یکشنبه 20 بهمن 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اعتکاف آری، هیئت‌ها نه: سکولاریسم گزینشی جمهوری اسلامی٬ مجید محمدی

مجيد محمدی
اگر دیانت و سیاست عین هم هستند و باید آنها را در نماز جمعه و حج و امر به معروف و نهی از منکر و اجرای شریعت در آمیخت چه مشکلی دارد که افراد در مراسم اعتکاف یا دعای کمیل نیز فعالیت و تبلیغات سیاسی داشته باشند؟ سکولاریسم گزینشی، سیاست و دیانت را فقط به طور موردی، دلبخواهی و موضعی یکی می داند. مقامات جمهوری اسلامی در عالم نظر سیاست را عین دیانت می دانند اما در عمل تنها "سیاست خود" را عین "دیانت" می دانند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اختصاصی گویا

بنیانگذاران و دیگر مقامات جمهوری اسلامی در عالم نظر سیاست را عین دیانت می دانستند و می دانند اما در عمل تنها "سیاست خود" را عین "دیانت" می دانند و نه هر سیاستی و هر دیانتی را. آنها فقط یک دین را دین بر حق می دانند و آن هم دینی است که خود دارند و خود می فهمند و خود عرضه می کنند. از سیاست نیز فقط یک تصور دارند (فعالیت در ذیل ولی فقیه مطلق العنان) وبقیه‌ی انواع سیاست برای آنها سیاست نیست؛ مردم فریبی و سلطه جویی و قدرت طلبی است. آنها در مواردی حتی با دخالت اسلامگرایان هم عقیده اما رقیبشان در قلمرو سیاسی و کسب قدرت مخالفت می کنند.

موضعی، موردی و دلبخواهی

چهار نمونه‌ی تاریخی و بارز نفی مداخله‌ی دین در سیاست (با تمایز گرایش دینی) توسط مقامات جمهوری اسلامی نفی دخالت طرفداران انجمن حجتیه، گروه فرقان، مجاهدین خلق و حزب خلق مسلمان در سیاست در دوره‌ی خمینی است. از موارد جلوگیری از دخالت در سیاست توسط کسانی که دینشان (قرائت و رفتار دینی) تفاوتی با حاکمان نداشت اما سیاستشان چنین بود می توان به طرفداران منتظری در دوران خمینی و جمعی از اصلاح طلبان حکومتی در دوران خامنه‌ای اشاره کرد.

طرفداران خمینی به جای منع سیاسی گروه‌های چهارگانه‌ی مذکور از دخالت در سیاست به علت آمیختن سیاست و دین مورد نظر آنها، با "منافق" (مجاهدین خلق)، "قائد" (انجمن حجتیه)، "خارجی" (مفرد کلمه‌ی خوارج) (فرقان) و "آمریکایی و لیبرال" (حزب خلق مسلمان) نامیدن این گروه‌ها در واقع مشروعیت دینی‌شان را نفی، برای آنها پرونده سازی و از این طریق از دخالت آنها در سیاست جلوگیری کردند. اعضای انجمن حجتیه و حزب خلق مسلمان هیچ گاه در برابر حکومت قیام مسلحانه نکردند اما این نحوه‌ی عمل باعث عدم محرومیت آنها از دخالت در سیاست نشد. همه‌ی اعضای گروه‌های فرقان و مجاهدین خلق نیز اسلحه به دست نگرفته بودند. اسلحه به دست گرفتن آنها نیز در واکنش به سیاست حذف حکومت یا حداقل موازی با اسلحه به دست گرفتن طرفداران جمهوری اسلامی علیه رقبای سیاسی خود بود و نه ابتدایی.

این نحوه‌ی عمل یعنی سکولاریسم گزینشی، سیاست و دیانت را فقط به طور موردی، دلبخواهی و موضعی یکی می دانست و می داند و نه به طور کلی. منع دخالت "دین به قرائت‌های دیگر" در "سیاست به روش‌های دیگر" یا جدایی "دینِ غیر از دین ما و سیاستِ نامطلوب ما" در دوران خامنه‌ای نیز ادامه یافت. در این دوره اصلاح طلبان، "منافق جدید" و "فتنه گر" و جریان موعودگرای نزدیک به احمدی نژاد "انحرافی" برچسب خوردند و با زندان و تهدید از دخالت در سیاست منع شدند.

مداحی و سیاست ورزی

احمد خاتمی عضو جامعه مدرسین حوزه‌ علمیه قم و امام جمعه‌ی وقت تهران می گوید: "ورود به چالش‌ها و دعواهای سیاسی به مصلحت مداحان اهل بیت نیست... مناسب است که مداحان از اظهارنظر در ارتباط با چهره‌های سیاسی کشور در مداحی‌های خود خودداری کنند... من نمی‌گویم آن‌ها نسبت به اصل انقلاب بی‌طرف باشند. آنها باید به اصل انقلاب و ولایت وفادار باشند، ولی ورودشان به چالش‌ها و دعواهای سیاسی با ادبیاتی که باید در مجالس عزاداری حاکم باشد همخوانی ندارد." (ایسنا، 12 آبان 1392) بدین ترتیب در کار مداحی، حساب سیاست و دیانت جداست.

اعتکاف عبادی است و نه سیاسی- عبادی

نمونه‌ی دیگر از جدایی رسمی دین و سیاست در جمهوری اسلامی مراسم اعتکاف سال 1392 بود. در باب این مراسم اعلام شد که نامزدهای ریاست جمهوری نباید در این مراسم شرکت کنند: "از آنجا که ملت ایران در آستانه خلق حماسه سیاسی و برگزاری انتخابات شوراها و یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری است، توصیه می کنیم کاندیداها در طول برگزاری مراسم اعتکاف در مساجد جهت تبلیغ حضور نداشته باشند و عزیزان مسئول در مساجد مانع برخی بداخلاقی‌های انتخاباتی شوند تا خلوت معتکفین به هم نخورد... اصل گفتگو در مورد انتخابات در بین معتکفین مانعی ندارد اما تبلیغات برای جریان و یا گروه خاصی ممنوع است و ورود کاندیداها در طول برگزاری مراسم اعتکاف نیز ممنوع است." (حسین روحانی نژاد، معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، مهر 30 اردیبهشت 1392) سیاسی کردن اعتکاف ممنوع است اما سیاسی کردن عاشورا واجب است: "هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین است، یعنى علاقه‌‌مند به اسلام سیاسى است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است." (علی خامنه‌ای، دفتر حفظ و نشر آثار، 28 آذر 1392)

کسانی که چنین نظری در باب اعتکاف- به عنوان یک مراسم صرفا عبادی- دارند حج را سیاسی-عبادی می دانند و معتقدند مراسم برائت از مشرکین را باید حتما به اجرا در بیاورند: "متأسفانه برخی کج فهم‌ها، با تفسیر نادرست از جدال نداشتن در ایام حج، تلاش دارند تا فلسفه برگزاری مراسم برائت از مشرکین را زیرا سؤال ببرند، در حالی‌ که جدال با شرک و کفر، از اساسی‌ترین دستور‌های اسلام است." (علی خامنه‌ای، 20 شهریور 1392)

باورمندان به جمهوری اسلامی از این که مساجد به پایگاه تبلیغاتی یک گروه خاص- که آن هم اسلامگراست- تبدیل شود شکایت می کنند (مساجد را خرج بازيهاي سياسي نكنيد، الف، 12 تیر 1392) اما د رعین حال برای اعطای مجوز فعالیت در هر نهاد مذهبی یا تاسیس نهادهای دینی دستگاه گزینش درست می کنند و تنها خودی‌های وفادار به ولی فقیه می توانند از این صافی‌ها بگذرند.

تحکیم مبانی تفکیک

در سخن معاون سازمان تبلیغات اسلامی دو استدلال علیه فعالیت سیاسی در مراسم اعتکاف عرضه می شود:

1) وجود بداخلاقی‌های انتخاباتی
2) تبلیغ به نفع جریان یا گروهی خاص

هر دوی اینها در مراسم اعتکاف نباید باشند چون فضای معنوی آن را مخدوش می کنند (سخنی که به صراحت از زبان این مسئول خارج نشده اما فحوای آن چنین است). اگر با این دو شاخص به سراغ دیگر فعالیت‌های سیاسی در مراکز و مراسم دینی برویم همه‌ی آمیختگی‌های سیاست و دین را باید نفی کنیم چون کمتر فعالیت سیاسی‌ای در عالم واقع وجود دارد که از نظر گروه‌هایی مصون از بداخلاقی باشد و نیز سیاست، حوزه‌ی جانبداری است و نمی توان در سیاست حضور داشت بدون گرایش و جهت گیری خاص.

اگر دیانت و سیاست عین هم هستند و باید آنها را در نماز جمعه و حج و امر به معروف و نهی از منکر و اجرای شریعت در آمیخت چه مشکلی دارد که افراد در مراسم اعتکاف یا مداحی یا دعای کمیل نیز فعالیت و تبلیغات سیاسی داشته باشند؟ بدین ترتیب این گونه استدلال علیه فعالیت سیاسی در مراسم اعتکاف یا مداحی در واقع مبانی تفکیک دین و سیاست یا دین و دولت را تحکیم کرده است.

مذهب متضرر از سیاست

سخنان معاون سازمان تبلیغات اسلامی مدافع جدایی مذهب و سیاست در سمت مذهب است چون سیاست مذهب را به جانبداری‌ها و قدرت طلبی‌ها آلوده می کند. البته مسئول مربوطه در باب خطرات مذهب برای سیاست یعنی قدسی کردن آن، استبداد مذهبی، توجیه هر گونه قساوت و جنایت به نام خدا و مانند آنها سخنی نمی گوید. این ممنوعیت حداقل نشان می دهد که لوده می کندآخلط دین و سیاست در محدوده‌هایی آن چنان زشت و نفرت انگیز می شود که قائلان به حکومت دینی نیز از آن جلوگیری می کنند، البته اگر مشکل آنها دست بالاتر رقیب برای فعالت سیاسی در مراسم اعتکاف نباشد.

طرح این سخنان در مراسم اعتکاف ضرری به منافع نهادهای دینی و قدرت مطلقه‌ی آنها در ایران نمی زند و از این جهت در این قلمرو، تفکیک اعمال می شود. اما در محدوده‌های دیگر که موجب محدود کردن قدرت نهاد روحانیت و کاهش منابع آنها می شود این تفکیک اعمال نمی شود.

سیاست متضرر از مذهب

در دوران خامنه‌ای همه‌ی نهادهای دینی تحت نظارت حکومت قرار گرفته است. به همین دلیل امام جماعت یا سخنرانی که از نظر سیاسی یا مذهبی با علی خامنه‌ای زاویه داشته باشد نمی تواند در نهادهای مذهبی رسمی جایی پیدا کند. بدین ترتیب سیاست غیر خودی‌ها هیچ جایی برای طرح در نهادهای دینی و در حوزه‌ی عمومی ندارد. جلسات مذهبی این افراد و گرو‌ه‌ها به خانه‌های آنها انتقال یافته است و بدین ترتیب بخشی از دینداران که سیاستشان با سیاست حکومت نمی خواند با زور حکومت، دین و سیاستشان را برداشته و به خانه‌هایشان برده‌اند. نیروهای ملی مذهبی، روشنفکران مذهبی، نواندیشان دینی، اصلاح طلبان مذهبی و گروه‌هایی همانند آنها نمی توانند ساعتی از یک مسجد را برای طرح اندیشه‌های دینی‌شان یا اجرای مراسم دینی‌شان به خود اختصاص دهند و جلسات خود را به خانه هایشان انتقال داده‌اند. حتی برگزاری مراسم دعای کمیل در خانه‌ها باعث بازداشت شرکت کنندگان می شود.

به دلیل همین تناقض‌ها و دوگانگی‌هاست که قائلان به تفکیک نهادهای دینی از دولت (و نه سیاست و مذهب که نمی توان از در هم آمیختگی آنها در هر سطحی در جامعه‌ی دمکراتیک جلوگیری کرد) نهادها و دستگاه‌های دینی مثل روحانیت، حوزه‌ها و اوقاف را به شکل سازمان یافته از دخالت در حوزه‌ی حکومت و دولت (سیاستگزاری و تصمیم گیری) باز می دارند ولی ورودی باورهای دینی به عالم سیاست و دولت را از مجرای فرد منفک از نهاد (که از آن گریزی نیست) می پذیرند. نهادهای دینی همچنین می توانند به عنوان گروه ذی نفوذ بر فرایندهای سیاسی تاثیر بگذارند چون در جامعه‌ی آزاد نمی توان از اظهار نظر و تاثیر گذاری افراد و گروه‌ها از جمله نهادهای دینی جلوگیری کرد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016