گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
11 اسفند» فرمانده نیروی دریایی اوکراین به نیروهای طرفدار روسیه پیوست9 اسفند» وزیر دفاع آمریکا به روسیه هشدار داد، آمریکا از تمامیت ارضی و حق حاکمیت اوکراین پشتیبانی می کند 4 اسفند» پارلمان اوکراین دولت وحدت ملی تشکیل میدهد 4 اسفند» استقبال گروههایی از معترضان اوکراینی از تیموشنکو 3 اسفند» پارلمان اوکراین به برکناری رئیس جمهور رای داد
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! درسهای درسهای اوکراین امروز برای اصولگرایان و اصلاح طلبان وطنی!بر اساس گزارش " بررسی مشارکت بخشهای نظام اقتصادی در فرایند خصوصی -سازی در ایران " طی سالهای 1380 تا 1390 حجم خصوصی سازی در دوره دولت اصولگرا بیش از 119 برابر خصوصی سازی در دولتهای ماقبل خود بوده است و بنا بر گزارش سازمان بازرسی کل کشور، باندهای فاسد فوق الذکر بر اقتصاد حاکم شده و دوباره تیم اقتصادی دولت بر این شرکت ها اما در هیئت سرمایه داران خصولتی (خصوصی – دولتی) بر اقتصاد کشور حاکم می شوند ------------------------------------- آینده - کاوه در یادداشتی نوشت: بعد از فروپاشی "شوروی"، سایه سنگین گریز از اقتصاد دولتی و پناه بردن به اقتصاد بازار آزاد، بعنوان یک جایگزین، فضای سیاسی – اقتصادی این کشور ها را در بر گرفت . در فقدان مراکز قوی نظارت غیر دولتی بر فعالیتهای هیئت حاکمه و با توجه به تسلط کامل دولتمردان بر جای مانده از یک اقتصاد دولتی و پر از اختلاس و ارتشاء بر کشور، آنچه که سیاستهای موسوم به " بازار آزاد " برای این کشور ها به ارمغان آورد، فروش اموال دولت (مایملک ملی) به ثمن بخس به سیاستمداران و سردمداران حزب کمونیست منحله شوروی بود. این شکل از خصوصی سازی که هیچ شباهتی به شکل کلاسیک سیاستهای خصوصی سازی معمول در کشورهای پیشرفته صنعتی نداشت، به زودی باندهایی از قدرت سیاسی – اقتصادی بوجود آورد که هیچ تخصصی در گرداندن بنگاه های اقتصادی که خریداری کرده بودند، نداشتند. همان طور که میدانیم، شیوه معمول خصوصی سازی در کشورهای پیشرفته، عرضه سهام بنگاه مورد فروش در بازار سهام اولیه با اعلام محدوده زمانی، محدودیت تعداد سهام قابل خرید بطور علنی و شفاف است که هیچ شباهتی به شیوه معمول خصوصی سازی در این کشورها و حتی در ایران ندارد. سردمداران اقتصاد دولتی در کشورهایی از نوع " اوکراین "، با این نیاز ( نیاز به سپردن بخشهایی از اقتصاد به بخش خصوصی) کاملا سیاسی و نه اقدامی اقتصادی، بر خورد کرده و از آن برای مقابله با گسترش ساختاری اقتصادی که خود به آن " سرمایه داری هار و نئو لیبرالیستی " نام نهادند، بهره گرفتند . این برخورد خود نوعی ایجاد ترمز در مقابل حرکت جا معه بسمت افق های نو در حوزه سیاست و اقتصاد و ناشی از نوعی محافظه کاری اقتصادی و لاجرم سیاسی و اساسا برخاسته از منافع اقتصادی بورژوازی دولتی و بوروکراتیک در این کشور هاست. این سخن به این معناست که در کشورهایی که پس از دوره ای طولانی حاکمیت بدون قید و شرط دولت بر ارکان اقتصادی کشور، روی به خصوصی سازی می آورند. سرمایه داری بوروکراتیک خود، در جلوگیری از گسترش خصوصی سازی، با این بهانه که سرمایه داران و بنگاه های خصوصی اقتصادی از نقطه نظر سیاسی قابل اطمینان نیستند، به سپردن اموال خصوصی شده به شرکتهای وابسته به مقامات دولتی می پردازند؛ مقاماتی که خود به دلیل عدم تخصصشان، مهمترین عامل ضعف اقتصادی کشور بوده اند . این" نوسرمایه داران " بی تخصص، اما پرقدرت با توجه به امکانات گسترده ای که در شبکه سیاسی کشور دارند، برای برپا نگهداشتن مصنوعی بنگاه ها و کارخانه هایی که به دست آورده اند، شروع به استفاده از امکاناتی مانند گرفتن وامهای کلان و با بهره پایین از مراکز مالی کشور کرده و در عین اینکه می توانند چهره هایی موفق از فعالیتهای اقتصادی خود نشان دهند، اما در حقیقت، فعالیتهای این مدیران سابق دولتی چیزی بیش از رانتخواری و در بهترین حالت، ایجاد مراکز مالی پرقدرت که نابود کننده تولید در این جوامع هستند، نمی باشد که همراه با خود، بیکاری و تورم و فقر و فحشا را در این جوامع به ارمغان آورده است. اختلاس، فساد و عدم شفافیت در حوزه اقتصاد و سیاست همراه با فشار بسیار به رسانه های عمومی از ویژ گی های اساسی چنین جوامعی بوده است . "نتیجه آن، افزایش یک شبه و ۳۰۰ درصدی قیمت نان، افزایش 600 درصدی قیمت برق و افزایش هزینه حمل و نقل عمومی به میزان ۹۰۰ درصد بود. «کمیته آمار دولتی اوکراین» طی سال 1998 در گزارش خود که «صندوق بین المللی پول» نیز به آن استناد کرد، تصریح کرده بود که سطح دستمزدهای۱۹۹۸ م. نسبت به ۱۹۹۱ م. (استقلال اوکراین) بیش از ۷۵ درصد سقوط داشته است. متعاقب آزادسازی اقتصاد؛ تولید غله، احشام و لبنیات با سقوط مواجه شد تا جاییکه «تولید ناخالص ملی» نسبت به سال های ۱۹۹۲- ۱۹۹۵ بیش از ۴۵ درصد کاهش یافت" (1) آیا شرایط فوق الذکر در " اوکراین " یاد آور اصرار های " احمدی نژاد " در ایران بر افزایش سریع قیمت حاملهای سوخت و مایحتاج مردم، و نتایج اقتصادی مترتب برآن در اقتصاد ایران نیست ؟ که تنها با اعتراض نمایندگان مجلس وی نتوانست " شوک درمانی " پیشنهادی خود را اجرا کند ؟ اما به هر حال سیاستهای اجرایی پیشنهادی در همان حد هم که اجرا شد تولید و سازندگی را دچار خفقان کرد و ضربات اساسی به کشوردر حال باز سازی ایران زد . خصوصی سازی افسار گسیخته در "اوکراین " خصوصی سازی افسار گسیخته در ایران در فاصله سالهای 1380-1390 بر اساس گزارش سازمان بازرسی کل کشور، دو نتیجه ی مهم این گونه خصوصی سازی عبارت اند از: در حالیکه بر اساس گزارش موصوف به " بررسی مشارکت بخشهای نظام اقتصادی در فرایند خصوصی -سازی در ایران " طی سالهای 1380 تا 1390 حجم خصوصی سازی در دوره دولت اصولگرا بیش از 119 برابر خصوصی سازی در دولتهای ماقبل خود بوده است . یعنی اگر دولتهای اصلاحات و سازتدگی سعی داشتند شکل اجرایی پروسه اجتناب ناپذیر " تعدیل ساختاری " را به گونه ای تدریجی و بنحوی که بخشهای اقتصاد کشور دچار کمترین زیان از این اجرا شوند به عمل در بیاورند، در دولت اصولگرا، این سیاستها چنان اجرا می شود که بنا بر گزارش سازمان بازرسی کل کشور، باندهای فاسد فوق الذکر بر اقتصاد حاکم شده و دوباره تیم اقتصادی دولت بر این شرکت ها اما در هیئت سرمایه داران خصولتی ( خصوصی – دولتی ) بر اقتصاد کشور حاکم می شوند . توضیحات فوق بخوبی برای مخاطب روشن ساخت که مردم ایران از سیاستمداران اصولگرا انتظار داشتند و دارند که در سیاستهای اقتصادی پای در راه سیاستمداران فاسدی از نوع " کوچمان "، " تیمو شنکو "، " کمال الدین حیدراف " و ..... نگذاشته و به بر آوردن اهداف بعهده گرفته در انقلاب اسلامی متعهد باشند (4) 1- مبارزه با فساد گسترده و اختلاس الف- دولت " یوشنکو – تیمو شنکو" در مبارزه با فساد اقتصادی باندهای قدرت بر آمده از دوره خصوصی سازی های افسار گسیخته موفق نبود . یک علت اصلی آن هم این بود که خود "تیموشنکو" یکی از افرادی بود که در پی دستکاری در قیمت گاز دولتی و آزاد و کارهایی از نوع بند و بست و ارتشاء و پولشویی، میلیاردر شده بود، طبعا دولت وی نمی توانست در مبارزه با فساد عزم قاطع داشته باشد . مردم بخصوص در کشور هایی که از نظر سیاسی مستقل هستند می توانند با چشمان باز شاهد و نظاره گر عملکرد مسئولان باشند . بخشهای خواهان تغییر جامعه ؛ روشنفکران و اقشار و طبقات وابسته به اقتصاد غیر دولتی، جوانان و اقلیتهای قومی و مذهبی بیشتری رای دهندگان به دولتهایی هستند که ایجاد تغییرات در حوزه اقتصاد، سیاست هنر و ادبیات را سر لوحه شعارهای انتخاباتی خود قرار داده اند . دولت روحانی نیز از این قاعده مستثنی نیست . دولت " اعتدال و تدبیر اگر نتواند گا مهایی بلند در راستای بدست آوردن رضایت، اقشار و طبقات هوادار خود و ایجاد ارتباط ارگانیک با این اقشار بردارد، ارتباظ خود با هوادارانش را از دست داده و این دسته از مردم در انتخابات های بعدی یا منفعل شده و یا حتی به گروههای سیاسی رقیب رای خواهند داد . Copyright: gooya.com 2016
|