چهارشنبه 28 اسفند 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

صادق زيباکلام: من از حضرت آيت الله مصباح دفاع می کنم

خبرآنلاین - سياست > احزاب و شخصيت‌ها - صادق زيبا کلام معتقد است آيت الله مصباح يزدی حجيتی برای نظر مردم قائل نيست.

صادق زيباکلام عضو هيات علمی دانشگاه تهران در گفت و گو با خبرآنلاين در واکنش به سخنان اخير آيت الله مصباح يزدی گفت: می خواهم از آيت الله مصباح دفاع کنم. البته گفتن اين مسئله ثقيل است که صادق زيباکلام می خواهد از آيت الله مصباح دفاع بکند اما من واقعا می خواهم از حضرت آيت الله مصباح دفاع بکنم. دفاع من از موضع گيری ايشان نيست بلکه دفاع من از حق مباحثه ايشان در مطالبی که در حوزه انديشه وجود دارد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


زيباکلام در توضيح اين مطلب گفت: آيت الله مصباح معتقدند که حاکميت اسلامی مطلق است. يعنی اينکه جمهور مردم در برابر حکومت اسلامی و حاکميت اسلامی دارای حقوق تعيين شده و تعريف شده ای نيستند. به عبارت ديگر آيت الله مصباح دارند می گويند که اگر نصف به اضافه يک مردم، اگر اکثريت مردم آمدند و خواستند که تغييری در قوانين مملکت بدهند و اين قانون مبتنی بر اسلام هست که روی آن همه فقها اجماع دارند ، آيت الله مصباح معتقدند که چنين حقی را ندارند. اساسا آيت الله مصباح حقی را برای مردم ، برای دموکراسی، برای نصف به اضافه يک، قائل نيستند.

وی افزود: اگر شما به حرف های امام مراجعه بکنيد، خيلی از صحبت های ايشان در دوران انقلاب زده شده که ايشان سرگرم مبارزه با رژيم شاه بودند، در نجف يا در پاريس در تبعيد بودند يا ممکن است اوايل انقلاب بوده باشد و فضای کشور ، فضای مردمسالاری و دموکراسی بوده است، بنابر اين نقل قول​های زيادی می توانيد از امام بياوريد که با آنچه که آيت الله مصباح می گويند در تقابل قرار می گيرد. آن قول معروف امام در روزی که وارد شدند (دوازده بهمن ۵۷ در بهشت زهرا) ، ايشان نفگتند که چون من ولی فقيه هستم، چون من مجتهد جامع الشرايط هستم، چون من نايب امام زمان هستم ،پس دولت تشکيل می دهم.اصلا و ابدا اينگونه نبوده است. ايشان گفتند که به استناد و به اعتبار اينکه مردم من را قبول دارند و مردم از من پشتيبانی کرده اند ، من در دهن اين دولت( دولت بختيار) می زنم و دولت تشکيل می دهم.

زيبا کلام همچنين گفت:حضرت آيت الله مصباح اين را قبول ندارد. ايشان معتقدند که اگر فقيه، اگر جانشين امام غائب تشخيص بدهد که بايد دولت تشکيل بدهد، بايد اين کار را بکند ولو اينکه از ۷۵ ميليون جمعيت ايران ۷۴ ميليون و ۹۹۹ هزار ۹۹۹ نفر با ايشان مخالف باشند. ايشان معتقدند که بايد حکومت تشکيل بدهند. اگر نظر مردم، يعنی نظر نصف به اضافه يک، با نظر حاکميت اسلامی بخواند مشکلی به وجود نمی آيد. ولی همواره اين سوال مطرح است که اگر روزی روزگاری نظر نصف به اضافه يک مردم با نظر حاکميت جمهوری اسلامی ايران يکی نبود، آنوقت چه بايد بکنيم. تکليف آيت الله مصباح روشن است. او می گويد هرچه که فقيه بينديشد، هرچه که جانشين امام معصوم بينديشد اصل است و نه آنچه که ۷۵ ميليون نفر می خواهند. من می خواهم از حق آيت الله مصباح برای گفتن و ابراز اين نظر دفاع بکنم و من معتقدم که خيلی از علما و مفسرين ديگر هم هستند که حجيتی برای رای مردم و اکثريت و اقليت قائل نيستند. مرحوم شيخ فضل الله نوری هم دقيقا مثل آيت الله مصباح معتقد بودند که مجلس شورای ملی نمی تواند بر اساس قاعده اکثريت و اقليت تشکيل شود و بر اساس قاعده قيام و قعود تصميم گيری کند. ايشان معتقد بودند که تصميم گيری را بايد مجتهد بر اساس استنباط شرعی و فقهی بکند. نه اينکه بگوييم اکثريت مردم با اين مخالف اند يا موافق اند.

اين استاد علوم سياسی همچنين در ادامه گفت: اولين مشکل آقای مصباح با بخشی از سخنان مرحوم امام خمينی است. شما می توانيد به بخشی از سخنان مرحوم امام خمينی استناد کنيد که ايشان برای رای و نظر مردم ارزش و جايگاه بالايی قائل شدند. البته اين نکته را هم بايد بگوييم که در دوران مرحوم امام خمينی هيچگاه نظر ايشان با نظر اکثريت مردم در تقابل قرار نمی گرفت. نمی دانم اگر در يک جايی و در يک موردی نظر مرحوم امام خمينی با نظر اکثريت مردم در تقابل قرار می گرفت ايشان چه می کردند. اما تکليف آقای مصباح روشن است. ايشان می گويند حق با فقيه و عالمان دين است و ايشان حقانيتی بالذات برای رای مردم قائل نيستند. به نظر من سنت اسلامی و آنچه که همواره وجود داشته است، از نظر تاريخی حق را به آقای مصباح می دهد. رای مردم، قانون، اکثريت و اقليت و ... مفاهيم مدرنيته هستند. اين مفاهيم جديدا وارد گفتمان سياسی ما شده اند. آنچه که در گذشته بوده اين بوده که همواره نظر مجتهد بوده است. مجتهد کاری به اين نداشته است که آيا اکثريت مردم با اين نظر مخالف هستند و يا موافق هستند.

وی تصريح کرد:اينکه بگوييم اکثريت مردم هم بايد نظر بدهند ، اين يک پديده مدرن است. اين منحصر به جامعه ما هم نيست. اين يک مسئله ای است که در ساير جوامع اسلامی هم هست که حق چيست و تکليف چيست و نظر اکثريت چيست. مشکل زمانی به وجود می آيد که نظر اکثريت با نظر حاکم اسلامی مطابق نباشد. موضوعی که آيت الله مصباح مطرح می کند درست است. اگر در انتخابات ۲۴ خرداد آقای دکتر سعيد جليلی ۱۹ ميليون رای آورده بودند و دولت ايشان تشکيل شده بود ، ايشان مشکلی با دولت آقای جليلی نداشتند همچنان که ايشان مشکلی با دولت آقای احمدی نژاد نداشتند. ولی دولتی تشکيل شده که برخی موضعگيری ها، سياست گذاری​ها و آرا و عقايدش با عقايد آقای مصباح نمی خواند. سوال اين است که ما بايد به اکثريت مردم استناد بکنيم که به آقای روحانی رای داده اند يا اينکه بايد ببينيم حضرت آيت الله مصباح چه می گويند. بنابر اين اگر شما بخواهيد به امام مراجعه بکنيد از ايشان می توانيد نظر آيت الله مصباح را استخراج بکنيد که ايشان می گفتند که حکومت بايد اين کار را بکند ولو اينکه همه مخالف باشند، جاهايی هم امام گفته اند که حکومت اسلامی می تواند نماز و روزه و حج را هم تعطيل بکند، جاهايی هم مرحوم امام گفته اند که مردم اينگونه هستند و رای مردم الزام آور است. لذا اينکه شما بگوييد ايشان حق ندارند به امام استناد بکنند يا حق دارند که به امام استناد بکنند مشکل را حل نمی کند.

وی همچنين گفت: گيرم که بخواهيد بگوييد آقای مصباح تفسير نامربوطی هم کرده باشند، بنده اگر جای آقای مصباح بودم اصلا کاری به امام نداشتم. ايشان خودشان مجتهد هستند و بايد نظر خودشان را مطرح کنند. چرا می خواهند از امام وام بگيرند و از ايشان کمک بگيرند. مگر وقتی امام می خواستند نظرشان را مطرح کنند از کس ديگری کمک می گرفتند؟ مگر وقتی شيخ فضل الله نوری جلوی مشروطه ايستاد از کسی کمک گرفت؟ ايشان در برابر شيخ کاظم زنجانی که ۱۴ صفحه کيفرخواست عليه شيخ فضل الله تنظيم کرده بود تنها گفت که من مجتهد بودم و بر اساس قوه اجتهاديه خودم عمل کردم. آيت الله مصباح هم می توانند بگويند که من مجتهد هستم و بر اساس قوه اجتهاديه خودم عمل می کنم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016