛ لازمه توسعه هم، دسترسی به دانش و فن آوری است. و ايجاد مانع بر سر راه تحقيق و توسعه کشورها، بر بدبينی ها و دشمنی ها می افزايد؛ و در نهايت هم ناکام می ماند. به همين دليل است که ايران، در دنبال کردن برنامه هسته ای خود، جز استفاده صلح آميز از آن را نمی خواسته و نمی خواهد؛ و هيچ مانعی را نيز بر سر راه پيشرفت علمی خود نمی پذيرد. بر اين مبنا، کسانی که تحت تأثير القائات تبليغاتی، هنوز تصور می کنند که ايران به دنبال اِعمال قدرت از طريق ايجاد رعب و تهديد، و يا دست يابی به تسليحات هسته ای است، با قاطعيت و صراحت اعلام می کنم که: «سلاح هسته ای و توسل به زور، هيچ جايگاهی، در راهبردِ کلانِ امنيتِ ما نداشته، و ايران، هيچ انگيزه ای برای چنين گرايشی ندارد.» نگاهی به تاريخ هم، به وضوح نشان می دهد که ايران در سده های اخير، هرگز تهاجم و تجاوزی نداشته، و صرفاً و منحصراً، در برابر تهديدات و تهاجماتِ مستقيم و غيرمستقيم، دفاع فعال کرده است؛ و آنچه ايران تا به حال بدان مبادرت ورزيده، با هدف پذيرش و تثبيت جايگاه تعيين کننده خود، در صلح و ثبات و امنيت منطقه، و موقعيت مؤثرش در همکاری های بين المللی، بوده است. و هر زمان که تغييری ملموس و واقعی، در عدول از خصومت ورزی ديگران مشاهده کند، ايران نيز، متناسب با آن، پاسخِ مثبتِ مناسب خواهد داد؛ آن گونه که نمونه بارزی از اين جهت گيریِ متناسب را، در موضوع هسته ای و تحولاتی که طی همين پنج ماه، که مسؤوليت اداره کشور را بر عهده گرفته ام، شاهد بوده ايم. و تأکيد می کنم آنچه که در مذاکرات اخير به دست آمد، نتيجه اراده ای بود که دو طرفِ اصلیِ اين نزاع، برای نيل به يک راه حل مرضی الطرفين، نشان دادند. طرفِ مقابل، پس از ده سال تأکيد و اصرار بر موضعی غيرمنطقی و ناصحيح، در نهايت به اين نتيجه رسيد که ملت ايران، تحت هيچ شرايطی، از حقوق خود در دست يابی به فن آوریِ صلح آميزِ هسته ای، صرف نظر نخواهد کرد؛ و تداومِ بدبينی ها، و اِعمال و تشديدِ تحريم ها، جز هزينه های مستقيم و غيرمستقيم برای همه طرف های درگير، حاصلی نخواهد داشت. اين واقع نگری، روزنه ای برای حل اين بحران گشود، و طرفين با تلاش و جديت، توانستند يک توافق ِ اوليه را که شالوده و بنيادِ توافق جامع و نهايی خواهد بود، ترسيم و تأييد کنند. لذا آنچه در دست داريم، نه تنها يک توافقِ مقطعی و موقت در يک موضوع خاص نيست، بلکه پيش درآمد و زمينه ای برای توافق و تعاملات بعدی است؛ و اگرچه اختلاف نظرات، با طرف مقابل کم نمی باشد، و برخی از آنها در واقع کهنه و مزمن شده و به سختی قابل رفع اند، اما منافع و زمينه های مشترک زيادی نيز وجود دارند که امنيت و ثبات جهانی، توسعه اقتصادی، حراست از محيط زيست، مقابله با خشونت و افراط گرايی، نمونه هايی از اين اهداف مشترک محسوب می شوند.

پيشنهادِ «مقابله جهانی با خشونت و افراطی گری» (WAVE) که اين جانب به نمايندگی از ملت بزرگ ايران، در اجلاس اخير مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کردم، و با اجماع، به تصويب جامعه جهانی رسيد؛ تکيه بر يک مبنای مشترک اخلاقی دارد، و آن اين که، همه انسان ها، از هر دين و نژاد و زبان و مليت، در سرشتِ خويش، کرامت، رحمت و اعتدال را می پسندند، و از افراطی گری و کشتارِ بی گناهان و تجاوز به حقوق ديگران، بيزارند. پس بياييم همه به اين موج بپيونديم، و در مقابلِ متجاوزانِ به حقوقِ مظلومان، بايستيم، و جهانی شدن را در تحقق اخلاق جهانی تجلی دهيم.

آقای رييس؛

خانم ها و آقايان؛

در پايان مايلم بر اين نکته نيز تأکيد نمايم که من، بر مبنای انديشه اعتدال، و استوار بر دين باوری، و تمسک به تعامل سازنده، به روابط دوستانه و پايدار با کشورها انديشيده؛ و در چارچوبِ نظامِ تجاریِ چندجانبه، همواره معتقد به تعاملی برابر و منصفانه، در حوزه اقتصادی بوده ام.

در اين حوزه، يکی از حلقه های پيوندِ امنيت و اقتصاد، امنيت انرژی است. نگاه جهان در اين حوزه نيز از حساسيت ويژه ای برخوردار است. در گذشته هم، گاهی همين حساسيت ها، زمينه ساز خشونت ها، جنگ ها و کودتاها بوده است؛ در حالی که همين حوزه می تواند زمينه همکاری های گسترده و پايدار باشد. لذا جمهوری اسلامی ايران، آمادگی دارد با تکيه بر ذخاير بی نظير انرژی خود، در يک همکاری مستحکم، براساس اصلِ منافعِ متقابل، در تأمينِ امنيتِ انرژیِ جهانی مشارکت سازنده کند، و نهادسازیِ قابلِ اعتماد، برای مشارکتِ بلندمدت را آغاز کند. من نظراتم در اين زمينه را لحظاتی پيش، در نشستی که با صاحب نظران و مديرانِ حوزه انرژی داشتم، بيان کردم؛ و اين جا فقط تأکيد می کنم که از ديدگاهِ جمهوری اسلامی ايران، امنيتِ توليد و عرضه انرژی، و حضور عادلانه و منصفانه، بر مبنای ضرورت های ژئواستراتژيک کشورها، بزرگ ترين زمينه سازِ تبديلِ انرژی، به عاملِ اصلی و پايدارِ صلح و ثبات است.

مجدداً مايلم از پروفسور شواب بابت اين دعوت تشکر کرده، و از همه حضارِ محترم دعوت نمايم که به ايران سفر کنند، و زمينه های وسيعِ سرمايه گذاری و همکاریِ مشترکِ امنيت ساز را، خود، مشاهده کنند؛ با بخش خصوصی و دولتیِ ايران تماس حاصل نمايند؛ با فرهنگ و تمدن ايرانی و اسلامی آشنا شوند؛ و از نزديک، مهمان دوستیِ ايرانيان را تجربه کنند؛ تا با هم به اين واقعيت برسيم که تنها از طريقِ تعامل، همکاری، هم فکری، فهمِ متقابل و رشدِ فن آوریِ صنعتی و اقتصادی است که می توانيم برای مردممان زندگی بهتر فراهم کنيم، صلح را پايداری بخشيم، و جهانی عاری از خشونت و افراطی گری بسازيم.

از حوصله همه شما تشکر می کنم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016